نتیجه مذاکرات در اغما
چرا باقری و اشمید سکوت کرده اند؟
بعد از برگزاری نشست کارشناسی طی هفته های گذشته، اخیرا آقای باقری و خانم اشمید در استانبول با یکدیگر دیدار و مذاکره کرده اند. هیچ خبری از این دیدار منتشر نشده و به نظر می رسد تعمدی در این کار است. به نظر شما اساسا اراده ای برای توافق وجود دارد؟
من معتقدم که این که هیچ اعلانی بعد از مذاکرات آقای باقری و خانم اشمید صورت نگرفته، به معنای آن است که مذاکرات حداقل به شکست نینجامیده است. اگر به شکست انجامیده بود، دست کم طرف غربی یعنی خانم اشمید می گفت که متاسفانه مواضع ایران این گونه است یا اگر می خواستند به زبان دیپلماتیک این مسئله را بیان کنند می گفتند که پیشنهاداتی به ایران داده شده و قرار است ایران این پیشنهادات را بررسی کند. اما این که حتی به این صورت هم مطلبی بیان نشده اتفاقا مثبت است. چون اگر به نتیجه منفی رسیده بودند غربی ها در اعلام این خبر پیش دستی می کردند.
ممکن است این سوال مطرح شود که چرا الان که مثبت است خبری بیرون نیامده و چیزی اعلام نشده است؟ به نظر می رسد بر سر این موضوع توافقی صورت گرفته و شاید این مسئله خواسته طرف ایرانی بوده باشد. در داخل ایران با توجه به مجموعه ای از بغض و کینه و نفرتی که میان جناح های مختلف سیاسی وجود دارد، اگر به طور مثال آقای باقری بگوید روز است، همه در مخالفت خواهند گفت که وی سازش کرده و در واقع الان شب است. بنابراین من فکر می کنم که اتفاقا باید امیدوار باشیم. گام های مثبتی برداشته شده و احتمالا در آینده نزدیک شاهد دیدار دوباره آقای جلیلی و خانم اشتون خواهیم بود. اگر حدس من درست باشد و ظرف روزهای آینده خانم اشتون و آقای جلیلی با یکدیگر ملاقات کنند، احتمالا مذاکرات به طور موفقیت آمیزی پیش خواهد رفت. اما اگر در روزهای آینده ملاقاتی صورت نگیرد، نشان دهنده این است که مذاکرات به نتیجه نرسیده است و برای این که تنشی در بازار نفت ایجاد نشود و شوک ناگهانی اقتصادی ایجاد نشود، طرفین توافق کردند که این مسئله را اعلام نکنند و در را نیمه باز بگذارند.
برخی معتقدند که امریکایی ها با توجه به این که انتخابات ریاست جمهوری را در پیش دارند علاقمندند که مذاکرات در همین حد و به همین شکل باقی بماند. به نظر شما این مسئله تا چه حد به واقعیت نزدیک است؟
آن چه مسلم است این است که اگر اعلام شود که مذاکرات موفقیت آمیز نبوده، آن وقت افکار عمومی از غربی ها انتظار خواهد داشت که گام بعدی را بردارد. اما اگر چنین چیزی اعلام نشود، لزوما افکار عمومی چنین انتظاری ندارد. من فکر نمی کنم که این شرایط نتیجه نزدیک بودن انتخابات امریکا باشد. به این دلیل که آقای اوباما می تواند صراحتا به مردم امریکا بگوید که ما حسن نیت زیادی به خرج دادیم و خواستیم که فرمولی برای توافق با ایران پیدا شود اما متاسفانه فرمولی پیدا نشد و فی المثل ایرانی ها حاضر به عقب نشینی از موضع خود نشدند. بنابراین ما مجبوریم که به سمت تحریم های شدیدتر و گسترده تر برویم. این گونه نیست که افکار عمومی امریکا از اوباما این سوال را داشته باشد که چرا با ایران مذاکره کردی یا نکردی؟ اگر هم به توافق برسند، باز هم این مسئله قابل اعلان است. من معتقدم چه مذاکرات با ایران به نتیجه برسد چه نه، از نقطه نظر انتخابات امریکا چندان چیزی را له یا علیه آقای اوباما تغییر نمی دهد.
در روزهای گذشته شاهد تغییراتی در کابینه نتانیاهو بودیم و در کنار آن بحث دست داشتن ایران در انفجار اتوبوس توریست های اسرائیلی در بلغارستان مطرح شده است. برخی معتقدند این دو اتفاق به همراه نزدیک شدن به بازی های المپیک لندن و ابراز نگرانی اسرائیلی ها در مورد این بازی ها، ممکن است زمینه سازی برای اقدامی علیه ایران باشد. به نظر شما شرایط منطقه ای برای اسرائیل برای چنین اقدامی فراهم هست؟
به هر حال اگر مذاکرات ایران و 1+5 به نتیجه نرسد و مذاکرات به کلی به شکست بینجامد، من فکر می کنم هم امریکایی ها و هم اسرائیلی ها جدا از بحث تحریم ها به سمت نوعی فشار نظامی علیه ایران حرکت خواهند کرد.البته امیدوارم که کار به این جا ها نکشد. به این دلیل که چه تحریم ها بیشتر شود و چه امریکا و اسرائیل به سمت گزینه نظامی علیه ایران حرکت کنند، به زیان ایران خواهد بود. به نظر من مناسب ترین گزینه برای تامین منافع ملی، حصول توافق با گروه 1+5 است.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/12
نظر شما :