افزایش حضور نظامی‌ آمریکا در منطقه

هدف مهار ایران است؟

۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۴:۵۲ کد : ۱۹۰۰۸۱۱ ترجمه برگزیده
استراتژی ایالات متحده امریکا برای توسعه پایگاه‌های نظامی خود در اطراف ایران همچنان ادامه دارد، به ویژه که امریکا با پایان دادن به حضور نظامی‌اش در عراق در می 2011 شاهد تغییر موازنه‌ منطقه‌ای به نفع ایران است.
هدف مهار ایران است؟
دیپلماسی ایرانی: استراتژی ایالات متحده امریکا برای توسعه پایگاه‌های نظامی خود در اطراف ایران همچنان ادامه دارد، به ویژه که امریکا با پایان دادن به حضور نظامی‌اش در عراق در می 2011 شاهد تغییر موازنه‌ منطقه‌ای به نفع ایران است. هنگامی که ایالات متحده امریکا به دلیل بحران مالی مجبور با کاهش بودجه نظامی خود شد و بسیاری از پایگاه‌های نظامی‌اش را در جهان بست و همچنین صحبت از اتمام ماموریت نیروهای نظامی خود در افغانستان تا سال 2014 کرد، حضور بین‌المللی‌اش تعریف تازه‌ای به خود گرفت.

در طول این مدت امریکا 350 هزار سرباز از 1.4 میلیون سرباز خود در 130 کشور خارجی را کاهش داد. برخی از آنها پس از پایان جنگ سرد از این کشورها خارج شدند ولی بسیاری نیز به مناطقی نزدیک به خاورمیانه انتقال یافتند تا تمرکز بر آن منطقه بیش از پیش افزایش یابد. در حال حاضر امریکا بیش از 750 پایگاه نظامی بین‌المللی در اختیار دارد که باید به آن تعداد بسیاری از کارکنان اداری، نیروهای نظامی و کارکنان غیر نظامی پنتاگون را نیز افزود.

استقرار نیروهای نظامی در خاورمیانه همگی برای این است که امریکا ایران را زیر نظر داشته باشد، اما حضور نظامی منطقه‌ای امریکا نیز بیش از همه به این بستگی دارد که تهدیدهای خارجی‌ ایران به خصوص در برابر منافع ایالات متحده واقعا افزایش یابد.

مهمران کامروا، مدیر مرکز بین‌المللی مطالعات منطقه در دانشکده روابط خارجی دانشگاه جورج تاون سه دلیل برای توضیح تمرکز و حضور بیش از اندازه امریکا در خاورمیانه یادآور می‌شود:

 تامین امنیت منابع انرژی، حمایت از امنیت اسرائیل و مبارزه با هر تهدیدی که منافع امریکا را تهدید می‌کند، یعنی همان اهدافی که امریکا در جنگ خلیج فارس اول نیز در اولویت سیاست‌های خود داشت.

وی در این باره به شبکه الجزیره انگلیسی می‌گوید: «البته حضور مستقیم نیروهای نظامی به معنای باج‌خواهی نیست اما بر اساس اصل چتر امنیتی، امریکا باید در تامین امنیت کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تصمیم‌گیرنده اصلی باشد.»

کامروا همچنین می‌گوید: «بدین ترتیب امریکا می‌تواند هر گاه که نیاز پیدا کرد از قدرت نظامی‌اش استفاده کند و همچنین این پیام را بدهد که هر جا لازم بداند برای رفع تهدیدها از نیروی نظامی‌اش استفاده می‌کند. این ترکیبی است از سیاست استفاده از نیروهای کاربردی و لجستیکی در تحرکات نظامی و چگونگی حمایت از آنها.»

وی در ادامه می‌افزاید: «بنابراین این پایگاه‌ها همیشه تا زمانی که ایران تهدیدی علیه منافع امریکا و پایگاه‌های آن نباشند، مورد استفاده نخواهند بود. از سویی ایران نیز می‌داند که تعداد پایگاه‌هایی که در اطرافش مستقر هستند دلیلی است بر وجود آمادگی امریکا برای دفع هر گونه تهدید احتمالی. اما از سویی آزمایش‌های موشکی ایران نیز این حقیقت را بازگو می‌کند که توان نظامی ایران خارج از دایره قدرت امریکا در منطقه است.»

از زمان افزایش تنش‌ها با ایران که از ژانویه اخیر وارد مرحله تازه‌ای شده است، نقشه‌ای از پایگاه‌هایی که جمهوری اسلامی ایران را احاطه کرده‌اند در رسانه‌های جمعی منتشر شد. اما نقشه دیگری نیز وجود دارد که حاوی اطلاعات اداری و نظامی جدیدتر ایالات متحده است که مسائل جزئی‌تر را نیز در بر می‌گیرد و نشان از عمق رشد مناقشات منطقه‌ای دارد.

پیش از حوادث 11 سپتامبر 2011 بیشتر پایگاه‌های نظامی امریکا در اروپا و شرق آسیا مستقر بودند. اما پس از جنگ عراق و افغانستان شمار پایگاه‌های نظامی امریکا در منطقه بیش از پیش افزایش یافتند. گستردگی این دو رویارویی و همچنین هم‌زمان تهیه امکانات جدید برای آنها سبب شد که جنگ طولانی‌ای در دو طرف ایران شکل بگیرد.

در ابتدای دهه گذشته در سال 2002 ژنرال کریژ آر کویگلی، سخنگوی سابق مرکز نظامی مرکزی امریکا موسوم به سنتکام در تمپا در فلوریدا گفت: «این پایگاه‌ها برای ما ارزش زیادی دارند، علاوه بر آن ما با ادامه حضورمان در آنها می‌توانیم پایگاه‌های هوایی در افغانستان بسازیم و از این فراتر می‌توانیم چندین کار را هم‌زمان انجام دهیم مثلا چندین درگیری هم زمان انجام دهیم و یا به مجروحانمان خدمات پزشکی برسانیم و یا این که برای مردم منطقه کارهای انسان‌دوستانه انجام دهیم.»

در حالی که امریکا تلاش می‌کند که تمرکز نظامی خود را در منطقه افزایش ‌دهد در عین حال این تلاش را نیز دارد که بیشتر نیروهای نظامی خود را از عربستان سعودی خارج کرده و به دیگر کشورهای عرب منطقه خلیج فارس منتقل کند، جایی که حکومت‌های دوست با امریکا امکانات امنیتی تازه‌ای را در اختیار امریکا قرار می‌دهند.

بر اساس آماری که مرکز سنتروم در 30 آوریل ارائه داد، در حدود 125 هزار نیروی زمینی در مجاورت ایران مستقر هستند. بدین ترتیب که 9 هزار سرباز در افغانستان و مناطق اطراف آن هستند که می‌توانند آزادانه در این کشور تحرک داشته باشند، 20 هزار سرباز در منطقه خاور نزدیک مستقرند و بین 15 تا 20 هزار سرباز دیگر نیز بر روی ناوهای مستقر در آب‌های دریایی اطراف ایران مستقرند.

لئون پانه‌تا، وزیر دفاع ایالات متحده امریکا گفته است که 40 هزار نیروی نظامی از عراق عقب‌نشینی کرده و به پایگاه‌های نظامی امریکا در منطقه خلیج فارس منتقل شده‌اند. اما قرار است آنها به نیروهای مستقر در افغانستان ملحق شوند و تصمیم بر این است که مسئولیت‌های تازه‌ای را در این کشور بر عهده بگیرند.

اسکار سیرا، کارمند عالی‌رتبه مرکز سنتروم به الجزیره گفت: «برای میزبانی از نیروهای ما کشورهای بسیاری در منطقه هستند که آمادگی این کار را دارند اما می‌گویند تا زمانی که جزئیات بیشتری از سربازانمان ندانند نمی‌توانند میزبان آنها باشند و حیثیت کشورشان را لکه‌دار کنند.»

سیرا همچنین گفت: «ما به آنها گفته‌ایم که حاضریم درباره ارتباطات نظامیانمان اطلاعات لازم را بدهیم.»

مرکز دفاعی من پاور دیتا، در 31 دسامبر 2011 اعلام کرد که امریکا در سراسر جهان 54 هزار و 479 نیروی نظامی آماده به رزم برای جنگ‌ها و درگیری‌های پیش‌بینی نشده در اختیار دارد. اطلاعات طبقه‌بندی شده حاکی از آن است که شمار قابل توجهی از این تعداد در خاورمیانه مستقر هستند.

پس از حوادث 11 سپتامبر نیروهای هوایی، زمینی، دریایی و نیروهای مارینز در مکان‌های مهمی چون عمان و امارات متحده عربی در جنوب ایران مستقر شده‌اند. بخش قابل توجهی نیز در نقاط حساسی چون ترکیه و اسرائیل در غرب، ترکمنستان و قرقیزستان در شمال و افغانستان و پاکستان در شرق مستقر شده‌اند. علاوه بر آن امریکا نیروهای ذخیره نظامی‌ای در گرجستان و آذربایجان مستقر کرده است. جایی که به آنها آموزش‌های سخت نظامی داده می‌شود و امکانات مورد نیاز نظامیان امریکایی در افغانستان با عبور از دریای خزر تامین می‌شود.

هنگامی که پاکستان راه کمک‌رسانی به نیروهای ناتو در افغانستان را بست، کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان و تاجیکستان کار انتقال امکانات و نیازهای نیروهای امریکایی در افغانستان را بر عهده گرفتند. حتی از طریق این کشورها امریکا توانست بر درگیری‌های جنوب تمرکز یابد. از این رو محاسبات تازه‌ای برای یک "بازی بزرگ" شکل گرفت که باعث افزایش رقابت با روسیه و چین برای نفوذ در این منطقه را نیز موجب شد.

با آغاز سال 2012 مشخص شد که امریکا قصد افزایش شمار نیروهای خود در منطقه خلیج فارس را دارد و می‌خواهد پایگاه‌های جدیدی در این منطقه بسازد، برای همین کار افزایش نیروهای خود در کویت را دنبال کرد با این هدف که از طریق این کشور بتواند نیازهای امنیتی خود را در پایگاه‌های دیگر در مناطق مختلف تامین کند.  

پنتاگون گفته است که اکنون اولویت با نیروهای رزمی کوچک است که باید از هنگ‌های نظامی بزرگ‌تر پشتیبانی کنند. آنها می‌گویند که این کار بهتر از آن است که نیروهای نظامی خود را بی‌هدف بر روی زمین گسترش دهند. مقام‌های عالی‌رتبه پنتاگون می‌گویند که این بدان معنا است که باید آمادگی برای واکنش سریع در برابر حوادث پیش‌بینی نشده و احتمالی افزایش یابد که الزاما می‌تواند به معنای آمادگی برای جنگ هم نباشد.

علاوه بر آن امریکایی‌ها در نظر دارند تا تابستان 2012 شمار نیروها و تعداد پایگاه‌های دریایی خود در خلیج فارس را نیز افزایش دهند. ماموریت این نیروها آوردن فشار بیشتر به ایران است. هنگامی که یک ناو هواپیمابر به سمت خلیج فارس حرکت می‌کند باید چند ناو دریایی نیز به همراه آن برود تا بتواند برای چند هفته در آن منطقه مستقر شود. ربکا ربریچ، سخنگوی ناوگان پنجم دریایی امریکا در خلیج فارس در این باره می‌گوید: «قرار است به زودی دو ناو جنگی به ناوگان پنجم امریکا در خلیج فارس بپیوندد. قرار است این دو ناو پشتیبان نیروهای دریایی امریکا در دریای عرب و ناو ابراهام لینکلن در خلیج فارس باشند.»

وی همچنین می‌افزاید: «16 هزار نیروی نظامی در 40 ناو امریکایی مستقر خواهند بود که از سوی ناوگان دریایی پنجم امریکا در خلیج فارس حمایت می‌شوند.»

علاوه بر آن فرانسه نیز حضور نظامی خود را در منطقه تقویت کرده و از سال 2009 در ابوظبی پایگاه نظامی تاسیس کرده است. هدف از این کار نیز فشار بیشتر به ایران و مهار قدرت در حال افزایش آن به خصوص در آب‌های شمالی خلیج فارس است.

مرکز سنتکام تاکید می‌کند، ترکیه، اسرائیل، جیبوتی و دیگو گارسیا از نیروهای واکنش سریع برخوردار نیستند ولی می‌توانند در هر درگیری احتمالی با ایران مورد استفاده قرار بگیرند.

 

نظر شما :