عربستان بیش از روسیه و ایران به خود آسیب می‌رساند

بازی انتحاری خاندان آل‌سعود با قیمت نفت

۰۳ بهمن ۱۳۹۳ | ۱۲:۳۰ کد : ۱۹۴۳۴۵۲ اخبار اصلی اقتصاد و انرژی خاورمیانه
نویسنده خبر: په په اسکوبار
بهتر است خاندان آل سعود پیش از آنکه دیر شود فکری به حال این آشفته بازار بکند. شاید هم بد نباشد به جای تلاش برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه، روابط میان ریاض و مسکو را بهبود بخشند.
بازی انتحاری خاندان آل‌سعود با قیمت نفت

دیپلماسی ایرانی: خاندان آل سعود اکنون در شرایط ناخوشایندی قرار گرفته و با مشکلی بزرگی مواجه شده است. جنگ مخاطره آمیز بر سر قیمت نفت، کم کم دامن عربستان را نیز خواهد گرفت. از سوی دیگر، روند جانشینی ملک عبدالله ممکن است ریاض را به حمام خون تبدیل کند. آمریکایی ها که تاکنون از عربستان سعودی حمایت کردند نیز ممکن است نظر خود را عوض کنند و به طرف مخالف بپیوندد.

در توصیف شرایط کنونی عربستان سعودی، هیچ واژه ای برای شرح وخامت ماجرا کافی نیست. در ابتدا باید به مسئله نفت اشاره کرد. افزایش ذخایر آمریکا به میزان چندین میلیون بشکه در روز، از سوی دیگر با کاهش تولیدات نفتی ایران، کرکوک عراق، لیبی و سوریه در بازار همراه بود که به نوعی با نفت شیل آمریکا جبران شد. به عبارت دیگر، اقتصاد جهانی دست کم در شرایط کنونی و با توجه به کاهش تقاضا و رکود اقتصادی در اروپا و همچنین کاهش درخواست برای نفت از سوی چین، هیچ نیازی به افزایش تولید نفت ندارد.

عربستان سعودی از سال 2011 برای جبران کاهش صادرات نفت ایران در پی جنگ اقتصادی آمریکا که به صورت اعمال تحریم علیه این کشور آغاز شد، بازار را از نفت خام لبریز کرد. از سوی دیگر، عربستان دیگر تولیدکنندگان نفت خام در اوپک را از کاهش سطح تولیدات منع کرد. خاندان آل سعود بر این باور است که می تواند بازی انتظار را در پیش بگیرد به این صورت که نفت استخراجی با هزینه بالا، به ویژه نفت آمریکا، به طور اجتناب ناپذیری با کاهش بهای نفت در بازار دوام نخواهد آورد و عربستان سعودی بدین ترتیب بار دیگر می تواند کنترل بازار را در دست گیرد.

از سوی دیگر، خاندان آل سعود به وضوح از «مجازات» ایران و روسیه در پی حمایت آنها از بشار اسد در دمشق، لذت می برد. از طرفی، احتمال توافق هسته ای که در اصل بین ایران و آمریکا صورت خواهد گرفت، عربستان سعودی را وحشت زده می کند. اگرچه تهران همچنان موضعی سرسختانه در این زمینه دارد.

روسیه نیز حمله عربستان سعودی را خنثی کرده است، چرا که کاهش ارزش روبل به معنای عدم تغییر درآمدهای کشور است و بدین ترتیب، روسیه در پی کاهش بهای نفت با کسری بودجه مواجه نخواهد شد.

تنها کشورهای شرق آسیا همچون چین ، تشنگان انرژی هستند که از کاهش بهای نفت در بازار خرسند و تا زمانی که این روند ادامه یابد، از شرایط استقبال می کنند.

بهای نفت ممکن است برای مدت زمانی در آینده، همچنان پایین بماند؛ اما در نهایت، «افزایش قیمت به صورت U شکل» اجتناب ناپذیر خواهد بود.

باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه اخیر خود به وضوح اعتراف کرد خواستار «اختلال» در «بهای نفت خام» بوده است، چرا که دریافته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مدیریت شرایط با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد. این مسئله تلاش برای آسیب رساندن به روسیه و تبانی واشنگتن و ریاض را برای افزایش تولیدات نفت و کاهش بهای آن، توجیه می کند. اما این مسئله که جان کری در مذاکرات خود با ملک عبدالله در جده از روی بی اعتنایی و یا عدم آگاهی صنعت نفت و گاز شیل آمریکا را نادیده گرفت، موضوع دیگری است. به نظر نمی رسد همه مقامات در واشنگتن به دنبال دفاع از منافع ملی و صنعتی آمریکا باشند. با توجه به کسری شدید تجاری و مشکلات اقتصادی در آمریکا، صنعت نفت شیل در این کشور نیز اکنون با کاهش بهای نفت خام، در خطر نابودی قرار گرفته است.

به هر حال، توافق صورت گرفته برای خاندان آل سعود جذاب و شنیدنی بود. سیاست رسمی آنها همواره این بوده است که از توسعه همه جایگزین های بالقوه برای تولید نفت خام در بازار از جمله نفت و گاز شیل آمریکا، جلوگیری کنند. حال چرا باید با پیشنهاد کاهش بهای نفت خام و ادامه این روند تا زمان غیرممکن شدن سرمایه گذاری در نفت و گاز شیل آمریکا، مخالفت می کردند؟!

اما غیر از آمریکا، عربستان سعودی نیز با کاهش بهای نفت با مشکلی جدی مواجه شده است. خاندان آل سعود با نفت کمتر از بشکه ای 90 دلار نمی تواند بودجه سالانه کشور را به سادگی تامین کند. هر اندازه که آسیب رساندن به ایران و روسیه وسوسه برانگیز باشد، خاندان آل سعود نمی تواند منبع درآمد خود را نادیده بگیرد.

بهای نفت به طور قطع در آینده ای نه چندان دور مجددا افزایش خواهد یافت. اگرچه خاندان آل سعود و متحدانش در حوزه خلیج فارس بازار را از نفت لبریز کردند، اما بانک هایی همچون گلدمن زکس، جی پی مورگان و سیتی گروپ هستند که در سایه، فعالیت های خود را برای پیروزی در آینده ای نه چندان دور، پیش می برند. معاملات نفت خام به اندازه ای در ابهام صورت می گیرد که شاید تنها بانک های تجارت کننده نفت از قراردادهای میان خریداران و فروشندگان اطلاع داشته باشند. این بانک ها که در ظاهر امر توانایی تاثیرگذاری در بازار نفت را ندارند، با اندکی کمک از کشورهای حوزه خلیج فارس، سرنوشت معاملات آتی نفت را در مبادلات عمده در لندن و نیویورک تعیین می کنند. واقعیت این است که اوپک دیگر کنترل بهای نفت خام را در دست ندارد، بلکه وال استریت این کار را انجام می دهد. خاندان آل سعود ممکن است از توهم کنترل بازار لذت ببرد، اما واقعیت این است که در این روند تنها یک بازیچه بوده است.

در عین حال، مسئله جانشینی در خاندان آل سعود نیز به پیچیدگی ماجرا افزوده است. ملک عبدالله 91 ساله در بیمارستانی در ریاض بستری است و حتی در صورت بهبود، به علت ابتلا به سرطان ریه برای مدت زمانی طولانی زنده نخواهد ماند.

اکنون مسئله این است که چه کسی جای وی را خواهد گرفت؟ اولین نفر در سلسله مراتب جانشینی ولیعهد سلمان 79 ساله و وزیر دفاع کنونی عربستان سعودی است. وی برای حدود 48 سال شهردار ریاض بوده و همان کسی است که در دهه 1980، کمک های پنهانی برای مجاهدین افغان فراهم می کرده است. پسر سلمان شاهزاده فیصل استاندار مدینه است و باید خاطر نشان شد خانواده سلمان کنترل مجازی همه رسانه ها را در عربستان سعودی در دست دارند. ممکن است سلمان جانشین مناسبی به نظر برسد، اما این همه ماجرا نیست. دو ولیعهد پیشین ملک عبدالله، سلطان و نایف، پیش از وی جان سپردند. آینده سلمان نیز چندان روشن به نظر نمی رسد؛ وی جراحی ستون فقرات داشته، یک سکته مغزی را رد کرده است و اکنون از بیماری زوال ذهن رنج می برد.

از این رو، جانشین سلمان از همین حالا مشخص شده است: شاهزاده مقرن معاون دوم نخست وزیر و استاندار پیشین مدینه و رئیس پیشین سازمان اطلاعات عربستان. مقرن روابط نزدیکی با ملک عبدالله دارد و به نظر می رسد آخرین فرزند «قابل» ابن سعود است. اما مشکل اصلی در جایی شروع می شود که مقرن به عنوان ولیعهد معرفی شود؛ آنگاه نفر بعدی در سلسله مراتب جانشینی از میان نوادگان ابن سعود انتخاب خواهد شد. برخی شایعه ها حاکی از این مسئله است که ملک عبدالله و مقرن با یکدیگر توافق کرده اند تا ملک عبدالله شاهزاده مقرن را به سلطنت برساند و وی در مقابل شاهزاده میتاب فرزند ملک عبدالله را به عنوان ولیعهد معرفی نماید.

به طور کلی می توان گفت «اتحاد خانوادگی» در چنین شرایطی و در روند دستیابی به چنین موضع قدرتمندی، هیچ مفهومی ندارد. به هر حال، هر کسی به عنوان جانشین ملک عبدالله انتخاب شود، مجبور است با مشکلاتی همچون افزایش نرخ بیکاری، عدم تساوی در جامعه، اختلافات فرقه ای، جهادگرایی به هر صورت ممکن آن، وابستگی کامل به نفت، پارانویا (وحشت ناشی از توهم) در مورد ایران و ارتباط نامعلوم با آمریکا، مواجه شود.

اینطور که به نظر می رسد، «پادشاهان جهان» در نیویورک به طور کلی به فکر پاک کردن روابط با عربستان هستند؛ از آنجایی که خاندان آل سعود از زمان بوش تاکنون فرصت صحبت با مقامی بالاتر از وزیر امور خارجه را نداشته اند، احتمالا وعده های جان کری به خاندان آل سعود در زمینه «همکاری» برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه، هیچ ارزشی نخواهد داشت.

خبرهای جسته و گریخته از سازمان سیا نشان می دهد که آمریکا دیر یا زود چاره ای جز مقابله با خاندان آل سعود ندارد. در چنین شرایطی، تنها راه برای نجات خاندان آل سعود برقراری روابط دوستانه با مسکو خواهد بود؛ از این رو می توان گفت تلاش عربستان برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه اقدامی انتحاری بوده است.

عربستان سعودی بر این باور است که با رفتار طبق خواسته های نومحافظه کاران در آمریکا، موقعیت بهتری در واشنگتن به دست خواهد آورد؛ اما این مسئله لزوما درست نیست. برخی از نومحافظه کاران همچنان از کمک عربستان به پاکستان در دستیابی به موشک های هسته ای، کینه به دل دارند؛ البته برخی از آنها نیز «به دلایل تدافعی» در مقابل «تهدید» خیالی ایران، به عربستان سعودی توجه می کنند.

به هر حال بهتر است خاندان آل سعود پیش از آنکه دیر شود فکری به حال این آشفته بازار بکند. شاید هم بد نباشد به جای تلاش برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه، روابط میان ریاض و مسکو را بهبود بخشند.

منبع: گلوبال ریسرچ / مترجم: طلا تسلیمی

په په اسکوبار

نویسنده خبر

په په اسكوبار يك روزنامه نگار برزيلي (متولد 1954) است. وي ستون نويس نشريه آسيا تايمز است و همچنين به عنوان تحليلگر با شبكه راشا تودي، تام ديسپچ ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: آل سعود ملک عبدالله عربستان سعودی نفت


نظر شما :