آخرین بخش از مصاحبه کاندولیزا رایس با سی بی اس

اختلاف امریکا با روسیه و چین بر سر چیست؟

۰۲ اسفند ۱۳۹۲ | ۲۰:۵۱ کد : ۱۹۲۸۹۲۵ اخبار اصلی اروپا آمریکا
یک بار هو جینتائو به ما گفت که ما نیاز به 25 میلیون شغل در هر سال داریم تا بتوانیم هارمونی جامعه چین را حفظ کنیم.
اختلاف امریکا با روسیه و چین بر سر چیست؟

دیپلماسی ایرانی: کاندولیزا رایس از چهره های شناخته شده امریکا است که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش، رئیس جمهوری سابق امریکا به دلیل نقش هایی که در جنگ های او ایفا کرد و تلاشی که برای ترویج دموکراسی به شیوه جمهوریخواهی در خاورمیانه انجام داد، نام او در تاریخ ماندگار شده است. وی نخستین زن سیاه پوست، دومین سیاه پوست پس از کولین پاول و دومین زن پس از مادلین آلبرایت است که وزیر امور خارجه امریکا شد.

در دورهٔ نخست ریاست جمهوری بوش، رایس مقام مشاور امنیت ملی را بر عهده داشت اما پیش از پیوستن به دولت او، استاد علوم سیاسی در دانشگاه استنفورد بود. در دوره ریاست جمهوری بوش پدر نیز سمت مشاور روابط با شوروی و اروپای شرقی در زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی و اتحاد آلمان را بر عهده داشت.

رایس متولد 4 نوامبر 1954 در بیرمنگام آلاباما در ایالات متحده است. مدرک کارشناسی خود را در سن 19 سالگی در رشته علوم سیاسی و در سال 1974 از دانشگاه دنور و زیر نظر ژوزف کوربال، پدر مادلین آلبرایت، دریافت کرده است. مدرک کارشناسی ارشد خود را نیز در سال 1975 از دانشگاه نوتردام و دکترای خود را در سال 1981، در سن 26 سالگی از دانشکده مطالعات بین الملل دانشگاه دنور دریافت کرده است. وی مسلط به زبان های انگلیسی و فرانسه است و نواختن پیانو و بازی گلف را نیز به خوبی می داند. همان طور که شواهد نشان می دهد از چهره باهوش دستگاه سیاست خارجی جورج بوش محسوب می شد، اگر چه به دلیل افکار تند جمهوریخواهی اش در معرض انتقادهای بسیار قرار دارد.

دیپلماسی ایرانی در سلسله مصاحبه هایی که از شخصیت های برجسته دنیا منتشر می کند، این بار به سراغ وی رفته که مصاحبه مفصلی را با شبکه سی بی اس نیوز (CBS News) در سلسله برنامه های این شبکه موسوم به "تاریخ سازان" انجام داده است. اکنون آخرین بخش آن را می خوانید:

روسیه یکی از مهمترین کشورهایی بود که در دوره وزارت شما جایگاه خاصی داشت. من اخیرا خوانده ام که شما تنها وزیری بودی که از تصویب پیمان استارت حمایت می کردی. آیا این حرف دقیق است؟

خوب، نه، ببین، من قبلا مقالاتی را در روزنامه های متعدد نوشتم که تاکید می کردم نباید از این که برای امضای پیمان استارت متقاعد شده ایم، تعجب کنیم. به ویژه وقتی که فهمیدم افراد قابل توجهی با امضای آن موافقند. من فعالیت ها و تلاش های فراوانی کردم تا بتوانیم بهترین بسیج را برای را رسیدن به این پیمان به دست آوریم، برای این که ما همیشه بسیج می شده ایم که از پیمان ها حمایت کنیم در حالی که اکنون باید بسیج می شدیم که پیمانی را به وجود آوریم.

طرح هایی وجود داشتند که مناسب مدرنیزاسیون بودند و من فکر کردم که ما باید به عنوان متولیان امر نسبت به آنها عکس العملی داشته باشیم. اگر ما به آنها توجه کنیم شالوده توانایی های هسته ای ما می توانند مدرن شوند. این بسیار مهم است که ما بتوانیم تعداد تاسیسات هسته ای مان را کاهش دهیم اما در عین حال بیشترین استفاده را از آنها ببریم.

سوالات جدی ای درباره توانایی های دفاعی ما وجود دارند. وقتی که ما خود را از معاهده ABM خارج کردیم و یک سال بعد معاهده ای را با مسکو به امضا رساندیم این معاهده می تواند باعث کاهش سلاح های تهدیدآمیز شود. نکته در این بود که بتوانیم رابطه ای میان تهاجم و تدافع ایجاد کنیم. برای این که ما اکنون دیگر در دوران جنگ سرد نیستیم. دورانی که ایالات متحده و روسیه نسبت توانایی های طرف مقابل برای نابودی یکدیگر نگران بودند. ما نیاز به توانایی های گسترده ای در همه زمینه ها برای افزایش توانایی دفاعی مان هستیم. و برای همین من فکر می کنم که مسائلی وجود دارند که ما می توانیم از آنها استفاده کنیم و همچنان کارهایمان را پیش ببریم. به همین دلیل من دیدم زمان مناسب است و درباره پیمان استارت صحبت کردم. البته اتفاقی هم نمی افتاد که در عین حال در بسیاری از مسائل با یکدیگر توافق نداشته باشیم، همان طور که وزرای امور خارجه مان هم بارها گفته اند.

شما یکی از کسانی بودی که بحث استثناگرایی امریکا را مطرح کردی. آیا به نظر شما کره شمالی و چین کشورهایی هستند که باید در عرصه ابرقدرت های جهانی دیدگاهی متفاوت به آنها داشت. یعنی باید انتظار داشته باشیم که راه های بسیاری متفاوت و استثنائی ای را در قبال آنها بپیماییم؟ و آیا فکر می کنی که هر لحظه ممکن است همه چیز تغییر کند؟

خوب من کاملا بر این اعتقادم که رقابتی که میان ایالات متحده امریکا با اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت دقیقا رقابت بر سر استثناگرایی بود. ما دو ایدئولوژی کاملا متفاوت را در عرصه قدرت جهانی دنبال می کردیم. الآن هم احساسی که نسبت به جهان و چگونگی نقش آفرینی تاریخ انسان داریم کاملا متفاوت با آن چیزی است که چینی ها دنبال می کنند. شما این احساس را در مورد چین داری که همچنان تلاش می کند تا نقش خود را در عرصه بین المللی گسترش دهد، کشوری که به دنبال آن است رابطه ای میان رشد داخلی خود با گسترش تعاملات عرصه جهانی ایجاد کند.

یک بار هو جینتائو به ما گفت که ما نیاز به 25 میلیون شغل در هر سال داریم تا بتوانیم هارمونی جامعه چین را حفظ کنیم؛ برای این که چینی ها به این نیاز دارند که بتوانند همه نیازهای مردم خود را در مناطق مختلف کشورشان برطرف کنند و امکانات را در همه شهرهایشان گسترش دهند. بنابر این نوعی متفاوت از دیپلماسی خارجی احساس می شود که بیش از آن که ایدئولوژیک باشد تجای است.

اکنون شاید با گذر زمان اوضاع تغییر کنند. و مطمئنا چینی ها تجربه ای را پشت سر خواهند گذاشت که بتوانند راهی برای سپری کردن بحران های تجارت جهانی بیابند، منظورم این است که به ابزارهای مناسبی برسند که ببیند مناسب نظام چین است. شاید المان های تازه ای در ایدئولوژی آنها نمایان شوند. اما فکر نمی کنم چنین چیزی به این زودی ها در چین نمایان شود. در حقیقت، یکی از سخت ترین چیزها این است که چین را تبدیل به یک بازیگر مهم جهانی کنی که متناسب بحران های تاثیرگذار جهانی باشد، برای همین است که همچنان این سوال وجود دارد که آیا چین هنوز اصرار به حفظ محدوده خود در کره شمالی دارد و می خواهد این وضعیت را در این کشور نگه دارد؟  

شما به معاهده استارت اشاره کردی و چگونگی ایجاد ارتباط میان تهاجم و تدافع. بر این اساس چگونه استقرار سپر دفاع موشکی در اروپا را که امکان پیوستن به سپر دفاع موشکی روسیه دارد، توجیه می کنی؟

خوب، بله، ما مشاهده کردیم که روسیه تعریف متفاوتی از پیوستن به سپر دفاع موشکی دارد. و من فکر می کنم هم پیمانان ما، به ویژه در شرق اروپا، نسبت به مسئولیت های روسیه در قبال پیوستنش به سامانه سپر دفاع موشکی شک و تردید دارند. و من فکر می کنم که وجود سامانه های روسی چندان هم با اقبال عمومی مواجه نشود (خنده) در لهستان و جمهوری چک و کشورهای دیگر آن منطقه چنین احساسی نسبت به روس ها وجود دارد.

من با همکاری در زمینه سپر دفاع موشکی با روسیه همیشه موافق بوده ام. من فکر می کنم کارهای بسیاری وجود دارند که بتوانیم با روس ها انجام دهیم و جلوی بسیاری از هشدارها و خطرات را بگیریم و حتی بتوانیم نوعی قدرت بازدارندگی ایجاد کنیم. به نظر من همه اینها خیلی خوب هستند. اما باید به خاطر داشته باشیم که ما پیمان ناتو را نیز داریم. پیمان ناتویی که هم پیمانانمان در آن گرد هم آمده اند. و به هر حال روسیه باید درک کند که مسائل مشترکی میان ما و ناتو وجود دارد. شاید اگر روسیه به عضوی با مسئولیت های خاص در پیمان ناتو تبدیل شده بود این مسائل پیش نمی آمدند.

بنابر این من فکر می کنم، جای کار وجود اما باید قبل از آن راه حلی برای تنش هایی که میان ما و روسیه وجود دارند یا این که مسائلی که می توانند تبدیل به تنش شوند، یافت شود. البته این هم جای تعجب ندارد برای این که روسیه تازه وارد این پروسه شده است. من به عنوان یک طرف استراتژیک نگران هستم. من فکر می کنم آن چه ما می خواهیم با سپر دفاع موشکی انجام دهیم در واقع ایجاد یک فن آوری قدرتمند است. اما روسیه می گوید که وجود این سیستم یا این مجموعه به تنهایی در قالب یک برنامه برای ما مشکل نیست – در اظهارات مقام های روس دقت کنید – اما شما به دنبال رسیدن به شرایطی هستید که بتوانید تغییر کیفی یا کمی در کارایی های سپر دفاع موشکی بدهید. برای همین آنها به صراحت به ما گفتند: " که یک دقیقه صبر کنید، برنامه فی نفسه مشکل نیست ادامه آن مشکل ساز است." بنابر این من فکر می کنم که ما نیاز به یک سامانه دفاعی داریم که بیش از اندازه قوی باشد و بتواند جوابگوی نیازهای ما باشد و ما بتوانیم هر کاری با آن بکنیم.

کلید واژه ها: کاندولیزا رایس


نظر شما :