دهمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
قدرت ایران واقعیتی در منطقه است
دیپلماسی ایرانی: برای ششمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شود که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند.
در این جا قسمت دهم آن را می خوانید: مقام سابق در کاخ سفید که با قضایای حقوق بشری – سیاسی سر و کار داشت در پاسخ به این سوال من که آیا توافق هسته ای میان مجموعه 1+5 و ایران را تایید کرده ای، گفت: «با وجود این که با مضمون توافق موافق نیستم اما با آن مخالفت هم نمی کنم. اما لازم بود که پرزیدنت اوباما به کنگره می رفت و به صراحت به اعضای کنگره می گفت: "ما و ایران دشمنیم. اما گفت وگوها و مذاکراتی در جریان است. به شما توافقی که بر سر آن به توافق رسیده ایم را پیشنهاد می دهم اگر موافقت کردید آن را به پیش می بریم. و اگر هم رد کردید آن را متوقف می کنیم. اما از شما می خواهم قبل از هر چیز برگه امضاشده ای را به من بدهید که اگر با ایران به توافق نرسیدیم یا به این تصمیم رسیدید که این توافق با مصالح امریکا همسو نیست اعلان جنگ کنیم." اما این کار را نکرد. اوباما حرف کسی را گوش نمی کند یا به عبارتی می توانم بگویم که توجهی به حرف مشاوران و کارمندهای کاخ سفید نمی کند.»
پرسیدم: «نظرت درباره آن چه در سوریه اتفاق می افتد و رابطه اش با لبنان چیست؟» جواب داد: «به پرزیدنت بشار اسد چند سال پیش در دیداری در دمشق گفتم: حزب الله جنوب لبنان را آزاد کرد. اما نقشه های جهانی یا حداقل بیشتر آنها نشان می دهد که مزارع شبعا مشکلاتی میان لبنان و سوریه به وجود می آورد. چرا این مشکل را با مواضعی رسمی و طرحی روشن، نه فقط با حرف، حل نمی کنید؟ جواب داد "که نه"، با این حال توصیه هایی را برای انجام تعدیلاتی در نقشه ها به مجلس نمایندگان فرستاد.» نظر دادم: «با این وجود مزارع شبعا در نقشه های جهان یا در بیشتر آنها سوری یا محلی برای منازعه میان لبنان و سوریه ماند. سازمان ملل از اسد برگه امضا شده ای را خواست تا تاکید کند که این منطقه لبنانی است اما او رد کرد.»
بعد از آن مسئول مهم سابق به ایران که در کنار سوریه اهمیت بسیاری برای او دارد و بسیار به آنها توجه می کند، پرداخت و گفت: «65 هزار نفر از نیروهای "سپاه پاسداران" ایران در جهان فعالیت می کنند. بعضی ها می گویند این رقم 20 هزار نفر است. اما من رقم اول را باور می کنم. بشار اسد اسلام گرایان سنی تندرو را از زندان ها آزاد کرد و آنها را به عراق و لبنان فرستاد. برای همین باید پاسخگوی این موضوع باشد. در سوریه 250 هزار نفر کشته شده اند و سرنوشت 3 میلیون نفر مشخص نیست و چهار میلیون نفر پناهنده هستند. همه اینها سوری اند.» سپس پرسید: «پناهنده های سوری نزد شما چه وقت به کشورشان بر می گردند؟» بعد خودش جواب داد: «قطعا فردا بر نمی گردند. هیچ کس نمی داند کی بر می گردند. تعداد آنها یک میلیون و دویست هزار تا یک و نیم میلیون نفر برآورد می شود. چه بر سر کسانی که 10 سال یا کمتر سن دارند، می آید؟ نه فرهنگ و آموزشی می بینند و نه به کار و حرفه و امنیتی می رسند. تبدیل به عضوی از تبهکاران و دزدها و مجرمان می شوند.»
نظر دادم: چه بر سر کسانی که بالای 10 سال سن دارند، می آید؛ آنها اکثرا توانایی جنگیدن دارند و بین 16 تا 60 سال سن دارند و اکثریتشان سنی هستند؟ آنها آماده جنگیدن هستند برای این که دوره نظام وظیفه اجباری را گذرانده اند. شاید در جنگ داخلی جدید لبنان مشارکت کنند یا به همراه دیگران در شعله ور کردن آن سهیم شوند که به احتمال بیشتر برچسب جنگ مذهبی یا سنی – شیعه را خواهد داشت.» نظر داد: «باید با ایران هم برخورد شود. اگر اسد سرنگون شود و حکومت متمایل به آن در عراق سقوط کند، تهران حداقل به طور جدی در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.» نظر دادم: «شاید چنین باشد، اما واقعیت این است که ایران با طرح خود توانسته است بر چهار یا پنج پایتخت کشورهای عربی مسلط شود. و می تواند به دستاوردهایی در آن کشورها برسد و به واقعیتی تبدیل شود. اگرچه در حال حاضر با مشکلاتی در سوریه و عراق و یمن مواجه شده است اما همچنان طرفدارانش می جنگند و این مساله به برگه برنده منطقه ای مهمی در دست ایران باقی خواهد ماند. به این ترتیب ایران برای رسیدن به قدرت برتر منطقه ای توانایی های لازم را خواهد داشت و در کنار قدرت های دیگر مهمترین قدرت منطقه باقی خواهد ماند.» نظر داد: «رهبر حوثی ها در تهران که چندی پیش کشته شد، یک سال را در قم گذراند. ایران آموزش حوثی ها را آغاز کرد و همچنان به آموزش آنها ادامه می دهد. سلاح از طریق ایران همچنان به دست آنها می رسد. تمامی اطلاعات آن در اختیار امریکایی ها است. اما نباید سری بماند. بلکه باید دائما مورد بازبینی قرار بگیرد. استفاده از این اطلاعات مهم است، نه این که فقط در اختیار بماند، باید آنها را به شیوه صحیح تفسیر کنند. امام خمینی رهبر قابل اعتماد و حقیقی و اصیلی بود که از اعتبار بسیار بالایی برخوردار بود. مجاهدین خلق (منافقین) در ابتدا با انقلابی که او به پا کرد همراه بودند اما بعدا از او جدا شدند و راه جنگ مسلحانه را در پیش گرفتند.»
ادامه دارد...
نظر شما :