اولین مانور سپر جزیره با هدف ابراز وفاداری به جزایر سه گانه برگزار شد

خشم اعراب از مذاکره غرب با ایران

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ | ۱۶:۱۱ کد : ۱۹۰۰۷۵۲ گفتگو
امیر موسوی، کارشناس مسائل استراتژیک در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که مانور اخیر نیروهای سپر جزیره که با هدف وفاداری به جزایر سه گانه انجام می شود، تهدیدی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران است.
خشم اعراب از مذاکره غرب با ایران
 

دیپلماسی ایرانی: بعد از سفر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران به جزیره ابوموسی بود که مقامات اماراتی به بهانه این سفر، موجی از تبلیغات علیه ایران را به راه انداختند و این فضاسازی تبلیغاتی با همراهی برخی از کشورهای عربی دیگر عضو شورای همکاری خلیج فارس تشدید شد. در ادامه این اقدامات خصمانه، نیروهای نظامی شورای همکاری خلیج فارس موسوم به سپر جزیره مانوری با هدف ابراز وفاداری به جزایر سه گانه برگزار کردند.این مانور در حالی برگزار شد که ایران و غرب بر سر پرونده هسته ای این کشور در استانبول به توافق های اولیه و مثبت دست یافتند و به نظر می رسد که در نشست آتی در پایتخت عراق نیز توافق های چشمگیری میان دو طرف حاصل شود. دیپلماسی ایرانی این مسئله را با امیر موسوی، کارشناس مسائل استراتژیک بررسی کرده است:

 

نیروهای نظامی شورای همکاری خلیج فارس قبلا در این سطح مانوری برگزار کرده اند؟

بله؛ این چندمین بار است که نیروهای نظامی شورای همکاری خلیج فارس برگزار می شود. اما تفاوت مانور های قبلی با این مانور این است که قبلا به عنوان مانور هماهنگی میان نیروهای مسلح کشورهای عضو سپر جزیره و کشورهای میهمان مانند فرانسه، امریکا و انگلیس برگزار می شد، اما صحبتی از ایران به میان نمی آمد. اما این دفعه بحث وفاداری به جزایر سه گانه مطرح شده است. لذا این مانور مستقیما تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. اگر به سخنان رئیس پلیس امارات نیز در کنار این مانور توجه کنیم می بینیم که این ها لحن خود را در برابر جمهوری اسلامی ایران تشدید کرده اند. به نظر می رسد نگاه این کشورها به نیروهای جدیدی است که به تازگی وارد منطقه شده اند و به آن ها امیدوارند. درست است که شرایط در حال حاضر بسیار پیچیده است اما تبلیغات حول این مسئله بیشتر از اصل واقعیت است.

 

امارات تا پیش از بحث حل مسالمت آمیز مسئله را بیان می کرد. برگزاری این مانور اقدام خصمانه ای ارزیابی نمی شود؟
 

اماراتی ها می گویند که با ایرانی ها توافقاتی داشته اند که از هیچ طرفی این مسئله تجدید نشود. اما سفر آقای احمدی نژاد باعث شد که این توافق ضمنی کان لم یکن تلقی شود. لذا اماراتی ها احساس می کنند سفر آقای احمدی نژاد و مستقر شدن نیروهای سپاه در جزایر سه گانه تقض توافقاتی است که پیش از این صورت گرفته است. به همین دلیل طرف مقابل تبلیغات خود را افزایش داده و در حال برداشتن گام های امنیتی و سیاسی نیز هست. خود اماراتی ها مدعی هستند که این اقدامات عکس العملی بوده است.

البته من فکر می کنم شرایط این کشور ها طوری است که نیازمند چنین برگه ای هستند. این کشور ها در منطقه چند برنامه داشتند که به هم خروده است. یکی بحث سوریه بود که نتوانستند در آن تاثیرگذاری داشته باشند. شورای همکاری خلیج فارس تصمیم گرفته بود که رژیم بشار اسد را سرنگون کند. برای این کار هزینه بسیاری نیز کردند. مسئله دوم موفقیت عراق در برگزاری اتحادیه عرب در این کشور بود. این نکته بسیار مهمی بود که باعث شد شورای همکاری خلیج فارس در مقابل قدرت رو به افزایش عراق احساس ضعف و شرمندگی کند. سومین نکته بحث تحولات بحرین و یمن بود که برای این شورا مخصوصا برای کشورهای مهم این شورا مانند عربستان وضعیت شکننده ای را ایجاد کرده است. شرایط منطقه شرقی عربستان سعودی نیز مبهم و غیر قابل پیش بینی است. علاوه بر همه این ها مسئله نشست بغداد نیز مطرح است.

کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بعد از نامه آقای اوباما به ایران و نیز امیدواری های امریکا و اروپا نسبت به نشست استانبول، تصور کردند که امریکا در حال نزدیک شدن به ایران است. کشورهای عربی از خصمانه شدن روابط ایران و غرب سود می برند. این هم عاملی است که باعث می شود این کشورها در این مقطع زمانی تلاش کنند هم به ملت های خود نشان دهند که هنوز قوی هستند و می توانند جلوی ایران بایستند و هنوز دوستانی دارند و هم می خواهند به امریکا پیام دهند که آشتی و تفاهم امریکا با ایران مشکل این کشورها با ایران را حل نمی کند.

 

ظاهرا طی هفته های اخیر چندین جنگنده به پایگاه های نظامی قطر و امارات منتقل شده اند و به نظر می رسد آرایش نظامی تا حدی در خلیج فارس متفاوت شده است. این آرایش جدی نظامی را چگونه ارزیابی می کنید؟
 

حضور فانتوم بیست و دو در خلیج فارس، چندان مهم به نظر نمی رسد. چون این جنگنده ها، هوا به هوا هستند و کمتر پیش می آید که اهداف زمینی را مورد هدف قرار دهند، مگر این که ضرورت بالایی وجود داشته باشد. بنابراین حضور این جنگنده ها چندان نگران کننده نیست. ناو هوایی جمهوری اسلامی ایران، در سطح بالایی نیست و ایران هیچ گاه ادعا نکرده است که نیروی هوایی قدرتمندی در منطقه دارد. اگر نیروی هوایی ایران قدرتمند بود، شاید این مسئله نگران کننده می بود. بنابر این به نظر می رسد ارسال این جنگنده ها به منطقه خلیج فارس در جهت خالی کردن جیب این صادرکنندگان نفت است که در اثر بالا رفتن قیمت نفت پول سرشاری به دست آورده اند. به نظر می رسد این اقدامات بیشتر برای توجیه وجهه داخلی از سوی کشورهای عربی انجام می شود.

 

با توجه به این که قرار است سوم خرداد ماه مذاکرات بغداد صورت گیرد و امید می رود که این مذاکرات به نتیجه برسد، از این تحرکات نظامی چه برداشتی می توان داشت؟
 

من فکر می کنم امریکا در این صحنه در حال پیگیری موازی دو مسئله است: از طرفی به کشورهای عربی اطمینان می دهد که نگران نباشید و امریکا در کنار این کشورها حضور دارد؛ در کنار این مسئله گام های خود را برای تفاهم با ایران بر می دارد. امریکا در مرحله انتخابات به سر می برد و هر دوی این اقدامات باید در فضای انتخابات امریکا تحلیل شوند.

بنابراین شیوخ منطقه به این دلیل که نمی دانند پشت پرده روابط ایران و امریکا چه می گذرد و آیا این دو کشور تفاهم خواهند کرد یا نه، ‌احساس نگرانی می کنند. آن ها می دانند که در سیاست خارجی امریکا تاثیرگذاری چندانی ندارند. لذا من فکر می کنم بحث گفت و گوی ایران و امریکا و غرب بحث بسیار مهم و استراتژیکی است که فراگیر خواهد بود.

 

به نظر شما برخورد درست ایران با رزمایشی که در حال برگزاری است چه می تواند باشد؟
 

من فکر می کنم چون امریکا در این منطقه حضور دارد و مداخله می کند، و در حال حاضر این حضور غیر دوستانه تلقی می شود،  مقامات ایرانی می توانند به این اقدامات اعتراض کنند. مانورهای متقابل ایران نیز می تواند پاسخ مناسبی برای این اقدامات باشد. اما باز هم به نظر می رسد مسیر دیپلماتیک باید ادامه پیدا کند. گفت و گو ها ادامه یابد و برای طرف مقابل اطمینان ایجاد شود.

بنابراین به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران می تواند بزرگوارنه به این کشورهای کوچک اطمینان دهد که خطری از سوی ایران متوجه این کشور نیست. علاوه بر این ابتکارات سیاسی و دیپلماتیک می تواند در این زمینه راهگشا باشد. در این منطقه سه کشور دوست وجود دارد؛ کویت و سلطان نشین عمان و قطر. این سه کشور می توانند در حل مسائل طرفین مفید باشند.
 

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/12

 

 

نظر شما :