شش دلیل برای نگرانی آمریکا از فروپاشی آل سعود
حتی اگر در شرایط فعلی هم دلایل جدی برای نگرانی آمریکا از آینده خاورمیانه وجود نداشته باشد، آمریکا با این مساله رو به رو شده که عربستان سعودی در حال حرکت به سوی مصیبت است؛ قیمت نفت سقوط کرده، اشتباهات سعودی ها در سیاست خارجی ادامه دارد و تنش با ایران در حال افزایش است. چالش های فراوانی در مقابل سعودی ها است و اگر شرایط به خوبی مدیریت نشود، احتمال بروز طوفانی سخت وجود دارد که ثبات پادشاهی سعودی را به شدت به خطر خواهد انداخت و تاثیراتی غیر قابل پیش بینی را برای بازار انرژی و آینده منطقه خاورمیانه را به بار خواهد آورد.
به گزارش «تابناک»، نشریه آمریکایی فارین پالیسی با ذکر مقدمه فوق، مهم ترین مشکلات پیش روی سعودی ها را به شرح زیر بر شمرده است:
شکاف های موجود در خانواده سلطنتی: در هفته گذشته، گاردین دو نامه از شاهزاده های ناشناس سعودی را منتشر کرد که اخیرا در میان خاندان سلطنتی دست به دست شده و در آن درخواست انجام کودتای داخلی علیه ملک سلمان مطرح شده است. در این نامه ها آمده است که ملک سلمان که در ماه ژانویه امسال به حکومت رسیده به همراه فرزند تقریبا سی ساله خود سیاست های خطرناکی را در پیش گرفته اند که در حال تخریب سیاسی، اقتصادی و نظامی عربستان سعودی است. شاهزاده سعودی در گفت و گو با گاردین تاکید کرده است که درخواست وی برای تغییر در حکومت سعودی نه تنها با حمایت روزافزونی در میان خاندان سلطنتی مواجه شده است، بلکه از حمایت عامه مردم نیز برخوردار است. وی مدعی شده است که عموم مردم نیز شدیدا خواهان چنین تغییری هستند. به گفته این شاهزاده، عموم مردم هم می گویند یا باید تغییرات صورت گیرد یا این که کشور به سوی مصیبت خواهد رفت.
جنگ یمن: هر چه که دخالت نظامی عربستان در یمن طولانی تر می شود، احتمال بروز مخالفت های داخلی افزایش می یابد. در نامه شاهزاده سعودی در گاردین آمده است که بسیاری از سعودی ها، از بمباران فقیرترین کشور عرب به وسیله ثروتمندترین کشور عرب متنفرند. محمد بن سلمان فرزند پادشاه و وزیر دفاع عربستان که اصلی ترین عامل حمله به یمن بوده، آماج اصلی این انتقادات است. وی که به طور غیررسمی لقب «خیره سر» را دریافت کرده متهم است عربستان را وارد جنگ با یمنی ها کرده است بدون این که استراتژی روشن و برنامه ای برای خروج از این کشور داشته باشد و در نتیجه سبب افزایش تلفات و هزینه های جنگ و نیز تبعات انسانی و انتقادات بین المللی از عربستان شده است.
مشکلات اقتصادی: عربستانی ها خودشان عامل کاهش 50 درصدی درآمدهای نفتی خود هستند. با افزایش عرضه نفت به بازار در نتیجه ورود تولیدکننده های آمریکایی، عربستان استراتژی خود را بر حفظ میزان تولید، جنگ بر سر سهمیه تولید و انتظار کشیدن برای خروج تولیدکنندگان آمریکایی از بازار در شرایط به صرفه نبودن تولید برای آنها متمرکز کرده است. سعودی ها انتظار داشتند که این استراتژی موفق باشد و قبل از این که کاهش قیمت به آنها اسیبی جدی وارد کند، قیمت نفت به میزان مناسبی افزایش یابد ولی ظاهرا این استراتژی موفق نبوده و حداقل این که قیمت ها با سرعت مورد انتظار سعودی ها افزایش نیافته است. در واقع سعودی ها بودجه سال 2015 خود را بر مبنای نفت 90 دلاری بسته بودند و اکنون قیمت نفت تقریبا نصف این عدد است. از سوی دیگر هزینه های سنگینی برای سعودی ها پیش آمده است که برای آن برنامه ریزی نشده بود. علاوه بر هزینه های جنگ یمن، باید به یاد داشت که پادشاه جدید به تازگی بر سر کار آمده و تضمین وفاداری دیگران به وی کار پرخرجی است.
در نتیجه این واقعیات، اقتصاد عربستان با کسری بودجه بیست درصدی مواجه شده است که میزان آن بیشتر از صد میلیارد دلار می شود و این موضوع سبب شده که سعودی ها مجبور شوند با سرعتی زیاد از دخایر عظیم ارزی خود برداشت کنند، سعودی ها اکنون هر ماه دوازده میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود برداشت می کنند و فروش سهام خود در خارج را تشدید کرده اند. گفته می شود در شش ماه گذشته سعودی ها بیش از هفتاد میلیارد دلار از دارایی های خود در خارج را فروخته اند.
ته کشیدن پول سعودی ها، خطری نیست که به سرعت پیش بیاید ولی اگر روند فعلی ادامه یابد و بودجه کسری داشته باشد، قیمت نفت پایین باقی بماند، ذخایر خارجی کاهش یابد، ان گاه بازارهای جهانی نگران می شوند، رتبه اقتصادی عربستان پایین خواهد آمد و فرار سرمایه از این کشور آغاز خواهد شد. در کنار این باید توجه داشت که مصرف انرژی در عربستان در حال افزایش است و به طور پیوسته از حجم تولید نفت باقی مانده برای صادرات کاسته می شود. در واقع با روند موجود، تحلیل گران می گویند که انتظار دارند عربستان سعودی تا سال 2030 به واردکننده انرژی تبدیل شود. لازم به گفتن نیست که چنین تحولی تاثیری کشنده بر عربستان خواهد داشت زیرا در شرایط فعلی 80 تا 90 درصد از درامدهای دولت از نفت به دست می آید.
مقابله با کسری بودجه از طریق کاهش هزینه های دولت و انجام برنامه های ریاضت اقتصادی برای سعودی ها گزینه جذابی نیست. در دوره بعد از تحولات کشورهای عربی، دولت عربستان تلاش کرده است با پمپاژ پول و خدمات رایگان جمعیت خود را راضی نگاه دارد. یارانه های انرژی بیست درصد از تولید ناخالص داخلی عربستان را به خود اختصاص می دهد و یارانه های سنگینی هم برای غذا، مسکن، آب و طیف وسیعی از کالاهای مصرفی پرداخت می شود. اگر سعودی ها روزی بخواهند این هزینه ها را کاهش دهند، قطعا به یاد خواهند داشت که کاهش سطح زندگی چه نقش مهمی در تحولات کشورهای عربی و از جمله در تونس، مصر و یمن ایفا کرده است.
اقتصاد عربستان علاوه بر مشکلات مالی و بودجه ای فوق، مشکلات دیگری نیز دارد. جمعیت زیر سی سال، دو سوم جمعیت عربستان را تشکیل می دهد و سی درصد آنها بیکار هستند. در عین حال، اگر چه به دست آوردن آمار واقعی از عربستان سخت است ولی گفته می شود که بیش از 25 درصد جمعیت بومی عربستان در فقر به سر می برند.
تراژدی حج: دو حادثه بزرگ بر حج امسال سایه افکند: سقوط یک جرثقیل که بیش از یکصد کشته بر جای گذاشت و بعد از آن نیز حادثه ای به وقوع پیوست که بنا به اعلام سعودی ها 769 کشته داشته است، اگر چه بسیاری تعداد کشته ها را هزاران تن می دانند. بعد از این حوادث، مدیریت حج توسط سعودی ها با انتقادات بی سابقه ای مواجه شده است. این موضوعی بسیار جدی است زیرا داشتن شان خادم حرمین شریفین بودن، نقش زیادی در جایگاه آل سعود در کشور عربستان دارد. ایجاد تردید در لیاقت آل سعود در ایفای نقش خادم حرمین شریفین، به سرعت به ایجاد تردید در مشروعیت مذهبی و سیاسی آنها منجر می شود.
تنش فزاینده با ایران: تنش با ایران که پیش از این هم زیاد بود، در سایه فاجعه حج بیشتر شده است. تعداد ایرانیان قربانی فاجعه حج 464 تن اعلام شده که از هر کشور دیگری بیشتر است و شاید بیشتر هم بشود. تعلل آل سعود در بر گرداندن پیکرهای قربانیان، باعث خشم ایرانی ها شده است. رهبری ایران، عربستان را تهدید کرده است که کوچکترین بی احترامی عربستان به زائران ایرانی، به پاسخ سخت و خشن ایران منجر خواهد شد. رهبری ایران هشدار داده که ایران تاکنون از خود خویشتنداری نشان داده است ولی اگر قرار باشد ایران واکنش نشان دهد، ایران دست برتر را خواهد داشت و عربستانی ها وضع خوبی ندارند. فرماندهان نظامی ایران هم به سعودی ها یادآور شده اند که باید هشدارهای ایران را جدی بگیرد.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان خواستار این شده است که سعودی ها مدیریت حج را به کمیته ای از مسلمانان واگذار کند. علی شمخانی دبیر شورای امنیت ملی ایران، اعلام کرده است که سعودی ها بعد از داعش بیشتر آسیب را به دنیای اسلام زده اند.
جدای از موضوع حج، تنش بین ایران و عربستان در حوزه های دیگر نیز جدی است. سعودی ها در سی ام سپتامبر مدعی شدند که یک قایق ماهیگیری ایران که حامل اسلحه برای حوثی های یمن بوده را توقیف کرده اند. روز بعد، بحرین به عنوان همسایه و متحد نزدیک عربستان مدعی کشف اقدامات تروریستی نیروهای تحت امر ایران شد و به سرعت سفیر خود را از تهران فرا خواند و عالی رتبه ترین دیپلمات ایران حاضر در بحرین را عنصر نامطلوب دانست. روز بعد هم ایران تلافی کرد و کاردار بحرین در تهران را اخراج کرد.
سوریه نیز در هفته های اخیر شاهد هماهنگی فوری ایران و روسیه برای کمک به دولت اسد بوده است و این در شرایطی است که عربستان از مخالفان دولت سوریه حمایت می کند. گفته می شود که همزمان با شروع بمباران های روسیه، ایران نیز نظامیان خود را به سوریه فرستاده است تا به نیروهای سوری در باز پس گیری مناطقی از این کشور از شورشیان مورد حمایت عربستان کمک کنند.
کاهش حضور آمریکا در منطقه: مداخله دراماتیک روسیه در سوریه نشان دهنده خطر گسترده تری است که سعودی ها با آن رو به رو هستند: دست کشیدن آمریکا از نقش خود به عنوان تضمین کننده امنیت خاورمیانه واقعیتی است که روز به روز علنی تر می شود. این خبری برای سعودی ها است که در هفتاد سال گذشته برای حفظ بقای خود، سیاست تکیه به آمریکا را در پیش گرفته بودند. اکنون نظم متکی به حضور آمریکا پیش چشم سعودی ها در حال از بین رفتن است. واقعیت کنونی انعقاد توافقی است که اصلی ترین دشمن سعودی ها یعنی ایران را تقویت می کند و همزمان روسیه نیز وارد صحنه خاورمیانه شده تا توازن قوا را به ضرر سعودی ها به هم بزند. چنین شرایطی قطعا سعودی ها را آسیب پذیر می کند.
هیچ کس نمی تواند با شرط بستن بر سقوط فوری آل سعود به ثروت برسد. طی دهه های گذشته، سعودی ها قدرت بالای بقای خود در برابر امواج سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک را نشان داده اند.
با این وجود، خطر باید جدی گرفته شود. میزان دشمنی با سعودی ها در محیط منطقه به سطح بی سابقه ای رسیده است. خاورمیانه در حال فروپاشی است. سیستم دولت های موجود در حال آن در حال از بین رفتن است. تحولات کشورهای عربی به سمت و سویی باور نکردنی رفته است. ائتلاف ایران و روسیه که خواهان قیمت بالاتر نفت هستند قدرت خود را در نزدیکی مرزهای عربستان جمع کرده است و آمریکا در حالی از منطقه به بیرون می رود که روحیه ای برای متحدان خود باقی نگذاشته است.
همزمان چالش های داخلی آل سعود به تدریج در حال اوج گرفتن است. همه فهرست علائم مربوط به نزدیک شدن یک کشور به منطقه خطر در مورد عربستان صادق است: شکاف فزاینده میان نخبگان، گرفتاری در یک جنگ پرهزینه خارجی، افزایش مشکلات اقتصادی، علائم کاهش مشروعیت حکومت، قدرت فزاینده دشمنان خارجی و کاهش تدریجی قدرت نیروهای خارجی پشتیبان.
البته نمی توان مدعی شد که یکی ازعلائم فوق به مرحله بدون بازگشت رسیده است. وجود رهبری خردمند در عربستان می تواند به مدیریت مشکلات فوق در مراحل اولیه خود کمک کند.
آن چه که فعلا می توان با اطمینان گفت این است که بیشتر علائم اصلی بحران در حال گرایش به سویی خطرناک هستند و این احتمالا اولین باری است که چنین اتفاقی می افتد. این بدان معنا است که ریسک مساله به مرحله بی سابقه ای رسیده است.
با وجود این که ریسک وقوع بدترین سناریو فعلا کم است ولی عواقب بی ثباتی عربستان برای آمریکا چنان جدی است که باید این هشدار را جدی گرفت. بی ثباتی می تواند وضعیت خراب فعلی برای آمریکا را خراب تر هم بکند.
فارین پالیسی در پایان مدعی می شود که تاکید بر تعهد آمریکا به امنیت متحدان خود در برابر نیروهای خارجی مهم ترین کاری است که می توان برای این کشورها کرد.
نظر شما :