یادداشت نخست وزیر لبنان درباره هدیه نظامی ایران
وقت آن رسیده که لبنان از سایه ترس، فشار، تهدید به تحریم از سوی برخی کشورهای خارجی خود را رها کند. لبنان امروز فارغ از محدودیت های پروتوکولی فرصت مناسبی برای توسعه روابطش با ایران در همه زمینه ها دارد.
به گزارش فارس، دکتر عدنان منصور وزیر امور خارجه و مهاجران لبنان در یادداشتی در روزنامه لبنانی البناء به موضوع هدیه پیشنهادی ایران به لبنان و سفر اخیر آقای سمیر المقبل معاون نخست وزیر و وزیر دفاع این کشور به تهران پرداخته و خواستار اتخاذ تصمیم هرچه سریعتر هیات وزیران این کشور برای پذیرش هدیه نظامی ایران شد. عدنان منصور در این یادداشت، جمهوری اسلامی ایران را دوست و یار همیشگی ملت و دولت لبنان خطاب کرد و کمک های ایران را برخلاف کمک های سایر کشورها به لبنان دارای کیفیت بهتر و بدون چشم داشت توصیف نمود. سفیر تام الاختیار سالهای 1995 تا 2007 م لبنان در تهران با انتقاد از عدم پاسخ مثبت دولت لبنان به پیشنهاد قبلی کمک های ایران آن در خدمت به منافع ملت و دولت لبنان ندانست و گفت که برخی جریانات داخلی برای منافع برخی قدرت های خارجی حق ندارند از توسعه روابط بین دو ملت ایران و لبنان جلوگیری کنند.
ترجمه متن کامل این یادداشت با کمی تلخیص در پی می آید:
پیشنهاد اخیر جمهوری اسلامی ایران که اخیرا توسط امیر دریادار علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی این کشور به لبنان ارائه شد آنگونه که برخی ها تصور میکنند اولین پیشنهاد نیست بلکه در چارچوب سلسله پیشنهاداتی متعددی است که تهران طی سالهای اخیر در زمینه های اقتصادی، تجاری، نظامی، توسعه، فرهنگی، علمی، کشاورزی، برق، نفت و غیر رسما به طرف لبنانی ارائه کرده است.
برخلاف اینکه طرف ایرانی بارها و در مناسبت های مختلف از علاقه شدید خود برای توسعه روابط دوجانبه بدون قید و شرط با لبنان براساس سیاست روابط روبه رشد این کشور با کشورهای جهان بخصوص با کشورهای همسایه ای چون ترکیه، امارات، پاکستان، ارمنستان، افغانستان، عراق، سوریه و عمان و غیره سخن گفته اما رابطه ایران و لبنان متاسفانه هنوز به سطح رابطه سیاسی خوب بین دو کشور ترقی نکرده است زیرا صراحتا بگوئیم که در صحنه لبنان جریانات سیاسی وجود دارند که نه تنها دوست ندارند روابط دوجانبه میان دو کشور از چارچوب پروتوکولهای رسمی خارج شده و شکل طبیعی خود را در ابعاد و جنبه های مختلف بگیرد بلکه تمایل دارند این روابط همچنان اسیر متن توافقنامه ها و پروتوکولها و یادداشت تفاهم های امضا شده ای باشد که از سال 1997 تا به امروز بین طرفین به امضا رسیده و تعداد انها هم از 28 قرار داد، پروتوکول و یادداشت تفاهم تجاوز کرده و هنوز اجرایی نشده است.
لابی های فشاری که بر تصمیم سازی در لبنان موثر هستند فعالیت کمیته عالی اقتصادی مشترک بین ایران و لبنان را معلق گذاشته ، توافقات را از بین برده و مانع از اجرای پروژه هایی شده اند که در درجه اول در خدمت به مصالح لبنانی ها بوده است تا ایرانی ها. همچنین پیشنهادات رسمی ایرانی ها را که مرتبط با بخش های حیاتی شهروندان لبنانی نظیر برق ، آب، سد سازی ، نگهداری هواپیما و هلی کوپتر، کمک رسانی به بخش انرژی که لبنان به شدت نیازمند آن است با تسهیلات بسیار آسان نادیده گرفتند.
طرف لبنانی تاکنون حتی پایبند به برگزاری به موقع نشست های سالانه ای که براساس توافقات انجام شده ملزم به آن بود عمل نکرده است از جمله کمیته اقتصادی مشترک از سال 2001 تا 2008 بدون برگزاری کوچکترین نشستی فعالیتش تعطیل بوده و این درحالی است که بر اساس توافق طرفین این کمیته می بایستی نشست های سالانه ای در پایتخت های دو کشور برگزار می کرد.
لبنان در این زمینه کوتاهی کرده و با کمترین مسئولیت پذیری براساس توافقات انجام شده با طرف ایرانی تعامل داشته است به گونه ای که حتی طرف لبنانی عدم جدیت خود را در اجرای بندهای توافقنامه ها اظهار داشته و حتی به ا« احترام نگذاشته است و این در حالی است که سایر کشورهایی که چنین کمیته هایی با طرف ایرانی داشته اند با جدیت، دقت و مسئولیت پایبند به تعهدات خود بوده اند.
ایران از چند سال پیش پیشنهادات اغواکننده ای در زمینه انتقال برق به لبنان ارائه کرده است. پس از توافقی که در خلال نشست نمایندگان ایران، لبنان، عراق و سوریه صورت گرفت طرف ایرانی با وارد کردن برق به شبکه برق لبنان در دو مرحله موافقت کرد. همان زمان وزیر خارجه رسما و به موجب نوشته رسمی از سوی سفیر ایران در بیروت به تاریخ 27/7/2012 به نهادهای زی ربط ابلاغ کرد بدون آنکه پاسخ مناسبی دریافت شود. ایران برای این اقدام خود هیچ پیش شرطی نگذاشت بلکه به طرف لبنانی ابلاغ کرد که آمادگی افتتاح حساب در هربانکی که او (طرف لبنانی) مشخص کند را دارد. حتی اعلام کردند که بهای برق برداشت شده از شبکه برق توسط لبنان را بواسطه وضعیت فعلی که لبنان در آن به سر می برد را فعلا دریافت نخواهند کرد. ایرانی ها می گویند مهم آغاز عملیات برداشت برق برای کاهش رنج مردم لبنان است. با این وجود اما در نهایت لبنان به یمن وجود صاحبان تصمیم هیچ پاسخی به پیشنهاد ایران نداد.
با شرایط سختی که الان ارتش لبنان با آن مواجه است و همچنین تلاش هایی که می شود این ارتش را وارد یک جنگ فرسایشی نمایند و در شرایط سرنوشت سازی که جریانهای تکفیری و تروریستی در داخل و خارج سبب ساز ان شده اند از ما انتظار می رود که یک موضع ملی و شجاعانه ای برای تقویت توانمندیهای نظامی، دفاعی و بازدارنده اتخاذ نماییم . بدون داشتن توانمندی نظامی پیشرفته مقابله با گروههای تروریستی که از سوی اسراییل حمایت می شوند کار بسی دشوار است.
مصداقیت لبنانی ها امروز برای قبول هبه نظامی ایران به بوته آزمایش گذاشته شده است . هیچ توجیهی برای رد یا تاخیر یا دست دست کردن و یا وارد کردن این پیشنهاد ایرانی ها به بازار مزایده سیاسی داخلی وجود ندارد. واقعا نمی توان پذیرفت که لبنان هبه هایی را از دولتهای دیگری بپذیرد که قبل از دریافتش باید برای آن هیاهو کند، تبلیغات نماید، ثناگوی انها باشد آنگاه هبه کشور دوستی مثل ایران را نپذیرد که بارها و بارها در اثنای تجاوز اسراییل به لبنان از جمله در سال 2006 م همه نوع کمک ارائه نمود و پس از تجاوز اسراییل به لبنان نیز در ساختن زیربناهای لبنان در کنار مردمش بود و در محافل بین المللی نیز بدون درنگ به این کشور کمک کرد.
مخالفت لبنان با هدیه ایران و یا تاخیر و یا وقت کشی در قبول آن ما را وادار به طرح این پرسش می کند که اگر تصمیم به رد این هدیه گرفته شد آیا ناشی از اراده لبنانی ها ست و بیانگر مصالح مردم و ناشی از توافقات سیاسی است که همه جریان های سیاسی لبنان در آن نقش داشته اند؟ یا اینکه ناشی از اراده خارجی و منطقه ای و یا بین المللی است که بر لبنان تحمیل شده و از سوی یک جریان خاص سیاسی داخلی حمایت می شود؟ اگر یک جریان سیاسی داخلی خاصی در تصمیم برای نپذیرفتن هدیه ایران تاثیر منفی داشته است بنابراین در مقابل جریان سیاسی دیگری می تواند برای حفظ توازن سیاسی برای قبول هبه ها از سوی دیگر کشورها تلاش کند. دراین صورت چه کسی بهای ان را پرداخت خواهد کرد؟
آیا کمک های نظامی که در سالهای گذشته از سوی برخی کشورها در اختیار لبنان قرار گرفت برای توانمند کردن قدرت نظامی و بازدارندگی لبنان کافی بود؟ آیا این کشورهای کمک کننده تمایلی در تقویت توانمندیهای جنگی هوایی و زمینی لبنان دارند و ایا حاضر هستند ارتش را به موشک های منحصر بفرد و ضروری که برای مقابله با هر نوع تجاوزی - خواه از سوی اسراییل و خواه از سوی گروههای تروریستی - نیاز است، مجهز کنند.
هدیه ایران در نهایت به ارتش لبنان این امکان را می دهد که خود را در برابر اقدامات تروریستی که در حال افزایش و خشونت بیشتری است توانمند کند. ما امروز بیش از هرزمان دیگری به این کمک ها نیازمندیم. بنابراین هیات وزیران باید و بدون بهانه واهی و یا مخفی شدن پشت تصمیم شورای امنیت به سال 2007 م که صدور سلاح از ایران به خارج را ممنوع کرده است، تصمیمی شجاعانه اتخاذ نماید. سخن از هدیه هایی که است که ایران قبل از تصمیم شورای امنیت ارائه کرده بدون آنکه طرف لبنانی به این پیشنهادات پاسخی داده باشد.
وقت آن رسیده که لبنان از سایه ترس، فشار، تهدید به مجازات و تحریم از سوی برخی کشورهای خارجی خود را رها کند. لبنان امروز فارغ از محدودیت های پروتوکولی فرصت مناسبی برای توسعه روابطش با ایران در همه زمینه ها دارد. همانند سایر کشورهای منطقه و همجوار که روابط دوجانبه شان از طریق کمیته های اقتصادی مشترک توسعه یافته، لبنان هم باید از تجربیات ایران در تمامی زمینه ها استفاده کند و دست از ترسیدن از تهدیدات بدون توجیه خارجی ها بردارد و این جمود و موانع را در مسیر رابطه دوجانبه را بشکند چه اینکه این موانع پیش از آنکه اثر منفی بر ایران داشته باشد بر لبنانی ها دارد و بیش از آنکه به ایرانی ها خسارت وارد کند بر مردم لبنان زیان تحمیل خواهد کرد.
چگونه میتوانیم بفهمیم این کندی رابطه دوجانبه لبنان و ایران را به رغم اینکه در 25 آوریل سال 2012 هیات وزیران تصمیم به تشکیل کمیته عالی مشترک لبنان و ایران گرفت که «عصر جدیدی از همکاری سازنده »بین دو کشور را در زمینه های مختلف تاسیس کرد. در این کمیته که تعدادی وزارتخانه در آن عضو هستند در سال 2010 م و در زمان دولت اقای سعد الحریری با تشکیلش موافقت شد لیکن هرگز این تصمیم اجرایی نگردید به سبب کوتاهی برخی ها و سرسپردگی برخی های دیگر در حالی که در همین زمان حجم تبادل تجاری لبنان با کشورهای منطقه سال به سال افزایش می یافت.
به رغم اختلافات سیاسی میان ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه اما این موضوع هرگز مانع افزایش حجم تبادل تجاری میان دو کشور نشد بلکه این میزان طی سالها به 44 میلیارد درهم در سال رسید . تنها در سال 2012 این رقم به 25 میلیارد درهم رسید که البته در اینجا هم باید توجه داشت که کل تبادلات تجاری ایران و دولت های حاشیه خلیج (فارس) در این سال 30 میلیارد دلار بود که 25 میلیارد درهم آن مربوط به ایران و امارت می شد.
رابطه تجاری ایران و عراق در سالهای گذشته 6 میلیارد دلار در سال 2013 به 12 میلیارد دلار و پیش بینی می شود این رقم در سال آینده به 15 میلیارد دلار برسد.
اما حجم تبادل تجاری ایران با افغانستان ده بار طی پنج سال گذشته افزایش یافت به گونه ای که الان این حجم به بیش از 5 میلیارد دلار رسیده است.
با سوریه اما و به رغم شرایط دشواری که این کشور با آن روبروست سرمایه گذاری ایران در سوریه به دو میلیارد دلار افزایش یافته و تلاش ها برای افزایش حجم تبادل تجاری بین دو کشور به رقم 5 میلیارد دلار گسترش یافته است.
روابط این کشور با سایر کشورهای همجوار همچون ارمنستان، ترکمنستان، عمان و ترکیه نیز توسعه یافته است. حجم تبادل تجاری تهران و آنکارا به عنوان مثال به 20 میلیارد دلار رسیده است. دو کشور بویژه پس از سفر اردوغان رئیس جمهور ترکیه به تهران در 28 ژانویه سال 2014 م تلاش ها برای افزایش این رقم به رقمی معادل 30 میلیارد دلار برای سه سال اینده را نیز آغاز کرده اند. سالانه یک میلیون گردشگر ایرانی از لبنان دیدن می کنند.
اما چه بر سر لبنان و کمیته عالی اقتصادی مشترکش با ایران آمده است؟! از سال 1997 تا سال 2007 م ایران پذیرای بیش از 54 هیات رسمی لبنانی برای دیدار رسمی از ایران در سطوح مختلف بوده است. ازجمله روسای جمهوری ، مجلس و نخست وزیر ، وزیر راه ترابری، کار، اقتصاد، فرهنگ، خارجه، کشاورزی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، توسعه اداری، انرژی و آب، دفاع ، امور اجتماعی، مسکن، بهداشت. علاوه براین دیدارهای رسمی دیگری هم از ایران صورت گرفته که شامل هیات های مجلس، دینی، سیاسی، شهری و حزبی نمایندگانی از موسسات رسمی لبنان نظیر دانشگاههای لبنان و شورای رشد، عمران و شهرداری ها است.
در بازه زمانی بین 1997 تا 2007 همچنین توافقنامه ها و یادداشت تفاهماتی میان دوکشور به امضا رسیده که در برگیرنده موضوعاتی همچون تجارت، صنعت، نفت، مالی، کشاورزی، گمرک، بانک، راه، بهداشت، سرمایه گزاریهای مشترک و متقابل ، عمران، همکاری بین اتاق های بازرگانی و صنعت، همچنین در زمینه همکاری های علمی، آموزشی ، فنی، تحقیقاتی، انرژی و آب به اضافه دو یادداشت تفاهم همکاری بین وزارتخانه های خارجه و دفاع دو کشور در زمینه دفاعی و مهندسی بوده است.
پس از این همه قرار دادها و تفاهم نامه ها چند پرسش مطرح می شود . اینکه پس از این همه سال چقدر از توافقات را همچون سایر کشورهای منطقه عملی کرده ایم؟ چرا نتوانسته ایم حجم تبادل تجاری دو کشور را از یک میلیون دلار افزایش دهیم؟! و اینکه مسئولیت این کوتاهی برعهده کیست؟
سفر اقای سمیر مقبل وزیر دفاع لبنان به ایران یک بار دیگر میزان پاسخگویی لبنان به پیشنهادات و کمک های ایران را ثابت خواهد کرد . این سفر بدون شک از باب رفع خستگی و اظهار این دیدگاه که لبنان با جدیت به دنبال همکاری با هیات ایرانی ست نبوده است.
دیگر پذیرفته نخواهد بود که این پیشنهاد در پس باندبازیهای سیاسی و بهانه های واهی برخی معترضان به آن در داخل هیات وزیران معطل بماند.
زمان زمان تظاهر به هوشمندی و دست دست کردن و کشتن وقت نیست. الان فرصتی است که لبنان می تواند بیش از هرزمانی دیگری از ایران استفاده ببرد. فرصتی است که با افشای برخی موارد و بعدا با مقایسه کیفیت کمک هایی که قبلا دریافت شده است مشخص می کند که این کمک ها حتی برای تشکیل کمترین نیازها برای مقابله با تجاوزات مکرر اسراییل و خطر سازمانهای تروریستی که امنیت ، ثبات، تمامیت ارضی و سلامتی مردم را تهدید می کند، کافی نیست.
با این توصیف تهران انتظار چه تصمیمی از سوی لبنان را دارد؟!
منبع: البناء
نویسنده: عدنان منصور (وزیر خارجه لبنان)
نظر شما :