معنای سیاسی سازوکار مالی تروییکا برای تجارت با تهران چیست؟/اروپا در میانه تحریم امریکا و تعهد به ایران
سارا معصومی: نه ماه از روزی میگذرد که دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا با ناکافی خواندن توافق هستهای با ایران از برجام خارج شد. خروج امریکا از توافق هستهای ظاهرا به منظور تحت فشار قراردادن ایران به امید نشستن دوباره تهران پای میز مذاکره و اینبار با تیم جدید حاضر در کاخ سفید انجام شد اما این اقدام تبعات دیگری هم داشت که شاید در داخل ایران به دلیل حساسیتهای بالا نسبت به برجام و فرجام این توافق هستهای دیده نشد یا در حاشیه به آنها پرداخته شد.
آشوب در اتحاد فراآتلانتیکی
خروج امریکا از جمع 1+5، آشوبی را در رابطه واشنگتن با سه پایتخت اروپایی (لندن، پاریس و برلین) به راه انداخت و اروپاییها با این اقدام رییسجمهور امریکا در منگنه قرار گرفتند. اگر تا پیش از خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران، سروکلهزدنهای تروییکای اروپایی با امریکا برای حفظ این کشور در برجام از دیدهها پنهان بود و محتوای مذاکرات وزرای خارجه تروییکا با همتای امریکایی و همچنین رایزنیهای فدریکا موگرینی در واشنگتن چندان به بیرون درز پیدا نمیکرد اما اروپاییها پس از تاریخ هشت ماه مه برابر با 18 اردیبهشت تقابل با کاخ سفید بر سر ایران را عیان کردند. تنها چند دقیقه پس از آنکه رکس تیلرسون، وزیر خارجه وقت امریکا بیانیه خروج این کشور از برجام را قرائت کرد، فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اقدامی نادر در تاریخچه رابطه سیاسی اتحادیه و امریکا، با چهرهای برافروخته پشت تریبون قرار گرفت و به مردم ایران پیام داد که اجازه ندهید هیچ کس توافق هستهای را از بین ببرد، چرا که این توافق از بزرگترین دستاوردهای دیپلماسی بوده و ما آن را باهم ساختیم. موگرینی در ادامه بیانیه فوق، تاکید کرد که اروپا همچنان متعهد به تداوم برجام است و بر اساس مصالح و امنیت خود عمل میکند. یکی از اصلیترین جملات موگرینی در آن بیانیه این بود که این توافق نشان داد احترام زبان جهانشمول است. در حقیقت میتوان گفت که امریکای ترامپ با خروج از توافقی چندجانبه و ماحصل 13 سال مذاکره، به اروپا بیاحترامی کرد.
با خروج دونالد ترامپ از برجام، مسوولیت جبران اقتصادی نبود واشنگتن در این توافق بر شانههای اروپا افتاد و حتی کشورهایی مانند چین و روسیه نیز از اروپا خواستند که با ابتکاری مالی مسیر تجارت با ایران را حفظ کند. حقیقت آن است که ترجیح اروپا این بود که با توجه به تعهد ایران به برجام به گواه بیش از ده گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی، امریکا در این توافق که دستاوردی برای حوزه منع اشاعه هست، بماند اما در سایر پروندههای مورد اختلاف با ایران با بروکسل همراهی کند. اخبار جسته، گریختهای که از مذاکرات اروپاییها با امریکا پیش از ماه مه سال 2018 منتشر میشد موید این مساله بود که اروپا از واشنگتن میخواست با باقی ماندن در برجام در سایر حوزهها مانند اختلافهای حقوق بشری با تهران، اعتراض به فعالیتهای منطقهای ایران و آزمایشهای موشکی این کشور همگام با اروپا قدم بردارد و حتی برخی منابع از وعده فرانسه به امریکا برای اجماع با این کشور علیه ایران در سایر حوزههای غیرهستهای خبر میدادند. با وجود تمام تلاشهای اروپا برای حفظ اتحاد با امریکا در مساله برجام خروج یکجانبه دونالد ترامپ از این توافق، مهرههای شطرنجی را که اروپا چیده بود برهم زد.
اهمیت سیاسی یک ابتکار اقتصادی
امریکا از برجام خارج شد و با بازگرداندن تحریمها، سیاست فشار حداکثری علیه ایران را دنبال کرد؛ سیاستی که ابزارهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی بسیاری را در ده ماه گذشته به کار گرفته تا احتمال به ثمر رسیدنش بیش از قبل شود. جدا از مساله وفای به عهد اروپا به تعهداتش در توافق هستهای پس از خروج امریکا از برجام نمیتوان این حقیقت را کتمان کرد که برجام شکافی در رابطه سنتی واشنگتن و بروکسل ایجاد کرد. دونالد ترامپ با جدا کردن سهم خود از دغدغههای امنیتی اروپا مسیر دیگری را در مواجهه با ایران در پیش گرفت که در بخش اعظمی از این مسیر تنهاست. این روزها در حالی بحث ایجاد سازوکار مالی جدید با عنوان INSTEX موافقان و مخالفان بسیاری را در داخل به صف کرده است که این سازوکار دارای دو بعد سیاسی و اقتصادی است و وزن بیشتر این نوشتار بر ابعاد سیاسیآن استوار است. پس از انتشار بیانیه مشترک وزرای خارجه سه کشور اروپایی در حمایت از برجام و اعلام ثبت INSTEX، تیترهایی که در رسانههای غربی برای این ابتکار اروپایی انتخاب شد، جالب توجه بود. در عمده این تیترها تاکید بر مقابله اروپا با امریکا در بحث تحریمهای ایران بود. رسانههای اروپایی و امریکایی به صراحت اعلام کردند که اروپا در جدال برجامی امریکا با ایران جانب تهران را گرفت؛ البته که تنها هدف اروپا از این اقدام حمایت از ایران نبود. دونالد ترامپ از زمان روی کار آمدن از قریب به هشت توافقنامه و معاهده چندجانبهای که اروپا و امریکا مشترکا در برخی از آنها حضور داشتند خارج شده که برجام تنها یکی از این موارد بود؛ لذا رفتار یکجانبهگرایانه ترامپ در مواجهه با اروپا و تمایلی که این کشور برای ایجاد شکاف و اختلاف در میان کشورهای اروپایی از خود نشان داده - از جمله حمایت از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا - زنگهای خطر را در بروکسل به صدا درآورده است. پس از خروج امریکا از برجام و بیتوجهی واشنگتن به هشدارهای رهبران اروپایی نسبت به تبعات پشت پا زدن به چندجانبهگرایی بود که چهرههایی چون رییسجمهور فرانسه یا صدراعظم آلمان به صراحت از لزوم کاستن از وابستگی اقتصادی، سیاسی و امنیتی اروپا به امریکا سخن گفتند و بسیاری از کارشناسان مسائل بینالمللی ایجاد سازوکار مستقل برای پیشبرد کار تجاری با تهران را نخستین مهره از دومینوی مدنظر اروپاییها در این حوزه میدانند. موضعگیریهای وزرای خارجه تروییکای اروپایی پس از اعلام ثبت INSTEX همگی حول یک محور اساسی حمایت از برجام در برابر تحریمهای امریکا بود. به عنوان نمونه توییتهای وزیر اقتصاد فرانسه در چندماه گذشته نشاندهنده اوج بیاعتمادی است که رفتارهای رییسجمهور امریکا در متحدان سنتی این کشور در اروپا ایجاد کرده است. برنو لومر وزیر اقتصاد فرانسه که به گواه نظرات کارشناسان در نه ماه گذشته تلاش بسیاری برای به ثمر رسیدن INSTEX کرده در بزنگاههای زمانی متفاوت خبر داده بود که اروپا یک نهاد مالی مستقل برای کار با ایران ایجاد میکند و البته به این موضوع هم واقف است که این مساله مطلوب امریکا نیست. برنو لومر در واپسین روزهای انتظار برای اعلام ثبت INSTEX با متهم کردن امریکا به نادیده گرفتن قاعده کار با متحدان در سطح بینالمللی گفته بود که ایالات متحده در موقعیتی است که به اروپاییها بیاعتناست و گاهی هم موضع تهاجمی دارد و تنها پاسخ، این رفتار یک اروپای متحد است. بنابراین میتوان گفت که سیاست اروپا در ایستادن کنار ایران در حوزه توافق هستهای چند دلیل عمده داشته است: حفظ برجام به عنوان توافقی در حوزه منع اشاعه، تداوم حمایت از آن به عنوان دستاوردی برای چندجانبهگرایی و توسل به دیپلماسی در پروندههای سخت بینالمللی، دفاع از اعتبار اروپا به عنوان چارچوبی که به تعهدات بینالمللی خود پایبند میماند و خروج اندک اندک از سلطه اقتصادی و سیاسی امریکا با توجه به رفتارهای یکجانبهگرایانه دونالد ترامپ.
فایده این شکاف برای ایران چیست؟
در چنین فضایی میتوان گفت که INSTEX فرزند اختلاف میان اروپا و امریکا در رفتار با ایران در حوزه برجام است. طبیعی است که اوضاع شکننده اقتصادی در داخل این نگاه را برای عامه مردم به وجود آورد و فایده مالی این اختلاف برای ایرانی که در حال تحمل سنگینترین تحریمهای امریکا ست، چیست؟ با توجه به اینکه INSTEX نخستین تجربه اروپا در استقلال مالی از دلار است ابهامهایی در مراحل اولیه هم در طرف ایرانی و هم در کمپانیهای اروپایی برای نزدیک شدن به یکدیگر وجود دارد و همین ابهامها این سوال ساده را به وجود میآورد که از اختلاف میان اروپا و امریکا چه چیزی عاید ایران میشود؟ از این منظر برخی منتقدان دولت، دستاورد سازوکار تازه تثبیت شده اروپا برای ایران را مساوی با «تقریبا هیچ» خواندهاند اما برای قضاوتی صحیح در این باره باید به فضایی توجه کرد که ایران، امریکا، اروپا، چین و روسیه در آن قرار دارند.
فضاسازی ایران در تنگنای تحریم
در نگاهی بیتعارف به وضعیت ایران پس از خروج امریکا از برجام هر ناظر منصفی بر اجرایی شدن سیاست فشار حداکثری بر تهران تاکید دارد. دونالد ترامپ بهطور متوسط در هفته چندبار علیه ایران موضعگیریهای تندی دارد. چهرههایی چون مایک پمپئو و جان بولتون، وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی وی در تمام موضعگیریهای خود جایی برای ایران باز میکنند و در این میانه سفرای امریکا در کشورهایی که رابطه تجاری یا سیاسی قابل قبولی با ایران دارند مانند آلمان، هند یا عراق تلاش مضاعفی را برای تحت فشار قرار دادن تهران و قطع رابطه این کشورها با ایران آغاز کردهاند. در چنین شرایطی مهمترین مسوولیت ایران فضاسازی برای خود و استفاده از کوچکترین فضاها برای بازنگهداشتن راههای تنفسی است.
هرچند که منتقدان دولت، وزارت خارجه را به انفعال در برابر اروپا و به نظاره نشستن طرحهای نه چندان سودمند برجامی آن متهم میکنند اما حقیقت آن است که وزارت خارجه تمام تخممرغهای خود را در سبد اروپا نچیده و در این معرکه سنگین به دنبال بازنگهداشتن هر معبری است که بتواند به بهبود وضعیت اقتصادی کشور در سایه تحریمهای امریکا کمک کند. هرچند که مقامهای ایرانی در نه ماه گذشته از خروج امریکا از برجام، دایما مطالبه خود از اروپا برای ایجاد سازوکار مالی برای تداوم کار تجاری با خود را تکرار کرده و از تعلل اروپا شکایت کرده بودند اما همه مسیرها را معطل این سازوکار و تصمیمگیری در بروکسل نکردند. مسیرهای جداگانه ایران با کشورهایی چون چین، روسیه، هند و ترکیه در نه ماه گذشته طی شده و به گفته مقامهای وزارت خارجه کشورمان به نتایج خوبی هم دست یافته است.
منتقدان امروز دولت این نکته بدیهی را فراموش کردهاند که در ایران نظام جدیدی براساس شرایط تحریمی در حال تعریف است و در این نظام تهران برای مقابله با تحریمهای فرامرزی امریکا در حال استفاده از تمام ظرفیتها در تمام کشورهاست که اروپا تنها یکی از این مجموعه ظرفیتهاست. در فضایی که دونالد ترامپ تلاش میکند پیرامون ایران ایجاد کند و پروژه ایرانهراسی جدیدی را پیش ببرد، کار با اروپا دو اهمیت سیاسی دارد: نخست آنکه مانع از قرارگرفتن اروپا در کنار امریکا شویم. در حال حاضر اروپا با ایجاد اسپیوی خاص برای کار با ایران در حالی که همچنان متحد امریکاست اما این پیام را به واشنگتن میدهد که ما مقابل تحریمهای یکجانبه هستهای شما علیه ایران ایستادهایم. نباید فراموش کرد که تا پیش از برجام، امریکا موفق به جلب اجماع علیه ایران شده بود اما در حال حاضر از چنین اجماعی خبری نیست و در مساله مواجهه با برجام این امریکاست که در سطح بینالمللی منزوی شده است. اهمیت دوم کار با اروپا برای ایران، اعتماد به نفسی است که این اقدام به سایر شرکای ایران میدهد. با بازگشت تحریمهای هستهای امریکا کمپانیهای بزرگ از ترس جریمههای امریکا ایران را ترک کردند و این فضا در چندماه گذشته در میان کمپانیهایی از کشورهای طرف تجارت ایران مانند هند و چین و روسیه هم وجود داشته است. به راه افتادن سازوکار مستقل مالی اروپا برای کار با ایران با دورنمای امکان پیوستن کشورهای غیراروپایی به آن میتواند این جسارت را به سایر کشورها برای کار با تهران بدهد.
اروپا نمیتواند انتخاب کند
مسیری که اروپا پس از چندماه تعلل برای کار تجاری با ایران تعریف کرده تا چه اندازه میتواند راهگشا باشد؟ در پاسخ به این سوال باید فشاری را که واشنگتن در نه ماه گذشته برای مختل کردن این ساختار مستقل از دلار به کار گرفت به یاد داشت و با توجه به آن امروز و فردای این سازوکار را قضاوت کرد. هم سلطه دلار بر بازارهای جهانی کار را سخت کرده و هم تهدیدهای امریکا موجود است. علاوه بر این امریکا دست در دست اسراییل سناریوسازی برای تهدیدسازی از ایران در اروپا را هم آغاز کرده و این سناریو را با جدیت پیگیری میکند. طرح ادعاهایی درباره فعالیتهای مخرب ایران در خاک کشورهای اروپایی که فرانسه، دانمارک، هلند و آلبانی بخشهایی از این زنجیره ادعایی بودند نیز کار را برای ایران سخت کرده است. رژیم صهیونیستی تا پیش از شکلگیری برجام تمام تلاش خود را برای ممانعت از رسیدن ایران و 1+5 به توافق به کار گرفت اما موفق نشد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسراییل در یک سال نخست ریاستجمهوری ترامپ تلاش مضاعفی را برای خارج شدن وی از برجام به کار بست و اینبار موفق شد. مسوولیت بعدی که بیبی برای خود تعریف کرده ایجاد شکاف میان اروپا و ایران است. در چنین شرایطی دستگاه دیپلماسی کشورمان دو اولویت کاری برای خود تعریف کرده است: نخست جلوگیری از اجماعسازی علیه ایران و دوم کمک به حداقل رساندن آسیبهای تحریم.
هشتگهای امریکا برای تشویق تحریم ایران در اروپا
رسانه امریکایی واشنگتنپست روز گذشته در نگاهی به ساز و کار مالی ابداعی اروپا برای کار با ایران نوشت: در حالی که اروپا تلاش میکند از حلقه تحریمهای فرامرزی امریکا علیه ایران رها شود، واشنگتن بر فشارها افزوده است. یک کمپانی اروپایی بودن در روزهایی که تحریمهای امریکا علیه ایران بازگشته به معنای روبهرو شدن با چالشهای هر روزه است. کمپانیها و شرکتهای بسیاری از ترس تحریمهای فرامرزی امریکا ارتباط خود با تهران را قطع کردهاند و تمام دردسرهایی از این جنس که ایجاد شده به کمپین بیسابقه دولت امریکا برای نه فقط قطع رابطه تجاری امریکا با ایران بلکه تحت تاثیر قرار دادن رابطه تجاری اروپا با تهران هم مربوط است. اروپاییها چند روز قبل جدیترین گام در 9 ماه گذشته برای حفظ برجام را برداشتند اما بسیاری از کارشناسان میگویند که این اقدام اروپاییها نیز تحت تاثیر فشارهای امریکا بر کمپانیهای اروپایی برای ممانعت از تجارت با ایران قرار خواهد گرفت. واشنگتنپست به نقل از مدیر اتاق بازرگانی آلمان و ایران مینویسد: دوستان ما در امریکا برای ایجاد اختلال در رابطه ما با تهران تلاش بسیاری میکنند. مشکل اصلی نیز ناشی از فشار مستقیمی است که مقامهای امریکایی بر کمپانیهای اروپایی وارد میکنند. بسیاری از کمپانیها از نزدیک شدن به تهران واهمه دارند. این مقام آلمانی به واشنگتنپست میگوید که شخصا 20 نفر از صاحبان صنایع و کمپانیهای مشتاق کار با ایران را میشناسد که مقامهای امریکایی مستقیما با آنها تماس گرفتهاند و درباره خطرهای کار با تهران به آنها هشدار دادهاند. این مقامهای امریکایی با برخی از این 20 نفر در فضایی دوستانه صحبت کرده و صرفا فواید کار با امریکا به جای ایران را برای آنها توضیح دادهاند اما تعدادی از کمپانیها را هم تهدید به تحریم در صورت عدم قطع رابطه تجاری با ایران کردهاند. این مقام آلمانی به واشنگتنپست میگوید: «رویهای که مقامهای امریکا در پیش گرفتهاند نامناسب است و من فکر نمیکنم که کار یک دیپلمات تهدید کردن کمپانیها باشد.» با وجود این سفارتخانه امریکا در برلین ابایی از اینکه رفتارهایش نامناسب خوانده شود، ندارد و این رفتارها را در راستای سیاست فشار حداکثری تعریف میکند. واشنگتنپست در ادامه این یادداشت مینویسد: تحریمهای ثانویه امریکا پدیده غیرعادی نیستند اما آنچه غیرعادی است تهدید متحدان امریکا در اروپا با این تحریمهای ثانویه به عنوان یک ابزار تطمیع و فشار است.
سفیر امریکا در آلمان که از نظر فکری بسیار به دونالد ترامپ نزدیک است کمپین ضدایرانی خود را از ماه مه سال 2018 با انتشار یک توییت آغاز کرد. وی در آن توییت نوشت که کمپانیهای آلمانی که در ایران کار میکنند باید فورا به فعالیت خود در این کشور پایان دهند. این اظهارنظر آقای سفیر واکنشهای منفی بسیاری را در میان مقامهای آلمانی برانگیخت و همگی وی را به دخالت در امور داخلی آلمان متهم کردند اما این انتقادها به ترمزی برای متوقف کردن فعالیتهای ضدایرانی سفیر امریکا در آلمان منتهی نشد و وی همچنان در دیدار با مدیران کمپانیهای آلمانی به آنها درباره کار با ایران هشدار میدهد. وی هر بار که موفق به قطع همکاری یک شرکت آلمانی با ایران میشود این مساله را در توییتر خود با هشتگ #تحریمها کار میکنند، جشن میگیرد. این کمپین وی موفقیتهایی هم به دنبال داشته است اما هستند کمپانیهای آلمانی که به دلیل تمرکز بیشتر کار با ایران، فعالیت آنچنان اقتصادی در امریکا ندارند لذا منافع آنها تحتالشعاع قرار نمیگیرد و به کار با تهران با وجود تحریمهای امریکا ادامه میدهند. مقامهای آلمانی در چند ماه گذشته به دلیل آنکه نمیخواهند در ملأعام رابطه با امریکا به عنوان متحد خود را چندان متشنج نشان دهند از اظهارنظر درباره این رفتارهای سفیر امریکا در برلین خودداری کردهاند. در این میان امیدواری آلمانیها به دوام آوردن برجام با نوعی احتیاط همراه بوده و به عنوان مثال وزیر اقتصاد آلمان اخیرا در مصاحبهای درباره برجام گفته بود: ما تلاش میکنیم این توافق را زنده نگه داریم چرا که فکر میکنیم هنوز میتوانیم به این توافق به چشم یک دستاورد نگاه کنیم اما همزمان هیچکس نمیداند که آیا این توافق در سایه رژیم تحریمی سخت امریکا زنده میماند یا خیر؟
واشنگتنپست در ادامه این نوشتار به بررسی وضعیت حسن روحانی در داخل ایران پرداخته و نوشته است: دولت ایران به برجام متعهد مانده و حسن روحانی نیز همچنان سیاست تعامل با غرب را حفظ کرده اما صبر دولت وی در برابر ناتوانی اروپا برای حفظ منافع اقتصادی ایران از برجام در سایه خروج امریکا از این توافق لبریز شده است. در این میان رهبران کشورهای اروپایی تلاش میکنند راهی برای تسهیل رابطه تجاری با ایران بیابند اما کشورهای کوچک در اروپا نمیتوانند ترس از گرفتار شدن میان تحریمهای امریکا و رابطه اقتصادی با ایران را پنهان کنند. در چنین شرایطی اروپاییها اقدام به راهاندازی یک ساز و کار ویژه یا همان اسپیوی به نام INSTEX برای کار با ایران کردند. اروپاییهایی که در جریان راهاندازی این ساز و کار با مالکیت سهگانه آلمان، بریتانیا و فرانسه هستند، میگویند که احتمالا دستاوردهای این ساز و کار در ابتدا کوچک است و نمیتواند تاثیری بر تصمیمگیری احتمالی ایران برای خروج از برجام داشته باشد. گفته میشود که این ساز و کار در مراحل اولیه اقلام غیرتحریمی را شامل میشود اما باید آن را نخستین شکاف در سلطه دلار امریکا بر بازارهای جهانی دانست. این سلطه دلاری در چند دهه گذشته همواره به امریکا فرصت داده بود که جدا از مشورت با متحدان اروپایی دست به تنبیه هر کشوری که رفتار آن را نمیپسندد، بزند.
واشنگتنپست در ادامه به نقل از اسفندیار باتمانقلیج، کارشناس اقتصاد سیاسی مینویسد: سوالی که برای ایرانیها مطرح است این نیست که آیا اروپا میخواهد برجام را حفظ کند یا خیر بلکه سوال اصلی در تهران این است که آیا اروپا میتواند این توافق را نگه دارد یا نه؟
مساله ناامیدی نسبی ایران از اروپا در حالی صورت گرفته که ادعاهای مطرح شده درباره فعالیتهای مخرب ایران در کشورهایی چون فرانسه و دانمارک به اضافه انتقادهای اروپا از برنامه موشکهای بالستیک ایران، رابطه تهران و بروکسل را در چند وقت اخیر پرتنش کرده است. اروپاییها ماه گذشته به دلیل ادعاهای مطرح شده درباره فعالیتهای ایران در خاک اروپا تحریمهایی را علیه برخی اشخاص حقیقی و حقوقی وضع کردند که این اقدام مورد استقبال واشنگتن قرار گرفت. الی گرانمایه، تحلیلگر مسائل ایران و غرب در این باره به واشنگتنپست میگوید: اروپا میخواهد به امریکا نشان دهد که میتواند در برخی پروندهها علیه ایران سختگیرانه رفتار کند اما اروپاییها با امریکا در این مساله موافق نیستند که راهحل همهچیز تحریم است./ اعتماد
نظر شما :