ترکیه میان ایران و غرب منافع ملى را مى بيند
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه در مصاحبهای تاکید کرد که "برخی از کشورهای دوست ما میتوانند توضیح یا تبیین بیشتری از مواضع ما در مسئله هستهای به طرف مقابل بدهند اما این به معنای میانجیگری آنان در این پرونده نیست."
این در حالی است که طرف ترک بر نقش میانجیگری خود میان ایران و غرب تاکید دارد.
گفت و گوی دیپلماسی ایرانی با رحمان قهرمانپور، کارشناس و تحلیلگر مسائل ترکیه:
آیا تبیین مواضع ایران برای طرف های غربی از سوی ترکیه میانجی گری تلقی نمیشود؟
موافق این نظر آقای سخنگو هستم که این کار به معنای میانجیگری ترکیه نیست، زمانی میانجی گری مطرح میشود که دو طرف دعوا میپذیرند که طرف ثالثی میان آنها میانجی گری کند. در هر حال ایران یک سوی بحث است و وجود میانجیگری در موضوع هستهای را قبول ندارد و همین امر، مساله میانجیگری ترکیه میان ایران و غرب را منتفی میکند.
در عین حال طرفهای غربی اعم از اتحادیه اروپا، امریکا یا کشورهای گروه 1+5 هیچ گاه اعلام نکردهاند که در روابط با ایران در موضوع هستهای به میانجی احتیاج دارند. بحثی که 1+5 پشتر مطرح کرده بود حاکی از آن بود که از همسایگان ایران برای متقاعد کردن این کشور در دادن یکسری امتیازات استفاده شود.
لذا طرفهای غربی هم بحث میانجیگری را مطرح نکرده است. بر این اساس معتقدم که اصل موضوع از جانب هر دو طرف بحث پذیرفته شده نیست و جدای از ترکیه، دیگر کشورها نیز نمیتوانند نقش میانجی میان ایران و غرب را بازی کنند.
با این حال تیم فکری حاکم بر دولت فعلی ترکیه به دلیل نوع تعریفی که از سیاست منطقهای کشورشان دارند، بدنبال این هستند که در موضوعات منطقهای نقش موثر تری را ایفا کنند. این نقش در لبنان، عراق، فلسطین و مسائل دیگر منطقهای مورد نظر است. حتی ترکها در قالب این تفکر، به تعبیر خودشان در مسئله اسرائیل و سوریه نیز اقدام به میانجیگری کردند که با واکنش منفی اسرائیل مواجه و موجب ناراحتی ترکیه شد.
این اقدامات ترکیه در راستای رویکرد جدید حزب عدالت و توسعه به سیاست همسایگی و منطقهای قابل درک است تا موضوع میانجیگری به مفهومی در روابط بین الملل.
ترکها ممکن است بر تلاشهای میانجی گرایانه خود میان ایران و غرب تاکید داشته باشند اما برداشت ایران و طرفهای غربی این چنین نیست. لذا اتفاقاتی که اکنون جریان دارد بیشتر شکل مشورت، تبادل نظر و رساندن پیامها را دارد.
برخی کارشناسان تاکید دارند که زمانی که ایران و غرب پیشنهادات و تلاشهای ترکیه را میان خود رد نمی کنند، این به معنای پذیرش پیشنهادات و تلاشهای ترکیه به عنوان بازیگر نقش میانجی است. نظر شما در این خصوص چیست؟
ممکن است عدم رد پیشنهادات ترکیه به معنای قبول این پیشنهادات باشد اما میانجی گری در روابط بین الملل یک مفهوم خاص است. تلاشهای ترکیه با مفهوم میانجیگری قابل تفسیر نیست اما آیا مخالفت نکردن دو طرف به معنای قبول نقش میانجیگری ترکیه است؟ چنین به نظر نمیرسد.
ترکیه با طرف ایرانی مذاکره میکند و تقطه نظرات غربیها را انعکاس میدهد و بلعکس. این به معنای میانجیگری نیست. در میانجیگری باید دستور کار مشخص و اهداف معینی وجود داشته باشد، همچنین دو طرف پذیرای نقش میانجی باشند.
آیا نمیتوان یکی از اهداف اصلی ترکیه در ادامه تلاشهای خود میان ایران و غرب را کاهش شدت تحریمها علیه ایران دانست چراکه به نظر میرسد تحریم ایران موجب اختلال در روابط اقتصادی ایران و ترکیه میشود؟
مشکل ترکیه این است که میخواهد هم از سوی ایران و هم از طرف متحدان غربی خود و به طور مشخص اتحادیه اروپا تحت فشار مضاعف قرار نگیرد. در واقع آنکارا نمیخواهد که کار به جایی برسد که تحریمهای بیشتر علیه ایران اعمال شود و اتحادیه اروپا از ترکیه بخواهد که به این تحریمها بپیوندد چراکه در این صورت نیز موجب تحت تاثیر قرار گرفتن روابط اش با ایران خواهد شد.
در سالهای جنگ تحمیلی ترکیه همواره از پیوستن به جرگه تحریم کنندگان ایران خودداری کرد و تلاش داشت رضایت همزمان ایران و غرب را بدست آورد. اکنون نیز سیاست ترکیه همین است.
به این ترتیب ترکیه برای میانجیگری هدف مشخصی دارد. آیا این مشکل میانجی گری ترکیه را حل میکند؟
هدف ترکیه در کاهش شدت تحریمها علیه ایران بر اساس منافع ملی ترکیه دنبال میشود در حالی که در میانجیگری الزاما نباید منافع خاص یک کشور پیگری شود بلکه یک مساله بین المللی یا منطقهای با درک منافع طرف دعوا دنبال میشود.
به نظر شما تلاشهای ترکیه میان ایران و غرب در بحث هستهای به نتیجه میرسد و آیا ممکن است دو طرف ترکیه را به عنوان میانجیگر میان خود بپذیرند؟
مساله هستهای ایران مسالهای حساس است و حداقل تاکنون جمهوری اسلامی ایران تمایلی نداشته که یک کشور منطقهای به عنوان میانجی در این مساله نقش آفرینی کند. سیاست ایران این است که مساله هستهای را در سطح قدرتهای بزرگ حل و فصل کند تا هم ابزاری چانه زنی با این قدرتهای باشد وهم زمینه ساز تعامل و نزدیکی ایران با آنها باشد.
بر این اساس رویکرد ایران در مساله هستهای رویکرد تعامل با قدرتهای بزرگ بوده است تا تعامل با قدرتهای منطقهای و تا زمانی که این سیاست برقرار باشد بعید است که تلاشهای هر کشور ثالثی از جمله ترکیه برای ایفای نقش میانجی میان ایران و غرب به نتیجه برسد.
نظر شما :