طرح مشارکت ۲۵ ساله برد برد است

توافق چین و ایران، چشم اندازی از آینده ای دور از هژمونی آمریکا

۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۲:۰۰ کد : ۱۹۹۳۲۰۵ اخبار اصلی آسیا و آفریقا اقتصاد و انرژی
بسته همکاری بین تهران و پکن اساسا ایران را در کانون طرح کمربند و جاده چین قرار خواهد داد و شکی نیست که همه محاسبات استراتژیک در منطقه را بر هم می زند.
توافق چین و ایران، چشم اندازی از آینده ای دور از هژمونی آمریکا

نویسنده: کاوه افراسیابی

دیپلماسی ایرانی: ایران و چین در هفته های اخیر جزئیات توافقنامه همکاری بسیار مهمی را به عنوان ابزاری برای گذراندن ربع قرن بعدی و ترسیم آینده ای منفصل از ایالات متحده در دست بررسی داشته اند. بر اساس پیش نویس توافق که به دست آسیا تایمز رسیده، چین به عنوان بخشی از طرح جاه طلبانه «کمربند و جاده» خود ده ‌ها میلیارد دلار آمریکا در ایران سرمایه گذاری خواهد کرد. 

توافق 25 ساله ابعاد اقتصادی، امنیتی و نظامی دارد. چنین توافقی به ویژه برای بخش انرژی در ایران که به شدت نیازمند سرمایه گذاری های قابل توجه (بیش از 150 میلیارد دلار) برای بهینه سازی صنعت قدیمی نفت، مدرنیزه کردن چاه ها، پالایشگاه ها و سایر زیرساخت هاست، اهمیت دارد.

مذاکرات درباره این توافق در شرایطی در جریان است که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، با امید به فروپاشی اقتصاد ایران استراتژی یکجانبه اعمال فشار علیه این کشور را به اجرا گذاشته است. جدای از کارزار علیه ایران، مساله رقابت های فزاینده بین ایالات متحده و چین نیز وجود دارد. طرح همکاری های 25 ساله در صورت تصویب در مجلس ایران اتفاقی مهم در مواجهه با تلاش های ترامپ برای انزوای اقتصادی ایران در جامعه بین المللی به شمار می رود. همانطور که انتظار می رفت، اخبار مربوط به توافق چین و ایران از سوی برخی در غرب محکوم شده است.

برخی مخالفان در تبعید ایرانی این برنامه را طرح «فروش» جمهوری اسلامی به چین خوانده و آن را یکی از نشانه های توانایی چین در تبدیل ایران به یکی از اقمار خود تلقی کرده اند. منتقدین همچنین به غلط مدعی شده اند که توافق حاوی «بند انحصاری» است و کنترل چین بر یکی از جزایر ایران در خلیج فارس را شامل می شود. به وضوح مشخص است که نسخه های افشا شده توافق چه به زبان انگلیسی و چه فارسی، صرفا با توجه بر تاثیرگذاری بر آن منتشر شده اند، چرا که بندهایی را شامل می شوند که می توانند مضر برای ایران و سوء استفاده از سوی چین تلقی شوند.

اگر چین حقیقتا به چنین سرمایه گذاری طولانی مدتی در ایران متعهد شد، احتمالش زیاد است که کنترل را در بندر استراتژیک چابهار، مسیر ورودی ایران به اقیانوس هند، در دست بگیرد. ایالات متحده برای نشان دادن حسن نیت خود در برابر جاه طلبی های هند، این بندر را از مجازات های تحریمی علیه ایران معاف کرده است. اما از نظر ایران، هند با گرفتن طرف آمریکا در رابطه با تحریم های نفتی و خودداری از سرمایه گذاری های مناسب در بندر، فرصت کار در آن را از دست داده است.

در توافق جدید بین ایران و چین به تغییر محاسبات استراتژیک هر دو کشور اشاره در شرایط کنونی بین المللی اشاره شده است که در آن، هنجارها و اصول بین المللی عمدتا در نتیجه سیاست های یک جانبه و تهاجمی دولت ترامپ در مقابل تهران و پکن زیر پا گذاشته می شوند.

به نظر می رسد که به تدریج یک سه گانه میان چین، ایران و پاکستان در همسایگی آنها در حال شکل گیری است. این اتحاد ممکن است خیلی زود افغانستان را نیز در برگیرد و انتظار می رود به مرور زمان، به عراق و سوریه نیز برسد که بی شک ایالات متحده و هند را خشمگین خواهد کرد.

یک توافق جدید مکمل بین ایران و سوریه نیز در جریان است که از قصد ایران برای حفظ جایگاه استراتژیک خود در آن کشور جنگ زده چه به عنوان دروازه ای به لبنان و جهان عرب و چه به صورت عامل بازدارنده ای در برابر اسرائیل حکایت دارد. این توافق فارغ از همه فشارهای اسرائیل-کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس از جمله حملات اخیر در داخل ایران شکل گرفته است. ایران همانطوری که «اعمال فشار حداکثری» را با «مقاومت حداکثری» پاسخ داد، به طور سنتی به اعمال فشار مقابل در برابر هر گونه فشار منطقه ای و فرامنطقه ای گرایش دارد. ایران خود را یک قدرت محوری در غرب آسیا و خاورمیانه می داند و انتظار می رود حملات اخیر در تاسیسات هسته ای نطنز و مجموعه نظامی پارچین را در زمان و مکان مورد نظر خود تلافی کند.

توافق نهایی چین و ایران می تواند یک «برد-برد» در خدمت منافع ملی هر دو طرف باشد. برای ایران آسیب دیده از تحریم ها و شیوع کرونا، این توافق راهی مهم برای زنده ماندن اقتصاد در شرایط بحرانی و در زمانی که سایت های نظامی و هسته ای احتمالا با مداخله اسرائیل و برخی کشورهای عربی هدف قرار گرفته اند، به شمار می رود. 

به گفته یک دانشمند علوم سیاسی مستقر در تهران که خواست نامش فاش نشود، هدف از این حملات احتمالا با ادراک این موضوع در ارتباط بوده که دولت ترامپ می خواهد در چند ماه آینده و پیش از انتخابات نوامبر با تهران به توافق برسد. دولت میانه روی حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در یک سال باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری وارد یک دوره گذار شده که در آن قابلیت های خود را برای هر گونه ابتکارعمل سیاست خارجی از دست می دهد. برخی تحلیلگران در ایران ادعا می کنند که هنوز فرصت اندکی برای توافق جدید بین تهران و واشنگتن وجود دارد که بعضا واکنشی به توافقنامه بین تهران و پکن محسوب می شود.

با توجه به موضع گیری ایران پس از انقلاب اسلامی، توافق با چین منعکس کننده رویکرد ایران در «نگاه جدید به شرق» تحت فشارهای ایالات متحده است. در همین حال، می تواند مطابق منطق «نگاه جدید به غرب» را از نظر مدیریت شرایط و ایجاد توازن در میانه جنگ سرد جدید نیز عمل کند. البته این دیدگاه دوم مبتنی بر این فرض است که ایالات متحده به تسهیل تحریم ها و تهدیدهای خود تمایل داشته باشد که این مساله هنوز مشخص نیست. در همین حال، اقدامات خرابکارانه اخیر در تاسیسات هسته ای نطنز و مجموعه نظامی پارچین احتمالا طیف اصول گرا در ایران را که هیچ دلیلی برای خوش بینی به تغییر احتمالی سیاست آمریکا نمی بینند، قدرتمندتر خواهد کرد. آنها دفاع چین از ایران در شورای امنیت را نشانه امکان اتکا به آن می دانند و همچنین از اهمیت امکان ایفای نقش ایران به عنوان محوری در طرح کمربند و جاده چین چه در بازار 80 میلیون نفری ایران و چه در بازار بزرگ تر حدودا 4.6 میلیارد نفری اوراسیا آگاه هستند.

منبع: آسیا تایمز / تحریریه دیپلماسی ایرانی 34

کلید واژه ها: مشارکت ایران و چین طرح 25 ساله مشارکت استراتژیک ایران و چین طرح کمربند و جاده نفوذ چین در خاورمیانه چابهار تحریم های آمریکا علیه ایران رقابت های چین و آمریکا


( ۹ )

نظر شما :

سورنا تبریزی ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۵:۱۰
صرف این قرارداد بلندمدت با چین چیز بدی نیست و اگر واقعا بنای چینی ها بر همکاری باشد حتی میتواند غرب را از خواب غفلت درباره ایران بیدار کند و امریکا را برای بازگشت به دوره همکاری محدود با ایران ترغیب کند لکن چند مساله وجود دارد : ۱- آیا شرکت های چینی حاضرند به علت سرمایه گذاری در ایران ، تجارت چند صد میلیارد دلاری با امریکا را رها کنند و تحریم شوند؟ ۲- آیا این قرارداد در شرایط ضعف دولت ایران بسته نشده و در مناسبترین زمان ممکن منعقد شده؟ ۳- قرارداد مشابهی را با ناپلئون بسته بودیم برای همکاری در تقابل با تزارها . سرانجام آن قرارداد این شد که ناپلئون در پشت پرده قرارداد بهتری با روسها بست و سر ایران بی کلاه ماند. ۴- چرا همان دید اقتصادی و همکاری و برد-بردی که با چین داریم و از مساله مسلمانان اویغور و ... صرف نظر میکنیم را درمورد دیگران نداریم؟ ۵- انتقادات وارده به اصل قرارداد نه تنها موجب ضعف جمهوری اسلامی نمیشود بلکه قدرت بهتری را در مذاکرات به ایران میدهد تا امتیازات بیشتری طلب کند . در نهایت با انعقاد این قرارداد و همزمان توسعه همکاری های محدود با محور امریکا ، جایگاه ایران در منطقه و جهان بسیار بهتر خواهد شد. این راهبرد موازنه منفی بین شرق در حال اوج و غرب در حال افول فرصتهای بیشماری در اختیار کشورهای در حال توسعه و میانه مثل ایران و ترکیه فراهم میکند.
محمد ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | ۱۸:۳۸
مشکل ما با این قرارداد دو چیز است ، نظر مردم ابدا پرسیده نشد ، حتی به زمینه چینی و تبلیغ و توجیه آن هم نپرداختند ، در حالی که یکی از مهمترین فصل های تاریخ معاصر ما ، اعتراض و حساسیت مردم نسبت به قرارداد های این چنینی است ، زیرا بدون شک ، هیچ ابرقدرتی از سر دلسوزی پای مذاکره با کشوری نمی شیند که همه درها به روی او بسته و سرعت سقوط اقتصادیش گوی سبقت را از دیگران ربوده و پول ملی اش حتی در همسایه های به خاک نشسته و جنگ زده هم خریدار ندارد . دوما نفس این نوع قرارداد ها فقط لجبازی با غرب است ، وگرنه خود چین هم برای همه محصولات تولیدی خود وابسته به تکنولوژی غربی است ، همانطور که اقتصاد این کشور هم به طور گسترده وابسته به دلار و مبادلات تجاری با امریکاست ، چطور باور کنیم ، به پای ما خواهند ایستاد ، آنهم در زمانی که با 19 کشور عربی قراردادهایی بسیار پرسود تر بسته اند
ابراهیم قدیمی ۲۶ تیر ۱۳۹۹ | ۲۰:۱۳
هر زمان که امکان همکاری صمیمانه با کشوری بوجود اید ان زمان بهترین است. ما هیچگاه زمان مناسب را برای یافتن زمان مناسب تر نباید از دست بدهیم.امروز بهترین زمان برای همکاری ما با چین است. هر دو از یک سوراخ گزیده میشویم.. توان کاری وخستگی ناپذیر صد ها میلیون کارگر چینی با مدیریتی سالم وگستردگی فعالیت های اقتصادی چین در جهان و توان فعالیت اقتصادی همه جانبه چین از کار ساختمانی گرفته تا اینترنت فوق سریع چین را تبدیل به قدرت افسانه ای همه فن حریف جهان کرده است.امریکائی ها از زمانی بسیارقدیم پس از جنگ ویتنام واروپائی ها جدیدا توان ساخت وساز خود را در کشورهای جهان سوم از دست داده اند. ومنحصرا تبدیل به فروشنده محصولات داخلی خود هستند با ارزش ساعت کاری صد دلار وبیشتر..تنها کشور دیگری که هنوز توان فعالیت اقتصادی در خارج از مرزهای خود دارد ژاپنی ها هستند که دست وپایشان بگونه محکم همانند اروپائی ها توسط امریکائی ها بسته است.برخلاف نظرهای رایج چین وابستگی محدودی با امریکا دارد. از دوهزار وپانصید میلیارد صادرات چین پانصد میلیارد ان با امریکا است. چین توان اقتصادی ونیروی کار وانگیزه انسانی ان را دارد که افریقا را متحول کند. افریقا فقط توسط چین میتواند متحول شود. چین توان انرا دارد که اسیا را متحول کند اگر خود انها بخواهند.امریکا بیشتر وابسته به کالای چینی است تا چین به صادرات به امریکا.تنها کشوری اروپائی که میتواند همکار خوبی برای ما باشد برخلاف جو غالب ضد انگلیسی انگلستان است.انگلستان هم ما راخوب میشناسد هم ما انها را. هم انها در اینجا حضور دارند وهم ما در انجا وهم نزدیک هستند وهم مستقل ومحدود در جزیره خود.البته این را باید بررسی کرد که انگلستان جهان را ترجیح می دهد یا امریکا را..من فکرمنافع انگلستان ایجاب میکند که جهان را ترجیح بدهد وراه مستقلی از امریکا بیابد واز روسیه نهراسد. روسیه انگلستان خور نیست..انگلیسی ها از سیاستمدارانشان واز وضعیت داخلی انها اینگونه پیداست اینقدرکودن نیستند که امریکا را به جهان ترجیح بدهند.امریکا جهان نیست.امریکارا انگلستان دستش بگرفت وپا بپا برد تا شیوه راه رفتن اموخت. ولی فوت کوزه گری را یه او یادنداد یااو یاد نگرفت.که چگونه خود را در اکناف جهان حفظ کند..حالا پس از گردن کلفتی کردن و کتک خوردن و خونین مالین شدن اینطرف وانطرف دنیا ادعا هائی بزرگ و غیر قابل براورده شدن دارد.باج خوری. انگلستان ااشتباهات زیادی دارد که بزرگترین انهابرده داری در امریکا در قرن هیجدهم که روشی مربوط به قبل ازمیلاد مسیح بود. ولی در تحولات خون سیاهان ارزش دارد گل کاشتند. قدرت یاد گیری انگلستان از اشتباهات خود زیاد است .توازن چین ، روسیه وانگلستان توازن مناسبی برای ایران است.قرار داد با چین عالی است ولی حجم ان بسیار باتوجه به نیازهای زیر بنائی کشورمحدود است.اجازه بدهید به نیازهای زیر بنائی برسیم. . بعنوانمثال خوزستان با وجود کارون در این گرمی هوا سالها است که مردم اب ندارند.