اوباما با اسرائیل علیه ایران همراه میشود؟
فرارو- جان بولتن، نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل و سیاست مدار و نو محافظه کار راستگرای آمریکایی طی گزارشی برای واشنگتن تایمز تاکید دارد که اسرائیل برای مقابله با ایران به کمک آمریکا نیاز دارد و با توجه به آنکه هیچ تضمینی در مورد حمایت اوباما از این حمله وجود ندارد، این رژیم باید به تنهایی اقدام کند.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو، در حالی که اسرائیل بر طبل جنگ علیه ایران می کوبد و ادعاهای بی پایه و اساس خود را همچنان مطرح می نماید، جان بولتن با نگارش یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست ضمن نادیده گرفتن مواضع ایران با تحلیلی یک جانبه اعلام کرده است که اسرائیل باید به تنهایی به ایران حمله کند. جان بولتن معتقد است اوباما در حمله به ایران اسرائیل را همراهی نخواهد کرد.
گزارش تحلیلی بولتن در واشنگتن پست به این شرح است:
رسانه های جهان غرب بار دیگر مملو از گمانه زنی ها، افشاگری ها، افشاگری های ادعایی و اطلاعات غلط در مورد احتمال و زمان استفاده اسرائیل از گزینه نظامی علیه برنامه هسته ای ایران شده است. همانطور که هر روز به ششم نوامبر، روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیکتر می شویم، تحلیل گران و صاحب نظران بیش از پیش به ارزیابی اینکه آیا اسرائیل می تواند ضمانت واقعی اوباما در زمینه ممانعت از تبدیل شدن ایران به یک کشور هسته ای را کسب کند، می پردازند.
بی شک باراک اوباما طی دوره چهارساله ریاست جمهوری خود خصمانه ترین روابط ممکن میان اسرائیل و کاخ سفید را ایجاد کرده است. با این حال دولت وی در حال حاضر کمپین تبلیغاتی به راه انداخته و می خواهد اسرائیلی ها و آمریکایی ها را متقاعد کند که اگر اسرائیل در کوتاه مدت دست به اقدامی نزند، وی در دراز مدت از گزینه نظامی استفاده خواهد کرد.
اما اسرائیل تا چه اندازه می تواند به اظهارات مشاوران اوباما اعتماد کند؛ اظهاراتی مبنی براینکه وی پیش از رسیدن ایران به خط پایان هسته ای شدن، حمله به ایران را آغاز می کند؟ ما دائماً با این گفته روبرو می شویم که «تمام گزینه ها روی میز هستند.» اما این اظهارنظر را حتی دولت اوباما هم به واقع باور ندارد، برای تهران مضحک است و اورشلیم مجبور به نادیده گرفتن آن می شود.
طبقه سیاسی اسرائیل در مورد اینکه چه راهی را در پیش بگیرد با شکاف و چندگانگی روبرو شده و اوباما تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از این شکاف ها و اختلافات داخلی بهره ببرد. هفته گذشته شیمون پرز، رئیس جمهوری اسرائیل با برداشتن گامی غیرمعمول به صورت عمومی اعلام کرد که اسرائیل نباید به تنهایی دست به اقدام نظامی بزند. پرز که اظهاراتش بیشتر شبیه به شخصی بود که به وکالت از اوباما سخن می گوید گفت: «من مطمئنم که اوباما به منافع آمریکا اشراف دارد و برای خوشاید ما سخن نمی گوید.»
اسرائیل از جهاتی در مورد یک موضوع مهم متحد است: همه ترجیح می دهند که آمریکا به طور یک جانبه برنامه هسته ای ایران را نابود کند یا دستکم رهبری یک عملیات مشترک را برعهده بگیرد. این رجحان جهانی با توجه به برتری گسترده ظرفیت نظامی آمریکا، کاملاً بی پرده و قابل درک است. حمله اسرائیل علیه چند هدف هسته ای ایران توانایی این رژیم در برابر محدودیت های بیرونی را از بین می برد، در همان اولین حملات خطرات زیادی را متوجه این رژیم می کند و ترس بی اندازه ای را از اقدام تلافی جویانه ایران ایجاد می کند. واضح است که در این شرایط، اقدامی که به سرپرستی آمریکا صورت گیرد، ارجحیت دارد.
با این حال در این میان یک مشکل جدی وجود دارد. ارزیابی اسرائیل و تصمیم نهایی این رژیم دقیقاً به دلیل برتری قوای نظامی آمریکا با پیچیدگی هایی روبرو است. اگر اورشلیم تسلیم واشنگتن شود و به موقع به ایران حمله نکند، برنامه هسته ای ایران از مرحله ای که اسرائیل توانایی لازم برای شکستن کنترل ایران بر چرخه سوخته هسته ای دارد، عبور می کند. یا حتی بدتر؛ پیش از آنکه سرویس اطلاعات آمریکا یا اسرائیل آگاهی یابند، ایران به سلاح هسته ای دست می یابد و در این صورت هرگونه حمله از سوی اسرائیل و آمریکا خطر حمله هسته ای ایران را به دنبال خواهد داشت.
در این میان سه دلیل وجود دارد که اسرائیل نتواند به ضمانت اوباما اعتماد کند. نخست، تمام گرایشات ایدئولوژیک اوباما به سمت و سویی می رود که استفاده از گزینه نظامی پیشگیرانه را رد می کند. در مقابل فرنکلین روزولت، دو ماه پیش از ماجرای پرل هاربر، از حملات آمریکا علیه زیردریایی های نازی ها در آتلانتیک شمالی دفاع کرده و گفت: «زمانیکه می بینید مار زنگی آماده حمله است، نباید صبر کنید که پیش از ضربه شما، به شما حمله کند.» واضح است که اوباما، فرنکلین روزولت نیست. ضمن اینکه این تمایل ایدئولوژیک اوباما به صورت کاملاً منطقی به شرایط سیاسی پیش از انتخابات نیز مربوط می شود. کمپین اوباما نگران است که هرگونه درگیری در خاورمیانه به قیمت شکست در انتخابات تمام شود.
دوم، اوباما به واقع باور دارد که می توان ایران را محدود کرده و از اقداماتی بازداشت. با وجود آنکه مشاوران وی تاکید دارند بازدارندگی سیاست آنها نیست، بسیاری از آنها هنوز هم معتقدند بازدارندگی می تواند کارساز باشد. این در حالی است که در واقعیت مشکل تنها هسته ای شدن ایران نیست. کشورهایی مانند مصر، عربستان و ترکیه اگر با ایران هسته ای روبرو باشند، مبادرت به کسب سلاح هسته ای خواهند کرد و در این صورت خاورمیانه بیش از پیش بی ثبات و خطرناک خواهد شد.
سوم، زمان در حال حاضر به نفع ایران است. حتی اگر میت رامنی پیروز انتخابات آمریکا باشد، هیچ تضمینی وجود ندارد که سیاست آمریکا با سرعت لازم برای ممانعت از هسته ای شدن ایران، تغییر کند. مسائل بسیار زیادی در مورد برنامه هسته ای ایران وجود دارد که ما آگاهی چندانی از آنها نداریم که ممکن است ندانسته های ما چندان خوشایند هم نباشند. ضمن اینکه جمهوری خواهان نیز در مورد زمان حمله به ایران اختلاف نظر دارند. رامنی به شکل کاملاً عاقلانه ای از هرگونه اظهارنظر در این مورد اجتناب کرده که البته این امر می تواند از سوی طرفداران اوباما به نفع اوباما تعبیر شود.
به همین دلیل باید گفت واقعیت این است که اسرائیل باید تصمیم نظامی خود را به تنهایی اتخاذ کند که آن هم ترجیحاً باید بر اساس توانایی فیزیکی و نه سیاسی این رژیم باشد. این احتمال بسیار قوی است که اسرائیل هنوز هم زمان برای اقدام مستقلانه داشته باشد اما هیچ تضمینی وجود ندارد که تا چه زمان فرصت باقی است.
نظر شما :