بیست وچهارمین بخش از سلسله یادداشت‌های جدید سرکیس نعوم:

امارات پایتخت جدید مصر را می‌سازد

۲۲ تیر ۱۳۹۴ | ۱۶:۳۱ کد : ۱۹۴۹۵۸۳ ترجمه برگزیده خاورمیانه
با ساخت پایتخت جدید امارات می خواهد از مصر حمایت کند. اما هم‌زمان این کار برای خودش نیز مفید است برای این که می‌تواند برای شهروندانش کار ایجاد کند و آنها را به کارهای مهم مشغول کند.
امارات پایتخت جدید مصر را می‌سازد

دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش بیست وچهارم این یادداشت ها می آید:

در دیدارم با یکی از چهره های بارز مصری مقیم واشنگتن درباره مصر پرسیدم، گفتم: «اخبارت درباره پایتخت جدید مصر چیست؟ این خبر را اخیرا از یکی از دوستان مهم امریکایی و صاحب نفوذ در دولت امریکا شنیدم. خود او از من درباره صحت این خبر می پرسید و می گفت که با وجود مشکلات بسیاری که مصر دارد که بارزترین آنها فقر و اقتصاد از هم پاشیده و زیربنای مستهلک و نیازمند به بازسازی و ترمیم است، ساخت پایتخت جدید نیاز به پول سرسام آور دارد و باید حمایت بزرگ مردمی پشت سر خود داشته باشد.»

گفت: «اولا بگویم که این پایتخت جدیدی برای مصر نخواهد بود. قاهره پایتخت آن است و باقی خواهد ماند. این پیشنهاد یک فکر قدیمی است و وقتی که 40 سال پیش در دانشکده مهندسی درس می خواندم هم این موضوع مطرح شده بود. درباره ایجاد پایتخت جدید همیشه بی وقفه صحبت می شده حتی یک روز هم صحبت درباره آن متوقف نشده است. حالا دلیل مطرح شدن این فکر چیست؟ وقتی که چند دهه پیش صحبت از آن شد جمعیت قاهره به بیش از 8 میلیون نفر رسیده بود، در حالی که قاهره برای حدود 1.5 میلیون نفر ساخته شده است. الآن جمعیت قاهره به نزدیک 18 میلیون شاید هم بیشتر رسیده است. آیا به نظرت این حجم دموگرافیک برای یک شهر آن هم پایتخت معقول است؟ قطعا نه. این جمعیت معادل جمعیت یک کشور متوسط از لحاظ حجم دموگرافیک است. برای همین باید از شمار ساکنان آن کاسته شود. از این جا بود که فکر ایجاد پایتخت اداری مطرح شد. نزدیک به 25 درصد از جمعیت شاغل مصر در دولت و اداره های رسمی مشغول به کارند. این تعداد خانواده دارند که در قاهره صغری و کبری ساکنند. وقتی پایتخت اداری جدید ساخته شود و همه اداره های دولتی منتقل شوند از جمعیت قاهره در حدود یک چهارم کم می شود. مساله دیگر این که دولت مصر خود سرمایه گذار این طرح نخواهد بود برای این که خیلی ساده بگویم نمی تواند چنین طرح به این بزرگی را تامین بودجه کند و بسازد، بلکه این امارات متحده عربی است که قرار است پایتخت جدید را بسازد. از این طریق امارات می خواهد از مصر حمایت کند. اما، هم زمان، این کار برای خودش نیز مفید است برای این که می تواند برای شهروندانش کار ایجاد کند و آنها را به کارهای مهم مشغول کند و دستمزدهای متمایزی به آنها بدهد. قطعا هستند کسانی که بگویند این طرح به درد آن بخش از مردم می خورد که از لحاظ مادی وضع خوبی دارند. این حرف صحیح است. اما نباید هم از ده ها هزار فرصت کاری و کارهای بزرگ و کوچکی که می تواند این پروژه ایجاد کند تا به پایان و به بهره برداری برسد، غافل بود.»

پرسیدم: «از اخوان المسلمین چه خبر؟ شنیدم که دیداری میان بارام اوباما، رئیس جمهوری امریکا با اخوانی های امریکا و شاید هم بیشتر اخوانی های مصر انجام شده است. اما مسئولان امریکایی این دیدار را نفی می کنند. بعدا مطلع شدم که جلسه ها، نه یک جلسه، میان اخوان با وزارت امور خارجه امریکا در واشنگتن برگزار شده و به طور منظهم هم در حال برگزاری است. نظرت در این زمینه چیست؟»

جواب داد: «نشستی میان شماری از جمعیت های اسلامی امریکایی با اوباما برگزار شد. در راس آنها جمعیت ISNA بود که شخصی به اسم آدام مدیر آن است. این جمعیت جریان های مختلفی دارد که یکی از آنها متمایل به اخوان است. اما تا آن جا که من می دانم آدام خودش اخوانی نیست. بارها با یکدیگر دیدار کرده ایم. یکی از این دیدارها در جریان افطارهای رمضان بود که از این که اخوان المسلمین در مصر از قدرت کنار رفته اند ابراز خشنودی می کرد. در دیدار دیگری معاون وزیر امور خارجه امریکا در امور حقوق بشر، مالینفوسکی حضور داشت. اما آدام خودش حاضر نشده بود نماینده خود را به آن جلسه فرستاده بود.»

سپس گفت: «در جلسه ای که وزارت امور خارجه برگزار کرده بود و تو به آن اشاره کردی نماینده ای از کاخ سفید شاید از اعضای شورای امنیت ملی حضور داشت. این نشست بدون اطلاع جان کری، وزیر امور خارجه امریکا و هنگامی که از واشنگتن رفته بود، برگزار شد. برای همین خیلی از بابت انجام آن عصبانی شد. برای همین به وقتش اظهارات وزیر امور خارجه درباره مواضع مصر و اوضاع آن توام با نوعی دستپاچگی بود. اما ارتباطات منظمی میان اخوان با وزارت امور خارجه در واشنگتن وجود دارد و هنوز هم در جریان است. اما به چه نتیجه رسیده؟ به کجا خواهد رسید؟ سفیر مصر در واشنگتن به وقتش به دولت متبوعش در مصر توصیه کرد که هیچ گونه واکنش سلبی نسبت به این دو جلسه رسمی که درباره اش صحبت کردم، نشان ندهد، برای این که به نظر او گذرا هستند. علاوه بر آن هیچ نتیجه ای هم در بر نداشته است، بر اساس اطلاعات او افرادی که در آن جلسات شرکت کرده بودند همه اخوانی بودند. میتینگ های مردمی که این اخوانی ها بعد از آن در ایالت های مختلف امریکا برگزار کردند افراد زیادی در آنها حضور نیافتند. فقط اخوانی های امریکا (با اصالت مصری یا عربی) در آنها حاضر شده بودند. در دیدارهایی که در مراکز مطالعاتی امریکا برگزار کردند نیز حضور کم بود. به هر حال هر چه پیش آمده، دیگر اخوانی ها جزئی از گذشته شده اند. هیچ کس دنبال جماعتی که شکست خورده و دستورالعملی متفاوت با آن چه اعلام کرده در پیش گرفته راه نمی افتد. به نظر نمی رسد اخوان در هیچ جایی خارج از مصر موفق بوده باشد، به خصوص بعد از آن که اخوانی ها شروع کردند جوانان خود را ترغیب به حمله به نیروهای امنیتی و پلیس و ارتش کردند و به آنها گفتند که بمب های دست ساز ابتدایی برای استفاده علیه آنها بسازند. فراموش نکن بخش عمده ای از پلیس و ارتش جوانان مصری هستند که دوره دو یا سه سال خدمت سربازی اجباری را می گذرانند. این به آن معنا است که همزادپنداری میان پلیس و ارتش وجود دارد. اخوانی ها این توصیه ها را زمانی به جوانانشان در مصر می کردند که هیئتی از آنها در حال دیدار از امریکا بود.»

نظر دادم: «به نظر می رسد که دولت مصر به دنبال راه خروجی از بحران رویارویی مستمر با اخوان می گردد، به ویژه که همکاری با اسلام گرایان را هم رد کرده است. یکی از عناصر اخوان حتی در اعتراض به رفتارهایی که اخوانی ها در حکومت و خارج از حکومت در پیش گرفتند این جماعت را ترک کرد.» بعد پرسیدم: «نظرت درباره منطقه، در یمن، مذاکرات امریکا با ایران، ورود عربستان به جنگ مستقیم با یاران ایران یا متحدان آن در یمن آن هم بعد از سال ها محافظه کاری تاریخی عربستان که از هر گونه ورود به درگیری نظامی مستقیم خودداری می کرد، چیست؟»

جواب داد: «اولین چیزی که در حال حاضر برای امریکا مهم است، خودداری از ورود ارتشش به نبرد زمینی است و این که درگیر جنگ نظامی زمینی به طور مستقیم داخل منطقه خاورمیانه نشود. همچنین توافق با ایران برایش خیلی مهم است. این مساله هم پیمانان امریکا را در خاورمیانه کلافه کرده و همچنان هم کلافه می کند. به نظر می رسد امریکا دیگر اهمیتی به سلامت و ثبات آنها نمی دهد، دیگر برایش ترس و نگرانی های آنها مهم نیست. فقط به مصالح خودش اهمیت می دهد و تلاش می کند با دشمنانش به حساب هم پیمانانش به تفاهم برسد. امریکا آزاد است که با دشمنانش به تفاهم برسد و حتی لازم است که این کار را بکند اما به شرطی که تحقق اهدافش به حساب متحدانش و مصالح آنها که می تواند وجودی باشد، نوشته نشود.»

نظر دادم: «از خلال دیدارهایم با مسئولان کاخ سفید و فعالان و پژوهشگران خارجی همچنین مسئولان سابق امریکایی دریافتم که اولا آنها بر این باورند که زمان مذاکره امریکا با ایران مناسب نیست و از این بابت ناراحتند. همچنین از این که نظر آنها در این زمینه پرسیده نشده و حتی آنها را وارد این کار حتی به صورت غیرمستقیم نکرده اند، ناخرسندند. ثانیا می گویند دولت امریکا تصمیم خود را گرفته با ایران به توافق برسد حتی اگر به حساب کشورهای منطقه نوشته شود. ثالثا می گویند امریکا می خواهد فقط بر سر برنامه هسته ای ایران با آن به تفاهم برسد و کاری به دیگر قضایای منطقه ای که متحدان امریکا را نگران کرده است، ندارد. وانگهی امریکا نمی تواند با ایران به تفاهم برسد بدون این که توجهی به کشورهای عربی و اسلامی سنی که 85 درصد جمعیت مسلمانان جهان را تشکیل می دهند، داشته باشد. عربستان و عرب ها و پاکستان وقتی که دیدند امریکا کاری برای آنها نمی کند خود دست به کار شدند و قدرت نظامی کوبنده تشکیل دادند. ریاض در حمله به یمن با امریکا مشورت نکرد بلکه خیلی مدت کوتاهی قبل از حمله به یمن امریکا را در جریان گذاشت دقیقا مثل کاری که اسرائیل وقتی که می خواهد کار خودش را بکند، می کند.»

جواب داد: «این کار نیاز به نهادسازی و طرح و استراتژی و موسسه ها و توانایی برای مبارزه مشترک دارد. به ویژه وقتی که نیروی نظامی از کشورهای مختلف می آید. این اقدام تصمیم بزرگی است و نیاز به وقت بسیار برای اجرای آن دارد.»

گفتم: «فراموش نکن خیلی از یمنی ها از کاری که عربستان کرده خشنود نیستند و خیلی ساده می گویند عربستان می خواهد خاک یمن را ضمیمه خاک خود کند.»

 

 

ادامه دارد...

ترجمه: سید علی موسوی خلخالی

انتشار اولیه: دوشنبه 15 تیر 1394 / انتشار مجدد: دوشنبه 22 تیر 1394

کلید واژه ها: سلسله يادداشت‌ هاي جديد سركيس نعوم


نظر شما :