انتظار جامعه علمی از دستگاه دیپلماسی کشور

ظریف معاونت علم و فناوری ایجاد کند

۳۰ مرداد ۱۳۹۲ | ۱۷:۴۷ کد : ۱۹۲۰۱۹۶ سرخط اخبار
با توجه به چارت سازمانی و تشکیلات اداری وزارت امور خارجه جمهوری‌اسلامی و همچنین خلاء ناشی از نبودن مقوله علم و فناوری در سطوح بالای مدیریتی وزارتخانه، تاسیس معاونتی در حوزه دیپلماسی علم و فناوری در سطح وزارتخانه به دلیل شرایط کنونی بین‌المللی و اهمیت همکاری‌های علمی بین‌المللی بسیار مثمرثمر است.
ظریف معاونت علم و فناوری ایجاد کند

دیپلماسی ایرانی: دکتر ناصر هادیان، استاد روابط بین الملل دانشگاه در یادداشتی به اهمیت توجه به دیپلماسی علم و فناوری به عنوان یکی از اقسام دیپلماسی های نوین در عرصه بین الملل، در کنار گونه هایی چون دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی انرژی و دیپلماسی عمومی پردازد و معتقد است که تاسیس معاونتی در حوزه دیپلماسی علم و فناوری در سطح وزارتخانه به دلیل شرایط کنونی بین المللی و اهمیت همکاری های علمی بین المللی بسیار مثمرثمر است. متن این یادداشت که در روزنامه بهار امروز (چهارشنبه 30 مرداد) منتشر شده در زیر آمده است:

باید پذیرفت که پارادایم نظام بین الملل به شکل چشمگیری در حال تغییر و تحول است. روند جهانی شدن و همچنین شکل گیری تدریجی نظام چند قطبی قدرت در عرصه سیاست بین الملل سبب شده است که ساختار قدرت شکل نوینی به خود بگیرد و مولفه های جدیدی به عنوان ابزارهای اقتدار به صحنه بیاید، دیگر ذخایر معدنی به عنوان مولفه ثروت و کثرت سربازان به عنوان مولفه قدرت به حساب نمی آیند. انقلاب فناوری باعث شده است که نوآوری، خلاقیت، علم و فعالیت های مغز افزاری به عنوان بزرگ ترین و پرقدرت ترین سلاح مدنظر سیاستمداران دنیا قرار گیرد. قدرتی که ارتباطات میان گروه های اجتماعی در یک کشور با کشورهای دیگر را افزایش داده و سطح ارتباطات را به روابط رسمی دولت ها محدود نمی کند. هم از این رو است که می توان مدعی شد که امروزه بنیان های قوی برای حرکت به سوی همکاری های بین المللی علمی در عرصه بین الملل به وجود آمده است. پیشرفت علمی به طور فزاینده ای به جاری شدن اندیشه و نوآوری در سطح فراملی و میان کشورها متکی است. به نظر می رسد علم و تکنولوژی ابزارهای جایگزین مطلوبی برای تعامل و ایجاد ارتباطات بین المللی است یعنی نوآوری، علم و دستاوردهای فناوری می تواند سهم بالقوه ای در سیاست خارجی کشورهای مختلف برای حضور در عرصه های فراملی داشته باشند. به طور کلی علم و فناوری و به طور خاص دیپلماسی علم و فناوری یکی از مولفه هایی است که توانایی و قابلیت تامین منافع ملی در هر شرایطی را داراست و به عنوان یک مولفه مهم قدرت نرم کشورها، با ماهیت اقتدارآفرین خود از تاثیرات متقابل با حوزه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی کشورها برخوردار است. از این رهگذر، علم و فناوری به عنوان حوزه نوینی که قابلیت تامین منافع ملی کشورها در عرصه بین المللی را داراست، مطرح شده است. هنگامی که بحث از دیپلماسی علم و فناوری به میان می آید، یعنی این که می توان از علم و تکنولوژی به عنوان ابزاری در رسیدن به اهداف و منافع ملی استفاده نمود. همکاری های علمی و تکنولوژیکی میان آمریکا و ژاپن در دهه 1960 بعد از وقایع جنگ جهانی دوم، آغاز همکاری های توسعه ای میان دو کشور شد و سردی روابط سیاسی دو کشور را بعد از دو دهه ترمیم کرد. در دهه 1970، در سفر تاریخی نیکسون رییس جمهوری آمریکا به چین و در پی آن انعقاد قراردادهای همکاری علمی میان آن دو کشور، همگان به ظرفیت های فراوان علم و فناوری در سطح سیاست خارجی آگاهی یافتند. اهمیت این مولفه در سیاست خارجی را می توان در سخن هنری کیسینجر مشاور امنیت ملی نیکسون در آن زمان مشاهده کرد: «هیچ چیزی بین المللی تر از علم وجود ندارد.» این عبارت، نشان از درک اهمیت پتانسیل همکاری های علمی و تکنولوژی در عرصه بین الملل و تامین منافع ملی دارد.

به طور کلی دیپلماسی به دنبال گسترش روابط پایدار با دیگر کشورها است. دیپلماسی علم و فناوری به عنوان یکی از اقسام دیپلماسی های نوین در عرصه بین الملل، در کنار گونه هایی چون دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی انرژی و دیپلماسی عمومی مطرح است. قدمت این دیپلماسی به دوران پس از جنگ جهانی دوم بازمی گردد، در واقع در آن دوران بعضی کشورها به این درک رسیدند که علم و فناوری و همکاری ها در این حوزه می تواند به عنوان مظروفی با قابلیت های فراوان برای تامین منافع ملی کشورها در ظرف دیپلماسی بگنجد. دیپلماسی علم و فناوری به معنای استفاده از علم و فناوری و ظرفیت ها و دستاوردهای آن در عرصه روابط با دیگر کشورها و ملت ها به عنوان راه و روشی برای برقراری ارتباط های جدید، تقویت روابط میان دولت ها، به وجود آوردن قدرت نرم برای کشورها و تامین منافع ملی آن هاست.

علم همچنین به وجود آورنده نوعی از دیپلماسی است که نیازمند همکاری های نزدیکی میان ملت ها، نخبگان، بخش ها و سازمان های غیردولتی در کشورهای مختلف است. از طریق تبادلات علمی می توان به ایجاد و شکل گیری ائتلاف های منطقه ای و بین المللی در اثر ایجاد منافع مشترک خوش بین بود و همچنین در حل تعارضات میان کشورها و ملت ها نقش موثری داشت. همکاری ها در ابعاد علمی و تکنولوژیکی در مسائل حساسی چون سوخت های هسته ای و فسیلی و تحقیقات فضایی و...، گاهی می تواند به ارائه یک مسیر موثر برای ایجاد و برقراری گفت وگوهای سیاسی میان کشورهای دارای اختلافات منجر شود.

در یک نگاه کلی می توان اهداف دیپلماسی علمی و فناوری را به شرح زیر دسته بندی کرد:

-بستر سازی محیطی مناسب برای ایفای نقش موثرتر وزارت امور خارجه در توسعه علم و فناوری در نظام ملی نوآوری

استفاده از دستاوردهای علم و فناوری به خصوص دانش فنی و محصولات دانش بنیان به عنوان یک ابزار برای توسعه حوزه دیپلماسی کشور

ارائه تصویری مطلوب از توانمندی ها و اقتدار ملی و کسب وجهه و حیثیت بین المللی به عنوان کشوری توسعه یافته در جهت پیشبرد اهداف دیپلماسی کشور

قرار گرفتن در مسیر تحولات تکنولوژیکی دنیا و بستر سازی برای انتقال فناوری با کمک دستگاه دیپلماسی رسمی

ایجاد و بهبود روابط با کشورهای گوناگون به دلیل کم حساسیت بودن مقوله علم و فناوری در عرصه بین الملل و اثرگذار بودن آن در تمامی کشورها

ایجاد ارزش افزوده و کسب سود از طریق توسعه فعالیت های علمی و فناوری در اثر تعاملات علمی و تکنولوژیکی با کشورهای مختلف

اما در شرایط کنونی فاصله دیپلماسی کشورمان با این اهداف بسیار زیاد است. به نظر می رسد که یکی از وظایف اصلی رییس دستگاه دیپلماسی کشور پرداختن به این مقوله باشد.

-باید توجه داشت که توسعه دیپلماسی علمی و فناوری، ظرفیت های جدیدی در ارتباطات بین المللی کشورمان به وجود خواهد آورد که فراتر و حتی در بعضی موارد عمیق تر از دیپلماسی رسمی کشور خواهد بود. در این راستا، توجه به ساختار تشکیلاتی دیپلماسی علمی و فناوری بسیار حائز اهمیت است. با توجه به چارت سازمانی و تشکیلات اداری وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی و همچنین خلاء ناشی از نبودن مقوله علم و فناوری در سطوح بالای مدیریتی وزارتخانه، تاسیس معاونتی در حوزه دیپلماسی علم و فناوری در سطح وزارتخانه به دلیل شرایط کنونی بین المللی و اهمیت همکاری های علمی بین المللی بسیار مثمرثمر است.

این جای تاسف دارد که همکاری وزارت امور خارجه با نهاد های علمی کشورمان تنها به دادن روادید خلاصه می شود و چه کسی است که نداند گزارش های گاه و بیگاه نمایندگی های میهن اسلامیمان درباره علم و فناوری کشور محل ماموریت خود، آن قدر ضعیف و کم محتواست که تقریبا به درد هیچ دانشگاه و مرکز تحقیقاتی نمی خورد. مطالب بسیار عمیق تر و بهتر را می توان در اینترنت به دست آورد و گزارش ها «باری به هر جهت» دردی از دردها را درمان نخواهد کرد.

-در ساختار سیاست خارجی اغلب کشورها، بعضی مناطق جهان به عنوان منطقه یا کشور هدف در نظر گرفته می شوند، به طور مثال ژاپن حوزه کشورهای قاره افریقا را که دارای منابع معدنی غنی هستند هدف همکاری های تکنولوژیکی خود قرار داده است. با توجه به سطح فناوری کشورمان که دارای غنای مناسب در فناوری های متوسط است در ساختار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، از طریق تربیت دیپلمات های علمی و پیگیری دیپلماسی علمی و فناوری، می توان بستر همکاری ها و انتقال فناوری های سطح متوسط و پایین را به مناطقی چون افریقا یا آمریکای لاتین فراهم کرد. توجه به حضور افراد آگاه در زمینه علم و فناوری در نمایندگی های خارج از کشور می تواند در شناسایی حوز های همکاری علمی و تکنولوژیکی در کشورهای مختلف مثمرثمر باشد.

- این جای تاسف دارد که همکاری وزارت امور خارجه با نهاد های علمی کشورمان تنها به دادن روادید خلاصه می شود و چه کسی است که نداند گزارش های گاه و بیگاه نمایندگی های میهن اسلامیمان درباره علم و فناوری کشور محل ماموریت خود، آن قدر ضعیف و کم محتواست که تقریبا به درد هیچ دانشگاه و مرکز تحقیقاتی نمی خورد. مطالب بسیار عمیق تر و بهتر را می توان در اینترنت به دست آورد و گزارش ها «باری به هر جهت» دردی از دردها را درمان نخواهد کرد. حال که در کشور ستاد توسعه دیپلماسی علم و فناوری به همت معاونت علمی و فناوری کشور و با حضور دستگاه های ذی ربط شکل گرفته است، برای تحقق و تامین منافع ملی از طریق دیپلماسی علمی و فناوری آموزش و تعمیق اطلاعات و تحلیل های اعضای نمایندگی های خارج از کشور در زمینه علم و فناوری بسیار حائز اهمیت است. در واقع، از طریق همکاری تنگاتنگ با اعضای نمایندگی های دیپلماسی کشور می توان ظرفیت های موجود علم و فناوری در کشور را در سطح بین الملل، به فعل درآورده و نیاز های این حوزه را نیز از طریق برقراری همکاری های علمی تامین کرد.

-امید است با بسط این همکاری ها، صادرات کالاهای دانش بنیان کشور افزایش یابد، کشور در جریان تحولات تکنولوژیکی دنیا قرار گرفته و حضور ایرانیان در نهاد های علمی و فناوری بین المللی افزایش یابد.

-به راستی چرا نباید یکی از ملاک های ارزیابی در وزارت امور خارجه و در ارتباط با کشورها، فعالیت ها و ظرفیت های علمی و فناوری نمایندگی ها باشد؟ چرا در نهاد هایی همچون UN-CSTD، APCTT، WIPO، UN-ESCAP وغیره هیچ کارشناسی از جامعه علمی ما حضور ندارند و این نهاد ها را دربست در اختیار اروپایی ها و سپس هندی ها و چینی ها و حتی کشورهای افریقایی قرار داده ایم؟ آیا قدرت دیپلماسی ما کمتر از این کشورهاست؟

-چرا به دلیل عدم برقراری ارتباط میان جامعه علم و فناوری و دستگاه دیپلماسی کشور، ظرفیت های این حوزه در حالت بالقوه مانده است؟ چرا گزارش ها و خبرهایی که در حوزه علم و فناوری از طریق نمایندگی های خارج از کشور وزارت امور خارجه به درون جامعه علم و فناوری کشور می رسد، به دلایلی فاقد ظرفیت های لازم برای استفاده این حوزه است و قابلیت چندانی ندارد؟

آیا وزیر جدید امور خارجه که همگان به ظرفیت ها و توانمندی های سطح بالای او اعتقاد دارند، می تواند به این امور مهم بپردازد و پایه های قدرت دیپلماسی کشور را با جریان های علمی و فناوری محکم کند؟ آینده به این امر پاسخ خواهد داد.

کلید واژه ها: ناصر هادیان


نظر شما :