دنیا نظاره گر تحولات عمیق است

جنگ اوکراین و عواقب متوجه ایران

۰۸ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۲ کد : ۲۰۱۷۹۸۷ اخبار اصلی اروپا
نویسنده خبر: رامین فخاری
رامین فخاری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: جنگ اوکراین چشم انداز حضور ایران در بازارهای اروپایی را افزایش داده است اما حضور آشکار ایران در جنگ اوکراین می تواند این چشم انداز را نیز از بین ببرد؛ در نتیجه بهتر است ایران در راستای لغو تحریم ها رویکرد محتاطانه ای نسبت به جنگ اوکراین در پیش بگیرد.
جنگ اوکراین و عواقب متوجه ایران

دیپلماسی ایرانی: کنفرانس امنیتی مونیخ در حالی برگزار شد که دو کشور در آن حضور نداشتند، روسیه و ایران بود. دعوت نشدن جمهوری اسلامی ایران یکی از تبعات صرفا فروش پهپادهای ایرانی به روسیه در جنگ اوکراین بود. در این نوشته قصد داریم به این مساله بپردازیم که در صورتی که حضور ایران در جنگ اوکراین پر رنگ تر شود ممکن است چه تبعاتی متوجه ایران باشد:

1- حضور قوی تر اسرائیل در اوکراین:

الی کوهن، وزیر امور خارجه اسرائیل گفته که اسرائیل متعهد به کمک به اوکراین است و کمکی 200 میلیون دلاری را به اوکراین خواهد کرد. نکته ای که باید ذکر کرد این است که در صورتی که حضور ایران در اوکراین پررنگ تر شود به این دلیل که other اسرائیل یعنی ایران در اوکراین حضور دارد، این مساله به این منجر خواهد شد که دشمن مشترک ایران، یعنی اوکراین و اسرائیل را به هم نزدیک تر کند. حضور اسرائیل در جنگ اوکراین و پس از جنگ اوکراین در این منطقه می تواند پررنگ تر شود. در صورتی که حضور ایران در اوکراین بیشتر شود اسرائیل نیز سعی خواهد کرد در اوکراین در برابر حضور ایران موازنه سازی کند.

2- در بخش دوم چند سناریو خطرناک برای آینده جنگ اوکراین و نتایج این سناریو ها را برای کشورمان را مورد برسی قرار می دهیم:

1-2 جنگ اوکراین سرآغاز جنگ جهانی سوم باشد: در این صورت اتحاد ایران و روسیه به این مساله منجر خواهد شد که بهانه لازم برای هجوم ناتو به ایران فراهم شود، بلا فاصله نیروهای چندین کشور عضو ناتو از خاک عراق، عربستان، کویت، پاکستان و ترکیه به ایران حمله خواهند کرد و در صورتی که جرقه جنگ جهانی سوم از اوکراین آغاز شود تاریخ بدون در نظر گرفتن دلایل آغاز جنگ اوکراین (از جمله تحریک روسیه توسط اوکراین و ناتو) از کشور آغاز کننده جنگ در جایگاهی مشابه آلمان نازی یاد خواهد کرد و ایران نیز به عنوان شریک کشور آغاز کننده جنگ شناخته خواهد شد و تمام وجهه و آبروی ایران که در مقابله با داعش در بحران سوریه و مقابله با اشغالگران صهیونیست ها کسب کرده است، حتی در بین برخی از نیروهای نیابتی ایران نیز از بین خواهد رفت. در این سناریو بعد از باخت و تجزیه روسیه (مشابه آلمان شرقی و غربی) اتفاقات مشابهی نیز ممکن است برای ایران رخ بدهد و تا ابد ایران به عنوان یک شریک برای یکی از محورهای جنگ در کتاب ها و فیلم های تاریخی و بازی های رایانه ای مورد هجمه قرار می گیرد.

در این سناریو روسیه به هیچ عنوان نمی تواند برنده جنگ باشد، زیرا نه جمعیت و نه تکنولوژی نظامی ناتو و نه اقتصاد ناتو را دارد. جنگ نیازمند یک اقتصاد قوی است و در بدترین سناریو یک جنگ اتمی بزرگ که می تواند بشریت را نابود کند به راه خواهد افتاد.

2-2 پوتین از بمب اتمی در اوکراین استفاده کند: در این سناریو نیز با وجود اینکه روسیه پیشروی هایی در داخل خاک اوکراین انجام داده، ممکن است با رسیدن کمک ها و تجهیزات غربی به عقب نشینی ناگزیر باشد و از بمب اتمی استفاده کند، در این صورت نیز این مساله دور از ذهن نیست که آمریکا روسیه و متحدان روسیه را در این جنگ با بمب اتمی مورد حمله قرار بدهد.

3-2 پوتین جنگ را به زلنسکی ببازد: در این صورت ایران نیز شریک باخت روسیه در اوکراین خواهد بود و این مساله تنها از ابعاد وجهه ایران قابل بررسی نیست. تا چند سال گذشته عراق سالیانه میلیاردها دلار از بابت حمله صدام به کویت به این کشور غرامت پرداخت می کرد. بدون تردید ممکن است شکایت های حقوقی متعددی متوجه کشورمان ایران شود.

4-2 دولت پوتین سقوط کند: در صورت تکرار این سناریو که یک بار در دوران جنگ جهانی اول در روسیه رخ داده، ممکن است همزمان با جنگ اوکراین و یا حتی چند سال بعد از اتمام جنگ اوکراین به دلیل تحریم های اقتصادی و اعتراضات دولت پوتین سقوط کند. در این صورت مخالفان پوتین در روسیه به قدرت خواهند رسید و عملا ایران مثل گذشته متحد استراتژیک روسیه نخواهد بود و ناگزیر خواهد بود هزینه های ناشی از همراهی با پوتین در جنگ با اوکراین را متحمل شود.

5-2 فرسایشی شدن جنگ: در صورت فرسایشی شدن جنگ نیز تا مادامی که ایران به عنوان متحد روسیه شناخته شود این مساله بر روابط ایران با جهان سایه خواهد افکند و کمترین اثر آن تداوم تحریم ها تا هشت الی ده سال آینده است.

3- جنگ اوکراین مشابه جنگ سوریه نیست؛ در جنگ سوریه یک کشور در نزدیکی ایران مورد حمله تروریست ها قرار گرفته بود و حضور ایران از دیدگاه وجهه بین المللی در سوریه مشروع و برای مقابله با تروریست ها بود، اما در جنگ اوکراین یک کشور که دارای یک دولت قانونی و مستقر است بنا به دلایل سیاسی و امنیتی مورد حمله یک کشور دیگر قرار گرفته است و حضور ایران در جنگ اوکراین از دیدگاه رسانه های جمعی و بخشی از مردم جهان می تواند به مفهوم حمایت ایران از کشور آغاز کننده جنگ باشد، که می تواند سایر فعالیت های مشروع منطقه ای ایران همانند مبارزه با تروریسم در سوریه را نیز زیر سوال ببرد و مشروعیت اقدامات منطقه ای ایران را در بحران های آینده تحت الشعاع قرار بدهد.

3- ایجاد اجماع جهانی و تحریم علیه ایران:

کمترین اثرات حضور ایران در کنار روسیه آماده شدن بهانه برای رژیم صهیونیستی برای لابی گری در راستای تکمیل تحریم های ایران و ممانعت از امضای برجام است. عملا حضور ایران در کنار روسیه می تواند منزوی شدن ایران را در سطح جهان رقم بزند و رکود اقتصاد ایران را تداوم ببخشید.

4- تعلیق مذاکرات برجام:

در حالت عادی نیز بدون در نظر گرفتن حضور ایران در کنار روسیه بحران اوکراین می تواند مذاکرات را به چالش بکشد و مذاکرات برجامی را دشوار کند.

حمایت آشکار ایران از روسیه می تواند ایران را قربانی رقابت آمریکا و روسیه کند و بدون تردید بر مذاکرات برجامی اثرات منفی خواهد گذاشت. ایالات متحده سعی خواهد کرد موضوع جنگ اوکراین را نیز در مذاکرات برجامی پیش بکشد، در نتیجه فرایند مذاکرات سخت تر از گذشته خواهد شد و طرف آمریکایی سعی خواهد کرد با پیش کشیدن مساله اوکراین فرایند مذاکرات را پیچیده تر کند و امتیازات بیشتری از قبیل تضعیف توان پهپادی و موشکی ایران را تقاضا کند و گره مذاکرات دشوارتر شود.

5- دید منفی نسبت به ایران در اذهان مردم اوکراین و اتحادیه اروپا در دهه های آینده:

با در نظر گرفتن اینکه ناپختگی سیاسی و تصمیم زلنسکی برای پیوستن به ناتو پوتین را برای حمله به اوکراین تحریک کرد، باید افزود در هر حال روسیه آغازگر جنگ بوده، هر کشوری هم که در کنار روسیه در این جنگ قرار داشته باشد در نهایت از دیدگاه مردم اوکراین به چشم دشمن دیده خواهد شد و این مساله ممکن است تا دهه ها ادامه دار باشد.

6- حمایت بیشتر غرب و اوکراین از گروه های برانداز ایرانی:

با فرض اتمام جنگ اوکراین و یا حتی تداوم آن غرب و اوکراین حمایت بیشتری از گروهای برانداز ایرانی به عمل خواهند آورد و این مساله نیز دور از ذهن نیست که اوکراین نیز همانند آلبانی به مامن گروهای تروریستی (از قبیل گروهک های تجزیه طلب یا سازمان مجاهدین خلق (منافقین)) تبدیل شود و یا اوکراین نیز به جمع حامیان گروهای برانداز ایرانی در آینده بپیوندد. با در نظر گرفتن این مساله که غرب نیز برای پا پس کشیدن ایران از مهلکه اوکراین حمایت خود را اخیرا از گروهای برانداز افزایش داده است، همان طور که طی روزهای گذشته نیز بجای نمایندگان دولت ایران سران گروهای برانداز به کنفرانس امنیتی مونیخ دعوت شدند. این مساله نشانه می دهد که غرب از این گروها برای افزایش فشار بر ایران استفاده خواهد کرد.

7- افزایش تلاش ها و اجماع برای تروریستی اعلام کردن نیروهای نظامی ایران:

همانطور که می دانید در هفته های گذشته تلاش هایی برای بردن نام یکی از نیروهای نظامی ایران به لیست تروریستی صورت گرفت اما با مخالفت جوزف بورل مواجه شد، اما در صورتی که ایران بصورت آشکارا از روسیه در جنگ اوکراین حمایت کند این مساله می تواند فشارها را برای تداوم این مساله افزایش بدهد.

بیانیه افشا:

مطالب قید شده در صورتی ممکن است رخ بدهد که ایران بصورت پررنگ در جنگ اوکراین حضور داشته باشد و بسته به میزان حضور ایران در جنگ اوکراین ممکن است تبعات آن کم یا زیاد شود. همچنین از بعد دیگر به مفهوم قطع رابطه با روسیه و یا روس ستیزی و ... نیست و تنها تعدادی از سناریوهای محتمل را بورد برسی قرار داده است. بدون تردید ایران می تواند همیشه در کنار سایر کشورها روابط حسنه ای با روسیه داشته باشد اما با در نظر گرفتن مصلحت و منافع ملی ایران، باید گفت که موضع ایران در قبال جنگ اوکراین باید بسیار محتاطانه باشد به گونه ای که نه طرف روس از ایران رنجیده خاطر شود و نه طرف اوکراینی. 

در پایان باید به چند مساله اشاره کرد:

در عرصه بین الملل نباید از روی احساسات عمل کرد. در جنگ اوکراین تنها کشوری که بطور آشکار اعلام کرد به روسیه سلاح فروخته ایران بوده است، در حالی که چین با زیرکی تمام پای خود را از جنگ اوکراین پس کشید و ترکیه نیز سعی کرد از جنگ برای تبدیل خود به هاب انرژی استفاده کند. ایران در ابتدا و قبل از جنگ اوکراین به روسیه پهپاد فروخت و سپس حضور ایران در اخبار جنگ اوکراین کمتر شد. هر نوع رفتار احساسی در قبال جنگ اوکراین می تواند تبعاتی از قبیل افزایش تحریم ها، حمله نظامی، فشار بیشتر غرب برای Regime Change و ... را داشته باشد. در شرایطی که ایران از لحاظ اجتماعی و اقتصادی در یک التهاب به سر می برد هر رفتار احساسی در قبال جنگ اوکراین می تواند تبعات زیادی برای کشور داشته باشد. گرد همایی های سران برانداز در خارج از ایران، دعوت نشدن جمهوری اسلامی ایران به کنفرانس امنیتی مونیخ و ... نیز از علائم این مساله است که غرب نسبت به فروش پهپاد به روسیه حساس شده است، حتی گرفتن جنگنده های سوخو از روسیه نیز به نسبت هزینه فایده حضور ایران در جنگ اوکراین در کنار روسیه، ممکن است تبعات بسیار زیادی برای ایران داشته باشد. شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور به شکلی نیست که ایران بتواند تبعات اتحاد با پوتین را در جنگ با اوکراین تحمل کند. پس به نظر می رسد به دور از احساسات ایران بهتر است رفتاری مشابه رفتار چین و ترکیه را در جنگ اوکراین داشته باشد و تمرکز فعالیت ایران برای ایجاد صلح بین دو کشور باشد.

باید این نکته را هم اضافه کرد که با تغییر دولت در روسیه ممکن است در این کشور دولتی بر سر کار آید که خاطره تاریخی حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین را از خاطر ببرد، در حالی که اثرات حمایت ایران از روسیه در این جنگ می تواند برای دهه ها گریبان گیر کشورمان باشد. اما در صورت اتخاذ یک دید واقع گرایانه به جنگ اوکراین، روسیه نیز می تواند از ایران بعنوان مسیری برای دور زدن تحریم ها و مراودات مالی استفاده کند و سود این مساله عاید دو کشور شود. همچنین جنگ اوکراین چشم انداز حضور ایران در بازارهای اروپایی را افزایش داده است اما حضور آشکار ایران در جنگ اوکراین می تواند این چشم انداز را نیز از بین ببرد؛ در نتیجه بهتر است ایران در راستای لغو تحریم ها رویکرد محتاطانه ای نسبت به جنگ اوکراین در پیش بگیرد.

رامین فخاری

نویسنده خبر

کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد مطالعات خاورمیانه علامه طباطبایی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: اوکراین روسیه روسیه و اوکراین جنگ اوکراین بحران اوکراین رامین فخاری ایران و روسیه ایران و اوکراین ایران و روسیه و اوکراین ایران و امریکا ایران و اروپا


( ۲۹ )

نظر شما :

کاظم ۰۸ اسفند ۱۴۰۱ | ۲۲:۲۵
این سیستم نشان داد که با دخالت در جنگ اکراین ، سیاست مدار ندارد بلکه سیاست ندار دارد .
ناشناس ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۱
ایران بارها و بارها این مساله را اعلام کرده که اولا قبل از شروع جنگ پهباد فروخته است. ثانیا مخالف جنگ و خواهان صلح و سازش طرفین بوده و اعلام آمادگی برای میانجیگری نیز کرده است. در آخرین رای گیری در سازمان ملل نیز رای ممتنع داده است. پس اینها همه بهانه برای تحت فشار قرار دادن ایران است.