آمریکا هرگز نمی‌تواند ایرانی‌ها را تسلیم زورگویی خود کند

۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۵:۳۹ کد : ۱۹۹۳۳۰۰ سرخط اخبار

سید محمد جواد رسولی محلاتی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بلغارستان، در گفت وگویی که با رادیو ملی بلغارستان به مناسبت پنجمن سالروز انعقاد برجام انجام داد، به تشریح آخرین تحولات مرتبط با برجام و سایر موضوعات مرتبط با سیاست خارجی کشور پرداخت. 

به گزارش ایسنا، سفیر کشورمان در بلغارستان در پاسخ به سوال خبرنگار که آیا شانسی برای پشت سر گذاری اختلافات مرتبط با برنامه هسته ای تهران و ادامه توافقات مرتبط با آن وجود دارد و اینکه آیا ایران حاضر به سازش (مصالحه) و مذاکرات مجدد است؟ پاسخ داد، برای پاسخ به این سوال باید ابتدا ریشه شکل گیری اختلافات کنونی را شناخت. ریشه این موضوع به خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا از موافقت نامه هسته ای، اعمال تحریم ها علیه ایران و تحت فشار قرار دادن دیگران به عدم پایبندی به تعهدات خود در قالب برجام بر می گردد. 

وی در ادامه افزود: پس از 13 سال مذاکرات پیچیده چندجانبه برجام حاصل شد. ایران به تمام تعهدات خود با حسن نیت پایبند بود که این امر توسط گزارش های متعدد آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد تأیید قرار گرفته داست. علیرغم این دستاورد بزرگ دیپلماسی چندجانبه، رئیس جمهور آمریکا در ماه می 2018 خروج یکجانبه دولتش از برجام و اعمال مجدد غیرقانونی همه تحریم ها را اعلام کرد. در پی خروج آمریکا از برجام، دبیرکل سازمان ملل، سایر طرف های برجام و بسیاری دیگر از اعضای جامعه بین المللی از ایران خواستند تا نگرانی های خود را از طریق سازوکارهای مقرر در برجام پیگیری کرده تا به طرف های باقیمانده برجام اجازه دهد خروج غیرقانونی آمریکا را جبران کنند. طرف های اروپایی برجام از ایران خواستند که فقط چند هفته صبر کند و به آنها اجازه دهد خساراتی که ایران در اثر تحریم های ایالات متحده متحمل شده، را جبران کنند. ایران با عملکرد مبتنی بر حسن نیت، از انجام هرگونه اقدام جبرانی پس از خروج آمریکا از برجام خودداری نمود تا طرف های باقیمانده برجام قادر باشند به وعده های خود عمل کنند. به مدت یک سال تمام، اجرای کامل برجام را ادامه دادیم. 15 گزارش متوالی آژانس بین المللی انرژی اتمی پایبندی کامل ایران به تعهدات برجامی را تأیید کردند. 

متأسفانه، نتیجه، همراهی بیش از حد 3 دولت اروپایی حاضر در برجام با سیاست فشار حداکثری آمریکا بود که همه ایرانیان را هدف قرار داده است. 

در 6 نوامبر 2018 دکتر ظریف آخرین اتمام حجت را با طرف های باقیمانده برجام به عمل آورد و طی نامه ای بیان داشت هیچ اقدام جبرانی توسط طرف های باقی مانده برجام اجرا نشده است. در این نامه خواسته شد طرف های باقیمانده با تحقق تعهدات خود در بیانیه های صادره، منافع مشروع ایران را به نحوی واقعی وعملیاتی تضمین نمایند؛ یا ایران گزینه ای نخواهد داشت جز اینکه حدی از توازن را برقرار کند_ (همان اقدامات جبرانی که طرف ها در شرایطی که سازوکار اختلاف منجر به حل مسئله نشود، در نظر داشتند). با توجه به موارد فوق وزیر خارجه ایران رسما درخواست تشکیل یک جلسه وزیران ذیل کمیسیون مشترک را اعلام کرد. 

اما هیچ جلسه ای تشکیل نشد و هیچ یک از طرف های اروپایی برجام حتی تا 6 ماه بعد، زحمت نگارش یک پاسخ را نیز متحمل نشدند. پس از طی مکرر روند سازوکار حل و اختلاف بی هیچ ثمری، دولت متبوع اینجانب هیچ راهی جز اعمال حقوق خود ذیل بندهای 26 و 36 برجام جهت انجام اقدامات جبرانی و توقف اجرای برخی از تعهداتش در تاریخ 8 می 2019 پیش روی خود نداشت. 

با وجود تمام این مسائل، اقدامات جبرانی ما تا امروز هیچ تأثیری در نظارت و راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی نداشته است. برنامه صلح آمیز هسته ای ایران، تحت سخت گیرانه ترین نظام بازرسی در تاریخ قرار دارد. در واقع از سال 2016 تا 2019، بیش از 92 درصد از تمام بازرسی های آژانس در مقیاس جهانی در ایران انجام شده است. 

جمهوری اسلامی با کلام و کردار تمایل و ترجیح خود به تعامل سازنده با جهان را نشان داده است. ادامه برجام بستگی به انجام تعهدات طرف های مقابل دارد. حرف مذاکره مجدد زمانی که شما به مذاکره ای که پس از 13 سال نتیجه داده و به تایید شورای امنیت سازمان ملل نیز رسیده است پایبند نیستید، حرف پوچ و بی معنی است که با اهدافی مشخص و تبلیغاتی مطرح می شود. 

این دیپلمات کشورمان در پاسخ به سوال دیگری که به انتخابات ریاست جمهوری آتی آمریکا در ماه نوامبر و تأثیر آن بر تحول روابط میان ایالت متحده و جمهوری اسلامی ایران اختصاص داشت گفت: تحول در روابط میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا مانند هر تحول دیگری تابع الزاماتی است. یکی از مهم ترین این الزامات تغییر رویکرد و رفتار کنونی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران است. بازگشت به توافق بین المللی و چندجانبه برجام که حاصل بیش از 13 سال مذاکره بود، کنار گذاشتن بد عهدی ها و پایان دادن به فشار اقتصادی و تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران، پایه و اساس این تغییر رویکرد و رفتار است. اینکه چنین تحولی به خودی خود در نتیجه انتخابات آتی آمریکا حاصل شود، خام اندیشانه است. سابقه رفتار 2 حزب اصلی آمریکا در طول بیش از 40 سال اخیر به خوبی نشان می دهد این که کدام حزب روی کار می آید تأثیر فاحشی روی استراتژی کلی آمریکا در قبال ایران ندارد و صرفا تاکتیک ها تغییر می یابند. لذا ما منتظر این نیستیم که در ایالات متحده چه کسی و کدام حزب روی کار میآید چرا که رفتار همه آنان را در ۴۰ سال گذشته با جمهوری اسلامی امتحان کردیم و یکی از یکی دیگر بدتر بود.

البته دوره دوم ریاست جمهوری اوباما را می توان به عنوان یک استثنا جزئی بر شمرد. اوباما بر خلاف دوره اول ریاست جمهوری خود که خصمانه ترین تحریم ها در آن دوره علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد، در دوره دوم ریاست جمهوری خود با درک  شکست سیاست تحریم، رویکرد متفاوتی درپیش گرفت که نتیجه مشخصی هم داشت: توافق برجام. 

اما رویکرد ترامپ کاملا متفاوت بود. او از یک توافق چند جانبه و بین المللی که محصول بیش از یک دهه مذاکره بود خارج شد و سیاست خصمانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران در پیش گرفت. باتوجه به سیاست های خصمانه کنونی ترامپ علیه کشورم، ما هر گفت‌وگویی با دولت او را رد کرده ایم؛ زیرا یک کشور و ملتی با قدرت مقاومت، تمدن و تاریخی با عظمت همچون ایرانی ها را نمی‌توان با تهدید و تحقیر تسلیم کرد. 

وی در خصوص وضعیت اقتصادی کنونی کشور و چگونگی تأثیر وضع تحریم های احتمالی جدید علیه ایران در شرایطی که کشور از یک سو با تحریم های از پیش وضع شده واز سوی دیگر با بحران اقتصادی ناشی از کرونا درگیر است، اظهار داشت: تحریم جدیدی نمانده که بخواهند اعمال کنند، به اذعان مقامات آمریکایی سخت ترین و جامع ترین تحریم ها علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال شده که در تاریخ بی سابقه است. 

 آن ها با این تحریم ها نوعی تروریسم اقتصادی را علیه ملت ایران اعمال نموده اند، ایرانیان را به طور عامدانه از غذا و دارو محروم نمودند و آسیب های جدی بر استاندارهای زندگی آنها وارد ساختند. درست است که تروریسم اقتصادی دولت آمریکا که مستقیما شهروندان ایرانی را هدف قرار داده و سیاست فشار حداکثری، خسارت هایی را به کشور و مردم وارد نموده است لیکن نتوانسته است به اهداف خود دست یابد و ما توانسته ایم با اتخاذ سیاست مقاومت حداکثری در برابر این فشارها ایستادگی کنیم. فشارهایی که تنها بخش کوچکی از آنها می تواند خیلی از کشورها را با فروپاشی اقتصادی مواجه سازد. 

تلاش کردیم تحریم ها را به فرصتی برای کاهش وابستگی به خارج تبدیل کنیم. این فشارها باعث شد از اقتصاد تک بعدی خارج شویم و ظرفیت های خود در سایر زمینه ها را نیز فعال سازیم. 

هدف آمریکا از فشار بر ملت ایران، تحت تاثیر قرار دادن رفتار و نگرش مردم است. اما تجربه نشان داده است که مردم ایران تسلیم فشار نمی شوند. آمریکا می‌تواند هر مرد و زن و بچه‌ای را تحریم کند اما هرگز نمی‌تواند ایرانی‌ها را تسلیم زورگویی خود کند. آمریکا به جای آنکه (چاهی که در آن قرار دارد را) عمیق تر حفر کند، باید سیاست‌های شکست خورده را کنار بگذارد و با ملت ایران با زبان احترام سخن بگوید.  

ما آموخته ایم که خود کفا باشیم. به همین دلیل است که بیش از 40 سال از فشارهای آمریکا – چه از طریق طرح اتهامات یا جنگ و چه تحریم یا ترور- از جمله ترور بزدلانه قهرمان مبارزه با تروریسم منطقه ما، ژنرال قاسم سلیمانی، نتوانسته اند ایرانیان را به زانو درآورند و یا بر دستگاه محاسباتی ملت ما تأثیر بگذارند. ملت ایران نه تنها مرعوب و تسلیم فشارها نمی شود و زمین نمی خورد بلکه با همه توان و اقتدار به سمت پیشرفت گام بر می دارد.

سفیر کشورمان در بلغارستان در ارتباط با تحولات مرتبط با فرایند صلح خاورمیانه به خصوص طرح الحاق کرانه باختری و رویکرد کشورمان؛ گفت: طرح الحاق کرانه باختری را یک فاجعه برای حقوق بین الملل و نقض فاحش مقررات بین المللی و حقوق اساسی مردم فلسطین  دانست.

وی افزود: روند الحاق سرزمینهای اشغالی کرانه باختری در چارچوب طرح صلح ترامپ موسوم به معامله قرن است. این طرح که در راستای نابودی کامل آمال و آرزوی مردم فلسطین و حمایت یکجانبه از رژیم اسرائیل ارائه شده است، ناقض کلیه توافقات، قوانین و قطعنامه‌های بین المللی پیرامون قضیه فلسطین است.

 مفاد طرح صلح ترامپ (معامله قرن)، به رژیم اسرائیل این اختیار را داده است، شهرکهای یهودی واقع در کرانه باختری و دره رود اردن را ضمیمه سرزمینهای اشغالی کند. همه جریانان‌ها و گروه‌های فلسطینی؛ دولتهای عربی و اسلامی؛ سازمان ملل متحد؛ اتحادیه اروپا و سازمانهای بین المللی و حقوق بشری با این طرح یکجانبه و خلاف موازین بینالمللی، مخالفت کرده اند.

 اشغال سازمان یافته سرزمین فلسطین، توسعه طلبی رژیم صهیونیستی و عدم اعمال حق تعیین سرنوشت توسط مردم فلسطین از دلایل اصلی شکل گیری بحران فلسطین است و برگزاری همه پرسی با مشارکت همه ساکنان اصلی سرزمین فلسطین اعم از مسلمان؛ مسیحی و یهودی با هدف اعمال حق تعیین سرنوشت و تعیین نوع نظام سیاسی مورد نظر، دموکراتیک ترین راه حل برای بحران فلسطین است.

توجه شنوندگان این برنامه را به این موضوع جلب می کنم، متاسفانه، در رابطه با طرح رژیم اسرائیل برای الحاق کرانه باختری، شاهد واکنش های ضعیف دولتهای مدعی حقوق بشر و حقوق بین الملل هستیم به طور مثال رفتار و واکنش کشورهای اروپایی و آمریکا در مورد کریمه و اوستیای جنوبی به کلی متفاوت با واکنش آنها به الحاق کرانه باختری است این استانداردهای دوگانه در موضوعات مشابه همچنان ادامه دارد. انضمام کرانه باختری نقض فاحش بیش از یکصد قطعنامه سازمان ملل متحد و نقض قطعنامه‌های از جمله 2334- 247 -242 – 181 – 1949  است همچنین این اقدام برخلاف مفاد کنوانسیون چهارم ۱۹۶۹ ژنو و مغایر با نظر مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در مورد دیوار حائل  است؛ با وجود اینکه نقض موازین و حقوق بین الملل در شهرک سازی و غصب سرزمین‌های فلسطینیان کاملا آشکار است اما واکنش اتحادیه اروپا نسبت به آن دوگانه و تبعیض آمیز بوده است مقامات اروپا در حالی ادعا می‌کنند که مخالف اقدامات غیرقانونی رژیم اسرائیل هستندکه هیچگونه اقدام عملی نشان نمی دهند لذا مادامی‌که این رژیم احساس می‌کند عواقب جدی در انتظارش نیست به سیاست توسعه طلبی خود ادامه می دهد.

 سران رژیم آمریکا  و رژیم صهیونیستی انضمام کرانه باختری را به نوعی مقدمه ورود به اجرای سایر مفاد طرح معامله قرن می دانند.  مقامات رژیم صهیونیستی به جای به کارگیری واژه انضمام از واژه اعمال و بسط حاکمیت یا اعمال قانون( Application of sovereign law) استفاده می‌کنند تا بتوانند از مسئولیت بار حقوقی اقدام خود از منظر بین المللی بکاهند. 

انتظار است که اسرائیل تحت فشار افکار عمومی و فشار دولتهای قانونمدار از این سیاست توسعه طلبی و ضد فلسطینی دست  کشیده و به قطعنامه‌های سازمان ملل تمکین نموده و جامعه بین المللی با سکوت و بی واکنشی مناسب ساختار حقوق بین الملل را بیش از پیش دچار ورشکستگی و اضمحلال ننمایند اقدامات رژیم صهیونیستی آینده ای خطرناک و غیر قابل پیش بینی را برای امنیت و ثبات منطقه ترسیم می نماید.


( ۲ )

نظر شما :