چه کسی پشت پرده عملیات انتحاری بود؟
ابهام در انفجارهای دمشق
دیپلماسی ایرانی با قاسم محبعلی، کارشناس مسایل خاورمیانه، درباره چند و چون این انفجارها و عوامل موثر در آن گفتگویی داشت که در زیر میخوانید.
دیپلماسی ایرانی : دمشق برای نخستین بار از زمان آغاز ناآرامی ها در سوریه تنش را به چشم دید. پایتخت سوریه که تا دیروز از موج ناآرامی ها در این کشور درامان مانده و مایه فخر و مباهات بشار اسد بود 24 ساعت پیش میزبان موج تازه ای از خشونت شد. دو عملیات انتحاری در فاصله چند دقیقه از هم به کشته شدن بیش از 30 نفر و زخمی شدن حداقل 150 نفر منتهی شد. بوی گوشت سوخته و جوی خونی که در پایتخت به راه افتاد همزمان با ورود ناظران بین المللی منصوب شده از جانب اتحادیه عرب بود. این همزمانی اما و اگرهای فراوانی را در خصوص چرایی علت وقوع این حادثه در پایتخت به ذهن متبادر می کند. دولت ساعتی پس از انفجار القاعده را مسئول این ناآرامی دانست. دیپلماسی ایرانی با قاسم محبعلی، کارشناس مسایل خاورمیانه، درباره چند و چون این انفجارها و عوامل موثر در آن گفتگویی داشت که در زیر میخوانید:
در دو انفجار انتحاری صبح جمعه دمشق بیش از 44 نفر کشته و 150نفر زخمی شدند، مقامهای دولت سوریه القاعده را متهم کرده ولی مخالفان دولت، حکومت را مسوول این انفجارها میدانند. به نظر شما کدام ادعا به حقیقت نزدیکتر است؟
این اخبار نیاز به اطلاعات میدانی دارد تا بتوان از هر دو منظر به بررسی و تحلیل آن پرداخت. اما همانطور که میدانید القاعده مسوولیت این انفجارها را برعهده نگرفته است. دولت سوریه هنوز زمانی از انفجارها نگذشته بود که هم القاعده را مسوول معرفی کرده و هم اخبار تعداد کشتهشدگان را داده است که این واکنش تا اندازهای مشکوک به نظر میآید که هم عامل این حادثه را شناسایی کردند و هم تعداد کشتهشدگان و زخمیها نیز به این سرعت مشخص شده است. طبیعتا باید از چنین حادثهای زمان بگذرد و سپس اخبار آن پخش شود. این واکنش برخلاف رویه اخیر سوریه است که اگر چنین اتفاقی میافتاد یا خبر آن را پخش نمیکرد و یا اینکه پس از چند روز و به تدریج پخش میشد. بنابراین در آستانه ورود هیات اتحادیه عرب برای بازرسی وضعیت داخلی سوریه، شاهد این انفجارها بودیم. تحلیلی که میتوان کرد این است که آیا این انفجارها در آستانه ورود آنها برای این نبوده تا موضوع را عوض کرده و اذهان را به سمت و سوی دیگری جلب کنند. اما نمیتوان به صورت قطعی گفت که دلیل این انفجارها چه بوده است.
بنابراین میان ورود ناظران اتحادیه عرب و این انفجارها رابطه وجود دارد؟
بله، در حقیقت زمانیکه بازرسان قصد ورود به سوریه را داشتند چنین حادثهای بیشترین نگرانی و توجه را به این مساله جلب میکند. بدین معنا که از منظر تحلیلی میتوان چنین حدثی زد، چراکه دلیل دیگری نمیتوان برای چنین حادثهای که درمرکز دمشق اتفاق افتاده فرض کرد.همانطور که میدانید معمولا مرکز دمشق در طول این مدت ساکت و آرام بوده، چطور میشود در روزی که این بازرسان قصد حضور داشتند، چنین اتفاقی رخ دهد. اگر مخالفین عامل این انفجارها بودند، نشاندهنده بیاستعدادی و بیکفایتی آنها بوده که زمان و مکان را تشخیص نمیدهند.اگر دولت سوریه هم عامل آن بوده که دلیل آن مشخص است. آنها قصد داشته تا نشان دهد که مقابل مردم معترض و گروههای مسالمتآمیز نبوده، بلکه با گروههای افراطی و تروریستی طرفند.
این انفجارها تا چه اندازه بر ماموریت این ناظران تاثیرگذار خواهد بود؟
تاثیرات آن مقطعی و کوتاه مدت است، به دلیل آنکه بحران در سوریه عمیق است و مرتبا در شهرهای مختلف تظاهرات صورت می گیرد که در حدود 250 نقطه در شهرها و روستاها تظاهرات شده است. در شمال و شمال غربی جنوب سوریه هم تظاهراتها گسترده شده و روزبروز توانایی دولت درمقابله با آنها کاسته میشود. بنابراین مساله این اعتراضها در سوریه به گونهای نیست که با چنین حوادثی تغییر چندانی پیدا کند، بلکه برای چند روزی شاید تاثیرات موقتی داشته باشد. به دلیل آنکه بحران مسیر خود را پیدا کرده است و دوباره به همان اعتراضها برخواهد گشت. دولت سوریه نیز باید به این مسایل پاسخ دهد که رفتار با معترضین چگونه بوده، آیا در کشتارها ارتش و یا دولت دست داشته، آیا آمادگی دارد که با معترضان مصالحه کند یا خیر. در نتیجه به باور من تمامی این مسایل دوباره بازگو خواهد شد و مسالهای نیست که با یک انفجار متوقف شود.
به انگیزه دولت سوریه و مخالفان برای دست داشتن در این انفجار اشاره کردید، انگیزه القاعده چه میتواند باشد؟
به دلیل آنکه القاعده پس از بهار عربی خیلی در منطقه حضور نداشته، به نظر میرسد که هم در زمان قذافی در لیبی و هم علی عبدالله صالح و اخیرا هم سوریه سعی دارند این اتفاقات رابه القاعده منتسب کنند. اما القاعده رسما این مسوولیت را برعهده نگرفته است. در بهار عربی اصلا حضور مستقیمی از القاعده دیده نشده است، اما رفتار القاعده با اینگونه رفتار سیاسی همخوانی ندارد. بنابراین اصلا نمیتوان ردپای القاعده را در این انفجارها دید.
تحولات اخیر سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
سوریه در طول بیش از نه ماه اخیر مسیری را طی کرده و این تظاهرات به مرحله مشخصی رسیده است که باید سرانجامی داشته باشد.مردم خواستار تغییر رژیم شدند که اخیرا هم شورای ملی سوریه در تونس به میزبانی دولت جدید تونس اجلاس داشتهاند. در این اجلاس به نتایجی هم رسیدهاند که یا باید میان معترضان و دولت مصالحه صورت بگیرد و یا اینکه اگر این مسیر ادامه پیدا کند راهی به جز تغییر رژیم نخواهد ماند که هرکدام تبعات خاصی درپی خواهد داشت.
در دو انفجار انتحاری صبح جمعه دمشق بیش از 44 نفر کشته و 150نفر زخمی شدند، مقامهای دولت سوریه القاعده را متهم کرده ولی مخالفان دولت، حکومت را مسوول این انفجارها میدانند. به نظر شما کدام ادعا به حقیقت نزدیکتر است؟
این اخبار نیاز به اطلاعات میدانی دارد تا بتوان از هر دو منظر به بررسی و تحلیل آن پرداخت. اما همانطور که میدانید القاعده مسوولیت این انفجارها را برعهده نگرفته است. دولت سوریه هنوز زمانی از انفجارها نگذشته بود که هم القاعده را مسوول معرفی کرده و هم اخبار تعداد کشتهشدگان را داده است که این واکنش تا اندازهای مشکوک به نظر میآید که هم عامل این حادثه را شناسایی کردند و هم تعداد کشتهشدگان و زخمیها نیز به این سرعت مشخص شده است. طبیعتا باید از چنین حادثهای زمان بگذرد و سپس اخبار آن پخش شود. این واکنش برخلاف رویه اخیر سوریه است که اگر چنین اتفاقی میافتاد یا خبر آن را پخش نمیکرد و یا اینکه پس از چند روز و به تدریج پخش میشد. بنابراین در آستانه ورود هیات اتحادیه عرب برای بازرسی وضعیت داخلی سوریه، شاهد این انفجارها بودیم. تحلیلی که میتوان کرد این است که آیا این انفجارها در آستانه ورود آنها برای این نبوده تا موضوع را عوض کرده و اذهان را به سمت و سوی دیگری جلب کنند. اما نمیتوان به صورت قطعی گفت که دلیل این انفجارها چه بوده است.
بنابراین میان ورود ناظران اتحادیه عرب و این انفجارها رابطه وجود دارد؟
بله، در حقیقت زمانیکه بازرسان قصد ورود به سوریه را داشتند چنین حادثهای بیشترین نگرانی و توجه را به این مساله جلب میکند. بدین معنا که از منظر تحلیلی میتوان چنین حدثی زد، چراکه دلیل دیگری نمیتوان برای چنین حادثهای که درمرکز دمشق اتفاق افتاده فرض کرد.همانطور که میدانید معمولا مرکز دمشق در طول این مدت ساکت و آرام بوده، چطور میشود در روزی که این بازرسان قصد حضور داشتند، چنین اتفاقی رخ دهد. اگر مخالفین عامل این انفجارها بودند، نشاندهنده بیاستعدادی و بیکفایتی آنها بوده که زمان و مکان را تشخیص نمیدهند.اگر دولت سوریه هم عامل آن بوده که دلیل آن مشخص است. آنها قصد داشته تا نشان دهد که مقابل مردم معترض و گروههای مسالمتآمیز نبوده، بلکه با گروههای افراطی و تروریستی طرفند.
این انفجارها تا چه اندازه بر ماموریت این ناظران تاثیرگذار خواهد بود؟
تاثیرات آن مقطعی و کوتاه مدت است، به دلیل آنکه بحران در سوریه عمیق است و مرتبا در شهرهای مختلف تظاهرات صورت می گیرد که در حدود 250 نقطه در شهرها و روستاها تظاهرات شده است. در شمال و شمال غربی جنوب سوریه هم تظاهراتها گسترده شده و روزبروز توانایی دولت درمقابله با آنها کاسته میشود. بنابراین مساله این اعتراضها در سوریه به گونهای نیست که با چنین حوادثی تغییر چندانی پیدا کند، بلکه برای چند روزی شاید تاثیرات موقتی داشته باشد. به دلیل آنکه بحران مسیر خود را پیدا کرده است و دوباره به همان اعتراضها برخواهد گشت. دولت سوریه نیز باید به این مسایل پاسخ دهد که رفتار با معترضین چگونه بوده، آیا در کشتارها ارتش و یا دولت دست داشته، آیا آمادگی دارد که با معترضان مصالحه کند یا خیر. در نتیجه به باور من تمامی این مسایل دوباره بازگو خواهد شد و مسالهای نیست که با یک انفجار متوقف شود.
به انگیزه دولت سوریه و مخالفان برای دست داشتن در این انفجار اشاره کردید، انگیزه القاعده چه میتواند باشد؟
به دلیل آنکه القاعده پس از بهار عربی خیلی در منطقه حضور نداشته، به نظر میرسد که هم در زمان قذافی در لیبی و هم علی عبدالله صالح و اخیرا هم سوریه سعی دارند این اتفاقات رابه القاعده منتسب کنند. اما القاعده رسما این مسوولیت را برعهده نگرفته است. در بهار عربی اصلا حضور مستقیمی از القاعده دیده نشده است، اما رفتار القاعده با اینگونه رفتار سیاسی همخوانی ندارد. بنابراین اصلا نمیتوان ردپای القاعده را در این انفجارها دید.
تحولات اخیر سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
سوریه در طول بیش از نه ماه اخیر مسیری را طی کرده و این تظاهرات به مرحله مشخصی رسیده است که باید سرانجامی داشته باشد.مردم خواستار تغییر رژیم شدند که اخیرا هم شورای ملی سوریه در تونس به میزبانی دولت جدید تونس اجلاس داشتهاند. در این اجلاس به نتایجی هم رسیدهاند که یا باید میان معترضان و دولت مصالحه صورت بگیرد و یا اینکه اگر این مسیر ادامه پیدا کند راهی به جز تغییر رژیم نخواهد ماند که هرکدام تبعات خاصی درپی خواهد داشت.
نظر شما :