سوریه در آستانه تغییر
به نظر میرسد وقایع این روزهای سوریه بسیار دقیق و حساس است و باید با نگاه ناقدانه، بدون غرض و بدون گرایش خاص به تحلیل آن پرداخت. سمینار اپوزیسیون در دمشق که روز دوشنبه برگزار شد میتواند نشانه خوبی برای درک واقعی نظام حاکم بر سوریه از وقایع در جریان در آن کشور و آغاز آن چه برخی از کشورهای خیرخواه سوریه مانند ترکیه برای این کشور میخواهد باشد.
اگر این آغاز با گامهای عملی همراه باشد میتواند بسیار مفید تر باشد. گاههای عملی ای که اپوزیسیون خواستار آنها است عبارت است از فراخواندن ارتش و نیروهای امنیتی به پادگانها و مقرهای خود و شرط اساسی دوم که اپوزیسیون آن را مطرح کرده است قبول انتقال قدرت از طریق راه کارهای دموکراتیک است.
چنانکه میدانید هیچ اصلاحی واقعی به شمار نمیآید مگر این که تغییر قدرت را از طریق دموکراسی امکان پذیر سازد. نظامهایی مانند سوریه که بر اساس نظام تک حزبی و تک قدرتی اداره شده اند، با این مشکل مواجه اند که اصل بحران را درک نمیکنند و وجود آن را انکار میکنند. اگر این کار یعنی درک بحران و اقرار به آن صورت گیرد، پیدا کردن زبان مشترک با مخالفین امکان پذیر میشود. به عقیده من سمینار روز دوشنبه مخالفین در درون سوریه و در دمشق میتواند آغازی برای درک مشترک حاکمیت، مردم و معارضین از مشکل و هم چنین پیدا کردن راه حلهایی باشد که در این صورت ساده به نظر میرسد. مسئله عمده درک مشترک مشکل است که فقدان آن نمیگذارد که توافق مشترکی میان مخالفان و حکومت ایجاد شود.
بنابراین تشکیل این سمینار گرچه با انتقاداتی از قبیل این که ممکن است خود قدرت حاکمه آن را به وجود آورده باشد از خارج مواجه بود، اما به نظر من با حضور نیروهای اصیلی برگزار شد که نمیخواهند مشکل با دستهای خارجی حل شود و به دنبال راه حلی درونی برای مشکلات سوریه هستند از این طریق که حکومت بپذیرد که قدرت را به وسیله دموکراسیبه افراد دیگر منتقل کند بدون این که خونریزیها بیش از این ادامه پیدا کند.
البته امیدواریهایی نیز در این زمینه در سوریه به وجود آمده است. خشونتها و خونریزیها به نسبت تظاهرات و اجتماعاتی که انجام میشود، کمتر شده است و کشتههای کمتری به جا میگذارد. این میتواند علامت خوبی در سوریه باشد به شرط این که ادامه پیدا کند.
با توجه به فضایی که علیه ماهر اسد وجود دارد، آیا ممکن است که بشار به نوعی او را قربانی کند تا بتواند خود را در قدرت حفظ کند؟
همان طور که گفتم مشکل اساسی در این است که بحران را درک کنند و به آن اقرار نمایند. به تازگی این زبان در حاکمیت سوریه پیدا شده است.
اما به نظر میرسد هنوز برای پیش بینی در مورد این که آیا مسائل به این حد رسیده است که بشار، ماهر اسد را که فرمانده گارد ویژه است تغییر دهد و اساسا تغییر ماهیت در گارد ویژه ایجاد کند و طریقه پیوستن به آن را از افراد خاص به صورت عمومیدر آورند، آن زود است.
گرچه سفر وزیر خارجه ترکیه در هفته آینده میتواند نشانههای بسیار خوبی از بهبود روابط ترکیه و سوریه از طرفی و از طرف دیگر نشانه خوبی از تغییر و تحولات درونی خود سوریه باشد.
شما به مسئله ترکیه اشاره کردید؛ به نظر میرسد که در مرزهای ترکیه و سوریه وضعیت بحرانی است. به نظر شما این مسئله تا چه حد بر روابط ترکیه و سوریه تاثیرگذار است؟
روابط میان ترکیه و سوریه از چند وقت قبل و از زمانی که پناهندهها به سمت مرزهای ترکیه هجوم آوردند، بحرانی شد. تعداد این افراد حدود پانزده هزار نفر بود و این مسئله باعث شده بود که گفت و گوهای تندی میان طرفین رد و بدل شود.
الان سوریه متهم است که ارتش را در مرزها مستقر کرده و مانع هجرت و پناهندگی مردم به ترکیه میشود. چون سوریها نسبت به هجرت مردم حساس هستند گرچه ممکن است حدود یک تا دو هزار نفر از پناهندگی به ترکیه به شهرهای خود بازگشته باشند اما ادامه این روند به این بستگی دارد که مردم چه احساسی را نسبت به دستگیری داشته باشند.
با توجه به این که نسبت کشته شدگان به تظاهرکنندگان که هر روز و هر شب به تعداد آنها افزوده میشود کم شده است و قرار است پنج شنبه آینده تظاهرات در حلب برگزار شود و این شهر مشارکت وسیعی در تظاهرات داشته باشد، به نظر میرسد تا حدی ممکن است احساس امنیت نسبت به قبل بیشتر شده باشد و در این صورت احتمال دارد که مردم بازگردند. البته کم شدن تعداد کشتگان تا حدی متاثر از فشارهای خارجی بر حکومت سوریه است.
علاوه بر این باید در اوضاع حاکمیت هم تغییر اساسی پیدا شود و اختیارات وسیع و نامحدودی را که ارتش و نیروهای امنیتی در سرکوب مردم داشتند، محدود کند و از این طریق است که سوریه میتواند وجهه بین المللی خود را بازیابد.
شما چشم انداز تحولات را چگونه میبینید؟ آیا بشار اسد با انجام اصلاحات در قدرت میماند یا تغییرات جدی تری در انتظار سوریه است؟
نظام حاکم بر سوریه در حال حاضر تبلیغات فراوانی میکند که مسئله را آن گونه که میخواسته حل کرده است. اما این طور نیست. بشار اسد به برخی از خواستهها تن داده اما اگر به همه خواستهها یا حداقل خواسته اساسی مردم که انتقال قدرت از طریق دموکراسی ، که اساس اصلاح است، گردن نهد، بسیاری از مردم نمیخواهند که سوریه به وضعیت لیبی دچار شود و مسئله با دخالت خارجی و کشتار و تخریب کشور به صورت گسترده مواجه شود. رغبت عمومیو تجربه لیبی سبب میشود که نیروها بر راه حلهای داخلی تکیه کنند.
اگر حکومت سوریه این راه را ادامه دهد و استفاده از اصلاحات به صورت مقطعی نباشد، بعد از فروکش بحران به رویههای سابق خود برنگردد، میتواند یک راه حل مناسب باشد اما در صورتی که اصلاحات پوششی برای بازگشت به روشهای سابق باشد، یقینا مشکل حل نخواهد شد و بدبینی ای که هم اکنون برخی مخالفان دارد به واقعیت تبدیل میشود.
اما مشکل اساسی در دخالت خارجی و تخریب کشور بسیار هولناک است و بنابراین مخالفان داخلی حاضر هستند که نسبت به راه حلهای داخلی به صورت مثبت تری برخورد کند و اصلاحات را در درون سوریه بدون اتکا به کشورهای خارجی پیگیری کند. به نظر میرسد که ترکیه هم در پی همین راه حل است چرا که دخالتهای خارجی را چاره ساز این بحرانها نمیداند. هم چنین اگر اپوزیسیون معتدل و واقع گرا دستگیر یا حذف نشوند و تقویت شوند، میتوانند راه حلهای بهتری را برای خاتمه بحران پیشنهاد دهند.
نظر شما :