بايد در عراق بمانيم
کمى در باره استراتژى نظامى ايالات متحده در عراق صحبت کنيد، آيا افزايش نيرو کارگر افتاده؟
بله خوشبختانه همان طور که انتظار داشتيم، در کاهش خشونت مؤثر بوده و بيشتر در مورد بعثيها و القاعده کارگر بوده، هم در استان انبار و هم در کمربند اطراف بغداد.
با اين افزايش، اکنون ما نيروى کافى داريم که همزمان در هر دو نقطه حضور داشته باشيم، در حالى که قبلاً فقط ميتوانستيم يکى از اين دو را پوشش دهيم.
پس از لحاظ نظامى پيشرفت داشتهايم و تصور ميکنم که در گزارش شهريور ماه ژنرال پتروس به آن پرداخته خواهد شد اما از لحاظ سياسى چطور؟ اهداف مشترک کلى ما و حکومت عراقى تا چه حد پيشرفت داشته؟
بايد بگويم تصوير تا حدودى مغشوش است. اگر به جنبه مثبت موضوع بپردازيم پيشرفتهاى جالبى در استان انبار و دياله و برخى استانهاى ديگر داشتهايم.
يعنى با مقامهاى محلى کار ميکنيد؟
بله مقامهايى محلى که حاضر به همکارى شدهاند و جوانان خود را به نامنويسى براى استخدام در پليس تشويق ميکنند. آنها کمک کردهاند که محل IED [ مخفف improvised explosive devices نوعى بمب که ناراضيان عراقى در حملات انتحارى استفاده ميکنند] را پيدا کنيم. اين پيشرفت بزرگى در چند ماه اخير بوده است.
دولت ملى نورى المالکى نخست وزير عراق چطور؟
بله بخش نااميد کننده آن همين عدم پيشرفت در سطح ملى و خروج سنيها از دولت است-هرچند تک و توک از وزرا در کابينه باقى ماندهاند. براى مثال هنوز وزير دفاع سنّى کابينه پابرجاست. اما اشکال اصلى در تصويب قوانين است که در چند ماه گذشته دغدغه واقعى را تشکيل داده است.
در ماههاى گذشته ما عمق بياعتمادى و اختلافنظرها را دست کم گرفتيم و از ناکارآمدى آنان در تصويب مجموعهاى از قوانين بسيار مهم غفلت کرديم. هرچند اگر از زاويه ديگر نگاه کنيم از بسيارى جهات اين قوانين شباهت زيادى به قانون اساسى ما دارد و آينده عراق در چند دههى آينده را شکل خواهد داد. بنابراين اگر از ديد اهداف درازمدت نگاه کنيم تعجبى ندارد که آنان نميتوانند کار را به نتيجه برسانند.
بسيارى از کارشناسان اين نگرانى را مطرح کردهاند که از لحاظ نظامى با 160 هزار سرباز آمريکايى در شهر انبار و دياله بيش از حد امنيت ايجاد شده؟ اما از لحاظ سياسى، دولت نوريالمالکى خود را با اين پيشرفت همگام نکرده، يعنى در بخش سياسى، قوانين مربوط به بعثيها و امکان حضور آنان در فعاليتهاى سياسى، توافق بر سر تقسيم منافع ناشى از فروش نفت محقق نشده و خلع سلاح شبه نظاميان انجام نشده است. هنوز انتخابات استانى پيشرفتى نداشته و با اين اوضاع اين سؤال مطرح ميشود که آيا عراقيها در هيچيک از موارد يادشده موفقيتى به دست خواهند آورد؟
فکر ميکنم ميتوانند. اما سؤال اين است که چه قدر طول ميکشد. آن چه ژنرال پتروس و کروکر سفير آمريکا در عراق بايد در گزارش ماه شهريور خود لحاظ کنند تعادلى است که بايد بين پيشرفتهاى نظامى و دستاوردهاى سياسى محلى از يک سو و معضلات ادامه يافته در سطح ملى از سوى ديگر برقرار کنند.
آيا نوريالمالکى نخست وزير عراق نگرانى خود را از استراتژى ژنرال پتروس به ايالات متحده ابراز داشته است؟ براى مثال ژنرال پتروس در انبار با رهبران سنّى براى شکار نيروهاى القاعده همکارى ميکند که مورد پسند مالکى نيست.
اطلاع ندارم آيا نخست وزير عراق شخصاً در اين باره اظهار نظر کرده است يا نه اما واضح است که از نظر شيعيان حاضر در دولت، برقرارى ارتباط ما با قبايل سنّى غيرقابل بخشش است.
برخى از مشاوران نوريالمالکى خواستار بازگشت ژنرال پتروس به آمريکا هستند چون همکارى وى با رهبران قبايل سنّى خشم و نفرت آنان را برانگيخته است.
اما نکته جالب اينجاست که چند هفته پيش نخست وزير در مورد تمايلش سخن گفته بود اين که مايل است از دست همه سربازان ايالات متحده خلاص شود و بعد فکر ميکنم يکى دو روز پيش هم در کنفرانس خبرى ديگرى گفته بود که واقعاً مايل نيست چنين اتفاقى بيفتد. و اين يعنى اين که در درون دولت عراق مانورهاى زيادى اتفاق ميافتد. اما در کل از اين که به سنّيها نزديک شدهايم ناراضياند.
اين موضوع شما را عصبى نميکند؟ از اين نميترسيد که بخشى از آموزش و تجهيزاتى که شما در اختيار سنّيها قرار دادهايد عليه شيعيان به کار بگيرند؟ يا حتى از آن عليه ايالات متحده بهره بجويند؟
خوب ما که آنان را مسلح نميکنيم. احتياجى به اين کار نيست. به نظر ميرسد که همه نوع سلاح در عراق موجود است. ما فقط به آنان آموزش ميدهيم و مقدارى کمک مالى ميکنيم. اما در واقعيت اگر عراق به آشتى ميانديشد و به ثبات فکر ميکند به مردم آن بستگى دارد، اپوزيسيون بايد تصميم بگيرند که از مخالفت خود بکاهند به دولت بپيوندند و در مسايل مشارکت داشته باشند. بنابراين ما نياز به کمى ريسک داريم. در مورد ميزان اين ريسک من به قضاوت فرماندهانى تمکين ميکنيم که در صحنه حضور دارند.
ژنرال ريموند اوديرنو گفته است ما به اين موضوع [تداوم حضور در عراق] براساس مبارزات انتخاباتى فکر ميکنيم. در حالى که ما به حضور نيروهاى نظامى در عراق به مدت چند سال ديگر نياز داريم تا به اهدافمان که عراقى باثبات است برسيم، عراقى که بتواند در سازندگى منطقه مؤثر واقع شود نه آن که پناهگاهى براى تروريستها باشد. آيا ارزيابى شما هم مشابه ايشان است و ما بايد چند سال ديگر در عراق بمانيم؟
حتى اگر بازگشت نيروهاى آمريکايى آغاز شود به طور کلى ديدگاه ايالات متحده و عراق اين است که تا مدتى يک حداقل نيرويى در عراق باقى بماند.
تا پيش از سال 2007 تعداد نيروهاى آمريکايى 130 هزار نفر بود که با استراتژى جديد 30 هزار نفربه آن افزوده شد و به 160 هزار رسيد. به نظر شما چه زمانى بازگشت آغاز خواهد شد؟
به نظر من بايد منتظر نتايج ارزيابى ژنرال پتروس و کروکر سفير آمريکا در عراق و توصيههاى آنان ماند.
پس در حال حاضر روى هيچ فرضى کار نميکنيد؟ يعنى از اتخاذ تصميم خوددارى ميکنيد؟
ما روى احتمالات مختلف کار ميکنيم. ما سعى ميکنيم خود را براى هرتصميمى که رئيس جمهور ميگيرد آماده کنيم.
وقتى به عربستان سعودى رفته بوديد نگرانى زلماى خليلزاد را به آنان ابراز کرديد اين که عربستان آن طور که بايد و شايد در عراق مؤثر واقع نميشود؟
عربستان پيام خود را در اين زمينه به ما انتقال داد، واقعيت اين است که عربستان خيلى بيشتر از آن که ممکن است تلاش کرده است. گامى که آنان در پيش گرفتهاند گشايش دوباره سفارتشان در بغداد است. آنان حتى بخش چشمگيرى از طلبهايشان را بخشيدهاند و در مجموع با هم براى امنيت منطقه کوشش ميکنيم.
به نظر ميرسد نوريالمالکى چيزى جز عامل ايرانيان نيست؟
در حال حاضر اين بهترين حکومتى است که در عراق شکل گرفته و اگر آن را تضعيف نکنيم به اردوگاه اعراب باز خواهد گشت و از اردوگاه ايرانيان فاصله خواهد گرفت.
مالکى بيش از حد به ايرانيان نزديک نشده؟
واقعيت اين است که مالکى تصميمهاى ضد ايرانى سخت و در جهت منافع ملى عراق را اتخاذ کرده از جمله نيروهاى طرفدار ايران را تحت تعقيب قرار داده و برخلاف برداشت همگانى گامهاى مؤثرى براى استقلال عراق برداشته است.
ارزيابى شما در مورد نقش ايران در افغانستان چيست؟
من فکر ميکنم که ايرانيها هم از يک سو به دولت کنونى افغانستان کمک ميکنند که درجهت منافع افغانستان است و هم براى طالبان سلاح تأمين ميکنند که خلاف منافع اين کشور است.
در پاکستان چطور؟ آيا اگر ايالات متحده از اطلاعات کافى برخوردار بود که بتواند با يک اقدام هوشمندانه وارد پاکستان شده و بن لادن و مرد شماره دو يعنى ايمنالظواهرى را کشته يا دستگير نمايد آيا دست به چنين اقدامى ميزد؟
رابطه ما با مشرف طورى است که اگر چنين اطلاعاتى ميداشتيم خوشحال ميشد با ما دراجراى چنين عملياتى همکارى کند.
آيا به آمريکا اجازه ميداد که چنين کارى را انجام دهند؟
بله ميداد.
به نظر ميرسد توافقى که بين مشرف و رهبران قبايل [پشتون] ايجاد شده بود اکنون از درجه اعتبار ساقط شده و حالا مشرف ميتواند با جديت بيشتر با موضوع برخورد کند؟ به نظر شما درست است؟
فکر ميکنم او [مشرف] به اين درک رسيده که معامله با وزيرستان نتيجه نداده، براى همين هم چند لشکر را به آنجا فرستاد. اما بايد منتظر ماند و ديد آيا ميتواند عملياتى پيوسته و بادوام را در آن منطقه که محل فعاليت طالبان و القاعده است به اجرا بگذارد يا نه. اما اشتباهاتى که مرتکب شده در حال جبران است و از نقطه نظر ما در مسير سازندهاى قرار دارد.
آيا ايالات متحده به دستگيرى اسامه بن لادن نزديکتر شده است؟
ما در حال کار کردن روى اين مسأله هستيم.
يعنى چه؟
يعنى اين که ما درحال کار کردن روى اين مسأله هستيم. يعنى نميتوانيد بگوييد که نزديکتر شدهايم يا نه؟ به خصوص که به تازگى نوار ويديويى جديدى از وى منتشر شده و در آن تهديدهاى جديدى عليه ايالات متحده و منافعش در سراسر جهان مطرح شده است. ما منابع قابل توجهى براى پيدا کردن وى اختصاص دادهايم.
نظر شما :