موضوعی که باید در مورد کردستان مد نظر داشت

انگاره سازی های وارونه و امنیتی سازی کردها

۰۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۹۶۳۱ اخبار داخلی خاورمیانه انتخاب سردبیر
علی گلستانی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در شرایطی که نگاه و سیاست‌ورزی امنیت‌زده، عدم توسعه متوازن، انتصابات به چالش کشنده ی کارآمدی حاکمیت در کارویژه های اصلی خود؛ عدم تخصیص منابع کافی و عدم درک صحیح از شرایط و موضوعات کردی و حتی عدم حساسیت به آنها؛ در حالی که اخبار منفی و ناامیدکننده از بروز فسادهای مالی مختلف فراوان منتشر می‌شود از یک سو و از سوی دیگر زمینه‌های تمایلات واگرایانه از بیرون مرزها به طور جدی فراهم بوده؛ کردها را قربانی فعالیت‌های اغواگرایانه احزاب و گرو‌ه‌های مسلح می‌کند. آثار این شرایط به شکل‌گیری شرایط امنیتی منجر شده که در نتیجه باعث درک و برخورد امنیتی دستگاه حاکمیت با موضوعات کردی می‌شود و این چرخه تداوماً بازتولید می‌شود و هر بار فربه‌تر از قبل گستردگی و ژرفای بیشتری را در بر می‌گیرد. برای خروج از این وضعیت می‌توان اذعان کرد اقداماتی به درستی و از سوی نهادهای بالادستی صورت گرفته است.
انگاره سازی های وارونه و امنیتی سازی کردها

نویسنده: دکتر علی گلستانی، پژوهشگر امنیت بین‌الملل

دیپلماسی ایرانی: در تحولات سال‌های پس از انقلاب 57 و فارغ از برخی از قائله‌هایی که با کنشگری گروه‌های مسلح به ظاهر مدعی حقوق کردی ثبت شد؛ یک نگاه نسبت به کردها و موضوعات کردی به شکل نهادینه ایجاد شد که در آن کردها را در دوگانه‌هایی از جمله «خودی و غیر خودی»، «امن و ناامن»، «همسو و معاند» تعریف می‌کرد. این انگاره‌سازی‌های وارونه و خطا باعث شد تا دست کم طی سه دهه بعد از انقلاب، کمترین توجه به مسائل توسعه در مناطق کردنشین در ابعاد مختلف صورت بگیرد.

این انگاره‌سازی غلط و وارونه از کردها باعث شد تا هرگونه توسعه و پیشرفت در مناطق کردنشین و البته عمدتاً مناطق مرزی، به حاشیه رانده شود و هر پروژه‌ای اعم از اقتصادی و مالی، زیربنایی و توسعه‌ای در سایه یک پیوست امنیتی – بخوانید امنیت‌زده – به کامیابی نرسد و در نتیجه، در همه ابعادی که توسعه می‌تواند پدیدار شود مناطق مرزی و کردنشین از آن بی‌بهره یا کم‌بهره باشند. 

نگاه امنیت زده موجود در ساختار سیاسی و تصمیم‌سازی ایران که سال‌ها نسبت به مناطق کردنشین جاری بوده، یک نگاه دو بعدی است. یک بعد آن داخلی و ناشی از عدم درک هویتی و قومی صحیح از اقوام کرد است. بعد دوم آن بعد خارجی و ناشی از زمینه‌های واگرایانه خارجی است. علاوه بر این، مرزی بودن این مناطق، با توجه به تجربه تجاوز رژیم بعث به کشور سوی دیگر مؤلفه خارجی این نگاه امنیت‌زده است که البته شرایط فعلی روابط ایران و عراق در کل این نگرانی را تا حد زیادی تعدیل کرده است.

اما آنچه در واقع و عمدتاً به دلیل سیاست ورزی غلط ناشی از انگاره‌سازی غیرواقعی از کردها رخ داده و به شکل مستمر بازتولید شده به هیچ عنوان قابل چشم‌پوشی نیست. این سیاست‌ورزی غلط و بدون حساسیت به داده‌های جدید، به مثابه یک انگاره پیشینی نگاه امنیت¬زده به کردها را نمایان می‌سازد. به عبارت دیگر، دست کم در بیش از چهار دهه از عمر جمهوری اسلامی، این نگاه به کردها وجود داشته و بدون هیچ ضرورتی به بازنگری همواره بازتولید شده است.

در نظام منطقی هزینه – فایده، سرمایه‌گذاری در محیطی که ضریب امنیتی آن پایین و ضریب آسیب‌پذیری در آن بالا باشد غیرمنطقی است. به همین دلیل عدم تخصیص منابع کافی در عمده شئون توسعه را می‌توان در سیاستگذاری‌های پس از انقلاب نسبت به کردها و مناطق کردنشین مشاهده کرد. عدم توسعه متوازن، خصوصا در ابعاد اقتصادی و اجتماعی موجب بروز بسیاری از ناهنجاری‌ها در این مناطق شده که به وضوح نمایان است. این عدم توسعه، در کنار وجود زمینه‌های واگرایانه و عمدتا اغواگرایانه از خارج از مرزهای ایران، بعضاً سبب گرایش به برخی گروه‌های مسلح به ظاهر مدعی حقوق کردی شده است. 

این در حالی است که این سیاست‌ورزی به‌دلیل انتصاب افراد ناآشنا و عمدتا غیرمتخصص، و بعضا غیرمتعهد و البته بزدل در این مناطق، حتی در سال‌های اخیر و شاید جاری؛ باعث شده که دستگاه حاکمیت در سطح ملی بازخورد واقعی از اوضاع و موضوعات کردها و مناطق کردنشین نداشته باشد. این شرایط به مناطق کردنشین و مرزی این پیام را می‌رساند که حاکمیت در سطح ملی توجه کمتری به مسائل آنها دارد که خود آفات ثانویه دیگری را در پی خواهد داشت که تشدید حس تبعیض و بی‌عدالتی، افت شدید سرمایه اجتماعی، کاهش جدی مشارکت سیاسی و اجتماعی فعال و همسو می‌تواند از مهم‌ترین آنها باشد.

در این شرایط کردها که ریشه در تاریخ ایران داشته‌اند، خود را کم‌تر در معرض هویت جمعی و «ما»ی ایرانی می‌بینند و تمایلات و پیوندهایی که می‌تواند کردها را از این باور برهاند رنگ می‌بازد. این در حالی است که کردها به ناچار در شرایط سخت معیشتی هستند. مثلا فرصتی که باید به پاس مرزبانی و مرزداری ایشان به آنها داده می‌شد، صرفاً در روزهای اخیر شکل قانونی به خود می‌گیرد. حال آنکه سالیان سال است که این انگاره‌سازی‌های هویتی غلط از کردها، فعالیت آنها حتی در قالب کولبری را تحت‌الشعاع قرار داده بود.

مناطق کردنشین ظرفیت بالایی در تأمین نیروی متخصص مورد نیاز کشور داشته و دارند که متأسفانه بخش عمده‌ای از آنها به دلیل شرایط خاص دستگاه‌ها و نبود ظرفیت جذب برای همه واجدین شرایط، به مشاغل کاذب روی آورده و یا در نهایت مهاجرت‌های شغلی را برگزیده‌اند. از سوی دیگر خانواده‌های کرد نیز عمدتا در مناطقی زندگی می‌کنند که شاخص بالای فلاکت مرکب از نرخ بیکاری و تورم، درآمد زیر خط فقر و نرخ ترک تحصیل به مراتب بالاتر از میانگین کشوری را نشان می‌دهد. می‌توان ادعا کرد بسیاری از جوانان کُرد از این شرایط این برداشت را دارند که دستگاه حاکمیت خود را مؤظف به پرداختن به دغدغه آنها نمی‌داند، حال آنکه این حس، به مراتب خطرناک‌تر از وضعیتی است که در واقع وجود دارد. 

همان‌طور که گفته شد مناطق کردنشین ایران، با وجود ظرفیت‌های قابل‌توجه در منابع انسانی، طبیعی و فرهنگی همچنان با چالش‌های جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه بوده و در دهه‌های گذشته، نگاه امنیت‌زده به این مناطق، مسائل توسعه‌ای را تحت‌الشعاع قرار داده و باعث شکل‌گیری یک چرخه معیوب شده که در آن فقدان توسعه و امنیتی‌سازی متقابل، یکدیگر را تقویت و بازتولید می‌کنند. این وضعیت نه‌تنها به عقب‌ماندگی این مناطق دامن زده، بلکه به بازتولید نابرابری‌های گسترده و بی‌اعتمادی و کاهش شدید سرمایه اجتماعی منجر شده است. در نتیجه این رویکرد بسیاری از مطالبات به¬حق کردها در موضوعات مختلف به سرعت از یک خواسته‌ی قانونی به یک چالش سیاسی و بعضا امنیتی تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی گروه‌های به ظاهر مدعی حقوق کردی که در خارج از ایران مستقر هستند، زمینه را برای موج‌سواری و انحراف این مطالبات فراهم دیده و با کنشگری منفی در این فضا مطالبه به¬حق کردها را گروگان اهداف خود می‌کنند. در نتیجه تصمیم‌سازان به ناچار به سیاسی شدن و سپس امنیتی شدن موضوعات تن می‌دهند تا بتوانند شرایط را کنترل کنند. 

امنیتی‌سازی یک موضوع به منزله خروج آن از شرایط عادی است. به عبارت دیگر موضوعی که مثلا ماهیتاً اقتصادی یا اجتماعی است، به محل بروز کنش‌های سیاسی معترضانه یا هنجارشکنانه تبدیل شده که در نهایت به موضوعی سیاسی و البته در بسیاری از موارد به موضوعی امنیتی تبدیل می‌شود. این امنیتی شدن به مثابه ورود بازیگران امنیتی با نگاه، ابزار، اختیارات و اولویت‌های امنیتی است. در نتیجه آنچه رقم می‌خورد برخورد امنیتی با یک پدیده کاملاً و ماهیتاً غیرامنیتی است که می‌توانست در همان حد مطالبه خود باقی بماند و این یک بازی دو سر باخت برای حاکمیت است.  

می‌توان این چنین جمع‌بندی کرد که در شرایطی که نگاه و سیاست‌ورزی امنیت‌زده، عدم توسعه متوازن، انتصابات به چالش کشنده ی کارآمدی حاکمیت در کارویژه های اصلی خود؛ عدم تخصیص منابع کافی و عدم درک صحیح از شرایط و موضوعات کردی و حتی عدم حساسیت به آنها؛ در حالی که اخبار منفی و ناامیدکننده از بروز فسادهای مالی مختلف فراوان منتشر می‌شود از یک سو و از سوی دیگر زمینه‌های تمایلات واگرایانه از بیرون مرزها به طور جدی فراهم بوده؛ کردها را قربانی فعالیت‌های اغواگرایانه احزاب و گرو‌ه‌های مسلح می‌کند. آثار این شرایط به شکل‌گیری شرایط امنیتی منجر شده که در نتیجه باعث درک و برخورد امنیتی دستگاه حاکمیت با موضوعات کردی می‌شود و این چرخه تداوماً بازتولید می‌شود و هر بار فربه‌تر از قبل گستردگی و ژرفای بیشتری را در بر می‌گیرد.  

برای خروج از این وضعیت می‌توان اذعان کرد اقداماتی به درستی و از سوی نهادهای بالادستی صورت گرفته است که نسبت بسیار ناچیزی با آنچه در این سال‌ها جریان داشته دارد. از مهمترین سیاست‌ها و اقداماتی که دستگاه حاکمیت الزاماً باید به آنها بپردازد تمرکززدایی در تخصیص منابع، تفویض برخی اختیارات خاص به استانداران استان‌های کردنشین، بازتعریف مسائل کردی در چارچوب هویت ملی؛ توجه به توسعه زیرساخت‌ها خصوصاً آموزش، بهداشت و حمل‌و‌نقل و تقویت بخش‌های مولد اقتصاد مناطق کردنشین است که می‌تواند بسیاری از مشکلات فعلی و چالش‌های آتی مناطق کردنشین و البته حاکمیت را رفع کند. این مهم میسر نمی شود مگر با اراده جمعی مردم، اراده جمعی مردم شکل نمی گیرد مگر با تقویت هویت ملی از طریق تقویت مؤلفه های هویت¬ساز، هویت ملی تقویت نمی شود مگر با تقویت سهم داشتن کردها در این هویت.

کلید واژه ها: ایران کردهای ایران استان کردستان امنیتی سازی نگاه امنیتی امنیت علی گلستانی


( ۱۱ )

نظر شما :

خسرو ۰۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۴:۲۹
تمامی مواردی که شمرده شده است صحیح است ولی وزن کدامیک بیشتر است اقتصاد ، هویت ، آزادی ، تحریک خارجی ، بی عرضه گی مدیریتی ، عوامل تاریخی یا ارزیابی اشتباه از تمام موارد فوق -- فشار عوامل خارجی قبل و در و بعد از حمله آمریکا به عراق ، موجب تجزیه تقریبی عراق و خودمختاری گسترده اقلیم کرد شمال عراق شد ، که هنوز عراقی‌ها آنرا هضم نکرده اند ، وبنظر می‌رسد تراز مطالبات کردی در چهار کشور ، نمونه اقلیم باشد ، ایرانی ها با آن موافق هستند؟ رفراندوم استقلال اقلیم نشانگر آینده این سیستم حکومتی نیست؟
ایرانی ۰۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۵:۲۰
واقعیت این است که در یک منظر کلی، رنگین کمان قومیت های ایران زمین نیازی ضروری را به یک بازتعریف با هدف شناخت عمیق تر مبانی وحدت ملی، نشان می دهد. بدین معنی که قرار دادن قومیت موهوم "فارس" در مقابل قومیت های کرد، بلوچ، پشتون، تاجیک، لر، تات، تالش و... کاملاً اشتباه است و بایستی هر چه سریع تر در رسانه های رسمی تصحیح شود. زیرا همه ی این زبان ها و دقیق تر این گویش های آریایی، شاخه های درخت تناور زبان پهلوی (اشکانی یا ساسانی) هستند که فارسی رسمی رادیویی به عنوان یک زبان ملی، میراث مشترک همه آنها همراه با دیگر قومیت های آذری زبان، عرب زبان، ارمنی و گرجی می باشد. همان طوری که انگلیسی آمریکایی زبان ملی مشترک 320 میلیون نفر آمریکایی و نقطه افتراق کشور ایالات متحده آمریکا با انگیسی زبان های کانادا، بریتانیا و استرالیا می باشد. بایستی توجه داشت که، بازگشت و تأکید بر وحدت ریشه ای زبانی آریایی در گستره تاریخی ایران زمین به مفهوم نفی فرهنگ اسلامی ایرانی و تبلیغ ملی گرایی غیر اسلامی نیست و هیچ ارتباطی هم با ملی گرایی افراطی پان ایرانیستی که ساخته دست استعمارگران بود، ندارد و بنابراین نبایستی در تله مخل اساس وحدت ملی افتاد و بدین بهانه، جلوی آن را گرفت و در حقیقت ناخواسته و به دست خود زمینه واگرایی و دوری هر چه بیشتر اقوام ایرانی را از یکدیگر که ریشه مشترک زبان آریایی خود را فراموش کرده اند، فراهم آورد
ایرانی ۰۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۷:۲۵
کمک به تجزیه طلبی کردی و تطهیر آنها توسط این کارشناس درست نیست در رفراندوم جعلی استقلال اقلیمک کردستان از رفتار و خوشحالی کردهای ایران که پرچم اسرائیل را در مناطق کرد نشین برداشته بودند همه چیز اعیان بود از خواب بیدار شده و تجزیه طلبی کردی را خفه کرده تریبون آنها نباشید
گراوند ۰۷ آذر ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۹
کردها با مصادره سرزمین و بخش هایی از جامعه لرتباران و جعل در هویت و تاریخ به صورت خزنده در حال تخریب بخشی از پایه ایران هستن. به گونه ای که تونستن در سال های مبارزه با داعش از طوایف لر علی الخصوص لک زبان ها جوانهایی رو وارد پیشمرگه کنن. اونها حتی لرهای عراق رو هم در خودشون هضم کردن
فرهاد ۰۹ آذر ۱۴۰۳ | ۱۴:۳۳
با خیلی از مطالب موافق هستم ولی دوران شعار دادن تمام شده است. گذشته از فعالیت سایبری های پانترک و تجزیه طلب ترک از یک طرف و سایبری های هویت گرای آریایی و لر نما و ... از طرف دیگر که با اسامی مختلف و فواصل زمانی مشخص در صفحه های مختلف سایت نظر میگذارند، کردها حقوق اساسی خودشان از جمله کاربرد زبان مادری مانند اکثریت فارس زبان و جایگاه برابر در قوانین و بالا رفتن حقوق مدیریت محلی و از بین رفتن تبعیض اقتصادی و اجتماعی را می‌خواهند. رفتن به سوی این هدفها که در همه جای دنیا جز حقوق اولیه و اساسی است کاملا سنجش پذیر است و گذاشتن معاون کرد سنی مذهب برای رئیس جمهور یا وجود اینکه اقدام خوبی است ولی یک صدم این خواسته ها هم نیست.
خسرو ۰۹ آذر ۱۴۰۳ | ۲۰:۲۴
فرهاد پانکرد نظر مرا تایید کرد هیچ چیز جز تجزیه ایران ، پانکردها را راضی نمی کند چون حداقل ذهن شان ، سیستم فدرالی گسترده اقلیم شمال عراق است
ایران دوست ۰۹ آذر ۱۴۰۳ | ۲۳:۵۹
امنیتی ساری جعلی است. اگر بحث تجزیه طلبی باشد الان که پانترکیسم در تبریز یک جریان سازمان یافته تجزیه طلب است که  توسط رسانه ها و گروه های خارج نشین تحت نفوذ علیف و اردوغان حمایت میشوند. آنها خیلی واضح شعار میدهند و پلاکارد بلند میکنند. سابقه فرقه پیشه وری هم که وجود دارد. شما بروید و مطالب مربوط به ترکیه و باکو را بخوانید. اینها کلا از زبان اردوغان و علیف صحبت میکنند نه یک ایرانی. چرا آنجا امنیتی سازی نمیشود؟
حامد ۱۰ آذر ۱۴۰۳ | ۱۶:۵۱
جناب خسرو الان در کدام نقطه در داخل ایران شعارهای تجزیه طلبانه بیشتر از تبریز میبینید؟ آیا نقطه دیگری وجود دارد که پلاکارد بلند کنند که ما جز ایران نیستیم؟ آیا جای دیگری هست که اسم خلیج فارس را برای مخالفت جعل کنند؟ آیا جای دیگری وجود دارد که پرچمهای دو کشور بیگانه را بلند کنند؟ آیا جای دیگری هست که شعارهای فاشیستی و گرگزادگی سر بدهند؟ معرفی کنید اگر جایی در داخل ایران می‌شناسید.
خسرو ۱۲ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۲۷
دوستان پانکرد خود بهتر می‌دانند که ایراد اساسی پانکردیسم ، خیانت به کشور محل سکونت (ایران ،ترکیه ،عراق ،سوریه) است دوم جدایی پانکردیسم از اکثریت مردم کرد(نود درصد مردم عادی کرد وفادار به کشورشان هستند) بدلیل ، افراطی بودن درخواست ها و آلت دست صلیبی ها می باشد و سوم ترسو بودن پانکردهاست یعنی با وجود اینکه برای استقلال می میرید ولی مثل سمبل تان ( مار سمبل پانکردیسم است و در خانه هایشان تصویر شه مار دارند,) می خزید و ناجوانمردانه نیش میزنید --- ما ترکها در تمام ایران زندگی می کنیم و بدان جهت کل ایران را وطن مان محسوب می کنیم بنابراین امکان جدا شدن کل وجود ندارد لااقل یکصد سال است که با ترس و لرز آرزوی استقلال دارید ولی جوانان را به کشتار می‌دهید چون جسور نیستید
ایرانی ۱۲ آذر ۱۴۰۳ | ۱۷:۴۱
این ترکهای تجزیه طلب انقدر به قول خودشان جسور و شجاع!! هستند که فقط مینوانند پشت شعارهای ایران دوستانه و شیعه بودن و نسبت دادن بقیه به تجزیه طلبی و آلت دست اسراییل بودن پنهان شوند. درحالی که با افشای روابط سطح بالای نظامی و اقتصادی اربابانشان یعنی باکو و ترکیه با اسرائیل عملا جریان پانترکیسم به دریوزگی گفتمانی رسیده است و همانطور که ایران دوستان واقعی میگویند پانترکیسم معلمه ای از بیسوادی و بیشعوری است. اینجا هم اشاره شده که تنها کانون فعلی تجزیه طلبی در ایران بر خلاف برچسب های پانترکها، همین ترکهای تجزیه طلب هستند. نظرات آنها را در مطالب مربوط به ترکیه و باکو بخوانید. عملا از زبان علیف و اردوغان صحبت می‌کنند نه یک ایرانی. اگر یک هموطن هم مخالفتی با ترکیه بکند، زوزه کشان با لغات جعلی پان فارس و پان کرد و پان ارمنی به آنها برچسب می‌زنند درحالی که اصولا چنین گروه هایی در خاورمیانه نداریم. حتی یک حزب سیاسی در میان این ملل پیدا نمی‌کنید که بگوید مثلا ما پان فارس یا پان کرد هستیم و علامت رسمی مان هم مثل گرگ خاکستری فلان حیوان است و ما به ماده گرگ پرستی اعتقاد داریم. درحالی که چند حزب رسمی ترکیه مثل حزب حرکت ملی ترکیه به طور واضح به فاشیسم و پانترکیسم افتخار میکنند. جعلیات دیگر هم همین جمعیت ساری در ایران است درحالی که تمام برآوردهای داخلی و خارجی نشان می‌دهد حداکثر ۱۶ درصد مردم ایران به زبان ترکی آذربایجانی صحبت می‌کنند.
فرزاد ۱۲ آذر ۱۴۰۳ | ۲۰:۱۴
دیدگاه نویسنده در مورد ضعف‌های حاکمیتی وسیاستهای ضد توسعه ای در نظام فعلی حاکم بر کشور از اساس اشتباه است.نویسنده در این یادداشت سعی داره چنین القا کنه که در نظام جمهوری اسلامی نوعی نگاه تبعیض آمیز قومی وجود داره.وعدم توسعه یافتگی و پیشرفت ایران به دلیل این نوع نگاه حاکمیتی هست .درحالی که واقعیت خلاف این رو ثابت کرده. در واقع طرح این ادعاها بیشتر ازطرف گروههای قومگرا وبا هدف غیریت سازی از تیره های ایرانی به جهت به هم زدن اتحاد و انسجام و هویت ملی صورت میگیره .اخیرا هم دستاویزی شده برای گروههای سیاسی بی اخلاق برای تحریک عواطف قومی وکسب رای بیشتر از جوامع محلی در رقابتهای انتخاباتی.اگر بنا به ادعای نویسنده عدم توسعه مناطق کرد نشین نسبت به بقیه مناطق ایران (البته به ادعای بدون سند و مدرک خودشان) به دلیل نگاه تبعیض آمیز قومی بوده؛ به مخاطب خودشان پاسخ و توضیح بدهند دلیل عدم توسعه یافتگی ومحرومیت شدید مناطق مرکزی فارس نشینی مانند کرمان و یامناطق مرزی فارس نشین هرمزگان و بوشهر علی رغم برخوردار بودن از نعمتها و سرمایه های عظیم خدادادی مانند معادن ارزشمندو نفت و گاز و سواحل طولانی و استراتژیک و موقعیت‌ تجاری ممتاز وکم نظیر در دنیا چه چیزیست؟
خسرو ۱۳ آذر ۱۴۰۳ | ۱۲:۱۰
نژادپرستی و پان بودن مثل دزدی یا قتل یا دروغ یا ...است کدام دزدیا قاتل اعتراف می‌کند که دزد است ؟ حتی احزاب معروف نژادپرست هم خود را پان معرفی نمی کنند ولی عملکردشان آنرا مشخص می‌کند مثل حزب نازی ( حزب ناسیونال سوسیالیست کارگری) در کشتار یهودیان و دیگران و یا پ ک ک ( حزب سوسیالیست کارگران کردستان ) --- حزب لیکود اسرائیل و حزب دمکرات آمریکا-- می بینید چه اسم‌های قشنگی دارند در نامهایشان اصلا اشاره ای به پان نشده است
ایرانی ۱۴ آذر ۱۴۰۳ | ۰۲:۵۹
جناب خسرو خیلی دوست داری آدرس غلط بدهی ولی همفکران پانترکت در ترکیه بر خلاف جعلیات شما خیلی هم به پانترکیسم و فاشیسم و برتری نژادی از طریق گرگ زادگی افتخار میکنند. زوزه می‌کشند و علامت گرگ نشان می‌دهند. جعل تاریخ میکنند. مگر نژادپرستی فقط نسل کشی ارامنه است. نه اینها هم نژادپرستی است. پانترکها کمترین سوادی از سیاست و جناحهای سیاسی ندارند و تحلیل هم میکنند. چطور یک حزب چپ که از کرد و علوی تا ارمنی و آشوری در آن حضور دارند نژادپرست است!؟ لااقل چهارتا کتاب بخوانید بعد شروع کنید به جعلیات. من همین الان میتوانم در اینترنت سرچ کنم و تفکرات پانترکیسم و حزبهای سازمان یافته که خیلی آشکار هم می‌گویند ما پانترک و پان تورانی هستیم را پیدا کنم. شما چنین کاری را با واژه های جعلی که با پان ساخته اید میتونید بکنید!؟