ائتلاف مصر و عربستان در برابر کدام تهديدها؟

۳۱ مرداد ۱۳۸۷ | ۲۱:۲۰ کد : ۲۴۷۹ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
کشورهای عربی هر گونه تهدیدی علیه ایران را به نوعی تهدید علیه خود نیز تلقی می­کنند. زیرا به این امر واقفند که ایران در کشورشان از امکاناتی برخوردار است که در صورت تشدید تهدیدها، تهران می­تواند از این امکانات علیه منافع غرب استفاده کند.
ائتلاف مصر و عربستان در برابر کدام تهديدها؟

ظاهرا مصر و عربستان تعریف تازه­ای در روابط سیاسی و دیپلماتیک برای خود ارائه داده­اند. روابطی که ضمن حفظ رقابت بر رهبری دنیای عرب از پررنگی آن می­کاهد و در مقابل بر همکاری و نزدیکی به یکدیگر می­افزاید. شاید بتوان گفت، بحران­های متعدد منطقه از غزه گرفته تا موضوع هسته­ای ایران، عراق، لبنان و غیره که اتفاقا ناکامی­هایی در تلاش­های آنها به وجود آورده، این بار باعث شده تا این دو رقیب دیرینه به فکر نزدیکی رابطه با یکدیگر باشند.

 

قاهره و ریاض در عرصه دیپلماسی شکست­هایی داشته­اند که بارزترین آن را در حل اختلاف میان فلسطینیان به ویژه فتح و حماس و پیشبرد اهداف سیاسی در لبنان می­توان دید. دو موضوعی که بر خلاف میلشان مجبور شدند امتیازهایی را به رقیبان دیپلماتیکشان در منطقه یعنی سوریه و ایران بدهند و از میزان نفوذ و قدرتشان بکاهند.

 

در این میان نگرانی­های مشترکی نیز وجود دارد که باعث شده این دو کشور با موکول کردن رقابت­های دیپلماتیک به آینده و نزدیک کردن منافع سیاسی و دیپلماسی خود به یکدیگر به نوعی تلاشی مشترک برای حل بحران با هدف اجتناب از دامنگیر شدن آتش آن شوند. مهمترین این نگرانی­ها در برهه کنونی موضوع فعالیت­های هسته­ای ایران و تهدیدها و نگرانی­های کشورهای غربی به ویژه امریکا و اسرائیل بر سر آن است. تهدیدهایی که البته باعث واکنش ایران شده و تهدیدهای غرب را با تهدید پاسخ دهد.

 

به همین دلیل است که ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه عربستان برای بار سوم از ابتدای سال جاری تا کنون به مصر رفته و با حسنی مبارک رئیس جمهوری این کشور دیدار کرده است. وی بر خلاف دیدارهای رسمی دیگر که در قاهره انجام می­شد در اسکندریه دومین شهر مهم مصر با مبارک دیدار و گفت و گو کرده است.

 

دو طرف در اسکندریه موضوع گروه­های فلسطینی و چگونگی پایان دادن به اختلاف آنها و وضعیت کنونی منطقه خلیج فارس در سایه برنامه هسته­ای ایران و چالش موجود میان تهران و غرب بر سر این موضوع را محور گفت و گوهای خود قرار دادند. پادشاه عربستان در اسکندریه همچنین با عمرو موسی دبیر کل اتحادیه عرب نیز دیدار و گفت و گو کرد.

 

سلیمان عواد، سخنگوی رئیس جمهوری مصر در این باره گفت: «در نشست سران مصر و عربستان تحولات فلسطین و چگونگی رفع اختلاف میان گروه­های فلسطینی مورد بررسی قرار گرفت که در حقیقت زمینه­ای بود برای چگونگی برگزاری نشست آتی قاهره که قرار است در آن درباره پایان دادن به اختلاف­های گروه­های فلسطینی بحث و تبادل نظر شود.»

 

قرار است در آینده نزدیک که هنوز تاریخ دقیق آن اعلام نشده، نمایندگان 14 گروه فلسطینی در قاهره نشستی را تشکیل دهند که در آن چگونگی پایان دادن به اختلاف­های موجود میانشان مورد بررسی قرار گیرد.

 

عواد همچنین گفت: «تحولات لبنان و عراق و وضعیت منطقه خلیج فارس در سایه رو در رویی فعلی ایران و غرب بر سر پرونده هسته­ای ایران مهمترین موضوعی بود که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار گرفت.»

 

به گفته عواد، رئیس جمهوری مصر در این نشست از ایران خواست که به بازرسان سازمان بین­المللی انرژی هسته­ای اجازه داده دهد که تاسیسات هسته­ای آن  را مورد بازجویی قرار داده و به طور شفاف با ماموران آژانس رفتار شود. وی همچنین از غرب مصرانه خواست که اجازه ندهد موقعیت منطقه خاورمیانه به وضعیت خطرناکی بیفتد. رئیس جمهوری مصر همچنین به ایران هشدار داد قدم در راه صدام حسین رئیس جمهوری سابق عراق نگذارد و بهانه دست غرب ندهد تا بخواهد به وسیله آن علیهش استفاده شود. وی همچنین ابراز امیدوار کرده که منطقه به مرز خطر نرسد و ملت­ها شاهد فجایع ناشی از این وقایع خطرناک نباشند.

 

مصالح مشترک، نزدیکی بیشتر

 

همان طور که در سطور بالا گفته شد، روابط ریاض و قاهره به یکدیگر نزدیک شده است. دو کشوری که تا همین یک سال پیش با یکدیگر رقابت می­کردند تا رهبری خود را بر دنیای عرب مسجل کنند، در وهله کنونی ترجیح داده­اند دست از رقابت برداشته و به فکر نزدیک شدن با یکدیگر با هدف رسیدن به اهداف کلان منطقه­ای باشند.

 

عوامل متعددی را می­توان بر شمرد که باعث شده عربستان و مصر روابط خود را بیش از پیش به یکدیگر نزدیک کنند. مجموعه­ای از ترس و بیم­ها و مصالح مشترک که می­توانند بر رقابت­های دیپلماتیک غلبه کنند.

 

یکی از مهمترین این عوامل موضوع فعالیت­های هسته­ای ایران است. ایران همیشه اعلام کرده است که فعالیت­های هسته­ای اش صلح­آمیز است و هیچ گاه قصد ندارد از آن برای رسیدن به اهداف نظامی یا تهدید کشورهای همسایه و منطقه و حتی جهان بهره ببرد. ایرانی­ها همچنین برخورداری از انرژی هسته­ای را حق مسلم خود می­دانند.

 

اما اعراب از این موضوع نگرانی ندارند. گرچه معتقدند ایران هسته­ای باعث می­شود دیگر کشورهای منطقه هم دست به رقابت هسته­ای بزنند اما به هر حال از بابت این رقابت چندان نگرانی به دل راه نداده­اند. به ویژه این که کشورهای اردن، عربستان سعودی، امارات متحد عربی، لیبی، الجزایر، تونس و حتی مصر در صدد دستیابی به انرژی هسته­ای هستند و در این زمینه قراردادهای را با طرف­های غربی امضا کرده­اند.

 

عمده نگرانی­ها زمانی است که کشورهای غربی به فعالیت­های هسته­ای ایران شبهه وارد می­کنند و دائما تهران را به همین بهانه مورد تهدید قرار می­دهند. به ویژه تهدیدهای میان تهران و واشنگتن و متعاقب آن تلاویو که روز به روز نیز شدیدتر می­شود. امریکا و اسرائیل دائما ایران را به مجازات­های سخت­تر و حتی نظامی بر سر ادامه فعالیت­های هسته­ایش تهدید می­کنند. در مقابل تهران نیز با تهدید امکان استفاده از توانایی­های تدافعی­اش همچون بستن تنگه هرمز و به رخ کشیدن سلاح­های نظامی به تهدیدهای غرب واکنش نشان می­دهد. به ویژه موضوع تهدید به بستن تنگه هرمز که شریان اقتصادی تمام کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و دنیای غرب محسوب می­شود. دقیقا موضوعی که باعث حساسیت و نگرانی کشورهای عربی نیز شده است.

 

از طرفی کشورهای عربی هر گونه تهدیدی علیه ایران را به نوعی تهدید علیه خود نیز تلقی می­کنند. زیرا به این امر واقفند که ایران در کشورشان از امکاناتی برخوردار است که در صورت تشدید تهدیدها، تهران می­تواند از این امکانات علیه منافع غرب استفاده کند. حزب الله در لبنان، حماس در فلسطین و گروه­های مستقل اسلامی در مصر که اعلام کرده­اند در صورت هر گونه تعرضی علیه مواضع ایران حاضرند خود به اختیار خود به دفاع از ایران بپردازند و در کنار آنها وجود شیعیان و گروه­های طرفدار ایران در بحرین، عربستان، امارات متحد عربی و غیره که نسبت به هر گونه تهدیدی علیه ایران حساسیت دارند نمونه­ای از امکانات ایران در کشورهای عربی است. این موضوع خود به تنهایی نگرانی­هایی را برای کشورهای عربی به وجود آورده به گونه­ای که هر گونه تهدیدی علیه ایران را در حقیقت به نوعی تهدید علیه منافع خود می­دانند.

 

از سوی دیگر می­توان گفت، کشورهای عربی در عراق و لبنان خود را یک رقیب کاملا جدی نه در برابر امریکا بلکه در برابر ایران می­دانند. به اعتقاد اعراب شیعیان کشورهای عربی به ویژه در عراق و لبنان به شدت به سمت ایران گرایش دارند و این باعث شده وزنه ایران در آن کشورها سنگینتر از وزنه­ آنها که عمدتا سنی مذهبند، شود. مصری­ها این روزها علنا تهران را به تقویت شیعیان عراقی و لبنانی در برابر سنیان متهم می­کنند و خواهان توقف این حمایت­ها هستند. ریاض نیز که پیش از این اتهام­های مشابهی را به تهران می­زد با تقویت گروه­های شبه­ نظامی در عراق و لبنان تلاش دارد به نوعی سنیان را در برابر شیعیان تحریک کند.

 

بدین ترتیب می­توان به وضوح عوامل نقاط همگرایی قاهره و ریاض را دید. نگرانی­های مشترک که باعث تفاهم و نزدیکی بیشتر میان آن دو شده است. در این میان موضوع پرتنش تازه­ای که بر سر فیلم اعدام فرعون در مصر به وجود آمد، مزید بر علت شده و باعث شده مصری­ها در مسیری خلاف مسیر نزدیکی به ایران و حتی ائتلافی علیه برخی اهداف تهران گام بردارند. دیدارهای متناوب مقام­های ارشد مصر و عربستان و تلاش برای ایجاد جبهه­ای واحد در برابر تهدیدهای منطقه­ای و ارسال پیام­های مشترک به ایران درباره اجتناب از عواقب تشدید تهدیدهای غرب دلیلی است برای این ادعا.

 

ظاهرا امروز رقیبان عرب گذشته به متحدان اصلی تبدیل شده­اند. به گونه­ای که تلاش دارند با کنار هم گذاشتن پان­عربیسم عربی که مصری­ها طلیعه­دار آن بوده­اند و تعصب به سنی گرایی که اکنون عربستانی­ها بیش از همه بر طبل آن می­کوبند، احساسات عربی را بیش از گذشته در تحولات منطقه نشان دهند.       

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :