احیای برجام، راهکاری برای امنیت خاورمیانه (بخش پنجم)

اشتباهات اوباما و فوبیای اعراب درباره ایران، خاورمیانه را به آتش کشیده است

۲۸ بهمن ۱۴۰۰ | ۱۶:۰۰ کد : ۲۰۰۹۸۸۸ اخبار اصلی خاورمیانه
اتفاقات چند سال گذشته نظم ناپایدار قدیمی خاورمیانه را بدون جایگزینی آن با نظم جدید، برهم ریخته است. و اگرچه بازیگران خارجی و منطقه‌ای رقیب دستورکارهای خود را برای یک نظم جدید در منطقه پیش برده اند، هیچ کدام پیروز نشده اندو رقابت بین این دیدگاه ها و نیروهای رقیب در سال های آتی ادامه خواهد داشت.
اشتباهات اوباما و فوبیای اعراب درباره ایران، خاورمیانه را به آتش کشیده است

نویسندگان: صنم وکیلی و نیل کوئیلیام

دیپلماسی ایرانی: در حال حاضر مساله واضح و جالب توجه این است که به رغم تغییر دولت در واشنگتن، ایالات متحده به روند فاصله گرفتن از امور منطقه پایان نداده یا دست کم، مشغول بازتعریف نحوه تعامل با شرکا و مخالفان در آنجاست. ایالات متحده تمرکز اصلی خود را به سمت روسیه و چین معطوف، و مدیریت چالش های منطقه ای را به شرکای خود در خاورمیانه واگذار کرده است. اما نتیجه این رویکرد چیزی بیش از بی ثباتی بیشتر در میانه موج هایی از اعتراضات مردمی و چالش های دولت داری نبوده است.

احساس ناامنی کشورهای عربی در نتیجه تغییر موضع ایالات متحده در قبال خاورمیانه در نتیجه پیروزی باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 و خستگی فزاینده آمریکایی ها از «جنگ های ابدی» تشدید شد. دولت اوباما با هدف رسیدگی به «افراط در جنگ علیه تروریسم» روی کار آمد؛ افراطی که سبب شده بود آمریکا بیش از اندازه در منطقه سرمایه گذاری کند و در مدیریت جنگ عراق به مشکل بربخورد و در میانه تنش های فزاینده در رقابت های منطقه ای گرفتار شود. تلاش های دولت اوباما با هدف نام گذاری مجدد و متعادل کردن نقش ایالات متحده در منطقه صورت گرفت. بدین ترتیب، دولت اوباما در اعتراضات بهار عربی در سال 2011 که منجر به سرنگونی حسنی مبارک، متحد آمریکا در مصر، شد مداخله نکرد و این امر به نگرانی کشورهای عربی خلیج فارس انجامید؛ آنها سکوت ایالات متحده را نشانه ای از تغییرات گسترده تر در تعهدات آن به منطقه تعبیر کردند.

در میانه اعتراض ها در بحرین، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیروهای خود را برای محافظت از سلطنت آل خلیفه در برابر ناآرامی های و جلوگیری از گسترش اعتراضات به سراسر خلیج فارس فرستادند. شروع اعتراض ها در سوریه و حمایت ایران از دولت بشار اسد در سال 2012 به فعالیت بیشتر کشورهای عربی خلیج فارس در حمایت از بازیگران غیردولتی در منطقه انجامید. مداخله نظامی ایران علیه داعش در عراق در سال 2014، نگرانی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را از افزایش غیرقابل کنترل نفوذ ایران بیشتر کرد. پائول سالم، رئیس موسسه خاورمیانه، درباره این روند گفته: «اتفاقات چند سال گذشته نظم ناپایدار قدیمی خاورمیانه را بدون جایگزینی آن با نظم جدید، برهم ریخته است. و اگرچه بازیگران خارجی و منطقه‌ای رقیب دستورکارهای خود را برای یک نظم جدید در منطقه پیش برده اند، هیچ کدام پیروز نشده اندو رقابت بین این دیدگاه ها و نیروهای رقیب در سال های آتی ادامه خواهد داشت.»

دولت اوباما در این دوره یک مبحث جداگانه را برای توافق بر سر برنامه هسته ای ایران از طریق چارچوب چندجانبه 5+1 (شامل پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به اضافه آلمان) آغاز کرد. نسخه اولیه برنامه جامه اقدام مشترک (برجام) در سال 2013 و نسخه نهایی توافق در سال 2015 به امضا رسید که یک سری محدودیت ها در برنامه هسته ای ایران در ازای لغو تحریم های بین المللی علیه این کشور را در پی داشت. حامیان توافق آن را یک دستاورد چندجانبه خواندند که اعمال محدودیت‌ و نظارت بر برنامه هسته ای ایران را ممکن ساخته است. اما اسرائیل، عربستان سعودی و امارات به شدت به توافق انتقاد کردند. اسرائیل به ویژه جدول زمانی محدودیت ها در توافق را هدف گرفت، اما به طور کلی این سه منتقد منطقه ای برجام معتقد بودند عدم رسیدگی توافق به برنامه موشک بالستیک ایران و حمایت آن از بازیگران منطقه ای از جمله حزب الله در لبنان، حوثی ها در یمن و شبه نظامی های شیعه در عراق و همچنین حمایت ایران از دولت بشار اسد در سوریه، به معنای شکست توافق است. ادراک آنها این بود که دولت اوباما به چالش های هسته ای ایران بر عدم تعادل امنیت منطقه ای که ایران را در برابر آنها در موقعیت برتری قرار داده، اولویت داده است.

این تحولات به تدریج به همسویی امارات و عربستان انجامید و آنها در جنگ یمن از سال 2015 و محاصره قطر از نیمه 2017 تا اوایل سال 2021 همکاری نزدیکی داشتند. واشنگتن از مداخله ریاض و ابوظبی در یمن برای جلوگیری از نفوذ و حمایت ایران از حوثی‌ها حمایت کرد. ایران در دوره بی ثباتی پس از قیام های عربی در سال 2011 روابط محدودی با حوثی ها ایجاد کرده بود و نهایتا به این گروه کمک کرد تا مداخله نظامی تحت رهبری عربستان را خنثی کند. جنگ یمن به رغم تلاش های گسترده برای کاهش تنش از جمله میانجی گری به رهبری سازمان ملل و عقب نشینی امارات از جنوب یمن، همچنان ادامه دارد.

امارات، عربستان سعودی، بحرین و مصر در سال 2017 قطر را محاصره کردند و از آن خواستند جاه طلبی ها و روابط منطقه ای خود را با فاصله گرفتن از ایران، ترکیه و اخوان المسلمین تعدیل کند. «چهارگانه عربی» مجموعه ای متشکل از 13 درخواست از جمله اخراج نیروهای ترکیه از قطر و کاهش سطح روابط دوحه با تهران را مطرح کردند. بن بست سرانجام در ژانویه 2021 و زمانی شکسته شد که کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای امضای توافقنامه ای گردهم آمدند. در سوریه، دولت بشار اسد با کمک تهران و مداخله مسکو در سال 2015، کنترل بخش اعظم کشور را مجددا به دست آورده است. در همین حال، اسرائیل به عنوان بخشی از تلاش های خود برای مقابله با نفوذ فزاینده ایران، بارها به اهداف مرتبط با این کشور حمله کرده است. (این مطلب ادامه دارد.)

منبع: چتم هاوس
 

کلید واژه ها: ایران برنامه هسته ایران دولت اوباما جنگ سوریه جنگ یمن توافق هسته ای ایران محاصره قطر


( ۹ )

نظر شما :

ابراهیم قدیمی ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ | ۲۰:۴۹
می توانیم بگوئیم پرزیدنت اوباما وزیر امور خارجه مناسبی بر با توجه به پیشینه کمی هم که در سیاست خارجی امریکا داشت برای خود انتخاب نکرد۔سرکار خانم کلینتون هم تجربه زیادی در این مورد نداشتند وبکل دبپلمات نبودند۔۔بنظر میرسد کسان دیگری در دفتر پرزیدنت اوباما نقش بیشتری بعهده گرفتند۔دوره اول ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما نه هدایت سیاست خارجی ان دست پرزیدنت اوباما بود ونه سرکار خانم کلینتون که ایشان هم خانم محترمی بودند اگر هم تعجیلی در یاد گیری دیپلماتیک نداشتندرئیس جمهور بعدی بودند و نه پرزیدنت فعلی که در انزمان مسئولیت معاونت داشت۔شعار تغییر پرزیدنت اوباما سوئ استفاده دیگران شد۔ انتخاب فرد مناسب با تجربه دیپلماتیکی وسیاست خارجی برای روسای جمهور امریکا جهت رهائی انها از در گیری های نظامی غیر ضرور با هزینه و تلفات غیر ضرور از واجبات است۔پرزیدنت امریکا دو وزات خانه کلیدی در دست انحصاری خود دارد۔خارجه ودفاع۔