قزاقستان و پیرمرد سخت جان آن

انقلاب رنگینی در راه است؟

۱۸ دی ۱۴۰۰ | ۱۴:۰۰ کد : ۲۰۰۸۹۴۸ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
نویسنده خبر: صلاح الدین خدیو
صلاح الدین خدیو در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: شکی نیست که بحران قزاقستان ریشه های عمیق  داخلی دارد، اما نوع مداخله قدرت های خارجی در تعیین سرنوشت آن مهم است. انقلاب های اروپای شرقی در دهه هشتاد و انقلاب های بهار عربی در دهه دوم سده جاری، به ترتیب تا حد زیادی وامدار خروج روس ها از شرق اروپا و خروج نسبی آمریکا از خاورمیانه بودند.
انقلاب رنگینی در راه است؟

دیپلماسی ایرانی: ناآرامی های بی سابقه و خونین در قزاقستان، یکی از بزرگترین و ثروتمندترین جمهوری های شوروی سابق، وارد پنجمین روز خود شده و هنوز چشم انداز روشنی درباره چگونگی خاتمه آن دیده نمی شود.

قزاقستان یکی از پهناورترین کشورهای جهان با جمعیتی قابل توجه و دارای ذخایر فراوان نفت و گاز و فلزات گران بها چون اورانیوم است. در دوره شوروی ایستگاه فضایی بایکونور که هم اکنون هم توسط روسیه اداره می شود، محل اصلی پرتاب سفینه های فضایی بود و بیشتر آزمایش های اتمی هم در بیابان های این کشور انجام می شد. طولانی ترین مرز خارجی روسیه با قزاقستان است و این کشور بزرگترین صادر کننده نفت به چین دیگر همسایه قدرتمند آن محسوب می شود. از این رو حفظ ثبات آن برای هر دو کشور اهمیتی حیاتی دارد. این کشور به یمن ذخایر عظیم نفت و گاز، ثروتمندتر از دیگر کشورهای آسیای میانه بوده و دارای یک طبقه متوسط قوی و قشری سرمایه دار فوق ثروتمند است. اما استبداد سیاسی دیرپا و فقدان نهادهای سیاسی و اقتصادی کارامد و فساد ساختاری، باعث شده درآمد سرانه آن به حد قابل قبولی نرسد و ثروت موجود به شیوه ای عادلانه توزیع نشود.

لبه تیز تظاهرات اخیر که با اعتراض به گران شدن گاز مایع آغاز شد، علیه نورسلطان نظربایف، رئیس جمهور سابق است که سال 2019 پس از اعتراضاتی مشابه، ظاهرا از قدرت کنار رفت و قاسم توکایف از متحدان خود را به ریاست جمهوری گمارد.

نطربایف که مروج شکل افراطی کیش شخصیت بود، با کنار رفتن از منصب ریاست جمهوری، فرزندان و اقوامش را در مناصب اصلی گمارد و خود رئیس شورای عالی امنیت ملی شد و بر نظارتش بر ارتش و سازمان های امنیتی ادامه داد. مشابه مدلی که در بخش عمده جهان غیرغربی پیروی می شود و حکمرانی به نوعی کسب و کار خانوادگی تبدیل شده است.

پس از آنکه در روزهای اخیر مردم با شعار "پیرمرد برو" مستقیما وی را به عنوان حاکم اصلی مورد حمله قرار دادند، وی توسط رئیس جمهوری از سمتش عزل و دولت هم منحل شد. این اقدام و سرعت حیرت آور گسترش اعتراضات باعث بروز این گمان شد که قاسم توکایف به عنوان آدم و متحد چینی ها، نظربایف آدم اصلی پوتین را برکنار کرده است.

هر چند چین و روسیه دارای تضادها و رقابت های ظریفی در برخی حوزه ها هستند، اما بعید است که با رها کردن سیاست استراتژیک حمایت از ثبات نظام های اقتدارگرای همسایه وارد این نوع بازی ها شوند.

قزاقستان دارای روابطی چند جانبه و متوازن با آمریکا، چین و روسیه است و  کوشیده از چندجانبه گرایی به سود بقا و تقویت نظام سیاسی خود استفاده کند.

لازم به یادآوری است که آمریکا در دهه نود بخاطر خلع سلاح هسته ای قزاقستان که وارث بخشی از جنگ افزارهای شوروی شده بود، اولین کشوری بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت و علیرغم برخی انتقادهای حقوق بشری، اهمیتی خاص برای روابط با آن قائل است. در جریانات اخیر هم واشنگتن با اتخاذ سیاستی محتاطانه که حاکی از نوعی سردرگمی است، دولت و معترضان را به خویشتن داری فراخوانده است. با این حال تحلیلگران نزدیک به کرملین آن را متهم می کنند که عامل تحریک ناآرامی های اخیر با هدف خالی کردن پشت جبهه روسیه در بحبوحه تشدید تنش های آن با اوکراین و هم پیمانان غربی آن است. از این رو ابتکار روسیه برای اعزام نیروهای صلحبان به این کشور در قالب پیمان امنیت دسته جمعی را می توان اقدامی به منظور عدم تکرار انقلاب 1914 اوکراین و در ادامه سیاست حمایت از دیکتاتور روسیه سفید دانست.

شکی نیست که بحران قزاقستان ریشه های عمیق  داخلی دارد، اما نوع مداخله قدرت های خارجی در تعیین سرنوشت آن مهم است. انقلاب های اروپای شرقی در دهه هشتاد و انقلاب های بهار عربی در دهه دوم سده جاری، به ترتیب تا حد زیادی وامدار خروج روس ها از شرق اروپا و خروج نسبی آمریکا از خاورمیانه بودند.

مداخله روسیه برای حفظ بشار اسد در قدرت، نقطه پایان مماشات و نظاره گری مسکو در این زمینه بود. در این راستا مداخله غربی ها در لیبی برای ساقط کردن معمر قذافی نیز آخرین پروژه فعال "رژیم چنج" آنها بود و آمریکا دوباره به سیاست قدیم ترجیح ثبات و استبداد بر دموکراسی و حقوق بشر بازگشت. طبعا برای مسکو در حوزه خارج نزدیک آن، کاربست این سیاست اهمیتی مضاعف دارد. از این رو پیش بینی جان به در بردن رژیم قزاقستان از بحران اخیر چندان دشوار نیست. هرچند باید انتظار داشت تغییراتی در شاکله و ساختار آن بدون تغییری اساسی در ماهیت رژیم بوقوع بپیوندد. مانند دوران جنگ سرد که تغییر رژیم ها به نوعی معادله حاصل جمع صفر در روابط دو قطب تبدیل می شد و از این رو نوعی ثبات جبری و ساختاری در درون و بیرون حاکم بود، برای چین و روسیه هم در رقابت استراتژیک با غرب، صیانت از حکومت های سرمایه داری رفاقتی با زیربنای سیاسی ترکیب اقتدارگرایی و اقتصاد بازار، ضرورتی مبرم تر از گذشته است.

صلاح الدین خدیو

نویسنده خبر

کارشناس مسائل بین الملل و پژوهشگر مسائل کردی

اطلاعات بیشتر

کلید واژه ها: قزاقستان روسیه روسیه و قزاقستان امریکا و قزاقستان تظاهرات قزاقستان تظاهرات در قزاقستان نورسلطان نظربایف


( ۱۰ )

نظر شما :

فدوی ۱۸ دی ۱۴۰۰ | ۱۴:۵۳
امکان اینکه چین و روسیه راضی به آشفتگی در اوضاع کشوری شوند که حکم حیاط خلوت آنها را دارد در حد صفر است . پشت صحنه ی صفر تا صد این وقایع آمریکا و مزدوران منطقه ایش هستند هر چند ایراداتی که بر این حکومتها وارد است ، حکم سوخت اولیه ی این آشوبها را دارد .
شلتوک ۱۸ دی ۱۴۰۰ | ۱۵:۴۹
پیر مردها باید بروند عصر جوانان است
خسرو ۱۹ دی ۱۴۰۰ | ۱۲:۵۶
اعتراضات ساده اولیه توسط عوامل اطلاعاتی امریکا و سوروس تبدیل به شورش مسلحانه شد و توکایف (با توافق پوتین ) فرصت را غنیمت شمرده و خود را از دست نظربایف و اطرافیانش خلاص کرده و قدرت را قبضه خواهد کرد با توجه به ثروت و منابع مالی بزرگ دولتی ، با توزیع رانت بین همه رضایتمندی نسبی تامین شده و آرامش قبلی حاکم خواهد شد فقط اینبار با نفوذ بیشتر روسیه