مرکز عمومی اورشلیم عنوان کرد:
ونزوئلا سکوی پرتاب فعالیت سپاه پاسداران در آمریکای لاتین
مرکز عمومی اورشلیم وابسته به صهیونیستهای افراطی در گزارشی به بررسی حضور ایران در منطقه آمریکای جنوبی پرداخته و آن را به عنوان سکوی پرتاب جمهوری اسلامی به حیاط خلوت آمریکا قلمداد کرده است.در گزارشات ملی سال ۲۰۰۹ با موضوع تروریسم (که در اوت ۲۰۱۰ انتشار یافت)، وزارت امور خارجه آمریکا از گسترش روابط بین ونزوئلای تحت حکومت چاوز و “کشور حامی تروریسم یعنی ایران” و به طور اخص بین ایران و سایر کشورهای آمریکای لاتین ابراز نگرانی کرده است. گزارش غیرمحرمانه دیگری از وزارت دفاع آمریکا با عنوان “قدرت نظامی ایران” که به کنگره ارائه شده است، تصریح میدارد که علاوه بر سایر موارد، سپاه پاسداران زیرساخت عملیاتی خود را در سراسر جهان حفظ میکند و اخیراً افزایش قابلتوجه حضور اعضای این سازمان در آمریکای لاتین و بویژه در ونزوئلا گزارش شده است. در صورتیکه ایران سطح فعالیت خود را در این کشورها افزایش دهد، گسترش روابط با نیروی قدس سپاه پاسداران محتمل و “حائز اهمیت” خواهد بود.
این گزارش همچنین خاطرنشان میسازد که نیروی قدس سپاه پاسداران برای تقویت روابط با اهالی بومی و با تاکید بر شیعیان، راساً و مستقل از سفارتخانهها، بنیادهای خیریه، نهادهای مذهبی و فرهنگی فعالیت میکند. بازوی عملیاتی سپاه پاسداران برای حمایت از گروههای تروریستی، ارگانهای شبه نظامی را دایر میسازد. در حقیقت، نیروی قدس در عملیات بمبگذاری سفارت آمریکا و مقر تفنگداران نیروی دریایی در بیروت(۱۹۸۳ و ۱۹۸۴)، حملات تروریستی به مرکز اجتماع یهودیان آمیا در بوینئس آیرس آرژانتین(سال ۱۹۹۴)، حمله تروریستی به برجهای الخبر در عربستان سعودی(سال ۱۹۹۶) و در بسیاری از حملات علیه نیروهای ائتلافی در عراق دخالت داشته است. گزارش مرکز تحقیقات کنگره و سایر گزارشات مربوط به جمهوری اسلامی ایران، هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور سابق این کشور و حزبالله لبنان را به حملات تروریستی در آرژانتین ارتباط میدهند.
تروریستهای مواد مخدر
“دنیس بلر”(Dennis Blair) رئیس سابق سازمان اطلاعات آمریکا گزارش سالانه “تهدیداتی که آمریکا با آنها دست به گریبان است” را در مارس ۲۰۰۹ تقدیم کمیته نیروهای مسلح کنگره نمود. در این گزارش، بلر به روابط شخصی بین روسای جمهور ایران و ونزوئلا اشاره میکند. وی همچنین تاکید کرد که ونزوئلا پلی برای جمهوری اسلامی ایران در برقراری روابط با سایر کشورهای آمریکای لاتین است. به اعتقاد بلر، تقویت روابط بین چاوز و ایران توام با شایعه فساد دستگاه حاکم در ونزوئلا شرایط مناسبی را فراهم آورده است که حزبالله از آن بهرهبرداری میکند. رئیس سابق سازمان اطلاعات آمریکا افزود که ونزوئلا پس از کلمبیا جایگاه دوم صادرات کوکائین در منطقه آمریکای لاتین و رتبه اول قاچاق مواد مخدر از طریق هوا به بازارهای جهانی را در اختیار دارد.
در ماه ژانویه، “جیمز استاوریدیس”(James Stavridis) رئیس ستاد فرماندهی ارتش آمریکا در منطقه اروپا (USEUCOM) در جریان کنفرانس مرکز مطالعات راهبردی(CSIS) در واشنگتن که بر موضوعات آمریکای لاتین تمرکز داشت، درباره وجود ارتباط بین تروریسم مواد مخدر و تروریسم مرتبط با اقدامات گروههای اسلامگرای تندرو هشدار داد مبنی بر اینکه پیامدهای مخربی خواهند داشت. استاوریدیس از دخالت “بازیگران خارجی” (اشاره به ایران) ابراز نگرانی کرد که میتوانستند تروریسم موادمخدر را به تروریسم اسلام رادیکال در زیر گوش آمریکا تبدیل سازند. وی در حالیکه به عکس احمدینژاد (در کنار روسای جمهور ونزوئلا و بولیوی) اشاره میکرد، خاطرنشان ساخت که “این مرد رئیسجمهور کشوری است که از تروریسم حمایت کرده و بر روی آن سرمایهگذاری میکند. او فردی خطرناک است و در این منطقه از جهان حاضر و فعال است.”
در حالت مشابه، “چارلز آلن”(Charles Allen) رئیس مرکز تحلیل اطلاعات وزارت امنیت داخلی چنین ارزیابی کرد که حزبالله و القاعده از مدتها قبل در آمریکای لاتین سرمایههای خود را افزایش دادند و میتوانند با سردمداران موادمخدر رابطه برقرار نموده و از آنها برای انجام اقدامات تروریستی علیه آمریکا استفاده نمایند. سلاطین موادمخدر در تهیه اسناد جعلی، پنهان کردن اسلحه، قاچاق، پولشویی و مهیا ساختن پناهگاههای امن تخصص دارند. آلن همچنین افزود هرچند در این لحظه احتمال وقوع آن بسیار اندک به نظر میرسد، اما با توجه به فساد حاکم و عملکرد ضعیف سرویسهای امنیتی برخی از رژیمهای آمریکای لاتین”بستری مناسب” برای چنین مواردی به شمار میروند.
گزارش اشراف ، مرکز اورشلی مدعی است بنابر تحقیقات شبکه فاکس نیوز به نقل از مقامات ارشد سازمان مبارزه با مواد مخدر و سازمان امنیت داخلی، عناصر حزبالله در تشکیل شبکههای مختلف قاچاق مواد مخدر و اسلحه با کارتلهای مواد مخدر در مکزیک همکاری دارند. عناصر حزبالله با کمک این شبکهها و از طریق کانالهایی وارد خاک آمریکا میشوند که از لحاظ پیچیدگی با تونلهای قاچاق اسلحه به غزه برابری میکنند. در این راستا، “جمیل ناصر”(Jameel Nasr) پس از چندین بار مسافرت به لبنان بازداشت شد زیرا در آنجا با مقامات ارشد حزبالله دیدار و گفتگو کرد. همانگونه که “کانی ماک”(Connie Mack) رئیس کمیسیون فرعی نیمکره غربی از حزب جمهوریخواه اذعان داشت: “به اعتقاد من وقت آن فرا رسیده تا از خود بپرسیم چه زمانی پای تروریستها به آمریکای لاتین کشیده شد، چه زمانی به مکزیک آمدند، چه تعداد از این تروریستها وارد خاک ایالات متحده آمریکا شدهاند؟ دولت ما پاسخ این پرسشها را نمیداند و این همان مسئلهای است که باید به شدت از آن بترسیم.”
گزارش برآورد ملی تهدیدات مواد مخدر در سال ۲۰۱۰ خاطرنشان میسازد که فقط تعداد اندکی از اتباع خارجی(از صدها نفری که تلاش میکنند به این کشور بیایند) که علاقه وافری به ایالات متحده آمریکا دارند(از قبیل ایران، عراق و پاکستان) و سعی میکنند تا به طور غیرقانونی از مرز مکزیک عبور کرده و خود را به خاک آمریکا برسانند، با نهادهای مجری قانون روبرو میشوند. این گزارش نشان میدهد که برخی از سازمانهای قاچاق اتباع خارجی(ASO) منافع خاصی را در ورود به آمریکا دنبال میکنند. ” طبق مستندات موجود در میان اتباع خارجی کشورهای با منافع خاص که طی حداقل پنج سال گذشته در مرز آمریکا – مکزیک با آنها برخورد کردهایم، هیچ یک از آنها به عنوان تروریست شناخته شده یا مظنون به ورود غیرقانونی به آمریکا با کمک DTO (سازمان قاچاق مواد مخدر)شناسایی نشدهاند.”
گزارش راهبرد کنترل بینالمللی مواد مخدر سال ۲۰۰۹ وزارت امور خارجه آمریکا خاطرنشان میسازد که در جریان عملیات بزرگ دستگیری سازمان مبارزه با مواد مخدر، ماموران این سازمان ارتباط مستقیمی بین کارتلهای سنتی مواد مخدر و افراد متهم به پولشویی و وابسته به حزبالله یافتند. این گزارش ضمناً به همکاری پولشویی حزبالله و حماس در منطقه مرزی بین سه کشور برزیل، آرژانتین و پاراگوئه اشاره میکند.# پس، در واقعیت حضور ایران در میان کشورهای امریکای لاتین تهدیدی فرامنطقهای است که منشا آن ریشه در خاورمیانه و آفریقا، عمدتاً غرب آفریقا دارد که حزبالله نیز نفوذ چشمگیر خود را در این نقطه از جهان حفظ کرده است. منطقه دردسرساز آمریکای لاتین و ارتباط آن با خاورمیانه موجب گردید تا در جلسه ارائه گزارش “آنتونی پلاسیدو”(Anthony Placido) معاون اداره اطلاعات سازمان مبارزه با موادمخدر در مارس ۲۰۱۰ با حضور اعضای کمیسیون نظارت بر امنیت ملی و امور خارجی مجلس نمایندگان به تفصیل بدان اشاره گردد:
حجم نسبتاً اندکی از مواد مخدر که از منطقه مرزی سه کشور آمریکای لاتین قاچاق میشوند، ضرورتاً در اولویت برنامه کاری سازمان مبارزه با موادمخدر قرار نمیگیرند زیرا این مقدار مواد مخدر اصولاً با محمولات چندتنی موادمخدر که از کریدورهای شرق اقیانوس آرام و دریای کارائیب قاچاق میشوند، قابل قیاس نیست. اما از آنجائیکه هزینه تهیه مواد مخدر که در این منطقه بسیار پایین است، قاچاقچیان میتوانند مواد مخدر را در سایر کشورها و برای کسب سود بیشتر به افراد دیگری دوباره بفروشند که به دنبال تامین سرمایه موردنیاز برای اقدامات تروریستی هستند نظیر حزبالله. سازمانهای قاچاق موادمخدر مستقر در منطقه مرزی سه کشور آمریکای لاتین با گروههای تروریستی اسلامگرای تندرو از قبیل حزبالله لبنان ارتباط دارند. باید توجه داشت که این مسئله فیالنفسه تهدیدی نوظهور نیست، بلکه تهدیدی است که از اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ وجود داشته است… گزارشات متعددی وجود دارند مبنی بر اینکه کوکائین از طریق محمولات ارسالی گروههای اسلامگرای تندرو(از قبیل حزبالله و حماس در اروپا و خاورمیانه) وارد ایالات متحده آمریکا میشود.
در اکتبر ۲۰۰۹، کمیسیون فرعی نیمکره غربی از کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان جلسه فوقالعادهای را با حضور پرفسور “نورمن ای. بیلی”(Norman A. Bailey) از موسسه سیاست جهانی برگزار کرد. پرفسور بیلی عمدتاً به دخالت ایران در تجارت بینالمللی مواد مخدر اشاره داشت و این در حالی است که تهران برای تحقق اهداف موردنظر از کارخانجات سیمان که در منطقه “اورینوکو ریور دلتا”(Orinoco River Delta) در ونزوئلا در حال ساخت بود و مسیرهای انتقال محصولات این کارخانجات سود میجست. وی چنین جمعبندی کرد:
به گزارش اشراف به نقل از مرکز عمومی اورشلیم ایران طی چند سال گذشته شبکه گسترده ای از تاسیسات مختلف در منطقه آمریکای لاتین ساخته است که عمدتاً در ونزوئلا، اکوادور، بولیوی، آمریکای مرکزی و پاناما متمرکز بوده و در تامین سرمایه موردنیاز سازمانهای تروریستی، قاچاق موادمخدر، قاچاق اسلحه، پولشویی، تامین اقلام شیمیایی برای کارتلهای موادمخدر کلمبیا و قاچاق الماس(ونزوئلا از سازمان وضع قوانین مربوط به تجارت الماس اخراج شده است) مشارکت دارد. بدیهی است که یکی از انگیزههای اصلی این اقدامات، فراهم ساختن شرایط مناسب برای اقدامات تلافیجویانه علیه آمریکا در صورت حمله نظامی به ایران میباشد بویژه با انهدام تاسیسات نفتی ونزوئلا و بستن کانال پاناما. خلاصه اینکه، نفوذ ایران به نیمکره غربی در واقع تهدید امنیتی برای آمریکا و سایر کشورهای این نیمکره است.
“سو میریک”(Sue Myrick) نماینده جمهوریخواه کنگره در اواسط سال ۲۰۱۰ با ارسال نامهای به “ژانت ناپولیتانو”(Janet Napolitano) وزیر امنیت داخلی آمریکا درخواست کرد که گزارشات مربوط به همکاری بین حزبالله و کارتلهای مواد مخدر در محدوده مرزی مکزیک را به طور کامل بررسی نماید و یک گروه ویژه برای مبارزه جدی با تهدید امنیتی آمریکا تشکیل دهد. میریک نظرات و دستاوردهای مقامات اطلاعاتی سابق و دیگر مسئولان کشوری را در این نامه متذکر شد. یکی از این افراد”افسر عالیرتبه ارتش مکزیک” بود که به نقل از میریک، وی اعتقاد داشت حزبالله میتواند نحوه ساخت بمب را به کارتلهای موادمخدر آموزش بدهد. “این مسئله شاید در نهایت به بمبگذاری ماشین در مسیر حرکت پرسنل مرزی آمریکا و مکزیک و واحدهای گارد ملی منجر گردد مشابه با آنچه که برای سربازان اسرائیلی اتفاق میافتد.”# طی دو سال گذشته، موضوع دخالت حزبالله و حماس در استفاده ابزاری از کارتلهای مواد مخدر برای افزایش سرمایه موردنیاز و اقدامات تروریستی در بسیاری از جلسات کنگره به گوش میخورد.
قاچاق مواد مخدر و نیز پولشویی در راستای تامین سرمایه موردنیاز برای فعالیتهای ایران و حزبالله در آمریکای لاتین به خدمت گرفته میشوند. سرمایهگذاری کلانی که جمهوری اسلامی ایران عمدتاً از طریق سپاه پاسداران انجام میدهد- که در حال گسترش اقدامات نظامی و غیرنظامی در آمریکای لاتین و نیز توسعه ابزارهای جنگ دریایی نامتقارن است- میتواند به عنوان زیرساختی برای قاچاق موادمخدر از آمریکای لاتین به خاک آمریکا و اروپا مورد استفاده قرار گیرد.
کلمبیا در حال سرمایهگذاری بر منابع و اقدامات تحسینبرانگیز علیه قاچاق مواد مخدر در دریا از جمله استفاده از زیردریاییها و زیرسطحیهای کوچک# است تا بدین ترتیب مانع از عملیات قاچاق سازمانهای جنایی بینالمللی از آفریقا، مکزیک، آمریکای لاتین و نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا (FARC) گردد. از سال ۲۰۰۰، بالغ بر ۲۷ تن کوکائین که از طریق زیردریایی در حال قاچاق بودند، توقیف شدند.# اخیراً فاش گردید که برای قاچاق موادمخدر در منطقه “دلتا آماکورو”(Delta Amacuro) در ونزوئلا از زیردریاییها و قایقهای تندرو استفاده شده است. در جولای ۲۰۱۰ زیردریایی حامل بیش از ۱۲ تن مواد مخدر با دخالت عوامل سازمان مبارزه با مواد مخدر توقیف گردید.# در حال حاضر، اقدامات گستردهای با هدف جلوگیری از قاچاق موادمخدر به آمریکا و اروپا از سوی سازمان مبارزه با موادمخدر و کشورهای آمریکای لاتین در جریان است.
محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اخیراً به نقش فزاینده زیردریاییها و زیرسطحیهای کوچک به طور اخص در جنگ نامتقارن دریایی ایران و هماهنگی کامل نیروهای سپاه در این حوزه اشاره کرد. وی گفت که سپاه پاسداران در محیطهای زیرآب به شیوه نامتقارن و در ابعاد کوچک در حال عملیات است اما تحت هیچ شرایطی قصد ساخت زیردریایی های بزرگ را ندارد زیرا که آنها بسیار آسیبپذیر هستند. جعفری توضیح داد وقتی بحث از افزایش توانمندیها برای مقابله با دشمنان در جنگ نامتقارن به میان میآید، پس در ساخت تجهیزات نیز باید از روشهای نامتقارن بهره گرفت.
جعفری در ادامه توضیح داد که تجهیزات زیرآبی باید سرعت بیشتر و در عین حال ابعاد کوچکتری داشته باشند اما عملکرد آنها باید مشابه با قایقهای تندرو بر روی سطح آب باشد که دشمن همواره از آنها ابراز ترس و نگرانی میکند. جعفری همچنین افزود که سپاه پاسداران در حال حاضر نه تنها توان لازم برای دفاع از خلیجفارس و تنگه هرمز را دارد بلکه در مناطق دوردست نیز میتواند با دشمنان خود مقابله کند. “برای دست یافتن به این قابلیتها تلاش خواهیم کرد تا بتوانیم به همان شیوهای به دشمنان خود حمله کنیم که با وجود دوری از خلیجفارس میتوانند بوسیله هواپیما و موشکهای خود به ایران حمله کنند.” از قابلیتهای جنگ دریایی نامتقارن که ایران درصدد دستیابی به آنهاست، میتوان برای حمله به ناوگانهای دریایی در محدوده آبی بین آمریکای لاتین و آمریکا و نیز کمک به قاچاق مواد مخدر به آمریکا و اروپا استفاده کرد.
اخیراً، محمدجواد لاریجانی رئیس شورای عالی حقوق بشر هشدار داد که اگر غرب به انتقادات خود از اعدام جنایتکاران موادمخدر در ایران ادامه دهد، تهران نیز در مقابل اجازه ترانزیت هروئین از خاک خود به اروپا را میدهد. جمهوری اسلامی ایران این توانایی را دارد که از طریق آمریکای لاتین نیز چنین کاری را به انجام برساند. سرازیر کردن موادمخدر به سوی غرب ایده جدید و بدیعی نیست، زیرا تهران برای تحقق این هدف از لبنان به عنوان کانال ترانزیتی خود استفاده میکند. ظاهراً در حال حاضر ایران از آمریکای لاتین نیز در راستای تحقق همین هدف بهرهبرداری مینماید.
مزیت زیرسطحیهای کوچک در اینست که آنها در قیاس با قایقهای تندرو که عموماً برای این منظور بکار گرفته میشوند، میتوانند به طور مخفیانه مقادیر زیادی مواد مخدر را حمل کنند. جدای از قاچاق موادمخدر، زیردریاییها میتوانند مواد منفجره نیز با خود حمل کنند و این قابلیت را دارند تا به شناورهای دریایی یا تجاری در اقیانوس آرام نیز آسیب بزنند. از آنها همچنین میتوان برای قاچاق اسلحه به آمریکا نیز سود جست. جمهوری اسلامی ایران قادر است در راستای جنگ نامتقارن، تهدیدات خود علیه ایالات متحده آمریکا را به اجرا درآورد و از زیرساخت تروریسم موادمخدر نیز بهره گیرد که در کشورهای آمریکای لاتین در حال شکلگیری است.
قدم بعدی چیست؟
زیرساخت عملیاتی که جمهوری اسلامی ایران با کمک نیروی قدس سپاه پاسداران و اعضای حزبالله با پشتیبانی ونزوئلا و سایر کشورهای آمریکای لاتین در حال ساخت است، در صورت حمله به ایران یا اگر این حس را به تهران دست دهد که حمله نظامی قریبالوقوع است میتواند به منافع آمریکا و کشورهای غربی آسیب بزند. درست است که ایالات متحده آمریکا در اطراف ایران چندین پایگاه نظامی دارد (برای مثال، فرماندهی ناوگان پنجم در بحرین) اما این حقیقت که ایران هماکنون میتواند منافع آمریکا را در آمریکای لاتین و حتی در داخل خاک خود تهدید نماید، جالبتوجهتر است زیرا ثابت میکند که جمهوری اسلامی ایران ید طولایی در این بحث دارد و بدین ترتیب قادر است تا توازن راهبردی را برقرار سازد به این معنی که اگر آمریکا میتواند در حیاط خلوت ایران فعالیت کند، ایران نیز میتواند مقابله به مثل نماید.
فعالیت ایران در آمریکای لاتین به منزله سکوی پرتابی برای سیاستهای تهران در سایر صحنههای بینالمللی خواهد بود. مخرج و ابزار مشترک این اقدام یکی است. جمهوری اسلامی ایران با عطش سیریناپذیر خود برای رسیدن به جایگاه هژمونی منطقهای و جهانی درصدد است تا دو هدف اصلی خود را برآورده سازد: خروج از انزوای بینالمللی و بیاثر کردن تحریمهای مختلف. در این راستا، ایالات متحده آمریکا نقش مهمی به عنوان رهبر و داعیهدار استراتژی انزوا و تحریم ایفا میکند که به اعتقاد دولتمردان ایران، کاخ سفید نقش رهبری جهان را به زور تصاحب کرده است.
ابزارهایی که ایران در این نبرد به خوبی از آنها بهره میبرد، یکسان هستند– ترور، تجارت موادمخدر، کمک نظامی و اقتصادی به بازیگران مختلف و شعارهای ضدآمریکایی. حزبالله لبنان نیز به عنوان بازوی بلند ایران در اقصی نقاط جهان و در حوزههای مختلف به کار گرفته میشود. این بازی با عراق آغاز میشود، جائیکه حزبالله به شبه نظامیان شیعه کمک کرده و آنها را آموزش میدهد تا حملات تروریستی پیچیده را علیه نیروهای ائتلافی و دولت نوپای عراق ترتیب دهند. این فعالیت با کشورهای حاشیه خلیجفارس(بحرین، کویت و سایرین)، اسرائیل، تشکیلات خودگردان فلسطین، غرب آفریقا ادامه یافته و تا مثلث مرزی برزیل، آرژانتین و پاراگوئه دنبال میگردد. حزبالله لبنان در کنار نیروی قدس سپاه پاسداران به عنوان “هیت من”(hit man) ایران برای حملات تروریستی به خدمت گرفته میشود که در آرژانتین، عربستان سعودی، عراق، کویت و سایر کشورها دست به چنین اقداماتی میزنند.
هرچند که موضوع اقدامات ایران و حزبالله در گفتمان عمومی آمریکا جایگاه مناسبی ندارد و قیمتی که جمهوری اسلامی ایران باید در قبال آن بپردازد، ناچیز است اما سازمانهای مختلف اطلاعاتی و اجرایی آمریکا از این مسئله کاملاً اطلاع دارند. بهعلاوه، حضور پررنگ ایران در اقدامات تروریستی و سایر حوزهها بویژه مسئله فلسطین (با کمک به حماس و جهاد اسلامی) هزینه گزافی را برای ایران به همراه ندارد. این مسئله به ایران اجازه میدهد تا در اجرای سیاستهای خود اصرار ورزد و بستری فراهم گردد تا در لوای آن بتواند به راحتی اقدامات خود را دنبال نماید، حال یا به ابتکار عمل خود یا در واکنش به اقدام طرف مقابل.
جمهوری اسلامی ایران با رعایت جوانب احتیاط دائماً مهره های خود را بر روی صفحه شطرنج جهانی حرکت میدهد و منتظر فرصت میماند تا حرکت غافلگیرانهای را علیه طرف مقابل انجام دهد. تحرکات ایران برای نیروهای اطلاعاتی و تصمیمسازان کشورهای غربی کاملاً آشناست و فقط این پرسش باقی میماند که در مقابله با تهدید ایران، قدم بعدی چیست. باید توجه داشته باشید زیرساختهایی که تهران در حال احداث آنهاست – البته برخی از آنها قبلاً عملیاتی شدهاند اما برخی دیگر هنوز در دست ساخت میباشند– کاربرد دومنظوره خواهند داشت زیرا چنانچه ایران موفق شود به تسلیحات هستهای دست یابد، یقیناً از این زیرساختها تحت پوشش چتر هستهای خود بهرهبرداری میکند.
به گزارش اشراف آخرین عبارات مطلب مرکز عمومی اورشلیم جمله ای است که نگارنده تمام منظور خود را در آن توضیح داده و نوشته است: شاه ایران کیش و مات شده است اما تهدید ایران کاملاً زنده و پابرجاست.
نظر شما :