کودتای کاندولیزا

۳۱ تیر ۱۳۸۷ | ۱۹:۳۱ کد : ۲۳۱۹ اخبار اصلی
سولانا و جلیلی در حالی با همراهی ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا مذاکرات خود را در ژنو را آغاز کردند که موضوع تغییر نگرش صریح سیاست خارجی آمریکا به رهبری کاندولیزا رایس در قبال ایران بر این مذاکرات سایه افکنده بود.
کودتای کاندولیزا
برخی از سیاستمداران و رسانه های آمریکایی ویلیام برنز در مذاکرات مذکور و همچنین تایید بازگشایی دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران از سوی کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا را نشانه ای روشن از عملی ترین گام وزارت خارجه آمریکا برای مذاکرات دو جانبه با ایران قلمداد کردند.
 
روزنامه ساندی مورنیگ هرالد در این مورد با اشاره به بحث های شدیدی که میان حامیان و مخالفان جنگ با ایران در دولت آمریکا وجود داشته است، نوشت که وزارت خارجه آمریکا طی 2 سال گذشته کاخ سفید را برای از سرگیری رابطه با ایران از طریق ایجاد یک دفتر منافع در تهران تحت فشار قرار داده است.
 
این روزنامه افزود که کاندولیزا رایس پس از این که موضوع ایجاد یک دفتر منافع در ایران را میان اعضای اتاق فکر واشنگتن به بحث و بررسی گذاشت، گروهی را در وزارت خارجه آمریکا برای بررسی امکان ایجاد این دفتر تعیین کرد.
 
اولین اخبار پیرامون ایجاد یک دفتر منافع در ایران حدود یک ماه پیش به رسانه ها درز کرد. در آن زمان وزیر امور خارجه آمریکا از تایید صریح این اخبار شانه خالی کرد و تنها به تاکید این موضوع بسنده نمود که وجود دفتر صدور ویزای آمریکا برای ایرانی ها در دوبی به هیچ اهداف آمریکا را تامین نمی کند.
 
به هر حال اقدام اخیر رایس در اعزام ویلیام برنز برای حضور در مذاکرات ژنو از سوی برخی از ناظران یک گردش 360 درجه در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران توصیف شده است. روزنامه واشنگتن تایمز با انتشار مقاله ای به قلم "گراهام الیسون" { دیپلماسی ایرانی پیشتر مصاحبه ای اختصاصی با این صاحب نظر امور ایران و آمریکا به چاپ رساند } نوشت که دولت بوش حضور ویلیام برنز در مذاکرات جلیلی و سولانا را به معنای مذاکره نمی داند، بلکه به معنای "پیش مذاکره" ای قلمداد می کند که برنز تنها به عنوان یک ناظر در آن شرکت دارد.
 
این مقاله می افزاید: اما شکی وجود ندارد که این حضور گامی جدی در راستای غلبه بر چالش های داخلی شدید در دولت آمریکا است.
 
سایت فاکس نیوز هم در مقاله ای به قلم " میجر گارت " به سخنان اخیر جان بولتون اشاره دارد و این گونه نتیجه گیری می کند که اقدام دولت بوش در واقع هموار کردن راه برای پیروزی باراک اوباما، نامزد دموکرات ها برای انتخابات 2008 آمریکا است که خواستار گفت و گوی بدون پیش شرط با ایران شده است.
 
هنوز عواملی که باعث شدند رایس چنین اقدامی را در ماه های پایانی دوران زمامداری بوش در دستور کار وزرات خارجه آمریکا قرار دهد، روشن نیستند. اما به عقیده برخی از تحلیلگران این عوامل را باید در بروز نشانه های جدید از تمایل جدید ایران به گفت و گو با آمریکا جستجو کرد.
 
به نوشته روزنامه نیویورک تایمز یکی از انتقادهایی که مقامات ایرانی در مورد رفتار آمریکا دارند این است که چرا نباید فرصتی پیش آید که آنان به جای مذاکره با انگلیس، فرانسه و آلمان، به طور مستقیم با آمریکایی ها گفت و گو کنند. این روزنامه افزود که آقای بوش طی 7 سال گذشته موضع شدیدی را علیه ایران اتخاذ کرد، اما این باور وجود دارد که وی در ماه های پایانی عمر دولتش در تلاش است تا میراث مثبتی را بر جای گذارد.
 
پیش از این اعلام شده بود که ایران در بسته پیشنهادی خود که در مقابل بسته پیشنهادی گروه 1+5 مطرح شده بود، بر روی تضمین های امنیتی از سوی این گروه تاکید کرده است و به نظر می رسد که این موضوع به محور تلاش های اخیر واشنگتن برای نشان دادن حسن نیت خود در مذاکرات و تاکید بر پشتیبانی از هرنوع اقدام مثبت برای جلب نظر ایران تبدیل شده است.
 
روزنامه ایندیپندنت هم با چاپ مقاله ای با عنوان "کودتای کاندو" نوشته است چیزی که باعث پایان دادن به 30 سال یایکوت تماس دیپلماتیک عالی رتبه با ایران از سوی بوش شد، اقدام ساده کاندولیزا رایس برای امضای بسته پیشنهادی جدیدی بود که به همراه امضای وزرای خارجه کشورهای اروپایی به ایران ارسال شده بود.
 
این روزنامه نوشت که قرار گرفتن امضای وزیر خارجه آمریکا پای این بسته پیشنهادی مقامات ایرانی را قانع کرد که موقعیتی به دست آمده تا بر اساس آن در حالی که به برنامه های هسته ایش خاتمه می دهد، در برابر آمریکا ادعای پیروزی کند.
 
درست پس از ارسال این نامه بود که وزیر خارجه ایران در نامه ای خطاب به خاویر سولانا، کاندولیزا رایس و وزرای خارجه پنج کشور دیگر درگیر در مذاکرات هسته ای، ضمن تاکید بر عدم توقف غنی سازی اورانیوم از سوی ایران، با نشان دادن شاخه زیتون، پدید آمدن زمینه مشترک بر اساس اقدامات منطقی و مثبت در مذاکرات را مورد تاکید قرار داد.
 
ارسال این نشانه مثبت و سپس دریافت یک پاسخ رسمی از سوی ایران، وزیر خارجه آمریکا را به این نتیجه رساند که بالاخره ایران به گفت و گوی موثر با آمریکا و جلوگیری از بروز جنگ تمایل پیدا کرده است.
روزنامه ایندیپندنت در این مورد نوشته است که رایس پیش از آن که با طرحی به منظور اجتناب تا پایان دوره ریاست جمهوری بوش به کاخ سفید برود، باید دیک چنی را نیز که ریاست حامیان جنگ با ایران در دولت بوش را در اختیار دارد، قانع می کرد. بنابراین او این طرح را در ملاقاتی با حضور چنی، استفان هادلی، مشاورر امنیت ملی بوش و یوشوا بولتون، رئیس ستاد کاخ سفید و ویلیام برنز ارائه کرد و در نهایت توانست توافق آنان را حاصل کند.
 
اکنون این فرصتی است که به نظر می رسد رایس مصمم است کمال استفاده را از آن بکند. اعزام ویلیام برنز برای حضور در مذاکرات ژنو انتقادهای بی سابقه ای را به سوی دولت بوش روانه ساخت. به نظر می رسد که این حضور را باید مهمترین دیدار رسمی میان مقامات ایرانی و آمریکایی از زمان قطع روابط ایران و آمریکا در سال 1979 دانست.
 
قبلا هم ملاقات هایی شبیه به این میان مقامات دو طرف در موقعیت های مختلف صورت گرفته است. برای مثال مادلین آلبرایت، وزیر خارجه اسبق آمریکا با کمال خرازی، وزیر خارجه سابق ایران در حالی به همراه برخی از همتایان دیگر خود در سازمان ملل دور یک میز نشستند که بررسی راهکارهای ارتقا اوضاع امنتی در افغانستان محور اصلی نشست بود. کالین پاول، وزیر خارجه بوش در دور اول ریاست جمهوری وی نیز یک بار توانست با کمال خرازی در موقعیتی که این دو با هم روبرو شدند، دست بدهد.
 
اما جلسه روز شنبه در ژنو از آن جهت اهمیت دارد که یکی از بلند پایه ترین دیدارها میان مقامات ایرانی و آمریکایی در دوران زمامداری جورج بوش محسوب می شود. دولتی که ایران را به عنوان یکی از محورهای شرارت لقب داده و هنوز اقدام نظامی علیه ایران را از دستور کار خود خارج نکرده است.
 
شاید این بدان معنا است که نرمش اخیر دستگاه دیپلماسی آمریکا در قبال ایران را باید آخرین فرصت برای گفت و گو و مذاکره با واشنگتن دانست. به همین دلیل وزارت خارجه آمریکا تلاش کرده است تا این پیام به طور صریح و روشن از سوی ایران دریافت شود. روزنامه واشنگتن پست در این مورد نوشت که اعزام ویلیام برنز به ژنو از آن جهت صورت گرفت که آمریکا نشان دهد ارسال نشانه های اخیر از تمایل ایران برای آغاز مذاکرات با آمریکا از سوی واشنگتن بسیار جدی گرفته شده است.
 
کاندولیزا رایس در این مورد به خبرگزاری رویترز گفت نشانه هایی که آمریکا در حال ارسال آنها است، بیانگر این هستند که واشنگتن از این رویکرد ایران که رابطه بهتری با جامعه بین الملل داشته باشد، کاملا حمایت کرده و پشت آن ایستاده است.
 
محافل سیاسی در آمریکا رایس را به عنوان مغز متفکر حمله به عراق می دانند. "جیمز مام" در کتاب معروف خود پیرامون این موضوع از نقش رایس در این زمینه انتقاد کرده و نوشته است که وی تلاش چندانی را برای جلوگیری از این حمله نکرد. اما به نظر می رسد که وزیر خارجه 52 ساله دولت بوش درصدد است که تصویر جدیدی را از خود در واپسین سال های حضورش در کنار وی ترسیم کند.
 
دقیقا مشخص نیست که در صورت عدم موفقیت دور جدید مذاکرات ایران و اروپایی ها، آمریکا چه اقدامی را در دستور کار قرار دهد. اما به نظر می رسد که محتمل ترین سناریو این باشد که این بار ابتکار عمل در دولت بوش به دست حامیان جنگ به رهبری دیک چنی بیفتد. گروهی که رایس هم اکنون به اجرای یک کودتای دیپلیماتیک علیه آنان متهم شده است.

نظر شما :