تحریم طرفین متخاصم معنایی ندارد!
اخیرا بحثی در مورد تحریم بانک مرکزی از سوی ایالات متحده مطرح شده است. به طور کلی بانک مرکزی چه جایگاهی در معادلات اقتصادی ایران با کشورهای دیگر دارد؟
نقش و جایگاه بانک مرکزی را قانون مشخص نموده است و برخی از آنها عبارتند از:
تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی
نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور
تنظیم نظام پولی و اعتباری کشور
نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری
تنظیم حجم اعتبارات بانکی و ایجاد هماهنگی، متناسب با نیازهای پولی کشور
نگهداری کلیه ذخایر ارزی و طلای کشور
نمایندگی دولت در سازمانهای مالی و بینالمللی
در اختیار داشتن تصدی تمام عملیات انتشار اوراق بهادار دولتی
انعقاد موافقت نامه پرداخت و اجرای قراردادهای پولی، مالی، بازرگانی و ترانزیتی دولت و سایر کشورها
چنان که مشخص میشود علاوه بر تنظیم روابط و نظارت بر عملکرد بانکها و معاملات طلا و غیره کلیه روابط خارجی مالی کشور و تنظیم آن بر عهده بانک مرکزی است. ورود و خروج هر گونه ارز و پول یا اعتبارات و مشابه آنها تابع ضوابط، مقررات و اصولی است که بانک مرکزی مشخص میکند. علاوه بر این بانک مرکزی نماینده کشور ما در موسسات بین المللی کلیدی مانند صندوق بین المللی پول نیز میباشد. خلاصه این که کل روابط اقتصادی ما با دنیای خارج از مسیر بانک مرکزی میگذرد.
آیا چنین اقدامییعنی تحریم بانک مرکزی یک کشور سابقه داشته است؟
تا آنجا که من اطلاع دارم، احتمالا به غیر مواردی مانند حالت جنگی بین کشورها (مثلا در جنگ دوم جهانی)، قطع روابط با بانک مرکزی کشورها روی نداده است. البته باید توجه داشت که منظور از تحریم چیست. مثلا اگر دولتی بگوید که دیگر روابط بانک مرکزی خود را با دولت دیگر قطع نموده است، معلوم نیست که مبادلات فی ما بین چگونه باید تسویه شوند. چون مرجع تسویه حساب مطالبات بین طرفین بانک مرکزی و ساز و کار بانک مرکزی است. بنابراین، به نظر میرسد که ممکن است بتوان با یک نظام بانکی در یک کشور قطع رابطه کرد، اما قطع رابطه با بانک مرکزی یک کشور بی معنی است. به کلام دیگر ممکن است یک کشور بگوید من رابطه خود با بانکهای تجاری و یا سرمایه گذاری فلان کشور را قطع میکنم، اما قطع رابطه با بانک مرکزی به مفهوم آن است که نه مطالباتم را طلب میکنم و نه بدهیهای خود را خواهم پرداخت، که حرفی بی معنی است. دوباره توجهتان را به این جلب میکنم که باید دید معنی «تحریم» چیست. متن چنین مصوباتی بیشتر از عنوان آنها ارزشمند است. نباید به این شعارها بیش از حد بها داد بلکه باید دید در عمل چه روی میدهد.
آمریکا در ماههای اخیر فشار زیادی را به کشورهای دیگر برای قطع ارتباطات مالی خود با ایران داشته است. این مسئله تا چه حد امکان پذیر است؟ یعنی با توجه به بحران اقتصادی که در حال حاضر در جهان وجود دارد، آیا کشورهای دیگر زیر بار چنین مسئله ای میروند؟
ما امروز در جهانی زندگی میکنیم که روابط اقتصادی کشورها چند وجهی است. به نظر من، این حرفها بیشتر شعارهای سیاسی برای وارد کردن فشار روانی بر طرفهای تجاری خارجی ما و ایجاد تنش روانی (نه تنش واقعی) در اقتصاد داخلی ایران است تا بتوانند به درخواستهای سیاسی خود در افکار عمومیکشورهای متبوع خود وجاهت بخشیده و یا از فشار برخی لابیهای قوی بر دولتهای خود بکاهند. در اقتصاد امروز هر کشور دنیا باید پاسخگوی نیازهای واقعی مردم خود باشد و فشارهای دولتهای بزرگ جهان هر چند بی تاثیر بر رفتار آنها نیست، اما در عین حال نمیتواند باعث شود تا طرفهای تجاری ما از منافع حقه خود چشم پوشی کنند تا دیگران به امیال و اهداف سیاسی خود دست یابند. امروزه برای تولید یک کالا نفت از ایران، ابزارهای تولید در سنگاپور، قطعات از چین و فناوری از اروپا جمع آوری میشود. بازار فروش محصول نهائی هم مثلا افریقا و امریکای جنوبی است. حالا شما اگر یکی از این عناصر را حذف کنید بقیه آنها چه باید بکنند؟ آیا آنها هم دست روی دست میگذارند؟ بعید به نظر میرسد. همبستگی و پیوستگی اقتصاد جهانی هر چند فشار وارد کردن را غیر ممکن یا کاملا بی اثر نمیسازد، اما این امر حد و مرزی دارد که هیچکس نمیتواند از آن عبور کند.
چه راهکارهای جایگزینی برای ایران در این زمنیه وجود دارد؟
چنان که عرض شد، باید دید در عمل چه روی خواهد داد. متن این مصوبات از سوی هر مرجع یا کشور که مطرح شود مهم است نه عنوان آنها. تا زمانی که این پدیده به اصطلاح «تحریم بانک مرکزی» عملی نشده است، نباید خودمان را گرفتار اماها و اگرهای احتمالی بکنیم. باید به یاد داشته باشیم که در امثال و حکم خودمان داریم که به یکی گفتند دور دنیا میچرخانمت، گفت عیب ندارد چون خودت هم باید بیائی. به نظر من باید دید برای دولتهای مدعی تحریم ما چه راهکارهای جایگزینی وجود دارد. فرض کنید که حالا به هر شکل تحریم کردند و موثر واقع نشد، آن گاه چه میشود؟ مگر طی این سه دهه گذشته ما تحریم نبوده ایم؟
تحریم، تحت هر عنوان که باشد بین طرفین متخاصم معنی ندارد. چون طرفین متخاصم نقطه اعمال فشاری بر هم ندارند. تخاصم بین ما و دولتهائی که مدعی تحریم بانک مرکزی هستند هم مدتها است برقرار است و رابطه ای نیست که بخواهند با قطع آن ما را بترسانند. اما، برای ما راهکارهای فراوان و مناسبی به تناسب عمل و اقدام آنها متصور است. طرفهای تجاری ما هم انگیزه همکاری با ما را در هر صورت خواهند داشت چون منافع واقعی خود را بر منافع واهی دیگران ترجیح خواهند داد.
نظر شما :