امنيت انرژى اروپا، گاز خزر و فرصتهاى ايران
با بروز بحران گازی ميان مسکو و کيف در ابتدای سال جاری ميلادی که در بخشی از قاره اروپا اسباب مشکلات فراوانی شد، مقامات اين قاره در عزم خود برای رهايی از وابستگی به منابع و خطوط انرژی روسيه جزمتر شده و تلاشهاى را در اين زمينه در دستور قرار دادهاند. هدف مهم اين تلاشها متنوعسازى منابع تأمين انرژی اروپا است که در اين ميان از حوزه خزر به عنوان اصلىترين حوزه جايگزين روسيه نام برده مىشود. اما نکته مهم اينکه مجموع منابع کشورهای اين حوزه کفاف نياز کشورهای اروپايی را نمىکند و تأمين اين نياز مستلزم جذب منابع از ساير کشورها از جمله ايران است. اين مسئله به فرصتی مغتنم برای تهران تبديل شده تا با تقويت نقش خود در بازار انرژی اروپا به تأمين همزمان منافع اقتصادی و سياسی خود در عرصه خارجی مبادرت کند.
پس از تنش اول گازی ميان روسيه و اکراين در سال 2006 موضوع امنيت انرژی برای اتحاديه اروپا اهميت فوقالعاده يافته و مقامات و کارشناسان اين اتحاديه طرحهاى مختلفی را برای تأمين اين منظور از جمله از طريق منشور انرژی اتحاديه اروپا در دستور قرار دادهاند. يکی از مهمترين اهدافی که در چهارچوب اين منشور و ساير راهبردهای انرژی اروپا دنبال مىشود، مسئله متنوعسازی مبادی واردات اعم از حاملهاى انرژی و خطوط انتقال است. اتحاديه اروپا با التفات به سابقه منفی روسيه در استفاده از انرژى به عنوان سلاح سياسى در پى آن است تا با متقاعد کردن کشورهاى صادرکننده انرژی و همچنين احداث خطوط جديد انتقال اين منظور مهم را محقق کند. اين اتحاديه طی سالها و ماههاى اخير در اين زمينه اقدامات مختلفی را مطمحنظر قرار داده که آخرين مورد از آنها برگزارى دو کنفرانس در باب انرژى خزر و راههاى انتقال آن به اروپا يکى در بلغارستان و ديگرى در ترکمنستان است.
به اعتقاد کارشناسان تصميمات مهمی در اين کنفرانسها برای انتقال منابع انرژی خزر به اروپا اتخاذ خواهد شد که اين تصميمات به ويژه بر منابع گاز اين حوزه متمرکز خواهد بود. بر اساس اعلام خبرگزاری ها در اين دو کنفرانس دستورالعملهاى متفاوتی مطرح و مسيرهای مختلفی برای انتقال منابع انرژی خزر به اروپا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما وجه مشترک اين دو نشست به سان نشستها و بحثهاى قبلی، بررسی برونرفتهای ممکن برای رهايی اروپا از وابستگی به منابع نفت و گاز روسيه و خطوط لوله انتقال زير کنترل اين کشور به ويژه در اکراين و بلاروس است. در کنفرانس بلغارستان که 24 آوريل زير عنوان کنفرانس «امنيت و همکاری» برگزار شد، دو موضوع مهم مورد بررسی قرار گرفت. موضوع اول و به عبارتی موضوع تکراری، بحث چگونگی متنوعسازى مبادی واردات گاز (از مسيرها و منابعی به جز روسيه) بود که در اين راستا بحثهايی در خصوص دو خط لوله ناباکو و «جريان جنوبی» انجام شد. خط لوله «جريان جنوبی» به عنوان مسير جايگزينی به جای ناباکو مطرح است و روسيه نيز بر خلاف خط لوله ناباکو با احداث اين خط لوله مخالفتی ندارد. بر اساس مطالعات انجام شده، ظرفيت اين خط انتقال 31 ميليون مترمکعب گاز در سال به اروپا است که گاز مورد نياز براى آن يا از منابع گاز روسيه و يا اين که از گازی که از سوی روسيه از آذربايجان و کشورهای آسيای مرکزی خريداری شده و سپس از طريق منطقه قفقاز و ترکيه به اروپا انتقال خواهد يافت، تأمين مىشود.
با اين اوصاف، اين خط لوله منظور اصلی اتحاديه اروپا در رهايی از وابستگی به روسيه را تأمين نمىکند، به همين واسطه بسياری از کشورهای اروپايی همچنان از خط لوله ناباکو حمايت کرده و بر ساخت هرچه سريعتر آن تأکيد دارند. همان طور که در مطالب پيشين ويژه ايراس نيز اشاره شده، برای خط لوله ناباکو نيز ظرفيت 31 ميليون مترمکعب در سال در نظر گرفته شده که از طريق آن منابع گاز آسيای مرکزی، آذربايجان و خاورميانه (احتمالاً از جمله ايران) پس از طی مسير از منطقه قفقاز به اروپا منتقل خواهد شد. به تأکيد خبرگزارىها کشورهای اروپايی در کنفرانس صوفيه تصميم نهايی خود را در باب اولويت برساخت يکی از اين خطوط لوله را اتخاذ خواهند کرد. با اين ملاحظه به نظر مىرسد اتحاديه اروپا در آستانه تصميم سختی قرار گرفته که طی آن يا بايد با اعتماد به مسکو به معاملهای کلان و بلندمدت (خط لوله جريان جنوبی) با آن دست زده و به تبع آن، با توجه به سابقه منفی روسيه در استفاده از انرژی به عنوان سلاح سياسی خطرات اين تصميم را نيز بپذيرد. سناريوی دوم اين است که کشورهای اروپايی بر بىاعتمادی خود به روسيه تأکيد گذاشته و بر ضرورت رهايی از وابستگی به اين کشور و طراحى راهبردی آتی انرژی اروپا، بدون روسيه تأکيد کنند.
در اين ميان، به ويژه کشورهای اروپای شرقی که پيش از اين سابقه تعامل سخت را با شوروی داشته، در دوره پساشوروی نيز با رويکردهای تهاجمی روسيه مواجه بودهاند و به ويژه در تقابلهای گازی مسکو با کيف از جمله در ژانويه 2009 با قطع گاز مواجه شده و به تبع آن مشکلاتی را متحمل شدهاند، با تأکيد بر عدم تغيير رويه مسکو در استفاده از انرژی به عنوان سلاح سياسی، با طراحی هرگونه راهبرد انرژی بلندمدتی که روسيه در آن دخيل باشد مخالفند. به همين لحاظ، آنها تنها از خطوط لولهای که زير کنترل روسيه نباشد و در اين مورد خاص از خط لوله ناباکو حمايت مىکنند. اما کشورهای قدرتمندتر اتحاديه اروپا از جمله آلمان که واجد روابط گسترده و تاريخی با روسیه هستند و با اين کشور قراردادهای بلندمدتی در حوزه انرژی منعقد کردهاند بر معامله با روسيه تأکيد داشته و معتقدند امکان دستيابی به تعاملی مثبت با اين کشور همچنان وجود دارد.
در سوی ديگر و در ترکمنستان نيز اولين کنفرانس بينالمللی اين کشور در حوزه انرژی با حمايت سازمان ملل زير عنوان «انتقال باثبات و مطمئن انرژی و نقش آن در توسعه و همکاری پايدار بينالمللی» برگزار خواهد شد. در اين کنفرانس نيز تمرکز بر موضوع امنيت انرژی به ويژه منابع گاز دريای خزر و خصوصآً ترکمنستان است. اين کنفرانس در حالی برگزار مىشود که اخيراً روابط ترکمنستان با شريک سنتی خود گازپروم به واسطه وقوع انفجار در خط لوله انتقال گاز اين کشور به روسيه که اسباب قطع گاز صادراتی آن شد، دچار تنش شده است. شايان ذکر است که اخيراً روسيه با عقد قراردادهای بلندمدت تقريباً تمام گاز توليدی ترکمنستان را خريداری کرده و بهرغم اينکه انفجار در خاک ترکمنستان حادث شد، اما مقامات ترکمنی گازپروم را مسئول اين انفجار و قطع صادرات مىدانند. با اين وجود، به نظر نمیرسد که مقصود عشقآباد از برگزاری اين کنفرانس افزايش فشار بر گازپروم باشد.
موضوع حائز تأمل ديگر در آستانه برگزاری اين کنفرانس عقد يک قرارداد انرژی ميان ترکمنستان با يک شرکت آلمانی است که اسباب عصبانيت مسکو را فرآهم آورد. مقامات روس، با عنايت به تلاشهای کشورهای اروپايی برای متقاعد کردن عشقآباد به ورود به پروژه ناباکو، اين قرارداد را در همان راستا و تلاشی برای مجاب کردن ترکمنستان برای مشارکت جدی در ناباکو دانسته و امضاء آن را نيز به منزله چراغ سبز عشقآباد به بروکسل تعبير مىکنند. جالب تأمل اين که، شرکت طرف قرارداد ترکمنستان، شرکت انرژی «آردبليوای» است که يکی از سهامداران اصلی خط لوله ناباکو نيز است. از آنجا که اين گونه تحرکات در تضاد با هدف گازپروم در تسلط بر منابع نفت و گاز و خطوط لولة انرژی حوزه «سىآىاس» است، مقامات روس نيز تلاش خود را برای حفظ عشقآباد در حوزه نفوذ خود به کار بستهاند که سفر ايگور سچين، معاون متنفذ پوتين، الکسی میلر، مدير عامل گازپروم و سرگئی شماتنکو، وزير انرژی روسيه به عشقآباد برای شرکت در کنفرانس انرژی اين کشور را در همين راستا و به عبارتی برای ممانعت از سمتگيری عشقآباد به سوی اروپا قابل ارزيابی است.
با اين وجود، همان طور که مقامات ترکمنی نيز در برخی مقاطع نشان دادهاند، بیتمايل به قطع وابستگی ساختاری به برادر برزگتر خود نيستند و متنوعسازی بازارهای فروش گاز خود را با پويایی بيشتر در سياست خارجی و و افزايش نقش اين کشور در حوزههای منطقهای و بينالمللی مترادف مىدانند. لذا، مقامات اين کشور وضعيت موجود را فرصتی برای تحقق اين منظور می دانند، اما بر اين نکته تأکيد دارند که مشارکت آنها با شرکاء اروپايی خود به معنی قطع روابط با روسيه نخواهد بود، بلکه متنوعسازی شرکاء خارجی جزئى از راهبرد اين کشور در عرصه خارجی برای پويایی بيشتر در اين عرصه است.
با وجود اين تلاشها، نگاهی دقيقتر به منابع گاز آذربايجان، ترکمنستان و قزاقستان (در صورت الحاق به خط لوله ناباکو) گواه آن است که اين ذخاير کفاف نياز اروپا به گاز را نخواهد کرد و نمىتوان آنها را جايگزينی برای روسيه دانست. با اين ملاحظه، در صورت نهايی شدن تصميم اروپا به احداث خط لوله گازى ناباکو، آنها چارهاى جز افزودن کشورها جديد توليدکننده گاز به اين خط لوله برای توجيه اقتصادی آن نخواهند داشت که همين مسئله فرصتی مغتم برای ایران است تا با اتکاء به زيرساختها و منابع عظيم گاز خود، به بازيگری مهم در بازار انرژی اروپا تبدیل شده و به تبع آن توان نفوذگذاری خود را در عرصه خارجی تقويت کند.
نظر شما :