جنگ اوکراین از منظر مؤلفه های ژئوپلیتیک

پوتین پتر کبیر را مهمترین الگوی خود می داند

۰۶ تیر ۱۴۰۱ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۱۲۸۳۷ اروپا نگاه ایرانی
نویسنده خبر: محمد مهدی مظاهری
محمد مهدی مظاهری در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: در رابطه با چرایی آغاز این جنگ تحلیل‌های مختلفی ارائه شده، اما به نظر می رسد رویکرد ژئوپلیتیک و توجه به اهمیت امنیتی و اقتصادی مناطق دریایی در سیاست خارجی روسیه، یک زاویه دید اساسی است که نباید به هیچ وجه از آن غفلت شود. از همان زمان (۱۶۹۶) که پترکبیر گفت «حاکمی که فقط نیروی زمینی دارد یک دست دارد، اما او که نیروی دریایی هم دارد هر دو را دارد»، هیدروپلیتیک در سیاست خارجی روسیه جایگاه ویژه ای یافت و به یک نیروی پیشران در روابط منطقه ای و بین المللی این کشور تبدیل شد. در مقطع کنونی نیز پوتین، رئیس جمهور روسیه، پتر کبیر را مهمترین الگوی خود می داند و می کوشد روسیه جدید را طبق دیدگاه های این تزار مقتدر تاریخ کشورش اداره و مدیریت کند.
پوتین پتر کبیر را مهمترین الگوی خود می داند

دیپلماسی ایرانی: در چند ماه اخیر، حمله روسیه به اوکراین و تبعات مختلف آن در عرصه منطقه ای و بین المللی به سوژه اصلی کار تحلیلگران سیاسی و روابط بین الملل تبدیل شده است. جنگی که از ابعاد مختلف بر امنیت و ثبات اورسیا، نظم روابط بین الملل، بحران غذا، بحران انرژی و مواردی از این دست، تأثیرگذار بوده و با گذشت بیش از سه ماه از آغاز آن، همچنان پایان روشنی برایش قابل تصور نیست.

در رابطه با چرایی آغاز این جنگ تحلیل‌های مختلفی ارائه شده، اما به نظر می رسد رویکرد ژئوپلیتیک و توجه به اهمیت امنیتی و اقتصادی مناطق دریایی در سیاست خارجی روسیه، یک زاویه دید اساسی است که نباید به هیچ وجه از آن غفلت شود. از همان زمان (1696) که پترکبیر گفت «حاکمی که فقط نیروی زمینی دارد یک دست دارد، اما او که نیروی دریایی هم دارد هر دو را دارد»، هیدروپلیتیک در سیاست خارجی روسیه جایگاه ویژه ای یافت و به یک نیروی پیشران در روابط منطقه ای و بین المللی این کشور تبدیل شد. در مقطع کنونی نیز پوتین، رئیس جمهور روسیه، پتر کبیر را مهمترین الگوی خود می داند و می کوشد روسیه جدید را طبق دیدگاه های این تزار مقتدر تاریخ کشورش اداره و مدیریت کند.

روسیه در آسیای شمالی و اروپای شرقی واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. این کشور پهناور، با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد. بر این اساس مشخص است که روسیه مرزهای دریایی بسیاری دارد، اما اغلب این مرزها، در بیشتر اوقات سال یخ زده و منجمد هستند و در عمل کارایی تجاری و نظامی چندانی ندارند. در چنین شرایطی است که دریای سیاه، به دلیل موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی اش برای این کشور اهمیت بسیاری دارد. 

دریای سیاه شش کشور هم کرانه با آن، یعنی کشورهای روسیه، رومانی، بلغارستان، اوکراین، گرجستان و ترکیه را از طریق دریای مدیترانه به اقیانوس اطلس پیوند می‌دهد. از میان این شش کشور، سه مورد (رومانی، بلغارستان و ترکیه) عضو ناتو هستند و تمایل اوکراین و گرجستان برای پیوستن به این پیمان امنیتی، مقامات کرملین را با خطر محاصره شدن کشورشان توسط این پیمان دفاعی رقیب در دریای سیاه مواجه کرده است؛ نگرانی که یک بار در سال 2014، به جدایی شبه جزیره کریمه از اوکراین و الحاق آن به روسیه ختم شد و حال نیز به جنگ پر هزینه و فراگیر روسیه علیه اوکراین منجر شده است.  

از سوی دیگر، استقرار موشک‌های میان برد آمریکا در رومانی، تمامیت ارضی روسیه را از طریق دریای سیاه تهدید می کند و به این معنا است که بخش وسیعی از قسمت اروپایی این کشور در تیررس نیروهای آمریکا قرار دارد؛ تلاش مداوم دولت آمریکا برای تقویت حضور نظامی در دریای سیاه نیز از دیگر دلایلی هستند که این دریا را به مکانی مهم و ژئواستراتژیک برای مقامات روس تبدیل می کنند. 

از منظر انتقال انرژی، دریای سیاه به همراه تنگه های بسفر و داردانل، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به صورت سالیانه، بیش از 200 میلیون تن، نفت خام با عبور از مسیر دریای سیاه به بازارهای مصرف می رسد. 

اهمیت دریای سیاه از منظر ترانزیت دریایی بویژه صادرات محصولات کشاورزی (میوه و سبزیجات)، تحرکات دولت ترکیه برای اکتشاف منابع گازی در این دریا و کشف میادین گازی «تونا» و «ساکاریا»  و از سوی دیگر، عبور 2 خط انتقال گاز طبیعی از زیر دریای سیاه به نام های «جریان آبی» و «جریان ترک»، که حامل گاز تولیدی روسیه به کشورهای اروپایی می باشند، به ارتقای جایگاه ژئواکونومیک این دریا نزد روسیه کمک کرده است. 

بنابراین با وجود چنین جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک دریای سیاه برای روسیه، به نظر می رسد هر گونه تحلیلی از آغاز و انجام جنگ اوکراین نمی تواند بدون پرداختن به نقش این دریای پر حاشیه باشد. اشتیاق زیاده خواهانه دولت روسیه برای چیرگی بردریای آزوف و تنگه و بندر کرچ و ایجاد کریدور زمینی (دالان متصل‌کنندۀ روسیه و کریمه به دونتسک و لوهانسک) در کنار برخورد و واکنش ضعیف جامعه جهانی به اشغال کریمه توسط روسیه در سال 2014، از مهمترین دلایلی بودند که مقامات روسیه را ترغیب کردند تا حمله گسترده به اوکراین را کلید بزند. 

هر چند برنامه مقامات کرملین در ابتدا حمله ای برق آسا و اشغال سریع پایتخت و شهرهای کلیدی اوکراین بود، اما واقعیات صحنه نبرد که با حمایتهای همه جانبه اروپا و آمریکا شکل داده شده، این نبرد را به جنگی نسبتا فرسایشی تبدیل کرده و رویکرد مقامات اروپایی و آمریکایی نیز حاکی از آن است که  جبهه غرب، برخلاف ادعاهای رسانه ای، منافع خود را  در طولانی شدن این جنگ به منظور تقلیل و تضعیف کامل  نیروی نظامی روسیه تعریف کرده است. 

در چنین شرایطی به نظر می رسد روسیه برای فرار از یک شکست خفت بار یا زمین گیر شدن در یک جنگ فرسایشی پر هزینه، تمرکز خود را بر اشغال مناطق حیاتی قرار خواهد داد و سواحل شمالی دریای سیاه یکی از این مناطق استراتژیک مورد نظر روسیه خواهد بود که احتمالا پایان جنگ با تصرف کامل آنها رقم خواهد خورد. تسلط بر این سواحل به روسیه اجازه می دهد خود را از تنگاهای استراتژیک و ژئوپلیتیک رهایی ببخشد، تعداد کشورهای هم مرز با دریای سیاه و تبعات امنیتی تعدد کشورهای این منطقه را کاهش دهد، با تبدیل اوکراین به کشوری محصور در خشکی، این کشور را مهار و تنبیه کند  و البته با اعلام هر چه سریعتر پایان جنگ، به اقناع افکار عمومی روسیه و جهان بپردازد. از سوی دیگر این اقدامات راه را برای طرح‌های آتی روسیه در زمینۀ ممانعت از صادرات انرژی از دریای سیاه به اروپا و یا دستکم بالا بردن هزینۀ آن و به دست آوردن یک اهرم فشار در برابر اروپا، هموار خواهد ساخت. 

بر اساس معادلات استراتژیک منطقه، به نظر می رسد پوتین چنین برنامه ای برای مدیریت پایان جنگ اوکراین تعریف کرده و می کوشد با راهکارهایی همچون تسلط کامل نظامی، تحریک تمایلات قومی مردم مناطق شرقی اوکراین و بهره گیری از روشهای مرسوم از جمله همه پرسی و اگر لازم باشد (و راهکارهای دیگر جواب ندهد) توسل به خشونت گسترده ای که طرف مقابل را به پایان جنگ مجاب کند، به اهداف خود دست یابد. هر چند ترکیه و سایر کشورهای ساحلی دریای سیاه، ناتو و به طور کلی جبهه غرب منافع گسترده ای در جلوگیری از تحقق این امر دارند، اما باید منتظر ماند و دید که اراده و توان کدام طرف در این رقابت بیشتر است و دریای سیاه که یکی از دلایل جدی پوتین برای ورود به این جنگ پر هزینه بوده، گره گشای خروج او از این جنگ خواهد شد یا اعتبار و قدرت روسیه را بر باد خواهد داد.

محمد مهدی مظاهری

نویسنده خبر

دکتر محمد مهدی مظاهری، استاد دانشگاه، رئیس موسسه فرهنگی اکو، عضو هیات امنای پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، مشاور رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، مشاور وزیر امور ...

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: روسیه ولادیمیر پوتین پتر کبیر اوکراین روسیه و اوکراین جنگ اوکراین حمله روسیه به اوکراین امریکا و روسیه امریکا و روسیه و اوکراین محمد مهدی مظاهری


( ۱۲ )

نظر شما :

علی ۰۷ تیر ۱۴۰۱ | ۰۹:۴۴
پوتین و روسیه فقط پتر کبیر الگوی خود قرارداده ؟؟؟؟؟ مثلاً ترکیه اردوغانی الگوی شاه سلیم عثمانی یا ازبکها الگوی تیموریان یا عراقیها الگوی بنی عباس و.....،هیچ خورده ای به روس‌ها نمی توان گرفت ،هنوز زخم ها و جراحات فروپاشی شوروی آزرده خاطر و کابوس نگرانی‌های روس‌ها شده ،و روس‌ها در همین اواخر با سرمایه گذاری بر اقتصاد و معادن و انرژی و تسلیحات در آسیای مرکزی و قفقاز و اروپای شرقی دنبال تجدید قوا مجدد هستند و اولین قربانی آنها شاید اوکراین بوده ولی آخرین آنها نخواهند بود
خسرو ۰۸ تیر ۱۴۰۱ | ۱۲:۲۶
روسیه کشور وسیعی است و سواحل گسترده ای در شرق آسیا دارد نظیر سواحل ژاپن و کره -- یعنی مشکل روسیه نداشتن راه آبی نیست چون به دریای سیاه هم ساحل طویلی دارد و نیازمند تسخیر سواحل اکراین نیست فقط مشکل توسعه طلبی ارضی و حضور در مرکز توجه جهان و اورپا می باشد پطر در سیصد سال پیش با همین طرز تفکر تجدد مبتنی بر اورپایی شدن -- اصلاحات بسیاری انجام داد تا جامعه دهقانی و فئودالی روسیه را صنعتی و امروزی کند و موفق شد فقط اورپایی ها آنرا قبول ندارند و هنوز که هنوز است روسها را پسرعموهای خشن و عقب مانده و در حاشیه می پندارند اگر روسیه را عضو اتحادیه اورپا بکنند بیشتر مشکلات حل خواهد شد ولی امریکا همیشه خواستار اتکای اورپایی ها به خود است ودر واقع جنگ اکراین حاصل چنین روانی است
محسن ۱۲ تیر ۱۴۰۱ | ۱۱:۰۶
مطلب کم مغزی بود چیزی به دانش من اضافه نکرد
ارسلان ۲۱ تیر ۱۴۰۱ | ۱۴:۱۶
پتر علاقه وافری به تصرف کشورهای جنوب در یای کاسپین ورسیدن به آبهای گرم خلیج فارس ودریای مکران داشت این را در وصیت نامه اش هم بعنوان سفارش به تزارهای بعد از خودش آورده