هاشمی: روحانی و اوباما دیدار نمی‌کنند

۱۰ خرداد ۱۳۹۵ | ۲۱:۳۹ کد : ۱۹۵۹۴۱۰ سرخط اخبار

آیت الله هاشمی رفسنجانی درباره احتمال دیدار روحانی و اوباما گفت: «در این شرایط اصلاً احتمالش هم نیست. وقتی رهبری مخالف باشند، آقای روحانی این کار را نمی کنند. حتی آن تلفنی که کردند، در آنجا به ایشان فشار آمد که تلفن کردند.»

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با «آفتاب نیوز» درباره آینده روابط ایران و آمریکا معتقد است «اگر آمریکایی ها عقل به خرج بدهند و درست عمل کنند، می توانند به جای خوبی برسند. من راه حلش را این می دانم که آمریکایی ها مدتی باید نرمش نشان بدهند.»

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از این گفت وگو، در پاسخ به پرسشی درباره رفع حصر نیز تاکید کرد: «درباره حصر نباید از دولت توقعی داشته باشید. دولت نمی تواند کاری بکند.»

در ادامه مشروح این گفت وگو را می خوانید:

یکی از بحران هایی که در طول تاریخ جمهوری اسلامی داشتیم، قطع روابطی بوده که با کشور آمریکا داشتیم و همینطور جدیداً تنش های سیاسی که با عربستان پیدا کردیم. شما آینده این قطع روابط را چگونه پیش بینی و ارزیابی می کنید؟ این سوال خیلی مهم است و فکر می کنیم برای مردم هم این مسأله اهمیت داشته باشد.

البته اهمیت دارد و مسأله مهمی هم برای ما و هم برای آمریکاست. آمریکایی ها حتی بیشتر از ما می خواهند که با ما رابطه داشته باشند. ولی در زمان امام(ره) ایشان هیچ وقت راه ندادند. در زمان آیت الله خامنه ای هم ایشان هیچ وقت به صورت رابطه مسأله را مطرح نکردند. تنها اقدامی که کردند، حدود یک سال قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، ایشان با میانجی گری سلطان عمان که از طرف آمریکایی ها به او پیشنهاد شده بود، آنها خدمت آقا آمدند و ایشان موافقت کردند که مذاکره در عمان به صورت محرمانه مطرح شود. دو جلسه هم برگزار شد. معلوم شد که این مذاکرات به جایی نمی رسد. چون حرف های دو طرف خیلی با هم فاصله داشت. البته مذاکره در جمع 1+5 بود. آمریکایی یک مذاکره دو طرف جداگانه می خواستند که رهبری موافقت کردند و افرادی هم رفتند، اما نشد. بعداً که آقای دکتر روحانی آمد، در همان مذاکرات 1+5 که جریان داشت، گفت وگوهایی انجام شد. چون این دفعه آقای روحانی با سیاست مناسب تری نسبت به آن عمل کرد.

به نظرم اگر آمریکایی ها عقل به خرج بدهند و درست عمل کنند، می توانند به جای خوبی برسند. آن ها در داخل خودشان مشکلات زیادی دارند و بیشتر از ما مشکل دارند و ما هم در اینجا مخالف و موافق، تندرو و معتدل، داریم. در آمریکا که جمهوری خواهان کنگره را دارند، عملاً مخالف این کار بودند. اسرائیلی ها که خیلی در آنجا طرفدار و نفوذ دارند، مخالف هستند. کشورهای منطقه که نفتی هستند و آمریکایی ها در منطقه با آنها کار دارند، مخالف هستند. اوباما تحت فشار همه ی اینها جریان را هدایت کرد و به اینجا رساند، ولی آن مشکلات داخلی باقی است. البته ما انتظار داشتیم که بعد از برجام درست عمل کنند تا مشکلی ایجاد نشود، ولی کارهای نادرستی انجام دادند که خراب می کند. یکی همین مسأله مصادره کردن دو میلیارد اخیر بود. ادعا می کنند آنهایی که مثلاً 25 سال قبل مقر نظامیان آن ها را منفجر کردند، حزب اللهی بودند و از طرف شما حمایت می شدند. این گونه نبود و ما اصلاً کمک و حمایت نمی کردیم. اینکه چه کسی کرده، بحث دیگری است و ثانیاً اگر هم این قدر بود، روی این که نمی تواند دادگاهی در آمریکا تصمیم بگیرد. اگر این گونه باشد، ما در اینجا دادگاهی بگذاریم و ثابت کنیم جنگ عراق و ایران که الان اسنادش هم نشان می دهد، با تحریک آمریکایی ها علیه ما شروع شد که دویست هزار شهید و این همه خسارت داشتیم. ما می توانیم در دادگاه خودمان علیه همه ی اینها حکم بگیریم.

شما نقش کدام کشور - ایران یا آمریکا - را هم در بهبود روابط و هم در افزایش تنش بیشتر و مؤثرتر می دانید؟

من قبلاً هم در مصاحبه هایم گفتم. از زمان دکتر مصدق، همیشه مسأله آمریکا را در داخل کشور داشتیم. در زمان پهلوی دوم خیلی علنی شد که اذیت می کردند. بعد از انقلاب هم تا الان این گونه شد. بی اعتمادی های این سال های طولانی، احتیاج دارد که اینها چند سالی نرمش به خرج بدهند و امتیاز بدهند تا مسئولان ایران اعتماد کنند. اما آمریکایی ها تا الان این کار را نکردند. البته در مذاکرات هسته ای خوب بود و نسبتاً قوی عمل کردند و به نفع ما هم عمل می کردند. از این طرف هم گفته می شد نباید با آمریکا رابطه ی سیاسی - اقتصادی داشته باشیم. آنها دلشان می خواست که قبل از هواپیمای فرانسوی، بوئینگ را به ما بفروشند. بعداً آمدند و اجازه دادند. ولی دیدند در ایران زمینه ندارند. رئیس جمهور آنجا مورد اعتراض قرار می گیرد و کارشان مشکل می شود. این موضوع دو طرفه است. آنها هم مخالفینی دارند. اینجا هم کسانی هستند که می خواهند و کسانی هم هستند که نمی خواهند. من راه حلش را این می دانم که اگر آمریکایی ها رابطه می خواهند، مدتی باید نرمش نشان بدهند.

در بین مباحث اخیر، دیدار آقای روحانی با آقای اوباما مطرح شد. فکر می کنید اگر چنین اتفاقی رخ بدهد، تغییری در رویکرد آمریکا نسبت به ایران و بهبود شرایط حاصل می شود؟

در این شرایط اصلاً احتمالش هم نیست. وقتی رهبری مخالف باشند، آقای روحانی این کار را نمی کنند. حتی آن تلفنی که کردند، در آنجا به ایشان فشار آمد که تلفن کردند. فکر می کنم در این شرایط زمینه ی ملاقات آقای روحانی نیست و آقای روحانی هم اقدام نمی کند. و اما در مورد عربستان که در سوال قبلی شما بود، من این موضوع را قابل حل می دانم. الان که بدتر از بعد از جنگ نیست. در جنگ، عربستان چقدر به صدام کمک می کرد! بعد از جنگ در مدت کوتاهی توانستیم عربستان را به یک همکار در منطقه تبدیل کنیم. آن موقع مسأله نفت به بن بست رسیده بود و آنها عقیده داشتند که نباید گران شود. در اولین صحبتی که با ملک عبدالله کردم، او گفت: اگر ما نفت را گران کنیم، آنها سوخت جایگزین پیدا می کنند و نفت از دور بیرون می رود. اطلاعات من از وضع نفت از او بیشتر بود و گفتم: اصلاً چنین سوختی به این آسانی به دست نمی آید. چه چیزی جای نفت را می گیرد؟ سال به سال مصرف نفت بیشتر می شود و صنایع مرتبط با نفت خیلی بیشتر می شوند و سال به سال گران می شود و از این نترسید. یکی، دو جلسه با هم بحث کردیم. آخرین جلسه در اینجا بود که برای اجلاس سران آمده بودند. با هم بحث کردیم و ادامه بحث را در ماشین کردیم چون شام منزل ما بودند و به شام عمومی نرفتند. با هم حرف زدیم، وقتی رسیدیم، ایشان گفت: من حرف شما را قبول کردم و بعد از چند روز دیدیم که مسأله بن بست نفت شکست. می توان با اینها درست رفتار کرد. آنها هم همینطور هستند. آنها هم از ما توقعات دیگری دارند. بالاخره حج برقرار و بقیع برای زوار ما باز شد. صحبت از تجدید بنای بقیع بود. همه اینها را داشتیم حل می کردیم، ولی دولت قبل برخوردهای دیگری کرد. من فکر می کنم باز هم می شود. آنها می دانند که حتی اگر همه با هم باشند، نمی توانند با ایران کاری بکنند. با یمن به آن صورت نتوانستند کاری بکنند، در حالی که همه جمع شده بودند. ایران با همه کشورهای منطقه فرق دارد. من فکر می کنم با عربستان می توانیم مسأله را حل کنیم.

عملکرد دولت و فضای سیاسی و اقتصادی کشور در دوره پسا برجام را چطور ارزیابی می کنید؟ دولت قول هایی داده و در این زمانی که باقی مانده، تا چه حد وعده هایش می توانند تحقق پیدا کنند؟

فکر می کنم همین امسال می تواند کارهای بزرگی بکند و وضع را در کشور عادی کند. می توانیم در کشور اشتغال ایجاد کنیم. اولین اقدامی که دولت هم دستور داده ولی در استان ها آنچنان فعال نیستند، این است که برنامه ریزی کنیم تا تمام کارخانه هایی که تعطیل شده اند و خیلی زیاد است، کارشان را از نو شروع کنند. سرمایه گذاری شده و نیرو دارند، ولی فعلاً نقدینگی ندارند. می توان از طریق تسهیلات بانکی به آنها نقدینگی داد که کارشان را شروع کنند. یکدفعه موج کسانی که از این کارخانه ها بیرون رفتند، بر می گردند و کار می کنند. طرح های نیمه تمام داریم که در سیاست های کلی نظام آمده اینها را به مردم واگذار کنند. صدها طرح بزرگ نیمه تمام داریم. پالایشگاه، نیروگاه و بندر و طرح های دیگر داریم. الان تقویت بخش خصوصی در قانون ما هست و باید به آنها طرح و پروژه بدهیم. باید یک مقدار محکم عمل کرد و جدی گرفت و نیروی انسانی را وارد میدان کرد. اشتغال را بخش خصوصی ایجاد می کند. کار دولت این است که زمینه ای سرمایه گذاری، بهره برداری و عدالت را ایجاد کند. مردم خودشان کار و شغل ایجاد می کنند. وقتی که تولید زیاد شد، مسأله صادرات پیش می آید که باز دولت باید کمک و حمایت کند تا بخش خصوصی بتواند رقابت کند.

اخیراً نقل قولی از شما در رسانه ها منتشر شد مبنی بر اینکه با توجه به فضایی که پیش آمده و به آن رشدی که مردم از لحاظ درک و شعور و آگاهی رسیده اند، من با خیال راحت می توانم از این دنیا وداع کنم. می خواهم بپرسم که آیا آیت الله هاشمی رفسنجانی با آن نفوذ، شناخت و حضوری که از دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب در جمع مردم و ساختار نظام داشته، واقعاً خیالتان از همه مسائل راحت است؟

آن حرف من متوجه نقطه خاصی بود. سیاست دنیا، سیاست منطقه و سیاست داخلی همیشه در تحول است. هیچ سیاستمداری خیالش راحت راحت نیست. مخصوصاً اینکه کشورها و افرادی دشمن هستند. ما دشمن کم نداریم. به همین خاطر خیال هیچ کس راحت نیست. آن جمله من مربوط به یک ناراحتی، یعنی مربوط به انحراف اجرایی کشور بود. آن حالت هر کسی را نگران می کرد که کشور را دارند به گونه ای اداره می کنند که به بن بست و شاید به جنگ می رسد. من نمی گویم که آنها سوءنیت داشتند، تفکرشان این بود و با این تفکر در کشور خیلی اشکالات ایجاد کردند. آن حالت را مردم دیدند و نمی خواهم شرح بدهم. من نگران بودم که این به کجا می رسد. البته یک عده ای فریب ظاهر کاری ها مثل مسکن مهر و یارانه ها و امثال آنها را می خورند. اینها کارهای روبنایی است. البته سیاست کشور این نیست که دولت این گونه کارها را بکند. بخش خصوصی باید انجام بدهد و دولت به آنها میدان، زمین و تسهیلات بدهد تا آنها مسأله مسکن را حل کنند. اگر یارانه را صرف تولید و اشتغال کنند و در هر خانه یک نفر شاغل باشد، احتیاج به یارانه نیست که به هر نفر ماهی 45 هزار تومان بدهیم. واقعاً نگران بودیم که این انقلاب کجا می رسد. تندروی هایی که بعضی از گروه های سیاسی، بعضی از آقایان قم، بعضی از افراد شاخص روحانیت و تریبون ها می کردند، چیزهایی بود که مردم را از انقلاب دور می کرد.

اتکای نظام در درجه اول به خدا و بعد به مردم است و باید مردم همراهی کنند. انقلاب را مردم پیروز کردند. جنگ را مردم پیروز کردند. همه این کارها با مردم است. من نگران بودم. بعد افکار عمومی مسایل را حل کرد و در دو انتخابات هم ثابت کرد که فهمیده عمل می کند. در انتخابات اخیر می دانید که هر کسی را که فکر می کردند رأی می آورد، سلب صلاحیت کردند. ولی مردم آن قدر آگاه بودند که به پیشنهادهای بعدی به خوبی رأی دادند و این نشان داد که مردم راهشان را پیدا کرد ه اند. من گفتم بعد از دو انتخابات به نظرم روشن شد که مردم می خواهند سرنوشت خودشان را جدّی تر در دست بگیرند، که باید چنین بشود و اسلام همین را خواسته و انقلاب هم همین را خواسته است. حضرت علی(ع) از طرف خداوند به عنوان امام معین شده بودند، اما پیامبر(ص) در آخرین ملاقات هایشان به ایشان گفتند: اگر مردم تو را قبول کردند، بمان و خدمت کن و اگر قبول نکردند، بگذار خودشان، خودشان را اداره کنند. این یک واقعیت است. یعنی حکم اسلامی چنین است. اگر غیر از این عمل بکنیم و مردم نباشند، هیچ حاکم مقتدری نمی تواند کار کند. لذا از آن راه به جای دیگر رسیدیم و من دیگر آن نگرانی ها را ندارم.

آیا واقعاً آقای هاشمی کار ناتمامی ندارد و آیا رسالتش تمام شده است؟

هر کسی تا زنده است، رسالتش باقی است. ولی زمانی نگران می شود که وقتی من رفتم بعد از من چه می شود. من دیگر این گونه نگران نمی شوم. چون الان مردم وضع خودشان را زیرنظر گرفتند.

حضرت آیت الله با توجه به این بیانات، بحران های آینده کشورمان را در چه می دانید؟

فعلاً که بحران بیکاری، گرانی و اختلافات داخلی نگران کننده است. البته اختلافات می تواند معمولی باشد و در همه جا احزاب با هم رقابت کنند. اگر اخلاق سیاسی داشته باشیم، ضرری ندارد و این مهم نیست. اما این وضع فعلی باید عوض و بهتر شود. از این که بگذریم الان در منطقه کشورهای عربی و مسلمان علیه ما جبهه گرفتند و این مسأله آسانی نیست و باید حل شود. دست ما در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن، به خاطر مصالح آنجا بند شده است و نمی توان به آسانی آنجا را رها کرد و ادامه اش هم واقعاً کار سختی است. همین عرب هایی که در مقابل ما صف کشیدند، الان در این مسایل می خواهند عراق را بگیرند.

بنابراین ما در منطقه مشکل داریم و باید مشکل را با تدبیر حل کنیم که می توانیم حل کنیم. در زمان دولت سابق می خواستم به زیارت مکه بروم، از شورای عالی امنیت پیش من آمدند و گفتند ما در مسایلی با عربستان اختلاف داریم و خوب است که شما در این سفر و دیدارهای با ملک عبدالله اینها را حل کنید. اختلافات عقیدتی بود که وهابی ها و سلفی ها شروع کرده بودند. بعد از مهمانی رسمی یک جلسه سه، چهار ساعته با ملک عبدالله نشستیم و یک تفاهم کامل برای حل اختلافاتمان کردیم. اول این بود که یک گروه از علمای مشترک بگذاریم تا برای اختلافاتی که هست، مرجع باشند. این کار خیلی از مسایل را حل می کرد و الان هم لازم داریم. برای عراق، سوریه و لبنان کمیسیون مشترک بگذاریم. برای دنیای اسلام همکاری کنیم. قرار شد پیگیری شود. بعد از اینکه من آمدم، دولت وقت و تندروهای سعودی به گونه دیگری رفتار کرد که نه تنها اختلافات آنها کم نشد، بلکه به سطح مردم رسید.

انتخابات ریاست جمهوری سال 96 بسیار مهم است و فعالیت گروه های مختلف سیاسی برای این انتخابات نیز از الان شروع شده است. تحلیل شما درباره این انتخابات چیست؟ رقبا و نتیجه را چگونه ارزیابی می کنید؟

انتخابات یعنی توجه به رأی اکثریت جامعه که مردم باید رأی بدهند. اگر وضع عمومی همین گونه باشد و مردم را داشته باشیم که داریم، به نظرم نتیجه روشن است. ولی اگر دست های دیگری دخالت کنند، بحث جداگانه است. به نظر من به طور طبیعی و عادی انتخابات خوبی خواهد شد و حضور مردم هم خیلی پرشور خواهد شد و رقابت هم خواهد بود. چون دیگران هم به میدان می آیند. ولی نمی توانم حوادث و اتفاقات احتمالی را پیش بینی کنم. امیدوارم که به خوبی پیش برود، بنده هم اگر تا آن روز باشم، کمک می کنم.

می خواستیم از آخرین وضعیت رفع حصر بدانیم.

درباره حصر نباید از دولت توقعی داشته باشید. دولت نمی تواند کاری بکند. فعلاً در این فضا، پیش بینی آن یک مقدار آسان نیست. البته می تواند تحولی پیش بیاید و نمی خواهم منفی بگویم. نمی توانم پیش بینی کنم.

اخیراً در فضای سیاسی کشور بحث هایی مطرح شده؛ مثلاً بحث انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی و ...، برخی سعی کردند از این مسائل یک دوقطبی ایجاد کنند. ارزیابی شما از این مسایل چیست؟

بالاخره در کشور ما، کسی که مرجع اصلی است، رهبری است. سیاست های کلی دست رهبری است که تعیین می کنند. صحبت نباید مانع این شود که رهبر و رئیس جمهور نتوانند با هم خوب کار کنند. اختلاف نظر همیشه و همه جا هست. من یک مثل تاریخی می زنم. در زمان خود پیامبر(ص) به جایی رفتند که بجنگند و پیغمبر(ص) هم فرمانده جنگ بود. پیامبر(ص) جایی را تعیین کرد و گفت: ما در اینجا با دشمن روبرو می شویم. یکی از افراد آشنا به منطقه آمد و گفت: آیا این وحی است و یا نظر شماست؟ پیامبر(ص) فرمود: نظر خودم است و من به اینجا آشنا هستم. مرد گفت: اشتباه است. ادله اش را آورد و گفت: ما باید در فلان نقطه بایستیم. حضرت پذیرفتند. در زمان امام(ره) خیلی اتفاق می افتاد. نامه من، آیت الله خامنه ای، دکتر بهشتی، آیت الله اردبیلی و آقای باهنر را که خدمت امام(ره) نوشتیم، بخوانید و ببینید که چه مواردی است. منتها این را علنی نکردیم و نخواستیم جامعه را در جریان قرار بدهیم. در قضیه رئیس جمهوری اول که می خواستیم انتخابات برگزار کنیم، ما آقای بهشتی را می خواستیم. عده ای پیش امام(ره) رفتند و مسایلی را گفتند و امام گفتند که روحانی نباشد. به قم رفتیم. با ایشان بحث کردیم. ایشان روی نظرشان ایستادند و ما هم تسلیم شدیم. من می گویم که اظهارنظر در مسایل طبیعی است. منتها نباید به تریبون ها کشیده شود. رئیس جمهور و آیت الله خامنه ای هفته ای یک جلسه با هم دارند و هر مطلبی را می توانند با هم صحبت و حل کنند. من با اینکه این اختلافات در جامعه مطرح شود، موافق نیستم. چون دشمن سوءاستفاده می کند.

خیلی متشکریم.

موفق باشید.


نظر شما :