بايد در عراق بمانيم

۱۶ مرداد ۱۳۸۶ | ۱۹:۱۵ کد : ۴۶۴ گفتگو
مصاحبه تلويزيون سي.ان.ان با رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده
بايد در عراق بمانيم

کمى در باره استراتژى نظامى ايالات متحده در عراق صحبت کنيد،‌ آيا افزايش نيرو کارگر افتاده؟

بله خوشبختانه همان طور که انتظار داشتيم، در کاهش خشونت مؤثر بوده و بيشتر در مورد بعثي­ها و القاعده کارگر بوده، هم در استان انبار و هم در کمربند اطراف بغداد.

 با اين افزايش، اکنون ما نيروى کافى داريم که همزمان در هر دو نقطه حضور داشته باشيم، در حالى که قبلاً فقط مي­توانستيم يکى  از اين دو را پوشش دهيم.

 

پس از لحاظ نظامى پيشرفت داشته­ايم و تصور مي­کنم که در گزارش شهريور ماه ژنرال پتروس به آن پرداخته خواهد شد اما از لحاظ سياسى چطور؟  اهداف مشترک کلى ما و حکومت عراقى تا چه حد پيشرفت داشته؟

 بايد بگويم تصوير تا حدودى مغشوش است. اگر به جنبه مثبت موضوع بپردازيم پيشرفت­هاى جالبى در استان انبار و دياله و برخى استان­هاى ديگر داشته­ايم.

 

 يعنى با مقام­هاى محلى کار مي­کنيد؟

 بله مقام­هايى محلى که حاضر به همکارى شده­اند و جوانان خود را به نام­نويسى براى استخدام در پليس تشويق مي­کنند. آنها کمک کرده­اند که محل IED [ مخفف improvised explosive devices نوعى بمب که ناراضيان عراقى در حملات انتحارى استفاده مي­کنند] را پيدا کنيم. اين پيشرفت بزرگى در چند ماه اخير بوده است.

 

 دولت ملى نورى المالکى نخست وزير عراق چطور؟

 بله بخش نااميد کننده آن همين عدم پيشرفت در سطح ملى و خروج سني­ها از دولت است-هرچند تک و توک از وزرا در کابينه باقى مانده­اند. براى مثال هنوز وزير دفاع سنّى کابينه پابرجاست. اما اشکال اصلى در تصويب قوانين است که در چند ماه گذشته دغدغه واقعى را تشکيل داده است.

 

در ماه­هاى گذشته ما عمق بي­اعتمادى و اختلاف­نظرها را دست کم گرفتيم و از ناکارآمدى آنان در تصويب مجموعه­اى از قوانين­ بسيار مهم غفلت کرديم. هرچند اگر از زاويه ديگر نگاه کنيم از بسيارى جهات اين قوانين شباهت زيادى به قانون اساسى ما دارد و آينده عراق در چند دهه­ى آينده را شکل خواهد داد. بنابراين اگر از ديد اهداف درازمدت نگاه کنيم تعجبى ندارد که آنان نمي­توانند کار را به نتيجه برسانند.

 

 بسيارى از کارشناسان اين نگرانى را مطرح کرده­اند که از لحاظ نظامى با 160 هزار سرباز آمريکايى در شهر انبار و دياله بيش از حد امنيت ايجاد شده؟ اما از لحاظ سياسى، دولت نوري­المالکى خود را با اين پيشرفت همگام نکرده،‌ يعنى در بخش سياسى،  قوانين مربوط به بعثي­ها و امکان حضور آنان در فعاليت­هاى سياسى،‌ توافق بر سر تقسيم منافع ناشى از فروش نفت محقق نشده و خلع سلاح شبه نظاميان انجام نشده است. هنوز انتخابات استانى پيشرفتى نداشته و با اين اوضاع اين سؤال مطرح مي­شود که آيا عراقي­ها در هيچ­يک از موارد يادشده موفقيتى به دست خواهند آورد؟

 فکر مي­کنم مي­توانند. اما سؤال اين است که چه قدر طول مي­کشد. آن چه ژنرال پتروس و کروکر سفير آمريکا در عراق بايد در گزارش ماه شهريور خود لحاظ کنند تعادلى است که بايد بين پيشرفت­هاى نظامى و دستاوردهاى سياسى محلى از يک سو و معضلات ادامه يافته در سطح ملى از سوى ديگر برقرار کنند.

 

 آيا نوري­المالکى نخست وزير عراق نگرانى خود را از استراتژى ژنرال پتروس به ايالات متحده ابراز داشته است؟ براى مثال ژنرال پتروس در انبار با رهبران سنّى براى شکار نيروهاى القاعده همکارى مي­کند که مورد پسند مالکى نيست.

 اطلاع ندارم آيا نخست وزير عراق  شخصاً در اين باره اظهار نظر کرده است يا نه اما واضح است که از نظر  شيعيان حاضر در دولت، برقرارى ارتباط ما با قبايل سنّى  غيرقابل بخشش است.

 برخى از مشاوران نوري­المالکى خواستار بازگشت ژنرال پتروس به آمريکا هستند چون همکارى وى با رهبران قبايل سنّى خشم و نفرت آنان را برانگيخته است.

 اما نکته جالب اينجاست که چند هفته پيش نخست وزير در مورد تمايلش سخن گفته بود اين که مايل است از دست همه سربازان ايالات متحده خلاص شود و بعد فکر مي­کنم يکى دو روز پيش هم در کنفرانس خبرى ديگرى گفته بود که واقعاً مايل نيست چنين اتفاقى بيفتد. و اين يعنى اين که در درون دولت عراق مانورهاى زيادى اتفاق مي­افتد. اما در کل از اين که به سنّي­ها نزديک شده­ايم ناراضي­اند.

 

 اين موضوع شما را عصبى نمي­کند؟ از اين نمي­ترسيد که بخشى از آموزش و تجهيزاتى که شما در اختيار سنّي­ها قرار داده­ايد عليه شيعيان به کار بگيرند؟ يا حتى از آن عليه ايالات متحده بهره بجويند؟

 خوب ما که آنان را مسلح نمي­کنيم. احتياجى به اين کار نيست. به نظر مي­رسد که همه نوع سلاح در عراق موجود است. ما فقط به آنان آموزش مي­دهيم و مقدارى کمک مالى مي­کنيم. اما در واقعيت اگر عراق به آشتى مي­انديشد و به ثبات فکر مي­کند به مردم آن بستگى دارد، اپوزيسيون بايد تصميم بگيرند که از مخالفت خود بکاهند به دولت بپيوندند و در مسايل مشارکت داشته باشند. بنابراين ما نياز به کمى ريسک داريم. در مورد ميزان اين ريسک من به قضاوت فرماندهانى تمکين مي­کنيم که در صحنه حضور دارند.

 

 ژنرال ريموند اوديرنو گفته است ما به اين موضوع [تداوم حضور در عراق] براساس مبارزات انتخاباتى فکر مي­کنيم. در حالى که ما به حضور نيروهاى نظامى در عراق به مدت چند سال ديگر نياز داريم تا به اهدافمان که عراقى باثبات است برسيم، عراقى که بتواند در سازندگى منطقه مؤثر واقع شود نه آن که پناهگاهى براى تروريست­ها باشد. آيا ارزيابى شما هم مشابه ايشان است و ما بايد چند سال ديگر در عراق بمانيم؟

 حتى اگر بازگشت نيروهاى آمريکايى آغاز شود به طور کلى ديدگاه ايالات متحده و عراق اين است که تا مدتى يک حداقل نيرويى در عراق باقى بماند.

 

 تا پيش از سال 2007 تعداد نيروهاى آمريکايى 130 هزار نفر بود که با استراتژى جديد 30 هزار نفربه آن افزوده شد و به 160 هزار رسيد. به نظر شما چه زمانى بازگشت آغاز خواهد شد؟

  به نظر من بايد منتظر نتايج ارزيابى ژنرال پتروس و کروکر سفير آمريکا در عراق و توصيه­هاى آنان ماند.

 

 پس در حال حاضر روى هيچ فرضى کار نمي­کنيد؟ يعنى از اتخاذ تصميم خوددارى مي­کنيد؟

 ما روى احتمالات مختلف کار مي­کنيم. ما سعى مي­کنيم خود را براى هرتصميمى که رئيس جمهور مي­گيرد آماده کنيم.

 

 وقتى به عربستان سعودى رفته بوديد نگرانى زلماى خليل­زاد را به آنان ابراز کرديد اين که عربستان آن طور که بايد و شايد در عراق مؤثر واقع نمي­شود؟

 عربستان پيام خود را در اين زمينه به ما انتقال داد،‌ واقعيت اين است که عربستان خيلى بيشتر از آن که ممکن است تلاش کرده است. گامى که آنان در پيش گرفته­اند گشايش دوباره سفارتشان در بغداد است. آنان حتى بخش چشمگيرى از طلب­هايشان را  بخشيده­اند و در مجموع با هم براى امنيت منطقه کوشش مي­کنيم.

 

 به نظر مي­رسد نوري­المالکى چيزى جز عامل ايرانيان نيست؟

  در حال حاضر اين بهترين حکومتى است که در عراق شکل گرفته و اگر آن را تضعيف نکنيم به اردوگاه اعراب باز خواهد گشت و از اردوگاه ايرانيان فاصله خواهد گرفت.

 

 مالکى بيش از حد به ايرانيان نزديک نشده؟

  واقعيت اين است که مالکى تصميم­هاى ضد ايرانى سخت و در جهت منافع ملى عراق را اتخاذ کرده از جمله نيروهاى طرفدار ايران را تحت تعقيب قرار داده و برخلاف برداشت همگانى گام­هاى مؤثرى براى استقلال عراق برداشته است.

 

 ارزيابى شما در مورد نقش ايران در افغانستان چيست؟

  من فکر مي­کنم که ايراني­ها هم از يک سو به دولت کنونى افغانستان کمک مي­کنند که درجهت منافع افغانستان است و هم براى طالبان سلاح تأمين مي­کنند که خلاف منافع اين کشور است.

 

 در پاکستان چطور؟ آيا اگر ايالات متحده از اطلاعات کافى برخوردار بود که بتواند با يک اقدام هوشمندانه وارد پاکستان شده و بن لادن و مرد شماره دو يعنى ايمن­الظواهرى را کشته يا دستگير نمايد آيا دست به چنين اقدامى مي­زد؟

  رابطه ما با مشرف طورى است که اگر چنين اطلاعاتى مي­داشتيم خوشحال مي­شد با ما دراجراى چنين عملياتى همکارى کند.

 

 آيا به آمريکا اجازه مي­داد که چنين کارى را انجام دهند؟

  بله مي­داد.

 

 به نظر مي­رسد توافقى که بين  مشرف و رهبران قبايل [پشتون] ايجاد شده بود اکنون از درجه اعتبار ساقط شده و حالا مشرف مي­تواند با جديت بيشتر با موضوع برخورد کند؟ به نظر شما درست است؟

  فکر مي­کنم او [مشرف] به اين درک رسيده که معامله با وزيرستان نتيجه نداده، براى همين هم چند لشکر را به آنجا فرستاد. اما بايد منتظر ماند و ديد آيا مي­تواند عملياتى پيوسته و بادوام را در آن منطقه که محل فعاليت طالبان و القاعده است به اجرا بگذارد يا نه. اما اشتباهاتى که مرتکب شده در حال جبران است و از نقطه نظر ما در مسير سازنده­اى قرار دارد.

 

 آيا ايالات متحده به دستگيرى اسامه بن لادن نزديک­تر شده است؟

  ما در حال کار کردن روى اين مسأله هستيم.

 يعنى چه؟

  يعنى اين که ما درحال کار کردن روى اين مسأله هستيم. يعنى نمي­توانيد بگوييد که نزديک­تر شده­ايم يا نه؟ به خصوص که به تازگى نوار ويديويى جديدى از وى منتشر شده و در آن تهديدهاى جديدى عليه ايالات متحده و منافعش در سراسر جهان مطرح شده است. ما منابع قابل توجهى براى پيدا کردن وى اختصاص داده­ايم.


نظر شما :