جنگ روانی غرب و دمشق تشدید شد
از سلاح کشتار جمعی عراق تا تسلیحات شیمیایی سوریه
دیپلماسی ایرانی: بازی غرب در سوریه وارد فاز جدیدی شده است.بازی که ابتدایی ترین مرحله آن اصرار بر کناره گیری آرام بشار اسد رئیس جمهوری سوریه از قدرت بود اندک اندک با درخواست برای حمله نظامی به سوریه و تکرار نسخه لیبی در کشوری ثانی وارد فاز جدیدی شد. در مرحله سوم این رویارویی نیز بحث تسلیحات شیمیایی در اختیار دولت مرکزی سوریه از سوی منابع اطلاعاتی رژِم صهیونیستی و آمریکا مطرح و توسط رسانه های غربی بال و پر داده شده است.سخنگوی وزارت امور خارجه سوریه در واکنش به این ادعاها ضمن تایید برخورداری کشورش از تسلیحات شیمیایی تاکید می کند که دمشق از این تسلیحات تنها در برابر دشمن خارجی استفاده خواهد کرد. برخی تحلیل گران این حرکت مقام سوری را پاسخی به جنگ روانی غرب و البته اشتباهی استراتژیک از سوی دولت سوریه می دانند. دیپلماسی ایرانی این مسئله را در گفت و گو با محمدعلی مهتدی، کارشناس مسائل خاورمیانه بررسی کرده است:
با توجه به این که مرزهای عراق و لبنان برای پناهندگان سوری باز شده است، تا چه حد ممکن است انفجارهایی که در عراق اتفاق افتاد متاثر از تحولات سوریه باشد؟
امریکا و اسرائیل در حال تجربه یک مدل جدید برای سرنگونی دولت در سوریه هستند. اساس این مدل دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، ضربه زدن به وحدت ملی و تبدیل اعتراض ها به خشونت نظامی و در نتیجه تضعیف و سرنگونی دولت مرکزی است. از آن جا که امریکا دیگر نمی تواند دخالت مستقیم نظامی انجام دهد، این مدل را انتخاب کرده و معتقد است که این مدل در سوریه موفق خواهد شد و دولت بشار اسد در اثر یک جنگ داخلی سرنگون خواهد شد. طبیعتا اگر چنین اتفاقی بیفتند، به طور حتم مسئله محصور در سوریه نخواهد بود بلکه به کشورهای دیگر خصوصا لبنان و عراق نیز که در دو سوی سوریه هستند سرایت خواهد کرد. علاوه بر این ها من سخت معتقد هستم که هدف نهایی آن ها جمهوری اسلامی ایران است. آن ها اگر در سوریه و عراق موفق شوند بعد هم سراغ جمهوری اسلامی ایران خواهند آمد. به همین دلیل گرچه در عراق در گذشته شاهد چنین اقدامات و انفجارهایی بودیم که در آن مردم بی گناه قربانی می شدند، اما به نظر می رسد این موج جدید با رویدادهای سوریه در ارتباط است. البته در مورد سوریه بخش مهمی از تحولات در چارچوب جنگ روانی است و در فضای رسانه ای انجام می گیرد.
تحولات مهمی در سوریه در حال وقوع است. به نظر شما این تحولات صرفا جنگ روانی است ؟
همین دیروز که کنفرانس وزرای خارجه اتحادیه عرب در دوحه تشکیل شد، شرکت کنندگان طوری صحبت کردند که انگار دولت سوریه در حال سقوط است و این پیشنهاد را مطرح کردند که امنیت خانواده اسد را برای خروج از سوریه تامین می کنند. این یک روش تبلیغاتی است و در چارچوب جنگ روانی ارزیابی می شود. این در حالی است که ارتش سوریه پاکسازی دمشق را به پایان رسانده و به زودی پاکسازی حومه دمشق را هم تکمیل خواهد کرد و بعد هم به سراغ شهرهای حلب و حمص و ... خواهد رفت. در چنین شرایطی اخباری در مورد تحرک افراد مسلح در مرزهای سوریه با ترکیه و عراق منتشر می شود. همان طور که می دانید بسیاری از افراد القاعده و تکفیری ها که با کمک امریکا و عربستان سعودی به عراق آمده بودند و در این کشور عالیت می کردند، به سوریه منتقل شده اند و در سوریه به اقدامات خود ادامه می دهند. خود مسئولین عراق هم گفته اند که صدها نفر از این افراد به سوریه رفته اند تا عملیات آدمکشی و ترور را در این کشور سازماندهی کنند. با توجه به این که از روزهای گذشته دولت عراق مرز سوریه را برای بازگشت عراقی های مقیم سوریه و نیز پناهندگان سوری باز گذاشته است، وضعیتی که در عراق می گذرد و موج انفجارهایی که صدها نفر را در این کشور کشته و زخمی کرده است، به نوعی تمرین همین مدلی است که در سوریه اجرا شده و آن ها به طور حتم بعد از سوریه اقدام خواهند کرد که این مدل را در عراق هم پیاده کنند.
روز گذشته سخنگوی وزارت خارجه سوریه مباحث مطرح شده در مورد سلاح شیمیایی را پاسخ داده بود و گفته بود تنها در صورتی که سوریه با تهاجم خارجی مواجه باشد از سلاح شیمیایی استفاده خواهد کرد. اساسا بحثی که در مورد داشتن سلاح های شیمیایی مطرح شده چقدر قابل استناد است و تهدید مقامات سوری را چگونه ارزیابی می کنید؟
این مسئله بسیار مهم و بسیار حساس است. در روزهای اخیر ایهود باراک، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و هم چنین بعضی از مقام های امریکایی هشدار داده اند که سوریه سلاح های شیمیایی در اختیار دارد و ایهود باراک گفته بود که اگر سوریه این سلاح های شیمیایی را به حزب الله بدهد، اسرائیل وارد عملیات خواهد شد و ممانعت خواهد کرد. امریکایی ها هم هشدارهایی در خصوص کنترل سلاح های شیمیایی در اختیار دولت سوریه داد اند. اینگونه گفته می شود که در صورت بروز هر گونه هرج و مرج احتمال دارد این سلاح ها به دست نیروهای القاعده بیفتد. تحلیل من این است که اصولا امریکایی ها و اسرائیلی ها می خواستند با مطرح کردن این مسئله زمینه ای را برای دخالت نظامی در آینده در شرایط خاصی آماده کنند. تجربه نشان داده که هر گاه امریکا و اسرائیل می خواهند در کشوری مداخله نظامی کنند اول بهانه ای را مطرح کرده اند. مثلا در عراق ادعا کردند که سلاح های کشتار جمعی وجود دارد. بعدها بازرسان جست و جو کردند و نشانه ای از این سلاح ها پیدا نکردند. در مورد جمهوری اسلامی ایران بهانه فعالیت هسته ای و سلاح هسته ای است. در حالی که ایران اصلا به دنبال ساختن سلاح هسته ای نیست و برنامه هسته ای ایران یک برنامه صلح آمیز است. در مورد سوریه برای اولین بار آن ها بحث سلاح شیمیایی را مطرح کردند. بنابراین تردیدی نیست که مطرح کردن این مسئله صرف نظر از این که سوری ها سلاح شیمیایی دارند یا نه، آغازی برای زمینه سازی به منظور دخالت نظامی در آینده در شرایط خاص است.
به نظر من سخنگوی وزارت خارجه سوریه باید قاعدتا چنین بحث هایی را تکذیب می کرد. یعنی سوریه تا کنون هیچ گاه اعتراف نکرده بود که سلاح شیمیایی در اختیار دارد و سخنگوی وزارت امور خارجه سوریه نباید این مسئله را می پذیرفت. لذا این صحبتی که سخنگو کرده و گفته است که سوریه از سلاح های شیمیایی در داخل استفاده نخواهیم کرد بلکه اگر مورد حمله خارجی قرار بگیریم آن ها را به کار خواهیم بست، این موضعی است که یک بعد منفی دارد و یک بعد مثبت؛ بعد منفی این است که برای اولین بار سوریه اعتراف کرده است که سلاح شیمیایی در اختیار دارد و این خدمتی است به ادعای امریکا و اسرائیل که سوریه سلاح شیمیایی دارد و ممکن است از این سلاح شیمیایی علیه مردم خود استفاده کند. ظرف روزهای اخیر مشاهده شده است که اسرائیلی ها و امریکایی ها کاملا از این اشتباهی که سخنگوی وزارت خارجه سوریه کرده سوء استفاده کردند و موج جدیدی از تبلیغات را به راه انداخته اند که سوریه به داشتن سلاح شیمیایی اعتراف کرده است. اما تصور می کنم چون سخنگوی وزیر خارجه سوریه احساس کرده غرب و اسرائیل و عربستان با این ادعا ها می خواهند زمینه را برای یک حمله نظامی از خارج آماده می کنند با این اظهارات خواسته تهدید متقابل نشان دهد و بگوید اگر بیگانگان بخواهند به سوریه حمله کنند، سوریه از سلاح شیمیایی استفاده خواهد کرد. در کل به نظر می رسد موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه سوریه، موضع گیری مناسبی نبوده است. اصلا بحث این نیست که چنین سلاحی وجود دارد یا نه، همه چیز در چارچوب جنگ روانی و موضع گیری سیاسی است و تصور می کنم در روزهای آینده نیز شاهد بحث ها و موضع گیری های تندتری در زمینه سیاسی در مورد سوریه خواهیم بود.
علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران بار دیگر بر آمادگی ایران برای میانجی گری میان دولت و مخالفین سوری تاکید کرده است. علی لاریجانی، رئیس مجلس نیز طرحی برای انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در سوریه ارائه کرده است. آیا می توان گفت که ایران نسبت به موضع خود درباره سوریه تجدید نظر کرده است؟
تا جایی که من اطلاع دارم موضع جمهوری اسلامی ایران در مورد سوریه یک موضع اصولی و ثابت است. تحلیل ما این است که آن چه در سوریه می گذرد یک انقلاب مردمی نیست بلکه یک توطئه خارجی برای سرنگون کردن نظام سیاسی در سوریه و چه بسا تجزیه سوریه است. دلیل این کار هم حمایت سوریه از مقاومت و نقش منطقه ای سوریه است. بنابر این و از آن جا که می دانیم اگر رژیم سوریه سرنگون شود، این سرنگونی مقدمه ای خواهد بود برای تلاش امریکا در جهت خاورمیانه جدیدی که همیشه از آن صحبت کرده است، طبیعتا موضع جمهوری اسلامی ایران همین خواهد بود. ضمن این که ایران خواستار اعمال اصلاحات مورد نظر مردم سوریه است، در عین حال معتقد است که نباید به قدرت های خارجی و اسرائیل و هم پیمانان عرب آن ها اجازه داده شود که اهرم های قدرت در محور مقاومت را از بین ببرند و منطقه را به دست اسرائیل و امریکا بسپرند. پیشنهادهایی مانند برگزاری انتخابات زودهنگام به ایران مربوط نیست، به ملت سوریه مربوط است و باید دید مردم سوریه چه تصمیمی می گیرند. رژیم بشار اسد هم اکنون هم از پشتیبانی بخش مهمی از مردم سوریه برخوردار است. شاید بیش از پنجاه درصد مردم سوریه هم چنان از رژیم بشار اسد حمایت می کنند. بنابراین این که چه اصلاحاتی مورد نظر مردم است و چه اصلاحاتی امکان پذیر است و آیا انتخابات زودهنگام برگزار شود یا نه باید به آرای مردم سوریه مراجعه کرد.
اما در مورد این پیشنهاد که جمهوری اسلامی ایران میان دولت و مخالفان میانجی گری کند باید گفت که طبیعتا بعضی از جریان ها در اپوزیسیون سوریه ممکن است این مسئله را بپذیرند اما بسیاری از آن ها این مسئله را نخواهند پذیرفت چون در تبلیغات خود می گویند که جمهوری اسلامی ایران هم پیمان بشار اسد است و کسی که می خواهد میانجی گری کند بایستی بی طرف باشد. البته این مسئله بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و جمهوری اسلامی ایران همیشه طرفدار مردم سوریه و دولتی که مورد قبول مردم سوریه باشد، بوده است. شاید اگر یک سال یا هشت ماه پیش آقای صالحی این مسئله را مطرح می کرد، زمینه بهتری برای این نوع میانجی گری وجود داشت اما در حال حاضر ضمن این که قدم مثبتی در موضع گیری جمهوری اسلامی ایران است، اما به نظر می رسد این پیشنهاد شانس زیادی برای اجرایی شدن ندارد. چون مسئله به این شکل است که بخشی از معارضه ای که در خارج وجود دارد اصولا هیچ تاثیری در داخل سوریه ندارند و تنها یک ویترین هستند که مورد استفاده غرب قرار می گیرند. برخی دیگر اگر تاثیری هم داشته باشند اختیاری ندارند. اختیار این ها دست ترکیه، امریکا و عربستان سعودی و قطر است که به آن ها پول می دهند و از آن ها حمایت می کنند. به همین دلیل اپوزیسیون خارج که ممکن است مورد مذاکره قرار گیرد، تاثیر زیادی در داخل ندارد و کسانی که الان عملیات مسلحانه و تروریستی در حمص و مناطق دیگر انجام می دهند تحت تاثیر آن ها قرار نخواهند گرفت. این افراد با پول عربستان سعودی از خارج وارد شده اند و هیچ گوش شنوایی برای شنیدن موضع اپوزیسیون خارج از سوریه ندارند.
نظر شما :