در کوبا بهار مى شود؟
وقتی پدرم جوان بود و در کنیا زندگی میکرد، آزادی و فرصتسازی در ایالات متحده چنان جاذبه نیرومندی ایجاد کرده بود که پدرم نیمی از دنیا را برای تحقق این رؤیایش پیمود. داستان پدر من استثنا و بیهمتا نیست. این موضوع در مورد میلیونها نفر از تمام قارههای کره زمین صادق است، حتی در مورد بسیار از مردم کوبا که 50 سال پیش از زمان آغاز دیکتاتوری فیدل کاسترو جان خود را برداشته و به آمریکا آمدهاند، هم صدق میکند.
خیلی غمانگیز است که در فاصله 90 مایلی از ما جامعهای وجود دارد که حکومتش، آزادی و فرصت را از مردمش دریغ کرده و به ایدئولوژی بیاعتباری روی آورده و اقتدارگرایانه به قدرت و کنترل اوضاع چنگ انداخته است. باز شدن فضای سیاسی و حرکت به سمت دموکراسی در کوبا مهمترین هدف سیاست خارجی ما هست و باید باشد. برای به دست آوردن آن نیاز به راهبرد روشن و مشخصی داریم، راهبردی که گامهایی هرچند محدود در آن پیشبینی شده باشد و پیام آزادی را در آن جزیره انتشار دهد. اما در عین حال قدرت چانهزنی از جانب دموکراسی بهخصوص در دوران بعد از فیدل کاسترو را حفظ کند.
اصلیترین ابزار ما برای ترغیب تغییر مثبت در کوبای امروز، کمک به مردم کوبا است تا در مسائل بنیادی، کمتر به رژیم کاسترو متکی باشند. سیاست ایالات متحده باید به گونهای تدوین شود که به تقویت مردم کوبا بینجامد چون در نهایت سرنوشت کشور در دستان آنان است. با پیوستن کوبا به جامعه غربی و ایجاد دموکراسی و اقتصاد پویا برای ایالات متحده منافع حساسی مترتب خواهد بود. این پیشرفت و توسعه برای ما منافع اقتصادی و امنیتی مهمی به ارمغان میآورد و به ما اجازه میدهد در زمینه مهاجرت، مبارزه با مواد مخدر و سایر مسائل، همکاری و تعاملی جدید داشته باشیم.
پیشرفت در اصلاحات سیاسی
با استحکام رژیم کاسترو، این منافع ما همراه با آرمانهای مردم کوبا به خطر خواهد افتاد و به همین دلیل است که ما به اصلاحات سیاسی و اقتصادی صلحجویانه در این جزیره نیازمندیم. وضع سلامت کاسترو و تغییرات پرتنش احتمالی که در حال ظهور است، به این موضوع فوریت داده است.
متأسفانه دولت بوش، تصویری از خود به نمایش گذاشته که به نظر میرسد برای این هدف در تلاش است، اما زمانی که صحبت پیشرفت در آرمانی نظیر آزادی و دموکراسی در کوباست دولت بوش دست گلهای راهبردی به آب میدهد. این مسأله در جایی صدق میکند که دولت بوش امکان دیدار از کوبا و فرستادن پول برای اقوام و نزدیکان در این کشور را محدود میکند. این موضوع هم از لحاظ انسانی و هم از لحاظ راهبردی اهمیت دارد. این تصمیم دولت بوش نه تنها تأثیر منفی عمیقی بر وضعیت رفاهی مردم کوبا دارد، بلکه آنان را به رژیم کاسترو متکی کرده و موجب قطع ارتباط آنان با کوباییهای آمریکا و عدم دریافت پیامهای آگاهیبخش آنان شده است.
در "بهار کوبایی" یعنی اواخر دهه 1990 و اوایل دهه کنونی، ناراضیان کوبایی و فعالان سیاسی نسبت به تمام دوران کاسترو از آغاز حکومتش، فضای بهتری برای فعالیت سیاسی داشتهاند و جامعه کوبایی پیشرفت مختصری در باز شدن فضای آزاد سیاسی و تلاش برای آرمانهای آزادیخواهانه تجربه کرده است.
سیاستهای ایالات متحده- بهخصوص این حقیقت که کوباییهای آمریکا اجازه یافتند روابط خود را با اقوام شان در جزیره [منظور کوبا] حفظ و تعمیق کنند- از آرمانهای کلیدی آن دوران "بهار کوبایی" بود. هرچند که این روابط با اقدام تنفرانگیز ماه مارس 2003 و زندانی کردن 75 تن از برجستهترین و شجاعترین ناراضیان کوبایی قطع شد اما باز شدن فضای سیاسی ناشی از آن موجب برجسته و آشکار شدن تأثیر مثبت رویکرد حساس راهبردی در این زمینه شده است.
ما در ایالات متحده باید هر چه در توان داریم به کار بگیریم تا این راه بازتر شود، با هر گام معینی که اکنون برمیداریم و با هر روزنهای که باز میشود به گام بعدی میاندیشیم، این روزنههای تدریجی موجب ایجاد تغییری محکم و ماندگار خواهد شد.
ارتباط کوباییهای آمریکا با خانوادههایشان در کوبا نه تنها حق اساسی و انسانی آنهاست، بلکه بهترین ابزار ما برای آغاز کاشتن نهال دموکراسی برخاسته از توده مردم در این جزیره است. براین اساس من به همه کوباییهای آمریکا این حق نامحدود را برای دیدار از خانواده و فرستادن هرگونه وجه، حواله یا پول را خواهم داد.
از لحاظ راهبردی منطقی است که از مشوقهایی برای بده بستان با حکومت بعد از فیدل کاسترو استفاده کنیم چون متأسفانه با این حقیقت روبهرو هستیم که رفتن او [فیدل کاسترو] به هیچوجه تضمینکننده آمدن آزادی به جزیره نیست.
گفت و گوهای دو جانبه
بر همین اساس، من از دیپلماسی خشن و منضبط استفاده خواهم کرد تا این پیام به خوبی شنیده شود: اگر حکومت بعد از فیدل کاسترو درهای کوبا را به سوی تغییر دموکراتیک باز کند، ایالات متحده (رئیس جمهور با همکاری کنگره) آماده است گامهایی را در جهت عادیسازی روابط برداشته و تحریمهایی که بر روابط دو کشور سایه انداخته خاتمه دهد. این پیام که از دولت من ارسال شود، اگر در گفت و گوهای دوجانبه مطرح گردد بهترین ابزار برای پیشبرد آزادی در کوبا خواهد بود. امتناع از آن موجب جایگزینی سیاستی به مراتب جدیتر خواهد شد-که در شش سال گذشته در زمینههای مختلف بیش از حد شاهد آن بودیم.
ما باید از هدف بنیادی خود، آزادی در کوبا، غافل نشویم. در همین حین باید به عملی بودن رویکردمان توجه داشته باشیم و با بصیرت و بهخوبی پیامدهای سیاستهایمان را ببینیم. ما همه، قدرت آزادی و فرصتسازی را که آمریکا به خوبی در خود دارد و در آن پیشرفت ایجاد میکند، میشناسیم. اگر آزادی و فرصت عاقلانه استقرار یابد، این ایدهآلها آثاری بر کوبای امروزه میگذارد که موجب دگردیسی آن خواهد شد همانطور که 50 سال پیش بر پدرم تأثیر گذاشت.
نظر شما :