ولیعهد جوان از آینده خود می‌ترسد

رابطه ایران‌ستیزی محمد بن سلمان با تحولات داخلی عربستان

۰۱ مرداد ۱۳۹۶ | ۲۰:۳۴ کد : ۱۹۷۰۳۵۶ اخبار اصلی خاورمیانه
مصطفی مطهری می نویسد: محمد بن سلمان به این امر واقف شده است که در وضعیت فعلی اگر از تاکتیک های فریبنده همچون تهدیدزا بودن ایران استفاده بهینه نکند، قادر نخواهد بود تا همزمان در جبهه های سخت داخل و خارج به فعالیت و مبارزه بپردازد.
رابطه ایران‌ستیزی محمد بن سلمان با تحولات داخلی عربستان

نویسنده: مصطفی مطهری، دکتری علوم سیاسی و کارشناس مسائل شبه جزیره

دیپلماسی ایرانی: رسانه ها بی شک نه تنها یار کمکی و بلکه به مثابه بازوی کمکی ولیعهد عربستان سعودی از همان آغاز طی کردن مسیر کوچک بودن تا رسیدن به بزرگی بی وصف در سرزمین مدعیان سالخورده سلطنت محسوب می شوند. به عبارتی در بازی تاج و تخت محمد بن سلمان و رقابت او با دیگر مدعیان قدرت در عربستان سعودی، نقش و خدمت رسانه ها به وی کم نظیر و بی بدیل بوده است؛ که همچنان نیز در خدمت رسانی بی دریغ به ولیعهد کوچک سعودی هیچ گونه مضایقه ای نمی کنند.

گفت وگوی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با واشنگتن پست درباره وضعیت داخلی عربستان سعودی و پیوند دادن آن با موضوعات منطقه ای (ایران و عملکردهای منطقه ای ایران) از جمله نکات جالب و قابل تاملی است که به سنخ شناسی قدرت و تهدیدهای احتمالی قدرت محمد بن سلمان ارتباط پیدا می کند. در واقع وی با این ادعا که افراط گرایی دینی موجود در عربستان سعودی ناشی از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران است بدنبال سناریو سازی برای انجام اقدامات بعدی از جمله امنیتی سازی در داخل است. از این رو نباید فراموش کرد که این ادعاهای واهی از سوی محمد بن سلمان در ادامه سلسله اتهامات نسبت داده شده به ایران از سوی وی و سایر مقامات سعودی انجام گرفت، که بدون شک در بردارنده مقاصد برنامه ریزی شده و هدفمند بوده است.   

آنچه در این راستا مهم به نظر می رسد و به عاملی در جهت تحلیل موضوع مذکور در این یادداشت تبدیل شده است، تبارشناسی رفتار و گفتار اخیر ولیعهد سعودی در این رابطه است. از این رو در سطور زیر به طور موردی به واکاوی این ادعاهای واهی و سخنان بی اساس  خواهیم پرداخت و ارتباط آن را با سیاست ها و اهداف منتسب به محمد بن سلمان نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد.

یکی از اهداف و علل مهمی که موجب شده تا محمد بن سلمان به جنگ لفظی خود علیه ایران شدت ببخشد، با موضوع ولیعهدی وی و برنامه هایی که وی در این باره در پی انجام آن است، بی ارتباط نیست. بطوریکه وی با موضع گیری های تنش زا در رابطه با مسائل ارزشی و ایدئولوژیک منطقه ای نه تنها بدنبال توجیهی برای اقدامات سلبی رژیم سعودی و خود است، بلکه از این طریق درصدد است تا خود را به عنوان شخصیتی میانه رو و لیبرال مسلک نشان دهد. به نوعی می توان گفت که محمد بن سلمان از این طریق می خواهد خود را در مقام یک شاهزاده سعودی که ولیعهد نیز است به جریان سازی قدرت و اقتدار مرتبط با خود در عربستان سعودی دست بزند. در واقع با توجه به اختلافات مبنی بر ولیعهد شدن وی در میان آل سعود، محمد بن سلمان اهداف خود را برای انحصارسازی قدرت در شکل تمام قد آن را، در تقویت پایگاه اجتماعی و حتی سیاسی خود با جذب نیروهای منتقد سنت دینی و مذهبی عربستان می بیند. از سوی دیگر نیز وی از این طریق بدنبال آن است تا با توجیه رفتارهای متعصبانه دینی و قوانین شرعی صادره از سوی کانون های مذهبی سعودی یعنی مفتیان وهابی، تصویری مردمی را از این فرماندهان مذهبی (مفتیان) ارائه دهد تا به کمک این سیاست، سنتز رفتار مکتبی - ایدئولوژیک ایران در منطقه را علت صدور فتوای مذهبی در عربستان معرفی کند. در واقع وی با شفاف نشان دادن و روتوش کردن چهره کدر وهابیت و گزاره های شناخته شده دینی نهادینه شده در وهابیت و سازمان های دینی مرتبط با مفتیان در این فکر است که در مسیر جذب حداکثری جامعه علمای دینی سعودی گام بردارد.

هدف دیگری که محمد بن سلمان از طرح ادعای های رسانه ای علیه ایران بدنبال آن است، تاثیر مستقیم و غیر قابل انکاری است که از اتخاذ مواضع ضد ایرانی در عرصه اقتصادی و برنامه مدرنیزه سازی عربستان سعودی حاصل می شود، که وی از مدت ها قبل در پی متحول سازی آن بوده است. در واقع بن سلمان با اتخاذ مواضعی از این دست، درصدد است تا بسترها را برای آن چه در اقتصاد و توسعه صنعتی سعودی در قالب سندهای چشم انداز اقتصادی 2030 و ... از آنها صبحت می کرد، فراهم سازد. بطوریکه آماده سازی لوازم و ابزارهای مورد نیاز برای آغاز تحولات مورد نظر اقتصادی با تصدی نزدیک وی بر تخت پادشاهی عربستان سعودی با توجه به مانورهای تبلیغاتی تاثیرگذار وی در چند سال اخیر همزمان با آغاز پادشاهی پدرش که با برد داخلی و خارجی همراه بود، از جمله اهدافی است که ذیل اتخاذ راهکاری موضع مذکور قابل رصد کردن و در خور پردازش قرار دارد.

ارتباط دادن وضعیت داخلی و خارجی در عربستان سعودی از جمله اهدافی است که منجر به اتخاذ رویکرد چالشی مذکور از سوی محمد بن سلمان شده است. در واقع با اعلام ولیعهدی وی و بیعت شورای شاهزادگان سعودی موسوم به شورای بیعت با وی و به تبع آن آغاز اختلافات و مخالفت های شاهزداگان سعودی با ولیعهدی وی از یک سو و فرسایشی شدن تجاوز سعودی ها به یمن و چالش های فراروی آنها در یمن (مانند تقابل منافع موئتلفین (مانند امارات) با آنها) و همچنین آغاز نزاع و رویارویی های آنها با قطر از سوی دیگر موجب شده است تا محمد بن سلمان به این امر واقف شود که او در وضعیت فعلی اگر از تاکتیک های فریبنده همچون تهدیدزا بودن ایران استفاده بهینه نکند، قادر نخواهد بود تا همزمان در جبهه های سخت داخل و خارج به فعالیت و مبارزه بپردازد.

از این رو اگر چه اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران در حوزه مطالعات شبه جزیره عربستان، محمد بن سلمان را طراح نبردهای مذکور سعودی در عرصه داخلی و منطقه ای می دانند و به نوعی وی را در پسِ بیشتر سیاست های چند سال اخیر سعودی می بینند بطوریکه رد پای وی بطور مشخص قابل رویت است، اما وی کاملاً دریافته است که روزها و ماه های آتی برای وی با توجه به تحولات اخیر داخلی و شدت فشارهای احتمالی به قدرت وی از سوی قطب های قدرت در سعودی (شاهزادگان سعودی و متولیان سنتی قدرتِ مذهبی) سخت و دشوار خواهد بود. پس از طریق چالش زایی با قدرت های منطقه ای همچون ایران که برد داخلی فراوانی دارند، می تواند در ادامه روند قدرت سازی وی در عربستان سعودی و ارائه شخصیت مقتدر داخلی و خارجی از او که هیچ گونه محدودیتی را بر نمی تابد، کمک شایانی بکند.   

با این حال با توجه به نکات بیان شده در سطور فوق، نکته مهم در جمع بندی نکات فوق، پیوند میان مولفه های قدرت و مورد وثوق محمد بن سلمان در عرصه داخلی و خارجی است. بطوریکه محمد بن سلمان با هوشمندی در عرصه خارجی و تلاش برای ایجاد دشمن سازی های خارجی و فرضی و تحمیل آن به اذهان عمومی در داخل عربستان درصدد است با امنیتی سازی ها در داخل، تهدیدات احتمالی داخلی را مهار و کنترل کند. 

کلید واژه ها: و خارجی وی و داخلی و خارجی


نظر شما :