هدف روسیه از چرخش به آسیا چیست؟

۱۰ اسفند ۱۳۹۳ | ۱۸:۴۶ کد : ۱۹۴۴۸۲۵ سرخط اخبار

ایراس: تنش های اخیر بین روسیه و غرب سبب پررنگ تر شدن پیوندهای درحال رشد روسیه با آسیا به خصوص با چین شده است. قبل از بحران اوکراین، محاسبه مسکو نسبت به آسیا بیشتر بر این اساس بود که در آینده آسیا عمده ترین منبع رشد اقتصادی خواهد بود. روسیه در آسیا و به ویژه در چین به دنبال سرمایه برای گشودن منابع جدید نفتی و گازی می باشد. که این امر به نوبه خود به روسیه این اجازه را می دهد تا نقش بزرگتری در امنیت و دیپلماسی منطقه بازی کند. پیوندهای اقتصادی، مبنایی برای عمیق تر نمودن مشارکت روسیه و چین هستند؛ هم چنین چین حمایت دیپلماتیک مهمی را از روسیه در مقابل تلاش های غرب برای انزوای این کشور، به عمل آورده است.

اما برای پرهیز از وابستگی بیش از حد به چین، روسیه در تلاش است تا روابط خود را با دیگر قدرت های آسیایی مثل هند، ویتنام و ژاپن نیز افزایش دهد. چراکه هم روسیه و هم واشنگتن علاقمند به بهره مندی از رشد اقتصادی آسیا هستند، منافع مشترکی در ثبات منطقه ای دارند؛ اما بعید است تا زمانی که طرفین روابط دوجانبه ای متمرکز در اروپا و اوراسیا دارند، این منافع را در آسیا کاملاً درک نمایند.

به ویژه بعد از تحریم هایی که آمریکا و اروپا به دنبال الحاق کریمه به روسیه تحمیل کردند، مسکو بر تغییر اولویت های اقتصادی و سیاسی خود به سمت آسیا تاکید ورزیده است. بعد از بحران، این روایت به وجود آمده است که روسیه برای جبران انزوای خود در برابر غرب در حال گرایش به سمت چین است. بسیاری از تحلیل گران غربی این تحول در مشارکت چین و روسیه را به عنوان اولین قدم در راستای ظهور یک محور تجدیدنظر طلب برای به چالش کشیدن تفوق اقتصادی و ژئوپلیتیکی غرب می دانند.

واقعیت قدری پیچیده تر می باشد. گذشته از اهمیت مضاعف آسیا برای روسیه به دلیل بحران اوکراین، تمرکز روسیه بر آسیا و پاسیفیک طی سال های گذشته بیشتر شده است. چرا که انگیزه های ژئوپلیتیک در این منطقه کمتر بوده و روسیه به گسترش منابع خود علاقه دارد و می خواهد از پویایی روبه رشد آسیا بهره مند شود. هم چنین به دلیل محدود کردن مناقشات بالقوه منطقه ای به منظور جلوگیری از به خطر افتادن این اهداف، چرخش روسیه به آسیا به عنوان یک روند تدریجی در جهت همگرایی اقتصادی و سیاسی با آن، آغاز شده است. در حال حاضر که بحران در روابط بین روسیه و غرب به دلیل اوکراین بالا گرفته، مسکو به عادت قدیمی خود یعنی نگاه کلی به آسیا و نگاه خاص به چین، به عنوان یک جایگزین برای غرب، بازگشته است.

هدف اصلی از این تغییر، بیشتر به دلیل جذب سرمایه برای توسعه سیبری و شرق دور روسیه است. جایی که ترکیب ثروت های طبیعی و مردمان پراکنده در آن، کنترل بلند مدت مسکو را به خطر انداخته است. مجاورت جغرافیایی بین منابع عظیم نفت و گاز روسیه و بازار بزرگ چین، سبب تشریک مساعی طبیعی و در نتیجه تبدیل شدن چین به بزرگترین شریک تجاری روسیه در سال های اخیر شده است. همانند روسیه، چین نیز نسبت به نظم امنیتی موجود با تفوق ایالات متحده آمریکا، با تردید می نگرد. بنابراین، هر دو کشور در مناقشات بین المللی خودشان را در یک طرف می بینند. برای بسیاری از ملی گرایان روسیه ، چین همچنین یک مدل جذاب توسعه بدون دموکراتیزه کردن بوده و یک ابرقدرت بالقوه ای است که ظهور آن حتماً به هزینه ایالات متحده خواهد بود ( منظور افول آمریکاست).

با این وجود، مسکو به خوبی می داند که آمال قدرت بزرگی روسیه با وابستگی بیش از حد به چین ناسازگار است. با توجه به ناسازگاری بین چین در حال رشد و روسیه دچار رکود، مشارکت آنها نابرابر بوده و آزادی عمل روسیه به دلیل وابستگی بیش از حد به چین با سوال روبرو شده است. علاوه بر این، روسیه با تعریف منافع جهانی خود با توجه به منافع چین ، توانایی خودش را در تبدیل شدن به یک قدرت آسیایی مورد اعتماد، تحت الشعاع قرار داده است. چرا که این عمل روسیه سبب بروز بی اعتمادی در بین بیشتر دولت های آسیایی که چین را یک تهدید بالقوه برای منافع خود قلمداد می کنند، می شود.

به همین دلیل، عنصر اصلی در چرخش روسیه به آسیا، باید گسترش پیوندها با قدرت های آسیایی مثل هند و ویتنام باشد تا اینکه بتواند در روابط خود با چین موازنه ایجاد نماید. اخیراً نیز روسیه نزدیکی به ژاپن را آغاز نموده است. اگر حتی این روابط دوجانیه گسترش نیز پیدا کند، تلقی از روسیه به عنوان وام دار یا نماینده چین، مانع از تاثیر گسترده روسیه در منطقه می شود. این نکته شامل سازمان های چند جانبه ای که روسیه به دنبال نقش آفرینی در آنهاست نیز می شود.

نتیجه تلاش روسیه برای موازنه سازی و ثبات در آسیا تا زمانی که تقابل بر سر اکراین منجر به یک بن بست جهانی بر اساس مدل جنگ سرد نشود، تا حد زیادی با منافع آمریکا در منطقه سازگار است. حتی اگر روسیه و ایالات متحده آمریکا به اختلافات در زمینه امنیت اوراسیایی و اروپایی ادامه دهند، این فرصت برای واشنگتن وجود دارد تا نقش آفرینی محدود روسیه را در آسیا – پاسیفیک دنبال نماید. انجام این کار به واشنگتن اجازه می دهد تا روابط کاری خود را با روسیه با توجه به اینکه تنش های اکراین تهدیدی برای شروع یک تقابل طولانی در اروپا هستند، حفظ نماید.

یک نقش آفرینی این شکلی می تواند در عین اینکه شانس ظهور محور استراتژیک چینی – روسی را به حداقل می رساند، به شماری از چالش های عمده امنیتی آسیا شامل بن بست هسته ای شبه جزیره کره، مناقشات سرزمینی در شرق و جنوب دریای چین و شکل گیری ساختار امنیتی منطقه ای جدید کمک نماید. ترکیب محدودیت های روسیه در اروپا با نقش آفرینی این کشور در آسیا ، چالش عمده ای برای دیپلماسی آمریکا خواهد بود. ولی با توجه به اهمیت روزافزون منطقه برای اقتصاد جهانی و پتانسیل تنش های ژئوپلیتیکی که معجزه اقتصادی آسیایی را تهدید می کند و هم چنین علی رغم اتفاقات اروپا و اوراسیا ، واشنگتن منافع مهمی در بازیگری سازنده روسیه در آسیا دارد.

نویسنده: جفری منکوف
برگردان: فردین افتخاری، دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی؛
منبع: csis

کلید واژه ها: آسیا چین


نظر شما :