از ابتکار پوتین جلوگیری نکنید

۱۷ آبان ۱۳۸۶ | ۲۱:۴۹ کد : ۵۴۶ سرخط اخبار
مقاله اى از هنرى کسينجر وزير خارجه اسبق آمريکا
از ابتکار پوتین جلوگیری نکنید

 بحث و منازعه دررابطه با موشک های دفاعی 50 ساله برای گسترش دفاع موشکی امریکا در جمهوری چک ولهستان دوباره شروع شده است. بحث بر سراهمیت گسترش نیروها و دفاع است و اینکه آیا طرح واقعاً برای غلبه برنیروهای استراتژیک روس، بیش از تهدیدهای ایرانیان طراحی شده است یا خیر.

 

اما علاوه براین سخنان، کرملین طرح شجاعانه ای را برای ایجاد همکاری بی سابقه بین ناتو وروسیه برای  مقابله با تهدیدهای اتمی ایران شروع کرده است.

 

در ایالات متحده، مفهوم دفاع موشکی از مسیر سختی عبورکرده است. سیستم دفاع موشکی پیشنهاد شده از سوی ریچارد نیکسون در سال 1969 ، توسط کنگره تحت فشار قرار گرفت.

 

برای حفظ هسته مرکزی خود، دولت نیکسون، درسال 1972 درزمینه قرارداد موشکهای ضد بالستیک مذاکره کرد که براساس آن دو طرف ، دفاع موشکی را به صورت موازی متوقف می کردند و قراردادی بود که اولین ممانعت از ساختار دفاع موشکی روسیه را به دست می آورد.

 

در دهه های بعدی، محیط بین المللی تغییر یافت و ملاحظاتی برای تصمیمات بعدی اجبار شد. پیشرفت های تکنینکی جنبه واقعی تری به دفاع موشکی داده است. افزایش سلاح های اتمی و تکنولوژی موشکی خطرهایی غیرقابل پیش بینی را افزایش داده است.

 

کدام رئیس جمهور می تواند توضیح دهد که چگونه می توان حتی در محدودترین حملات موشکی از نتایج آن کاست  ویا از آنها جلوگیری کرد و  یا اینکه مردم بی پناه را رها کند؟

 

این ملاحظات، دولت بوش را برای دست کشیدن از قراردادABMدرسال 2002 وشروع  سیستم جهانی دفاع موشکی با هدف محدود کردن حملات، متقاعد می سازد. گسترش نیروی نظامی در آلاسکا شروع شده است  ایستگاههای رادار درسایر مناطق به سیستم اضافه شده است. پایگاههای رادار در جمهوری چک ولهستان اولین تاسیسات خارج از امریکا هستند که صریحاً برای دفاع موشکی طراحی شده اند.

 

روسیه که با کمی بحث وجدل از قرارداد ABMدرسال2002منصرف شد نسبت به گسترش نیروی نظامی درجمهوری چک ولهستان به طورجدی واکنش نشان داده است. این امر تعجب برانگیز نیست چرا که مسکو همواره علاقه خود را نسبت به دفاع موشکی نشان داده است.

 

مکالمات امروزه امریکا وروسیه یک الگوی قدیمی را تکرار می کند. اما این مفهوم از ملاحظات استراتژیک پیروی می کند. سخنان انتقادی ولادیمر پوتین در مونیخ نشان دهنده نارضایتی عمیق وی از گسترش نیروهای ناتو در مرزهای روسیه و بی اعتنایی به حساسیت روسیه نسبت به عدم گسترش تکنولوژی دفاعی است.

 

استدلال امریکا این است که گسترش نیروها برای جلوگیری از حملات موشکی ایران طراحی شده است واین درحالی است که ایران حداقل تا 10سال دیگر توانایی حمله موشکی را ندارد. بنابراین از نظر روسیه گسترش نیرو با یک طرح عمیق تر وبا هدف قراردادن منافع مسکو است.

 

تاکتیک های مسکو صحبتهای آنرا منعکس می کند و آغازگر مبارزات دیپلماتیک برای فشار آوردن به ناتو وامریکا درجهت منع گسترش نیروهای دفاع موشکی در مرکز اروپا است. اطمینان ازاین که هیچ یک از موشکهای روسی قلمرو ناتو را هدف قرار نخواهند داد، از بین رفته است.

پوتین پیشنهاد دیگری را مطرح کرده است: بهم پیوستن رادارهای حمله موشکی روسیه در آذربایجان وجنوب روسیه با سیستم دفاع موشکی امریکا و ناتو درمقابل ایران. اگرچه این پیشنهاد قابل پذیرش نیست اما این نگرش را شامل می شود که چگونه می توان منابع موازی را برای غلبه  در رقابت های جهانی به کار گرفت.

 

افزایش سلاح های کشتار جمعی، جهادیزم رادیکال، محیط، اقتصاد جهانی، همه همکاری بین روسیه وامریکا را ملزم می سازد. به نظر می رسد که روابط دوستانه در سطح روسای جمهور و وزرای خارجه برقرا است و تلاشهای جدی برای همکاری صورت گرفته است. اما در سطح عمومی هنوز برخی گرایشهای  جنگ سرد باقی است.

 

بايد از به وقوع رسيدن این گرایش ها جلوگیری شود. ایالات متحده و روسیه دیگر رقابتی بر سر رهبری جهانی ندارند. دیگرگسترش نیروهای نظامی دو طرف، علیه یکدیگر نیست چرا که این گسترش خطرات بزرگی را به دنبال دارد.

 

بسیاری از امریکاییها دریافته اند که بسیاری از مشکلات جهانی از طریق همکاری بین امریکا وروسیه قابل حل است. با همین نشانه، رهبران روس تصور نمی کنند که از ستیز جهانی با امریکاچیزی برای کشورشان به دست آید.

البته هر دو طرف منافع ملی دارند که الزاماً موافق یکدیگر نیست. امریکا نیاز دارد تا حساسیت بیشتری نسبت به پیچیدگی های روس نشان دهد. مسکو هم باید درک کند که تهدید راه مناسبی برای دست یابی به اهداف نیست.

 

آنچه امریکا بایست انجام دهد محدود کردن پیشنهاد گسترش نیروها برای غلبه بر تهدیدها است وباید راهی بیابد تا  گسترش نیروی ضد موشکی در مرکز اروپا از استراتژی نامعقول وفرضی جنگی علیه روسیه جدا شود.

 

از ورای همین نشانه های سلاح های قدیمی خط مشی جدید در نظم بین المللی پدیدار می شود. طرح پوتین در باره پیوستن ناتو وسیستم هشدار روسی را می توان طرحی تاریخی برای  مسائلی که همه کشورها را در یک زمان تهدید می کند، دانست.

 

این طرح یکی از طرح های آسان برای بی اعتبار کردن اصول تکنیکی است اما شاید همانند نظریه جنگ ستارگان ریگان، پیشرو آینده ای با فرصت های مناسب باشد و به افراد اجازه می دهد تا جهانی با  چشم انداز افزایش بمب اتمی و تهدیدهایی که پیش از این از طریق سیاستهای ملی صورت می گرفت، را تصور کنند  وچنین خط مشی می تواند پیشرویی برای مسائلی با ابعادی این چنین باشد.

 

البته، پیشنهاد کرملین ممکن است بیشتریک مانور نظامی باشد برای نشان دادن طرح های ناموجود امریکا درمقابل نیروی  استراتژیک روسیه؛ ایجاد شکاف بین ناتو از طریق بررسی طرح های روسی در کنگره ناتو-روسیه؛ مشروط کردن پیشنهاد جدید ترک برنامه گسترش نیرو در لهستان وجمهوری چک.

 

طرح روس ها نیازمند بررسی با جزئیات بیشتراست. این که چنین سیستمی چگونه کار خواهد کرد؟ سیستم پیشنهادی چگونه به هشدارهای خود پاسخ خواهد داد؟

اگر این پرسش ها به طور مثبت پاسخ داده شوند، چارچوب جدیدی برای به وجود آمدن سایر مسائل فراهم خواهد شد.


نظر شما :