هژمونى خاورميانه در حال تغيير
دیپلماسی ایرانی: تا پیش از این هژمونی خاورمیانه تا حدودی مخصوص اسرائیل بود. پس از آنکه محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران در روز 11 فوریه با غنی سازی 20 درصدی اورانیوم، ایران را به عنوان کشور هستهای پیشرفته اعلام کرد، ایران به یک کشور بازیگر اثرگذار در منطقه تبدیل شد.
در واقع مبارزههای کشورهای خاورمیانه برای هژمونی در منطقه، امر تازهای نبوده است.
اگر در سال 2008 تا زمان وقوع حادثه غزه، اسرائیل به عنوان هژمون منطقه شناخته میشد، این هژمونی اسرائیل در منطقه پس حمله به غزه از بین رفت. چرا که ارتش قدرتمند اسرائیل و سازمان اطلاعات این رژیم با کمک حکومت محمود عباس گمان میکرد به مدت سه روز غزه را فتح خواهد کرد اما موفق به این کار نشد. برای آنکه نیروهای حماس همانند گذشته فقط جنگجویان خیابانی نبودهاند. آنها همانند یک ارتش در مقابل اسرائیل مقاومت کردند.
با این حال در هنگام حمله به غزه، حوادث مهم دیگری نیز رخ داده که تا به حال آنها توجه نشده است.
حماس با مقاومت در برابر اسرائیل موجب کاهش نفوذ تلاویو در عرصه بین المللی شد. در همین اثنا بزرگترین ضربه بر اسرائیل از سوی ترکیه (متفق سیاسی نظامی اسرائیل) وارد شد. حوادث غزه موجب سردی روابط ترکیه و اسرائیل شد. در روابط این دو کشور دوران بی اعتمادی آغاز شد. همزمان دور جدیدی در روابط ترکیه – اعراب و ترکیه – ایران آغاز شد.
همزمان با حوادث غزه این واقعیت وجود داشت که کشورهای مصر، عربستان سعودی، اردن و برخی دیگر از کشورهای خلیج فارس به همراه اسرائیل تا حدودی در برابر ایران دست به مقاومت زدند. چرا که برخی از کشورهای عربی اعتقاد دارند که مهمترین خطر در منطقه برنامه های هسته ای ایران است. حتی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل پس از حوادث غزه پس از سفر رسمی به کشورهای اردن و مصر در سخنان خود توسط شبکه تلویزیونی اسرائیل، برنامه هستهای ایران را مهمترین خطر منطقه دانسته و برای حل این مشکل برای همکاری با کشورهای عربی اعلام آمادگی کرده است. این پیشنهاد مقام اسرائیلی آغاز دور جدید ائتلاف یهود و اعراب علیه ایران بود.
اسرائیل و این کشورهای عربی غافل از نقش مهم آنکارا در منطقه و تحولات وخیم عراق بودند.
به گزارش ترند نیوز، از سال 2002 پس از تغییر حکومت در ترکیه و انتقال دولت از ملیگرایان به اسلامگرایان، ادعاهای ترکیه افزایش و نقش این کشور در منطقه تقویت یافت. دولتهای سابق ترکیه نیز ادعاهایی در منطقه داشتند اما به طور شفاف قادر به بیان آن نبودند.
در ترکیه در باره حزب عدالت و توسعه دیدگاههای مختلفی وجود دارد. این حزب در سیاست داخلی و خارجی ترکیه موفقیتهایی داشته است. این حزب موفق به جلوگیری از اجرای طرح کودتای دولتی موسوم به بالیوز شد. بر اساس این طرح، انفجار مسجد فاتح و بایزید استانبول و یکی از پایگاههای جنگندههای نظامی کشور آغاز طرح کودتا بود. سپس بنا بود یونان را متهم به انجام این انفجارها جلوه دهند و پس از آن گروهی از نظامیان کشور با استفاده از این بحران کودتای نظامی انجام داده و دولت را به دست گیرند. پس از آن نیز موج تازهای از دستگیریها آغاز شود. موفقیت آنکارا در قبال جلوگیری از این طرح، بیانگر تقویت ثبات در سیاست داخلی ترکیه بوده است.
با در نظر گرفتن افزایش نفوذ آنکارا در منطقه میتوان گفت که با صرف نظر از این که در آینده در ترکیه چه کسی دولت را به دست بگیرد، این کشور از ادعاهای هژمونی خود دست بردار نخواهد داشت. ترکیه هر چه قدر هم برای عضویت در اتحادیه اروپا تلاش کند، به خوبی میداند که قبولی آن بعنوان آخرین عضو اتحادیه اروپا، بهتر از اولین کشور با نفوذ در خاورمیانه بودن است.
در عراق نیز پس از انتخابات پارلمانی این کشور در روز 7 مارس انتظار میرود که تحولات جدیای به وجود آید. حتی برخی از کارشناسان معتقدند که پس از این انتخابات عراق میتواند تقسیم به فدراسیون های مختلف شود.
پیشبینی میشود پس از این انتخابات پارلمانی، وضعیت حکومت کردستان شمال عراق دشوارتر از پیش شود. کردها بر خلاف اعراب نه به عربستان سعودی و نه به ایران تمایل نخواهند داشت. بهترین راه برای آنها متمایل شدن به آنکارا است. انتظار میرود آنکارا نیز با استفاده از این فرصت، حل مشکل پ.ک.ک را طلب کند. این که این سیاست به کجا ختم خواهد شد را باید نشست و منتظر ماند.
با صرف نظر از ادعاهای مقامات عراقی در مورد وجود ثبات سیاسی و اقتصادی و وجود ارتش منظم در عراق، هم اکنون این کشور در آستانه جنگ شدیدتری قرار گرفته است. مناقشاتی در عراق میتواند رخ دهد که قابل مقایسه با اتفاقات قبلی نخواهد بود.
نظر شما :