گزینه های پیش روی ایران و 1+5 پس از تمدید چیست؟

یا مذاکره هسته ای یا جنگ نظامی

پایان بی نتیجه مذاکرات میان ایران و 1+5 یا به جنگ منتهی خواهد شد و یا حرکت کردن راستین ایران در مسیر تبدیل شدن به کشوری در بلوک قدرت های هسته ای.ایران و 1+5 در این 4 ماه فرصت پرهیز از شکل گیری تقابلی جدی را در اختیار دارند
یا مذاکره هسته ای یا جنگ نظامی

دیپلماسی ایرانی – سارا معصومی : ششمین دور از دومینوی مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 در وین دو روز پیش از تاریخی که همگان انتظار آن را می کشیدند به پایان رسید. آرامش به قصر کوبرگ و هیات های ایرانی و 1+5 هم به کشورهای خود بازگشته اند. در بیستمین روز از ماه جولای یعنی همان تاریخی که در بسیاری از تقویم های خبرنگاران و تحلیل گران رسانه های غربی و ایرانی روز پایان فرجه شش ماهه برنامه اقدام مشترک نام گذاری شده بود،همگان به ریشه یابی دلایل منتهی به تمدید این برنامه و تبعات سیاسی آن می اندیشند. با وجود آنکه هم هیات ایرانی و هم اعضای 1+5 به گونه ای در سخنان جداگانه خود تاکید کردند که تمدید برنامه اقدام مشترک امری عادی است که در نخستین بند از این برنامه هم به آن اشاره شده بود اما این تغییر از مسیر مورد انتظار ، بر بسیاری از تحلیل ها و تفسیرها در خصوص دلایل عدم امضای متن توافقنامه جامع و سرنوشت مذاکرات در 4 ماه آتی سایه انداخته است.

مسیر پرسنگلاخی که ایران و 5+1 آمدند

 شاید برای تعیین مسیر نیم نگاهی به شش ماهی که گذشت و دستاوردهای امضای برنامه اقدام مشترک در نوامبر 2013 چندان خالی از لطف نباشد. ایران و جامعه جهانی از آن نوامبر تاریخی در ژنو تا این جولای پرانتظار در وین بر بسیاری از اما و اگرها غلبه کرده و قطار مذاکرات هسته ای را ایستگاه به ایستگاه به مقصد نزدیک تر کرده اند. محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران روزی که سکان هدایت مذاکرات هسته ای ایران را در دست گرفت با اشاره بر بی دلیل بودن تطویل این روند تاکید کرد که اگر اراده سیاسی لازم  در طرفین برای حل بحران باشد، این پرونده در بازه زمانی یک ساله قابل حل و فصل است. امروز با گذشت بیش از یک سال از عمر اجرایی دولت تدبیر و امید هنوز شاه کلید مذاکرات همان است که ظریف گفته بود : وجود اراده سیاسی.

امضای برنامه اقدام مشترک در ژنو در نگاهی کلان تر از مذاکرات صرفا هسته ای در حقیقت توسل به دیپلماسی هسته ای برای پایان دادن به بسیاری از اختلاف های نه تنها هسته ای – فنی میان ایران بلکه عادی سازی رابطه میان تهران و غرب بود. ایران و 1+5 در ششمین دور از مذاکرات هسته ای در وین 18 روز به جدال تن به تن سیاسی پرداختند تا شاید از سناریوی تمدید عبور کنند با اینهمه با پررنگ شدن پرانتزها و به چشم آمدن نقطه چین های بیشتر در متن نهایی بود که دو طرف تصمیم گرفتند سه روز آخر این ماراتن را به تلاشی برای تمدید تبدیل کنند. این تقلای نفس گیر برای تمدید نشان دهنده ارزشمند بودن راهی ست که دو طرف در شش ماه گذشته آمده اند.شاید بهترین نامی که می توان بر تمدید برنامه اقدام مشترک گذاشت تلاش برای حفظ دستاوردهایی ست که در این شش ماه جامعه جهانی به شکل ملموس و عملی و نه تنها در کلام و شعار آن را لمس کرده است . سخنان جان کری وزیر امور خارجه ایالات متحده پس از امضای متن تمدید برنامه اقدام مشترک به خودی خود گویای راهی بود که دو طرف آمده اند. کری با بیان اینکه ما از این مذاکرات یک هدف را دنبال می کنیم و آن هم حصول اطمینان از صلح امیز بودن برنامه هسته ای ایران است، تاکید کرد که ما به دنبال حل این پرونده با توسل به دیپلماسی هستیم. رئیس دستگاه دیپلماسی ایالات متحده با بیان این حقیقت که ما در بازه زمانی کوتاه، مسیر طولانی را طی کرده ایم، گفت :" کمتر از یک سال پیش بود که حسن روحانی و باراک اوباما نخستین تماس تلفنی روسای جمهور ایران و امریکا پس از سه دهه تنش در روابط دو جانبه را کلید زدند. در این فاصله زمانی من نیز چندین بار با همتای ایرانی خود دیدارهای چند و دو جانبه داشته ام. "

همانگونه که در بیانیه مشترک قرائت شده توسط کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمد جواد ظریف هم گفته شد دو طرف بر این واقعیت آگاهی دارند که هم پیشرفت های ملموسی انجام گرفته و هم فاصله های بسیاری هنوز باقی ست.

آیا 4 ماه برای حفظ مذاکرات کفایت می کند؟

شاید اصلی ترین پرسشی که در حال حاضر مطرح باشد این است که آیا بازه زمانی 4 ماهه برای رفتن راهی که ایران و 1+5 در شش ماه نتوانستند به خط پایان آن نزدیک شوند، کافی است ؟برخی منابع نزدیک به تیم مذاکره کننده ایرانی تاکید دارند که 60 تا 65 درصد از متن نهایی مورد توافق واقع شده اما در همین متن هم هنوز پرانتزها و نقطه چین های بسیاری وجود دارد. در حالی که سید عباس عراقچی مذاکره کننده ارشد ایرانی پس از اعلام رسمی تمدید برنامه اقدام مشترک به صراحت تاکید می کند که بحث در خصوص ظرفیت غنی سازی اورانیوم و راکتور هسته ای اراک همچنان چالشی ترین موضوع است اما در رسانه های غربی تحلیل گران هم از اختلاف بر سر بازه زمانی دوره اعتمادساز سخن می گویند و هم از مسایل مورد اختلافی چون پرونده های فردو و نظنز و البته میزان دست باز ایران در تحقیق و توسعه.علاوه بر این امریکایی ها خواهان افزایش زمان مورد نیاز برای گریز هسته ای ایران هستند و اینکه از تهران می خواهند در خصوص برنامه های هسته ای خود در گذشته هم اطلاعات جامعی را در اختیار آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دهد.  بنابراین به نظر می رسد که سخن عراقچی در این خصوص که پرانتزها به اختلاف در خصوص محتوا بازگشته و نقطه چین ها جای خالی ارقام و اعدادی است که هنوز بر سر آن به توافق نرسیده ایم ، بهترین تعبیر برای بیان حجم و جنس اختلاف های میان ایران و 1+5 بود. رسیدن به گام آخر در مذاکرات هسته ای در حالی که به تصمیمی جمعی در میان مذاکره کنندگان بستگی دارند نیازمند طی مسیری است بسیار پیچیده . گفته می شود که دو طرف در هفته های اخیر تمام تلاش خود را برای به حداقل رساندن مطالبه ها به گونه ای که گرفتار دالان های غیرضروری در جریان مذاکرات نشوند ، به کار گرفتند. گاردین در تازه ترین نگاه خود به تمدید برنامه اقدام مشترک در وین تاکید می کند که  اگر این مذاکرات هسته ای یک بازی فوتبال در جام جهانی بود اکنون به نتیجه 1-1 رسیده بود که به وقت اضافه کشیده شده است. این تعبیر گاردین به امتیازهای جدیدی باز می گردد که دو طرف در راستای تمدید برنامه اقدام مشترک به هم داده اند. بر اساس توافق انجام گرفته ، ایران می تواند به 2.8 میلیارد دلار دیگر از سرمایه های بلوکه شده خود در خارج از مرزهایش دست پیدا کند. در مقابل ایران متعهد شده است که یک چهارم از اورانیوم با غنای 20 درصد اکسید شده برابر با 25 کیلوگرم را به سوخت تبدیل کند. اصلی ترین دستاورد این اقدام این است که تبدیل این مواد به گاز عملا برای ایران غیرممکن شود. علاوه بر این ایران باید ذخیره اورانیوم با غنای 20 درصد خود را هم رقیق کند.

5+1 انتخاب کند: مذاکرات هسته ای یا ایران هسته ای ؟

در حال حاضر با ورود ایران و 1+5 به دور تمدید مجدد برنامه اقدام مشترک با توجه به اینکه در متن اولیه تنها یک بار قید تمدید لحاظ شده بود ، تهران و  کشورهایی که در طرف مقابل نشسته اند تنها با دو گزینه بر روی میز روبه رو هستند: امضای توافقنامه جامع تا 24 نوامبر و یا پایان دادن به مذاکرات و بازگشت به پیش از  نوامبر 2013. زمانی که از بازگشت به گذشته پرونده سخن می گوئیم باید این حقیقت غیرقابل انکار را تکرار کنیم که حداقلی ترین نتیجه این بازگشت ، وضع دوباره تحریم ها و بازگشت چرخه سوخت هسته ای ایران به غنی سازی 20 درصد و افزودن بر ذخایر است. اما این بازگشت تبعات حداکثری هم خواهد داشت: خاموش شدن بارقه هایی از اعتماد شکل گرفته میان ایران و غرب،تکرار تجربه بی ثمر بودن مذاکرات هسته ای برای تهران و حتی احتمال خروج این کشور از معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای. نخستین دور از مذاکرات میان ایران و 1+5 در چارچوب تمدید به احتمال بسیار زیاد از اواخر ماه آگوست یا ابتدای ماه سپتامبر آغاز خواهد شد. در این بازه زمانی کشورهایی که قرار است تا 24 نوامبر و شاید هم زودتر از این تاریخ ، امضای خود را زیر متن توافقنامه جامع بگذارند باید به این پرسش اساسی پاسخ دهند که انتظار آنها از ایرانی که از دل این مذاکرات بیرون خواهد آمد چیست؟ در حال حاضر تحلیل تمام رسانه های غربی از واشنگتن پست تا نیویورک تایمز ، از گاردین تا رویترز این است که باید به این مذاکرات تاریخی مجالی برای نفس کشیدن هرچند در وقت اضافه داد. با اینهمه این غرب است که باید با صداقت تمام به مطالبه خود از ایران در پس کلمات زیبایی که پای میز مذاکره مطرح می شود، بیندیشد.

آیا غرب به دنبال ایرانی ست که پس از  24 نوامبر 2014 ، خلع سلاح شده و به پیش از سال 2003 بازگشته باشد؟ آیا هدف از این مذاکرات هسته ای پایان دادن به پرونده ای عریض و طویل با حاشیه های سیاسی فراوان و استفاده از فرصت بهبود رابطه با تهران برای پایان دادن به سایر بحران ها از جمله بحران های بیشمار منطقه ای است ؟ در فرضیه اول غربی ها به نام مطمئن شدن از عدم حرکت کردن ایران در مسیر بمب هسته ای بر سر میز مذاکره می نشینند اما هدف پنهان آن محروم کردن ایران از حقوق هسته ای خواهد بود که حق هر کشوری بر اساس معاهده منع تکثیر تسلیحات هسته ای است. شاید هسته شکل گیری چنین انتظاری در غرب از مذاکرات هسته ای ، این فرضیه اشتباه است که تحریم ها ایران را به پای میز مذاکره کشاند و اکنون تشدید فشارها می تواند ایران را از برنامه هسته ای صلح آمیز آن نیز منصرف کند. بی شک نمی توان تاثیر شدید ترین تحریم های اعمال شده بر ایران در سه دهه گذشته بر اقتصاد کشور را نادیده گرفت اما آنچه که غرب در صورت میل به توسل به این راه آن را نادیده خواهد گرفت این است که خطوط قرمز تهران از ژنو تا وین 6 اندک تغییری نکرده است و ایران در همین مذاکرات بود که برای نخستین بار توانست امتیاز عملی غنی سازی در خاک خود هرچند به میزان کمتر از 5 درصد را از قدرت هایی بگیرد که حتی در قطعنامه های شورای امنیت هم به دنبال به صفر رساندن غنی سازی در ایران بودند. علاوه بر این پرونده هسته ای ایران امروز و در سایه حضور دولت یازدهم در راس قدرت اجرایی در ایران به پرونده ای برای عموم مردم تبدیل شده که مورد رصد عمومی قرار می گیرد و امکان به صفر رساندن ان در سر میز مذاکره عملا ممکن نیست. هرگونه تشدید فشار بر ایران در حالی که این کشور به استناد گزارش های آژانس به تمام تعهدات خود در شش ماه گذشته پایبند بوده و حاضر به پذیرش عملی ترین مجوز نظارت بر برنامه هسته ای خود یعنی پروتکل الحاقی است می تواند به خروج این کشور از معاهده ای منتهی شود که مفاد آن تضمین کننده فعالیت های در چارچوب اعضا هم نیست.

ایران و 1+5 از 20 جولای تا 24 نوامبر فرصت دارند که پرونده هسته ای را به ابزاری برای توسل به دیپلماسی هسته ای تبدیل کنند. با توجه به زمان سه هفته ای تنفس اعلام شده ، دو طرف اندکی بیش از سه ماه برای تصمیم گیری فرصت دارند. ایران بر اساس آخرین سخنان محمدجواد ظریف حاضر است بازه زمانی 3 تا 7 ساله را برای متوقف نگاه داشتن برخی فعالیت های هسته ای خود بپذیرد. پیشنهاد ظریف از سوی بسیاری از کارشناسان فن به شاه کلیدی تشبیه شده که می تواند قفل هسته ای را بگشاید. پایان بی نتیجه مذاکرات میان ایران و 1+5 یا به جنگ منتهی خواهد شد و یا حرکت کردن راستین ایران در مسیر تبدیل شدن به کشوری در بلوک قدرت های هسته ای. جدا از چالش هایی که این بازگشت به گذشته برای ایران و 1+5 به دنبال خواهد داشت نباید فراموش کرد که خاورمیانه امروز دیگر توان تحمل یک جنگ دیگر را ندارد.اکنون زمان آن است که ایران و امریکا نه در راستای تامین منافع جداگانه خود که با در نظر داشتن به وضعیت منطقه به دیپلماسی فرصتی دوباره دهند.

کلید واژه ها: تمدید برنامه اقدام مشترک برنامه هسته ای ایران


نظر شما :