اسرائیل و عربستان سعودی مخفیانه همکاری می‌کنند

دشمنی سودآور

۰۵ فروردین ۱۳۹۴ | ۱۶:۵۰ کد : ۱۹۴۵۳۴۲ ترجمه برگزیده خاورمیانه
عربستان سعودی و اسرائیل هر دو چشم‌انداز ایران هسته‌ای را تهدیدی بزرگ تر از مداخله مصر در امور یمن در دهه 1960 می‌دانند و لزوم رسیدگی به این تهدید آنقدر فوریت دارد که دو طرف را به همکاری‌های تاکتیکی در شرایطی خاص ترغیب کند.
دشمنی سودآور

نویسنده: آشر اورکابای

دیپلماسی ایرانی: شنیدن خبر دوستانه شدن روابط اسرائیل و عربستان سعودی، دو دشمن دیرینه که هر دو با تهدیدهای مشترکی همچون برنامه هسته ای ایران و داعش مواجه هستند، احتمالا برای آن دسته از افرادی که ناآرامی ها در خاورمیانه را دنبال می کنند، تعجب آور است.

علی النعیمی وزیر نفت عربستان سعودی ماه نوامبر گذشته در مورد فروش نفت خام به اسرائیل که حتی هنوز آن را به رسمیت نشناخته است، ابراز آمادگی کرد. نعیمی در گفتگو با خبرنگاران تصریح کرد: «ملک عبدالله همواره یک الگوی خوب برای روابط میان عربستان سعودی و دیگر کشورها بوده و کشور یهودی از این قاعده مستثنی نیست.» چند ماه پیش از این مسئله نیز ترکی الفیصل رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان سعودی مقاله ای اختصاصی داشت که در روزنامه اسرائیلی هاارتص منتشر شد. اگرچه الفیصل غیر از تکرار موضع پیشین اتحادیه کشورهای عرب در مورد روند صلح و به عبارت دیگر عقب نشینی اسرائیل به مرزهای تعیین شده پیش از سال 1967 مسئله جدیدی بیان نکرد، اما انتشار این مقاله در روزنامه اسرائیلی خود نشان دهنده تغییری بزرگ در روابط پیشین بود. این اتفاقات در حالی رخ دادند که در سال های گذشته در مورد احتمال همکاری عربستان سعودی و اسرائیل در حمله به تاسیسات هسته ای ایران گمانه زنی های زیادی وجود داشت.

با این حال، قابل توجه ترین تحول در روابط ریاض و تل آویو را می توان همکاری غیررسمی دو طرف دانست. از اوایل دهه 1960، اسرائیل و عربستان سعودی در زمینه کشورها و جنبش هایی که موجودیت آنها را تهدید می کردند، وجوه اشتراک بسیاری با یکدیگر پیدا کردند. اسرائیل و عربستان سعودی راهبردهای خود را در مقابله با این تهدیدها با یکدیگر هماهنگ نکردند، با این حال، همکاری هایی در سطح تاکتیکی وجود داشت.

در دهه 1960، منشاء این تهدیدها جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر، رهبر جنبش ملی گرای عرب و محبوب ترین چهره در خاورمیانه محسوب می شد. سخنرانی های سیاسی و گفتگوهای رادیویی وی به گوش میلیون ها نفر در سرتاسر جهان عرب، اسرائیل، عربستان سعودی و انگلیس می رسید.

در سال 1962 که گروه اندکی از افسران نظامی یمنی با دیدگاه های عرب - ملی گرایی حکومت پادشاهی یمن را برانداختند، ناصر حدود 70 هزار نیروی مصری را برای حمایت از جنگ جدید جمهوری خواهان علیه وفاداران به رژیم گذشته، به یمن اعزام کرد. ناصر همچنین اعلام کرد قصد دارد انقلاب را به عربستان سعودی، واقع در شمال یمن و به عدن مستعمره انگلیس در جنوب، گسترش دهد.

در حالی که گروهی از مزدوران انگلیسی سعی داشتند نیروهای نظامی برای کمک به نیروهای ضد مصری در صحنه درگیری اعزام کنند، عربستان سعودی به قبایل وفادار پیشنهاد پرداخت پول و اعطای پناهندگی کرد. اما منطقه کوهستانی واقع در شمال یمن مانع بزرگی بود که ارسال تسلیحات و تجهیزات را به شبه نظامیان قبایلی در منطقه دشوار می ساخت.

از آنجایی که لندن و ریاض هیچ یک نمی خواستند به طور مستقیم کمکی به وفاداران رژیم سابق کرده باشند، به یک شریک سوم نیاز داشتند تا تجهیزات را از طریق خطوط هوایی به مناطق تحت کنترل دشمن منتقل کند؛ آنها به اسرائیل روی آوردند چرا که فقط اسرائیل بود که در صورت پیروزی مصری ها در یمن بیش از عربستان سعودی با مشکلات مواجه می شد. مقامات اسرائیلی نیز بر این باور بودند که حمایت از گروه مخالف مصر در درگیری نیابتی، ناصر را بیش از اندازه درگیر و از مقابله مصر و اسرائیل در صحرای سینا جلوگیری خواهد کرد.

خلبانان اسرائیلی در سال های 1964 تا 1966، 14 ماموریت پرواز به بلندی های شمال یمن داشتند و اسلحه ها و تجهیزات بسیاری را به منطقه رساندند و در بسیاری موارد به تغییر روند درگیری ها به نفع وفاداران به رژیم پیشین در یمن، کمک کردند. خلبانان اسرائیلی در ماموریت های خود به طور مستقیم از حریم هوایی عربستان می گذشتند تا با جت های جنگنده گشتی مصری بر فراز دریای سرخ درگیر نشوند.

برنامه ریزی و تصمیم گیری در این زمینه توسط گروه محدودی متشکل از مزدورهای منتخب انگلیسی، رهبران اسرائیلی، وفاداران عربستان سعودی و حاکم برکنار شده یمنی (موسوم به امام یمن) و وزیر امور خارجه وی صورت می گرفت. برای کسب اطمینان از امنیت و سری ماندن ماموریت ها، ژنرال های سعودی و ملت یمن در جریان مداخله اسرائیل قرار نگرفتند.

جنگ داخلی در سال 1968 پایان یافت؛ در پی یک سری توافقات، وفاداران به حاکم یمن و گروه های جمهوری خواه برای تشکیل جمهوری عرب یمن در بخش شمالی کشور متحد شدند. اگر اسرائیلی ها و سعودی ها توانستند در آن زمان اختلافات خود را کنار بگذارند، به طور قطع اکنون نیز می توانند دشمنی ها را نادیده بگیرند. عربستان سعودی و اسرائیل هر دو چشم انداز ایران هسته ای را تهدیدی بزرگتر از مداخله مصر در امور یمن در دهه 1960 می دانند و لزوم رسیدگی به این تهدید آنقدر فوریت دارد که دو طرف را به همکاری های تاکتیکی در شرایطی خاص ترغیب کند، به ویژه اگر تهران به ساخت بمب اتم نزدیک شود.

به علاوه، به رغم گذشت پنج دهه از همکاری عربستان سعودی و اسرائیل در حمل و نقل هوایی تجهیزات به یمن، روابط غیررسمی میان دو طرف همچنان باقی است. چندین سال است که ریاض چشم خود را به روی واردات محصولات اسرائیلی بسته و طبق گزارش ها، تجار سعودی به خرید مسکن در تل آویو از طریق یک شخص سوم می اندیشیدند. گمانه زنی ها در مورد مذاکرات دیپلماتیک و امنیتی میان ریاض و تل آویو همچنان ادامه دارد.

از این رو، پیشی بینی های اخیر در مورد بهبود تدریجی روابط و احتمال تعاملات پشت پرده میان اسرائیل و عربستان سعودی مسئله جدیدی نیست؛ ممکن است حتی ریاض و تل آویو تصمیم بگیرند در را به روی دوره جدیدی از همکاری های منطقه ای بگشایند.

منبع: فارن افرز / مترجم: طلا تسلیمی

انتشار اولیه: سه شنبه 26 اسفند 1393 / انتشار مجدد: چهارشنبه 5 فروردین 1394

کلید واژه ها: اسرائیل و عربستان سعودی مصر ايران


نظر شما :