هدف چیست؟

ترکیه، محور شرارت و خیانت در سوریه

۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۰:۰۰ کد : ۲۰۲۹۸۱۶ خاورمیانه انتخاب سردبیر
علی اکبر دارینی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: روشن است که میان آمریکا، اسرائیل و ترکیه برای اشغال «حلب» و «حما» هماهنگی وجود داشته است. هدف اصلی آنها قطع ارتباط زمینی ایران با لبنان و سرانجام سرنگونی دولت «بشار اسد» است. اسرائیل با حمله به مواضع نیروهای دولت سوریه و متحدان ایران راه را برای پیشروی تروریست‌ها هموار می‌کند و تروریست‌ها با ضربه زدن به دولت اسد و «محور مقاومت» دشمنان اسرائیل را تضعیف می‌کنند. تقسیم کار میان آنها وجود دارد. ترکیه آشکارا با اسرائیل و آمریکا همدست است. ترکیه به همراه اسرائیل و آمریکا سه پایه «محور شرارت» در منطقه هستند.
ترکیه، محور شرارت و خیانت در سوریه

نویسنده: دکتر علی اکبر دارینی، نویسنده، مترجم، تحلیلگر و سرپرست پیشین دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس در ایران

دیپلماسی ایرانی: «هیئت تحریر الشام» همان «جبهه النصره» است که نامش را تغییر داده است. «جبهه النصره» گروهی منشعب از القاعده است. «تحریر الشام» چهره بزک‌کرده «جبهه النصره» با رویکردی نوین است. «جبهه النصره» شعار تشکیل دولت اسلامی در گستره جهانی را دنبال می‌کرد. مانیفست «جبهه النصره» جهانی بود. اما «تحریر الشام» مانیفست ملی داده است؛ سخن از آزادی‌خواهی و مبارزه با استبداد می‌کند و پشتیبانی از خواسته‌های مردمی را فریاد می‌زند. «تحریر الشام» ادعا می‌کند که اهداف جهانی ندارد بلکه تنها اهداف ملی در سوریه را دنبال می‌کند. این رویکرد ترفندی است که هدف آن پاک کردن چهره این گروه تروریستی و تلاش برای  کسب حمایت یا دست‌کم کاستن از مخالفت دیگر کشورهاست. این رویکرد متفاوت از رویکردی است که «جبهه النصره» در گذشته دنبال کرده بود. در واقع، «تحریر الشام» زیر شعارهای مثبت چهره خود را پنهان کرده است و تلاش می‌کند چهره خود را تطهیر کند. این در حالی است که اعضای این گروه با دیدن علوی‌ها آنها را به رگبار می‌بندند.

با توجه به تغییرات ژئوپلتیک در منطقه، گروه تروریستی «تحریر الشام» نسخه امروزی‌تر و حرفه‌ای‌تر «جبهه النصره» است.

تغییری در گفتمان گروه‌های تروریستی در سوریه نسبت به چند سال پیش رخ داده است. در گذشته آنها هویت وحشی‌گری و بربریت خود را با سر بریدن و خشونت بی‌حد به نمایش گذاشتند و ناکام ماندند. تجربه ناکامی به آنها آموخته است که این بار شیوه‌های خود را تغییر دهند تا چهره‌ای مثبت از خود به نمایش بگذارند.

پیام «ابو محمد الجولانی»، رهبر گروه تروریستی «تحریر الشام»، به «محمد شیاع السودانی»، نخست وزیر عراق، در این چارچوب می‌گنجد. او خطاب به نخست وزیر عراق گفته بود که عراق باید از وضعیت سوریه فاصله بگیرد. او گفته بود: «دست السودانی را می‌فشاریم که عراق را از ورود به کوران جنگ جدیدی با توجه به آنچه در سوریه در جریان است، دور نگه دارد و از او می‌خواهیم که حشدالشعبی را وارد سوریه نکند.»

پیوند مستقیمی میان حمله «تحریر الشام» به حلب و حما و آتش‌بس در لبنان وجود دارد.

روشن است که میان آمریکا، اسرائیل و ترکیه برای اشغال «حلب» و «حما» هماهنگی وجود داشته است. هدف اصلی آنها قطع ارتباط زمینی ایران با لبنان و سرانجام سرنگونی دولت «بشار اسد» است.

اسرائیل با حمله به مواضع نیروهای دولت سوریه و متحدان ایران راه را برای پیشروی تروریست‌ها هموار می‌کند و تروریست‌ها با ضربه زدن به دولت اسد و «محور مقاومت» دشمنان اسرائیل را تضعیف می‌کنند. تقسیم کار میان آنها وجود دارد.

ترکیه آشکارا با اسرائیل و آمریکا همدست است. ترکیه به همراه اسرائیل و آمریکا سه پایه «محور شرارت» در منطقه هستند. تروریست‌ها در شمال غرب سوریه گیر افتاده بودند. آنها راهی جز ترکیه برای دریافت اسلحه و ناامن کردن سوریه ندارند.

ترکیه تکفیری‌ها از قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، ترکمنستان و ایغورهای چین را کنار هم آورده تا برای منافعش (و همچنین تامین منافع غرب) بجنگند. ترکیه در سال‌های گذشته گروه‌های تروریستی را در «ادلب» آموزش داده و آنها را مسلح کرده است تا امروز آنها را با تجهیزات پیشرفته‌تر و آمادگی بیشتر به جان سوریه بیندازد.

هدف ترکیه، اسرائیل و آمریکا فراتر از سرنگونی دولت «اسد» است. هدف مشترک همه آنها تغییر نظم منطقه‌ای به سود منافع خودشان است.

ترکیه اهداف استراتژیکی را در سوریه دنبال می‌کند. ترکیه دنبال کنترل شمال سوریه (تروریست‌ها در شمال سوریه نیروهای نیابتی ترکیه هستند و اشغال شمال سوریه به دست آنها به معنی کنترل ترکیه بر شمال سوریه است) و پدید آوردن «منطقه حائل» است تا بتواند بیرون از مرزهای خود به هزینه سوریه کردها را سرکوب کند.

اشغال شمال و مرکز سوریه باعث می‌شود ترکیه نقش برجسته‌تر منطقه‌ای پیدا کند و دست بالا را داشته باشد.

تضعیف ایران و «محور مقاومت» از اهداف کلیدی ترکیه و تروریست‌هاست. ترکیه از یک سو دنبال تضعیف رقیب منطقه‌ای خود (ایران) و «محور مقاومت» است تا بتواند با این کارت (خوش‌خدمتی) از اسرائیل و آمریکا امتیازگیری کند و در بده‌بستان‌های سیاسی دست بالا را داشته باشد.

مهمترین اولویت رژیم صهیونیستی قطع ارتباط زمینی ایران با لبنان و جلوگیری از تجهیز دوباره حزب‌الله است. تروریست‌ها در سوریه دقیقا تلاش می‌کنند به اسرائیل خدمت کنند و مهمترین اولویت آن را محقق سازند.

ترکیه حوزه منافع تاریخی برای خود تعریف کرده و به‌دنبال احیای نمادهای عثمانی در شمال سوریه است. «اردوغان» آشکارا گفته «ترکیه بزرگتر از ترکیه فعلی است» و «در 780 هزار کیلومتر مربع» نمی‌گنجد. او «موصل»، «کرکوک»، «حسکه»، «حلب»، «حمص» و دیگر شهرها در کشورهای پیرامون ترکیه را «مرزهای قلبی» ترکیه نامیده و اعلام کرده است «ما در برابرکسانی که می‌خواهند ملت ما و تاریخ ما را به 90 سال محدود کنند خواهیم ایستاد.»
پرده‌ها کنار رفته و «اردوغان» چهره واقعی خود را آشکار کرده است.

اینکه تروریست‌ها در سوریه پس از اشغال «حلب» پرچم ترکیه را در این شهر برافراشتند اتفاقی نیست.

سلطه ترکیه بر شمال سوریه – جدا از این که دولت اسد باشد یا نباشد – ژئوپلتیک منطقه را به سود ترکیه تغییر خواهد داد و این توسعه‌طلبی ترکیه به زیان منافع سوریه و دیگر کشورهای همسایه ترکیه خواهد بود. 

اما بعید است که دولت ترکیه بتواند نان خیانت خود به سوریه و «محور مقاومت» را بخورد و به اهداف توسعه‌طلبانه خود دست یابد.

آنچه در سوریه می‌گذرد یک طراحی پیچیده با پیامدهای سنگین است. «سوریه‌سازی جمهوری اسلامی ایران» در این طراحی گنجانده شده است.

کلید واژه ها: ترکیه سوریه ترکیه و سوریه محور مقاومت تضعیف محور مقاومت ایران و ترکیه ایران و ترکیه و سوریه اسرائیل ترکیه و اسرائیل ترکیه و اسرائیل و سوریه سقوط حلب سقوط حماه سقوط ادلب بشار اسد سقوط سوریه علی اکبر دارینی امریکا و سوریه


( ۲۳ )

نظر شما :

ایران دوست ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۰:۳۵
سالها وطن دوستان گفتند که ترکیه حامی اصلی تروریسم تکفیری و ترکی در منطقه است ولی اقدامات مناسب در مقابل آنها انجام نشد.
عبدالرضا ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۰:۴۷
تورکیه از اغاز مناقشه سوریه کارکرد انسانی تری داشته است از پناه دادن به چندین میلیون پناهنده سوری گرفته تا جلوگیری از پاکسازی قومی تورکمانها و عربها توسط گروههای مسلح کوردی جلوگیری از حملات قوای دولتی سوریه به مردم در مناطق امن و اینها باعث موفقیت تورکیه در سوریه شده است
ناشناس ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۰۱
همین تحلیل های اشتباه و آبدوغ خیاری مایه شکستهای ایران در منطقه است قرار نیست بهای ارتباط ایران با حزب اله لبنان را با کشتار و آواره نمودن مردم میایونها نفر از مردم سوریه با حفظ بشار اسد در قدرت با تنفس مصنوعی روسیه و ایران بپردازند بیش از نیمی از مردم سوریه آواره کشورهای اطراف و با اکثریت در ترکیه بسر می برند اسد حتی حاضر به مذاکره برای باز گشت این پناهنگان نمی شد و حاضر نبود با مخالفین به گفتگو بنشیند چون چتر حمایتی روسیه و ایران بالای سرش می دیدید حاضر نبود کوچکترین امتیازی به مخالفان خود بدهد چون فکر می کرد با بازگشت مخالفان به سوریه و ادامه فرایند گفتگو و انتخابات آزاد هیچ شانسی برای ادامه قدرتش باقی نمی ماند
محمد ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۱۶
هدف آنها همان هدف ماست . ایران می خواهد با حفظ بشار اسد موقعیت خود را تحکیم کند و ترکیه می خواهد با سرنگون کردن آن به خواسته اش برسد . هرکدام که هوشمندانه تر بازی کنند به هدف خود می رسند . در حال حاضر هم شرایط به نفع ترکیه است زیرا طی یک سال گذشته ، منابع ایران در اثر درگیری با اسرائیل آسیب دیده و حالا نوبت ترکیه تازه نفس است که میوه خود را از دل حوادث بچیند. البته این اتفاقات طبیعی هم هست ، مسئولان ما تازه شروع کرده اند در بازی های بزرگ شرکت کنند و به همین راحتی نمی توان پا به پای بازیگرانی که قرن ها تجربه دارند پیش رفت . ولی همه این حوادث درس مهمی برای مسئولان ما بود مبنی بر اینکه دفاع از کشور یک بحث است ، حضور در شطرنج خاورمیانه که ابرقدرت ها را هم زمین گیر می کند موضوع دیگری است .
خسرو ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۴۰
سرپرست پیشین آسوشیتدپرس ( خبرپراکنی آمریکایی صهیونیستی ) تلفیقی از نظرات صحیح و احساسات و تنفر و حسرت را بعنوان تحلیل نوشته است در سال ۱۸۲۸ بعداز جنگهای ایران و روس -- منطقه قفقاز به روسیه ملحق شد و سپس در سال ۱۹۹۱ سه کشور قفقاز مستقل شدند و ایران هم استقلال آنها را برسمیت شناخت ولی هنوز ما قفقاز و شرق خزر و افغانستان و پاکستان را حوضه تمدن ایرانی می گوییم دولت و مردم با روش‌های مختلف تعلق آن مناطق به ایران را بخاطر می‌آورند ، سوریه تا صد سال پیش جز عثمانی بود این دلیل خوبی برای ترکیه نیست؟ اسرائیل دشمن ایران و به تبع آن حزب الله است ، طبیعت دشمن چیست ؟ با قبول واقعیت ها باید تحلیل داده شود در وضعیت کنونی بهترین اقدام ، مذاکره با مخالفین قانونی و حفظ سیستم دولت و نیروهای نظامی طرفدار بشاراسد ، برای ادامه پشتیبانی از حزب الله --- چون مهمترین بازوی نیابتی ایران نباید شکسته شود و دیگر اینکه امکان سوریه سازی ایران صفر است بیخود نترسید مهمترین تهدید نظامی برای ایران هفتاد هزار نفر نیروی نیابتی آمریکا در شرق فرات( تجزیه طلبان کرد و منافقین ) هست که ایران می‌تواند با مذاکره مستقیم با آمریکا و هماهنگی ترکیه آنها را نابود کند چون آمریکا همیشه سرسپرده هایش را می‌فروشد
فرهاد ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۴:۴۳
این پانترکهای ماله کش تنها نقششان دفاع از منافع ترکیه و تروریسم دولتی این کشور است. ترکیه نقش انسانی داشته؟ تمام تکفیریهای داعش و النصره و تحدیر الشام در این سال‌ها از ترکیه به سوریه رفتند و در سوریه و عراق سر بریدند. ترکیه تمام زیرساخت‌های آب و انرژی و بیمارستان شمال سوریه را با بمباران ویران کرده است. خود ترکیه از عوامل اصلی آوارگی میلیونی سوری هاست و به خاطر همین آوارگان پول خوبی از سازمان ملل می‌گیرد و از بین آنها گروه های تروریستی پانترکی ایجاد کرده که تا لیبی و قره باغ هم از آنها استفاده شده است. مخالفین قانونی سوریه چه کسانی هستند دقیقا؟ ارتش آزاد سوریه که الان هزار نفر نیرو هم ندارد و بقیه گروه ها همان تکفیریهای سابق داعش و النصره هستند. تنها گروهی که به دموکراسی در سوریه اعتقاد دارند در حال حاضر کردها هستند. این تحریرالشام در متحجر بودن که از طالبان بسیار افراطی تر هستند. بعد هرکس که می‌گوید ترکیه از تروریسم دفاع می‌کند معنی اش این نیست که حکومت سوریه حکومت خوبی است. این دو قطبی ساخته شده سایبریهای ترکیه است. البته نویسنده احتمالا نخواسته به این واقعیت اشاره کند که اردوغان علاوه بر موصل و کرکوک و حلب، تبریز را هم جز مرزهای جهان تورانی اش میبیند همانطور که نقشه جعلی با رهبر پانترکهای ترکیه منتشر کرد.
رامیان ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۵:۵۱
آنچه که در سوریه اتفاق می افتد برای اقلیتها مقیم سوریه اعم از علویها و مسیحیان فاجعه آمیز می باشد. بویژه کردهای شیعه مذهب، بیاد آرید قتل عام کردهای شیعه را بدست آتاتورک در سالهای 1935 تا 1937 میلادی، علی رغم اینکه او خود را غیر مذهبی می دانست چنان جنایتی را مرتکب شد چه برسد به این متعصبان مذهبی. ترکها از زمانیکه از رود سیحون عبور نمودند به قتل عام و نسل کشی سغدانیان در ختن، یارقند و کاشغر پرداختند و در مراحل بعدی همان شرارت را در سمرقند، بخارا و خوارزم ادامه داده و پس از قلع و قمع سغدانیان در میان رودان در مراحل بعدی از رود جیحون عبور نموده و به قتل عام خراسانیان، طبرستانیها و آذربایجانیها و مردمان آناتولی پرداختند. شوربختانه علی رغم همسایگی چند صد ساله با مردمان متمدن آناتولیا و ایران زمین همچنان خوی شرارت و ترکتازی را در خود حفظ نمودند و اکنون دست در دست امریکای جهانخوار و اسرائیل غاصب کودک کش به خلق جنایتی دیگر مشغولند.
مهدی ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۶:۳۳
حتی اگر ترکیه به خاک ایران حمله کند باز پانترکای مزدور داخلی اونو توجیه میکنن ، گستاخی پانترکای داخلی با تحرکات کفتارهای ترک خارجی روز بروز بیشتر دیده میشه که عملا ستون پنجم دشمن محسوب میشن اما ناباورانه به راحتی به ترک تازی خود در داخل ادامه میدهند
ابراهیم قدیمی ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۶:۴۸
یک ایدئولوژی برای یک کنترل یک منطقه وسیع مانند رشد یک درخت میماند شاخ های زیادی میدهدکه چنانچه عوامل فرهنگی وانسانی وجود داشته باشد که همواره مخصوصا در سرزمین های کهن مانند اسیا وجود دارد این شاخه ها پیوند میخوردوکیفیت خود را از شاخه اصلی تغییر میدهد۔مخصوصا این زمان که عوامل خارجی هم بیشتر ت آثرگبذار است۔خلاصه اینکه حکومت در اسیا بروش متمرکز زیاد پاسخ گو نیست
ابراهیم قدیمی ۱۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۶:۵۹
شما نمی توانید یک درخت را از ایجاد شاخه متوقف کنید مخصوصا که عوامل انسانی وفرهنگی تاریخی وخارجی بسیار زیادی موجود است۔این مناطق همه ایلیاتی بودهاند۔برای اداره سرزمین های قدیم و فوق قدیم باید روش های مناسبی ایجاد گردد۔
داریوش ۱۸ آذر ۱۴۰۳ | ۰۱:۰۱
به نظرم این ترکهای تجزیه طلب که از تحریر الشام حمایت می‌کنند را باید به سوریه فرستاد تا در کنار همفکرانشان از قفقاز و آسیای میانه، جهاد کنند! البته بعید به نظر می‌رسد به خاطر شیعه بودن حتی بتوانند به میدان نبرد هم برسند و تکفیریها زحمت شان را کم خواهند کرد‌.
فرزاد ۲۰ آذر ۱۴۰۳ | ۱۹:۳۰
نویسنده محترم از اصطلاحی به نام «سوریه سازی»ایران استفاده کرده .همان اصطلاحی که سیاسیون از اون به «بالکانیزه»کردن یادمیکنن.والبته خود پان ترکها در مورد ایران از اصطلاح تحقیرآمیز و توهین آمیز ایرانستان ویا فارسستان استفاده میکنن.ولی آیا این سیاست یک شبه اتفاق میوفته؟قطعا خیر.وآیا ترکیه و یا اسراییل و آمریکا و دیگر دشمنان ایران امروز به فکر سوریه سازی ایران افتاده اند؟باز هم پاسخ اینه که قطعا خیر.این سیاست سالها و بلکه دهه هاست که با رواج گفتمان قومگرایانه وضدیت با ملی‌گرایی ایرانی در حال اجراست.وآنچه باعت تاسف و تعجب فراوان هست اینه که نه تنها هیچ گونه مقابله ای از طرف حاکمیت در ایران با اون صورت نگرفته بلکه بیشترین همکاری و کمک به این گفتمان خطرناک از طرف خود نظام جمهوری اسلامی در ایران داره صورت میگیره.