گفت وگوی دیپلماسی ایرانی با استاد علوم سیاسی دانشگاه ماساریک جمهوری چک

نگاه کشورهای اروپایی نسبت به همکاری ایران و روسیه متفاوت است/پنج پیش‌شرط توافق ایران و غرب

۰۳ مهر ۱۴۰۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۲۸۳۹۹ اخبار اصلی خاورمیانه
جوزف کراس در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی می گوید: در حال حاضر، ایالات متحده، انگلستان، جمهوری چک، لهستان و کشورهای اسکاندیناوی بزرگترین حامیان اوکراین هستند و نسبت به تهدید روسیه به ویژه در صورت پیروزی آن در جنگ بسیار حساس هستند. آنها به ایران به عنوان قدرتی می نگرند که از یک قدرت دشمن حمایت می کند. در مقابل، آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا، به عنوان مثال، جنگ در اوکراین و همچنین روابط با روسیه را از دریچه ای متفاوت می بینند. برای آنها، حمایت ایران از عملیات نظامی روسیه ممکن است مانع بزرگی نباشد.
نگاه کشورهای اروپایی نسبت به همکاری ایران و روسیه متفاوت است/پنج پیش‌شرط توافق ایران و غرب

گفت وگو از سید علی موسوی خلخالی با همکاری محمد حسین واحدی

دیپلماسی ایرانی: روابط ایران و غرب طی سال های اخیر بسیار تیره شده است. با تشدید بحران خاورمیانه و آغاز جنگ اسرائیل علیه مردم بی گناه فلسطین که در روزهای اخیر دامنه آن به لبنان نیز کشیده شده، تنش ایران و غرب رو به افزایش گذاشته است. این در حالی است که حدود سه ماه است که دولت جدیدی در ایران بر سر کار آمده و این دولت درصدد است روابط ایران و غرب به ویژه اروپا را احیا کند، سوء تفاهم های موجود را به حداقل برساند و گفت وگوهای هسته ای را با هدف لغو تحریم ها از سر بگیرد. با توجه به شرایط موجود، به ویژه تحولات خاورمیانه و جنگ اسرائیل با جریان مقاومت و جنگ اوکراین، آیا روابط ایران و غرب مجال بهبودی دارد؟ آیا روابط ایران و اروپا می تواند مجددا بهبود یابد و دو طرف به نوعی تفاهم برسند؟ در این رابطه گفت وگویی را با جوزف کراس، استاد علوم سیاسی دانشگاه ماساریک که تمرکز اصلی اش بر ایران، روابط بین الملل در خاورمیانه، سیاستگذاری اسلامی در اروپا و اسلام هراسی است و تحقیقات میدانی زیادی در خاورمیانه و بالکان غربی انجام داده است و استاد مدعو دانشگاه فردوسی مشهد، علامه طباطبایی تهران، دانشگاه سنت جوزف بیروت و دانشگاه موستار در بوسنی و هرزگوین بوده و در حال حاضر معاون گروه علوم سیاسی دانشگاه ماساریک است انجام داده ایم که در ادامه می خوانید:

با توجه به تحولات جاری در خاورمیانه و تشدید تنش میان ایران و متحدانش در چارچوب محور مقاومت با اسرائیل، آینده خاورمیانه را چگونه می بینید؟ آیا احتمال وقوع یک جنگ سراسری در کل خاورمیانه را احتمال می دهید؟

متأسفانه، به نظر من، تحولات فعلی چشم انداز چندان روشنی به همراه ندارد. من، شخصاً می ترسم که وضعیت به سمت تشدید تنش پیش برود. وقتی به اتفاقات جاری میان حزب‌الله و اسرائیل می نگرم، وضعیت به گونه ای است که تهدید یک رویارویی نظامی مستقیم بین دو طرف وجود دارد. چنین چیزی طبیعتا کل منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد. این فقط یک جنگ بین بازیگر مسلح غیردولتی مثل حزب الله با دولت اسرائیل نیست؛ این درگیری می تواند به سرعت در قلمروهای دیگر گسترش یابد و سایر بازیگران را درگیر کند. متأسفانه، اسرائیل نشان داده که تمایل دارد جنگ در نوار غزه به لبنان و سایر میدان‌های نبرد گسترش یابد و این دقیقاً چیزی است که ما در چند روز اخیر شاهد آن بوده‌ایم. 
این نگاه منطقی به آن چیزی است که تا کنون رخ داده است. 
بعد از همه اینها، بازیگر اصلی بعدی در سیاست و امنیت منطقه – یعنی ایران – احتمال دارد که بخواهد به این وضعیت واکنش نشان دهد. در حالی که مشکل بتوان تصور کرد که به دلیل فاصله جغرافیایی، رویارویی مستقیم نظامی بین ایران و اسرائیل در بگیرد؛ بنابراین احتمال وقوع چنین رویارویی بیشتر از طریق متحدان ایران، به اصطلاح محور مقاومت، ممکن است. اگرچه موشک باران هر دو بازیگر با توجه به نیروهای موشکی که در اختیار دارند یا هواپیماهای بدون سرنشینشان را نمی توان رد کرد و حتی احتمال آن زیاد است.

در چه حالت یا سناریویی احتمال می دهید که تنش ها از وضعیت کنونی بیشتر نشود و طرف های جنگ در نهایت گزینه آرامش و کاهش تنش را انتخاب کنند؟

بیایید صحنه را طور دیگری ببینیم. سناریوها را از نظر احتمال وقوع آنها ترسیم کنیم. در حال حاضر، فکر می‌کنم هنوز این احتمال وجود دارد که وضعیت تنش به سطحی نرسد که جنگ مستقیم بین حزب‌الله و اسرائیل یا بین اسرائیل و محور مقاومت در بگیرد. زیرا نه ایران و نه حزب الله و نه سایر اعضای محور مقاومت علاقه ای به رویارویی مستقیم و گسترده نظامی مجهول ندارند. همه این بازیگران بسیار عملگرا و منطقی رفتار می کنند، به عنوان مثال می توان به واکنش ایران به هدف قرار گرفتن دیپلمات های خود در دمشق یا به ترور اسماعیل هنیه در تهران اشاره کرد. البته حزب الله برای حفظ وجهه خود باید به حمله تروریستی اسرائیل به اعضا و شهروندان عادی در لبنان پاسخ دهد. اما پاسخ آن به احتمال زیاد پاسخی خواهد بود که واکنش تشدیدکننده بیشتری را از سوی اسرائیل برنیانگیزد. 
با این حال، مشکل دقیقاً در اسرائیل نهفته است، که مدتهاست به دنبال گسترش درگیری به فراتر از نوار غزه است، هم برای به دست آوردن حمایت رو به کاهش غرب و هم برای طولانی کردن درگیری و همچنین برای حفظ دولت و نخست وزیر فعلی در قدرت. تشدید روابط و تنش جاری با حزب الله نیز از این قاعده مستثنا نیست. این وضعیت مطمئناً به اهداف اعلام شده اسرائیل برای بازگرداندن گروگان های اسیر شده در غزه، ثبات بیشتر در منطقه و حمایت از مذاکرات صلح با حماس منجر نخواهد شد. بنابراین، اقدامات تشدید کننده اسرائیل که به طور اجتناب ناپذیری به یک درگیری مسلحانه گسترده منجر می شود را نمی توان رد کرد (اگرچه این احتمال هنوز کمتر از احتمال دیگر است). این می تواند یک سناریوی سیاه باشد که به معنای تغییر چشمگیر در پویایی امنیتی کل منطقه باشد و مشکلات عظیمی را برای تعداد زیادی از مردم و نواحی مختلف منطقه به وجود آورد.

طی سه سال اخیر روابط ایران با اروپا به شدت تیره شده است، آیا به نظر شما تغییر دولت در ایران می تواند تا اندازه ای تغییری در این روابط ایجاد کند؟

ممکن است چنین اتفاقی بیفتد، اما در حال حاضر دلایل بیشتری برای بدتر شدن روابط ایران و اروپا وجود دارد. برخی از این دلایل ممکن است با دولت جدید تغییر کنند و وضعیت را به بهبود روابط هدایت کند، اما برخی دیگر از آنها احتمالا باقی خواهند ماند. یکی از دلایل تیره شدن روابط، دخالت ایران، هر چقدر هم که کم‌اهمیت باشد، و ایستادن آن در کنار روسیه در جنگ اوکراین است. اگرچه ایران دخالت مستقیم را رد می‌کند، اما نمی‌توان تامین برخی از فناوری‌های تسلیحاتی (موشک‌ها و پهپادها) را برای روسیه انکار کرد. این موضوع موقعیت ایران را در میان کشورهای اروپایی که طرفدار دفاع از اوکراین در برابر تجاوز روسیه هستند، به شدت با مشکل مواجه می کند. در اینجا، من می ترسم که این مشکل پابرجا باقی بماند. این موضوع ممکن است در مورد دخالت ایران در خاورمیانه متفاوت باشد، زیرا حمایت با اشتیاق اروپا از اسرائیل در مبارزه با حماس به آرامی کاهش می یابد. با تشدید درگیری از طرف اسرائیلی، این انعطاف نسبت به اسرائیل کمتر و کمتر می شود و حضور ایران در به اصطلاح محور مقاومت، مانعی بر سر راه روابط جمهوری اسلامی و قدرت های اروپایی نخواهد بود. تلطیف رویکرد دولت جدید در قبال مسائلی مانند حجاب اجباری زنان در انظار عمومی و غیره نیز ممکن است کمک کننده باشد. این چیزی است که کشورهای اروپایی می توانند به آن گوش دهند. همچنین باز بودن باب گفت‌وگو میان دو طرف در مورد شفاف سازی برنامه هسته ای ایران در ازای کاهش تحریم های اقتصادی نیز می تواند کمک کننده باشد. اما در این میان یک عامل ناشناخته بزرگی نیز وجود دارد و آن هم انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است.

در اکتبر ۲۰۲۵ غروب برجام فرا می رسد و برجام به مرحله پایانی خود می رسد، آیا به اعتقاد شما در صورت تداوم وضعیت جاری در روابط ایران و غرب، غرب اجازه خواهد داد که غروب برجام تحقق یابد و ایران به یک عضو عادی جامعه بین المللی که از انرژی هسته ای برخوردار است، تبدیل شود؟

من تا حدودی در مورد لغو کامل تحریم ها علیه ایران در ازای باز کردن گره برنامه هسته ای آن تردید دارم. این فقط به این موضوع برنمی گردد. من می توانم تصور کنم که به آخرین مرحله از برجام برسیم، اما فقط به شرطی که تحت یک منظومه صحیح سیاسی باشد. رسیدن به این منظومه سیاسی پیش شرط هایی دارد: ۱- تمایل دولت ایران به مذاکره و مصالحه مورد تایید رهبر معظم انقلاب ایران باشد. ۲- یک دولت دموکراتیک در کاخ کاخ سفید بر سر کار باشد. ۳- جنگ غزه پایان یابد. ۴- جنگ اوکراین به نوعی فریز شود یا روند جاری در اوکراین آب برود (پایان یافتن جنگ حالت ایده آل است) و حمایت نظامی ایران از روسیه تعلیق شود. من مطمئن نیستم که همه این موارد واقعاً اتفاق بیفتد، و همان زمان هم اتفاق بیفتد و یک پنجره زمانی ایده آل برای رسیدن به نوعی توافق هسته ای گسترده و پایان انزوای سیاسی و اقتصادی ایران به وجود آید.

اگر وضعیت جاری بدون هیچ گونه توافقی میان ایران و غرب ادامه یابد و ما به غروب برجام نزدیک شویم، احتمال استفاده یکی از کشورهای غربی از مکانیسم ماشه را چقدر ممکن می دانید؟

من بعید می دانم یکی از قدرت های اروپایی از این ابزار استفاده کند. اگر فرض را بر این بر این بگیریم که ایران تا کنون به تعهداتش ذیل برجام پایبند بوده باشد بعید است اروپایی ها بخواهند از این ابزار استفاده کنند.

موضوع همکاری های ایران و روسیه و جنگ اوکراین را تا چه اندازه در روابط ایران و غرب موثر می دانید؟

مشکل در تعریف غرب است. غرب یک ساختار یکپارچه ندارد: متشکل از بسیاری از کشورهای مختلف با تجربیات تاریخی و جهت گیری های سیاست خارجی متفاوت است. در حال حاضر، این امر در ایالات متحده، انگلستان، جمهوری چک، لهستان و کشورهای اسکاندیناوی مشکل ایجاد کرده است. این کشورها بزرگترین حامیان اوکراین هستند و نسبت به تهدید روسیه به ویژه در صورت پیروزی آن در جنگ بسیار حساس هستند. آنها به ایران به عنوان قدرتی می نگرند که از یک قدرت دشمن حمایت می کند. در مقابل، آلمان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا، به عنوان مثال، جنگ در اوکراین و همچنین روابط با روسیه را از دریچه ای متفاوت می بینند. برای آنها، حمایت ایران از عملیات نظامی روسیه ممکن است مانع بزرگی نباشد.

شما به عنوان یک کارشناس مسائل سیاسی و با توجه به اینکه مدتی را در ایران گذرانده اید، آینده سیاسی ایران را چگونه تصور می کنید؟ 

نظام سیاسی ایران بسیار خاص است، حتی می توانم بگویم استثنائی است. این نظام درجه بالایی از استقامت و پایداری را دارد. بیش از 40 سال است که عملاً بدون هیچ تغییر یا تعدیل اساسی کار کرده است. این امر آن را به یک سیستم سیاسی بسیار با ثبات، به ویژه در ساختار منطقه خاورمیانه تبدیل کرده است. از سوی دیگر، ثابت شده که چنین سیستم پایداری دارای محدودیت‌هایی هم است و پاسخگویی به طیفی از چالش‌های داخلی و خارجی برای آن چالش برانگیز است. در حالی که ثبات یک ویژگی خوب برای یک تشکیلات سیاسی است، سختگیری بیش از حد نیز می تواند آن را به فروپاشی برساند. واضح است که تقاضای اجتماعی در ایران به نفع تعدیل جزئی نظام است. اگر قرار باشد در میان مدت بحران سیاسی بزرگی رخ ندهد، باید بر اساس گسترده ترین اجماع سیاسی و اجتماعی ممکن، برخی اصلاحات انجام شود. این نیز، به نظر من، راهی است که در تحولات بعدی سیاسی ایران محتمل به نظر می رسد.

آیا فکر می کنید در آینده نزدیک بهبودی در روابط ایران و غرب به وجود آید؟

من فکر می کنم جایی که اراده هست، راهی هم هست. در حال حاضر این اراده در تعدادی از قدرت های اروپایی و در دولت جدید ایران به برکت مقام معظم رهبری مشاهده می شود. اما باید تاکید کرد که چند کارت سخت هم وجود دارد که می تواند سناریوی خوش بینانه نزدیک شدن و گفت وگوی غرب و ایران را به طرز چشمگیری تغییر دهد و حتی غیرممکن کند. این کارت ها به ویژه، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، گسترش جنگ در نوار غزه و در مرحله بعد، گسترش جنگ در اوکراین است. من شخصاً فکر می‌کنم که در حال حاضر احتمال نزدیک‌تر شدن طرف ها به یکدیگر بیشتر از احتمال پایان دادن به تلاش‌ها برای گفت وگو و منزوی کردن بیشتر ایران باشد. با این حال تحولات چند ماه آینده بسیاری از این موضوعات را مشخص خواهد کرد.

کلید واژه ها: ایران ایران و اروپا ایران و امریکا مذاکرات هسته ای مذاکرات ایران و غرب جنگ غزه پایان دادن به جنگ غزه جنگ لبنان ایران و اسرائیل جریان مقاومت درگیری ایران و اسرائیل جنگ ایران و اسرائیل حمله اسرائیل به غزه حمله اسرائیل به لبنان جوزف کراس


( ۳ )

نظر شما :