با این تیم نامنظم در کاخ سفید

امریکا به کدام سمت و سو می رود؟

۰۶ شهریور ۱۳۹۶ | ۱۵:۱۱ کد : ۱۹۷۰۸۸۷ خاورمیانه یادداشت
نویسنده خبر: سمیر مرقس
سمیر مرقص در الاهرام می نویسد: پیگیری دقیق سیاست ها و تصمیم گیری های دولت جدید امریکا بعد از شش ماه نشان از حالتی از «دستپاچگی» شدید دارد. یا به گفته تحلیلگر معروف سیاسی، رنو جرار «آشفتگی» است.
امریکا به کدام سمت و سو می رود؟

دیپلماسی ایرانی: پیگیری دقیق سیاست ها و تصمیم گیری های دولت جدید امریکا بعد از شش ماه نشان از حالتی از «دستپاچگی» شدید دارد. یا به گفته تحلیلگر معروف سیاسی، رنو جرار «آشفتگی» است.  

در سطح داخلی، می توان مواضع تند و مبالغه آمیزی را در برابر برخی تصمیم های دولت اوباما مثل: برنامه خدمات بهداشتی اوباما یا تجدید نظر در توافق با کوبا رصد کرد. همچنین بی ثباتی ای را در تیم ریاست جمهوری بعد از این که ترامپ رئیس جمهور شده است، می توان مشاهده کرد.

در سطح خارجی، می توان دور شدن امریکا از اروپا را در مواضع دولت جدید مشاهده کرد. همچنین عقب نشستن امریکا از توافق جهانی آب و هوا، و اتخاذ مواضعی مخرب در رابطه با هند که دولت بوش پسر برای یک دهه برای بهبود آن تلاش بسیار کرد. اینها در حالی است که یک موضع واحدی را از سوی دولت امریکا در قبال قطر مشاهده نکرده ایم. همچنین پایبندی زودهنگام برای هم پیمانی با روسیه برای رویارویی با داعش در حالی که بالا و پایین های بسیاری داشته است و با اعمال تحریم ها علیه روسیه به نوعی به چالش کشیده شده است. همچنین خروج مقدماتی از استراتژی «آرامش» که ایالات متحده امریکا از زمان کسینجر در رابطه با چین تعریف کرده است. عقب نشینی ناگهانی از مشارکت اقتصادی با آسیا پاسفیک با وجود این که این معاهده یکی از مکانیسم های رویارویی نرم با چین بود، نیز حائز اهمیت است. اینها همه طی حدود شش ماه گذشته اتفاق افتاده اند.

ترامپ تبلیغات انتخاباتی خود را با شعار «اول امریکا» آغاز کرد. شعاری که سبب شد برخی از جریان های اجتماعی آسیب دیده از بعضی تصمیم های اقتصادی طی دهه های گذشته به حمایت او بیایند. مساله ای که باعث شد ترامپ بعد از انتخابش به عنوان رئیس جمهوری امریکا نیز پرچم این شعار را برافراشته نگه دارد. بازخوانی تدابیر سابق در دو بعد داخلی و خارجی حکایت از آن دارد که در بیشتر موارد ما شاهد بی دقتی، کوته نظری، نبود عاقبت اندیشی و همچنین اشتباهاتی عینی در مواضع دولت امریکا هستیم که می توان آنها را این گونه برشمرد:

نخست: داخل تیم رئیس جمهوری شاهد نوعی سکوت مطلق از سوی مشاوران مهم در برابر بسیاری از قضایا هستیم. یا می بینیم که بعضی از مشاوران بدون این که دلیل روشنی داشته باشند تلاش می کنند تصمیم های رئیس جمهوری را توجیه کنند و فضا را در برابر واکنش های پرسشگرانه، تند و مخالف تلطیف کنند. در حالی که گروه سومی هم هستند که تلاش دارند جلوی عواقب تصمیم های رئیس جمهور مثل مواضع اخیر او در قبال روسیه را بگیرند. تلاش هایی هم وجود دارد که تلاش می کند در برخی عرصه ها علیه خط اوباما کودتا کند.

دوم: بعضی از اعضای حزب جمهوریخواه که به ترامپ گرایش دارند مثل سناتور جری موران مخالف بعضی از تصمیم های او هستند، مثل مخالفت با توافق ایالات متحده با کوبا به این دلیل که: «بازار طبیعی تولیدات کشاورزی امریکاست و همچنین می تواند این دادوستد به سود طبقه کشاورزان باشد.» بسیاری از اعضای کنگره از جمله اعضای حزب جمهوریخواه گفته اند که بیرون آمدن امریکا از کوبا فرصت را به دیگر قدرت ها می دهد تا شانس بهره برداری بیشتری از مزایای اقتصادی این کشور داشته باشند. آنها هشدار می دهند که بازگشت امریکا به مرحله جنگ سرد مفید نیست.

به همه اینها این را هم بیفزاییم که متحدان ایالات متحده در این که این کشور به اتحاد با آنها پایبند باشد به شک افتاده اند. مثلا ناریندرا مودی، رئیس جمهوری هند که چندی پیش به امریکا سفر کرد، به اختلافات بسیاری که با رئیس جمهوری امریکا دارد اشاره کرد از جمله این که: سیاست های جدید امریکا در آسیا واکنش هایی خواهد داشت، همچنین توافق آب وهوایی که هند نقشی بارزی در آن دارد، همچنین بازنگری ای که دولت جدید امریکا نسبت به دادن ویزا به صاحبان شرکت های تکنولوژی هندی و کارکنان آنها در پیش گرفته است. البته شکی هم نیست که ترامپ از اختلالی که در طراز تجاری با هند وجود دارد بر اساس شعار «اول امریکا» آسوده نیست. روابط امریکا و هند در زمان بوش پسر (جمهوریخواه) بسیار خوب شد که تا دوران ریاست جمهوری اوباما ادامه یافت. اوباما در سال 2014 از رئیس جمهوری هند استقبال بسیار خوبی کرد و به همراه او از نشان یادبود مارتین لوتر کینگ دیدن کرد. در طول این مدت امریکایی ها  برای ایجاد توازن استراتژیک با پاکستان و چین اهمیت ویژه ای به هند می دادند. همچنین نقش حیاتی و اصلی آن در پیمان «بریکس» که شامل روسیه می شد نیز برای آنها حائز اهمیت بود. همه این امور در استراتژی امریکا صاحب ارزش هستند. در حالی که مواضع ترامپ، تمامی مواضع، برای طرف هندی نگران کننده است. این صحیح است که در سفر مودی بر سر مواردی مثل اتخاذ مواضع یکسان در برابر کره شمالی و نپذیرفتن وقوع حوادث تروریستی از اراضی پاکستان، توافق شد اما این بدان معنا نیست که طرف هندی از مواضع امریکا ناراضی است.

سوالی که برای بسیاری از افراد پیگر روابط جامعه جهانی با ایالات متحده مطرح می شود این است که قرار است تا کی این وضعیت «دستپاچه» امریکا تحمل شود؟ آیا شعار «اول امریکا» می تواند امریکا را به سمتی ببرد – آن طور که در دوره خاصی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی گفته می شد – که تنها ابرقدرت یا امپراطوری باشد؟

درس تاریخی ای که امریکا بعد از خروج از ویتنام گرفت این بوده که دریافته باید – به هر صورتی – با چین و روسیه و البته با اروپا برای اداره جهان توافق کند، قبل از آن که تنش های تازه ای امریکا را فرا بگیرد.

در آخر این که آیا شعار «اول امریکا» استوار خواهد ماند و در چارچوب آن سند امنیت ملی رئیس جمهوری امریکا که مدتی است وعده آن را داده، منتشر خواهد شد، باید منتظر ماند و دید.

منبع: الاهرام / تحریریه دیپلماسی ایرانی/11

انتشار اولیه: دوشنبه 23 مرداد 1396 / انتشار مجدد: دوشنبه 6 شهریور 1396

سمیر مرقس

نویسنده خبر

سمیر مرقس، متفکر سیاسی مصری است که محمد مرسی، رئیس جمهوری اخوانی مصر در سال 2012 او را به عنوان معاون خود در پرونده «تحول دموکراتیک» برگزید. وی نخستین ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: دونالد ترامپ ایالات متحده امریکا


نظر شما :