فاجعه کمپدیوید نیست، فاجعه عقبافتادگی جهان عرب است
من با مطالعاتی که داشتهام به یک نتیجهی مهم رسیدهام که میخواهم اینجا بهاختصار مطرح کنم. در بیشتر مذاکراتی که در جهان صورت میگیرد یک سری مطالب خاص اعلام میشود که این مطالب محور مذاکرات است اما هر یک از دو طرفِ مذاکراه کننده میدانند که توافق باید بر سر فقط بخشهای خاصی از آنچه اعلام شده باشد. سادات و شما و هیئت مصری در مذاکره با اسرائیل از آغاز میدانستید که باید فقط در مسئلهی مصر و اسرائیل به توافق برسید و وقتی که برای مذاکره دربارهی فلسطین اختصاص دادید صرفاً پوششی بود برای همان توافقی که باید در نهایت به آن میرسیدید. برای همین، مذاکرات دربارهی فلسطین به هیچ نتیجهای نمیرسید.
در طی تاریخ، دهها مذاکره بوده که به نتیجه نرسیده است.
بله. از همینجا معلوم میشود که این مذاکرات و دیدارها همه فقط برای بستن دهان مردم است و برای همین در اول کار مطالب مهمی مطرح میشود.
باید بدانی که مذاکراتی که به ریاست کمال حسن علی ازسپتامبر تا نوامبر 1978 در مادیسون برگزار شد، پنجاه درصدش دربارهی مسئلهی فلسطین بود. من هم اسناد آن را دارم هم کتابهای بسیاری در این باره خواندهام.
بله من نگفتم شما دربارهی فلسطین صحبت نمیکردید اما هدف نهاییتان این بود که مشکل مصر و اسرائیل را حل کنید نه مشکل فلسطین و اسرائیل را.
اصلا چنین چیزی نیست.
اسرائیلیها خودشان اعلام میکردند که کنیست فقط اجازهی مذاکره دربارهی توافق با مصر را به ایشان داده است.
این حرف را فقط موشیه دایان زد. این حرفها درست نیست. ما دربارهی فلسطین هم مذاکره کردیم و به نتایج خوبی هم رسیدیم. شاهد بر مطلب هم اینکه توافق دومی دربارهی وضعیت کرانهی باختری امضا کردیم.
خود بگین هم بهوضوح میگفت که مذاکرات دربارهی مصر است و بس.
بله؛ اول کار حرف زیاد بود اما در نهایت ما به نتیجه رسیدیم.
نتیجه هم این بود که نمیتوانید بدون هیچ هزینهای سینا را پس بگیرید. هزینهی پس گرفتن سینا هم کوتاه آمدن مصر در قضیهی فلسطین است. مصر هم همین کار را کرد.
اصلا چنین چیزی نیست.
این را خود اسرائیلیها نوشتهاند.
باز هم فلان کس چنین گفته و بهمان کس چنان. این اصلا حرف دقیقی نیست.
چرا، دقیق است چون صادقانه و با شفافیت نوشته شده است و احساسات افراد در همان زمان را بازتاب میدهد. نتیجهی نهایی مذاکرات شما چه بود؟
تاریخ.
فلسطین کجای کار بود؟
از تاریخ بپرس. خوشبختانه بیست سال گذشته و الان میتوانی از هر استاد تاریخ بپرسی.
خوب شما بگویید بعد از بیست سال چه اتفاقی افتاد؟
نتیجه کار الآن روشن شده است.
آنچه من میبینم فقط فاجعه است. هرمان ایلتس هم نوشته که کمپدیوید فاجعه بود. مصر مطلقا نمیتواند از فلسطینیان حمایت کند و اسرائیل فلسطینیان را میکشد و خانههایشان را بر سرشان خراب میکند و مصر دستش کاملا بسته است.
فاجعهای که میگویی عقبافتادگی جهان عرب است. این است که فاجعه ساخته. بحران جهان عرب همین است.
قبول. کمپدیوید چه نتیجهای داشت؟ من میتوان برایت آمار بیاورم. شما توافقنامههایی را امضا کردهاید که ویلیام کوانت منتشر کرده است. همهی آنها دست مصر را در دفاع از هر کشور عربی بسته است. نکتهی دیگر اینکه بند ششمی که اختلاف زیادی درست کرد و مدتها دربارهاش مذاکره میکردید...
عزیز من این حرفها اصلا دقیق نیست.
شما حرف دقیق را بگویید.
ببین این توافقنامه بند خاصی دربارهی آیندهی کرانهی باختری و غزه داشت که متأسفانه عملیاتی نشد. مسئول آن هم، هم مصر است هم فلسطینیان و هم کل جهان عرب که عقبافتاده است و نمیتواند خواستههایش را محقق کند. شما میخواهی همه چیز را ساده کنی و همهی مشکلات را گردن کمپدیوید میاندازی. تو بهشدت به تئوری توطئه اعتقاد داری که در جهان عرب همه گرفتار آناند. تو چون نسبت به کمپدیوید عقده داری میخواهی همه چیز را به آنجا مربوط کنی و اینکه آنجا توطئه کرده بودند تا وضع جهان عرب این گونه شود که الآن هست. اگر اینگونه راحتی یا میخواهی اینگونه بینندگانت را خوشحال کنی، خوب، هر طور راحتی!
نه. من از خاطرات خودتان شاهد میآورم.
این خاطرات مربوط به بیست و پنج سال پیش است. من تلاش کردم احساسات خودم را در مقام یک مذاکره کنندهی مصری در آن زمان بنویسم. اما الآن بیست و پنج سال گذشته و نگاهمان عوض شده است. فاجعهای که ما با آن مواجهیم مطلقا به کمپدیوید مربوط نمیشود بلکه علت آن عقبافتادگی است.
«آنچه اسرائیل میخواست بیطرف کردن کامل مصر بود و دور کردنش از عرصهی سیاسی جهان عرب. در همان وقت ما بسیار نگران بودیم که سادات از آنچه ما فکر میکردیم هم بیشتر کوتاه بیاید. سادات رئیس جمهور بود و میتوانست مشاورانش را نادیده بگیرد و حرف مجلس ملی و خواستههای مردم مصر را زیر پا بگذارد و از نشان دادن قدرت خودش لذت میبرد.» صفحهی 171 کتاب الطریق الی القدس.
بله این حرف من است اما مربوط به بیست و پنج سال پیش است.
حتی اگر مربوط به صد سال پیش هم باشد حقیقت است.
بیست و پنج سال پیش حقیقت بوده اما...
مگر الآن سادات نمرده و همه چیز تمام نشده است؟
ببین. من نمیدانم تو چرا نمیتوانی روزآمد شوی و پیشرفت کنی؟ به نظرم همین جمود است که ...
با همین جمود میتوانم بفهمم در دل حادثه چه میگذشته است...
ببین حوادث میگذرند و به تاریخ سپرده میشوند. الآن معلوم شده که آن حرف بیست و پنج سال پیش من حرف دقیقی نبوده است. من فقط دغدغههای آن روزم را مطرح کردهام.
اما الان معلوم شد که آن دغدغهها بجا بوده است.
نه خیر. بیاساس بوده و کاری که کردیم در حد معجزه بود.
الآن رهبران فلسطین زندانیاند و ملت مصر کشته میشود. این همان معجزه است که میگویید؟
عامل زندانی بودن رهبران فلسطین کمپدیوید است یا عقبافتادگی اعراب؟ چرا مسئولیت را به گردن مصر میاندازی؟ بیست و دو کشور عربی...
چون اسرائیل دست مصر را بسته تا همیشه بیطرف بماند.
بقیه کجایند؟ دست آنها را که اسرائیل نبسته؟
اصل کار مصر است؟
چرا؟
چون بزرگترین کشور است.
بازهم مشغول انشا خواندن شدی. این حرفها چیست که می زنی؟ بیست و دو کشور که نفت دارند...
اما همه پشت مصر راه میروند.
پیمان بغداد چه شد؟
مصر آن را نابود کرد؟
مصر یا انقلاب بعثی در عراق؟ مصر هیچ نقشی در این باره نداشت.
مصر. همه این را نوشتهاند که مصر مهمترین نقش را در فروپاشی پیمان بغداد داشت. ظاهرا آنچه را خودتان تدریس میکردید فراموش کردهاید.
نه خیر شما فراموش کردهای.
من شواهد متعدد دارم. خاطرات شخصیتهای مهمی که در قلب واقعه بودند.
شما فقط به سه چهار خاطرات استناد میکنی. تا الآن بیش از 150 تحقیق و رسالهی دکترا دربارهی کمپدیوید نوشته شده است. تو فقط میخواهی ثابت کنی که منشأ همهی مشکلات جهان عرب کمپدیوید است.
مگر غیر از این است؟
این ساده کردن امور است. تو نقش جوامع عرب را نادیده میگیری. منشأ این بحران عقب افتادگی جهان عرب است.
کمپدیوید باعث پاره پاره شده جهان عرب شد.
نه خیر، آنچه جهان عرب را پاره پاره کرد عقبافتادگیشان بود. اروپا هم همین مشکلات را داشت اما توانست رؤیای اروپای متحد را محقق کند. ما از سال 1945 مجمع کشورهای عربی داریم. تا حالا چه کردهایم؟ مسئول این هم کمپدیوید است؟
البته.
کمپدیوید سال 1977 بود. از 1945 تا 1977 چه کردیم؟ بعد از آن تا الآن چه کردهایم؟ ما هیچ کاری نتوانستهایم بکنیم. این چه ربطی به کمپدیوید دارد؟
کمپدیوید دست مصر را در حمایت از هر کشور عربی بست.
ناراحت نشو. حرفت بسیار بیمنطق است. همه میدانند که هر واقعهای چند عامل دارد...
شما خودت میدانی که منشأ این مشکلات بند ششم توافقنامه است که بر اساس آن مصر حق ندارد از هیچ کشور عربیای که اسرائیل به آن حمله کرده دفاع کند. برای همین مصر برای فلسطینیان هیچ کار نمیتواند بکند.
این ربطی به کمپدیوید ندارد. این به نامتعادل بودن قوا مربوط میشود. اینکه امریکا سیاستهای ضد فلسطینی اسرائیل را تأیید و حمایت میکند و ما توانایی جنگیدن با امریکا را نداریم.
پس چرا به این بند معترض بودید؟ چرا مذاکره دربارهی این بند اینقدر طول کشید؟ چرا امریکا تضمینهای جدی به اسرائیل داد که از آن در همه حال حمایت کند و توافقی پنهانی امضا کردند و دکتر مصطفی خلیل از این موضوع بسیار ناراحت شد؟
این حرفها اهمیتی نداشت.
نداشت؟ امریکا متعهد شد که اگر مصر به کمپدیوید عمل نکرد به مصر حملهی نظامی کند.
امریکا و اسرائیل نیاز به چنین توافقاتی ندارند. اسرائیل پایگاه نظامی امریکا در منطقه است. این حرفی هم که زدی اصلا درست نیست.
پس چرا مصطفی خلیل عصبانی شد و از محل مذاکرات بیرون رفت؟
خوب. چیز مهمی نبود. از این بالاتر را امریکاییها به خود ما پیشنهاد کردند.
چه پیشنهادی؟
گفتند از این توافقنامه ناراضیاید؟ این فقط نامهنگاری است میتوانیم برای شما هم همین کار را بکنیم. اما ما قبول نکردیم.
اما آنها چنین کاری نکردند.
گفتم که ما قبول نکردیم. ببین عزیزم! این حرفها همه حرفهای حاشیهای است. شما هم آن را طوری تفسیر میکنی که اصلا با واقعیت همخوانی ندارد.
ادامه دارد...
نظر شما :