آنچه به تمامیت خواهی در عصر جدید شباهت دارد

ترس و ناامنی، عامل سرکوب مسلمانان در چین

۱۰ آذر ۱۳۹۸ | ۱۸:۰۰ کد : ۱۹۸۷۸۶۶ آسیا و آفریقا انتخاب سردبیر
"اسناد شین‌جیانگ" عنوان مجموعه پرونده‌هایی است که انگیزه‌ها و روش‌های سرکوب اقلیت اویغور‌های چین از سوی دولت این کشور را افشا می‌کند. در این پرونده‌ها جزئیات وحشتناکی از سرکوب مسلمانان در منطقه خودمختار شین‌جیانگ به چشم می‌خورد. مهمترین نکته‌ای که این اسناد برملا می‌کنند ذات دورو و حیله‌گر چین است. 
ترس و ناامنی، عامل سرکوب مسلمانان در چین

دیپلماسی ایرانی: شی جین پینگ، رئیس‌جمهوری چین، کشورش را در فضایی امنیتی اداره می‌کند و در برابر واکنش‌های جهانی نیز بی‌پروا عمل می‌کند، چرا که می‌داند خطر واقعی در داخل کشورش است. 

"اسناد شین‌جیانگ" عنوان مجموعه پرونده‌هایی است که انگیزه‌ها و روش‌های سرکوب اقلیت اویغور‌های چین از سوی دولت این کشور را افشا می‌کند. در این پرونده‌ها جزئیات وحشتناکی از سرکوب مسلمانان در منطقه خودمختار شین‌جیانگ به چشم می‌خورد. مهمترین نکته‌ای که این اسناد برملا می‌کنند ذات دورو و حیله‌گر چین است. 

چین قدرتی بی‌پروا و رو به رشد و در عین حال رژیمی شکننده و ناامن است که تحت محاصره دشمنان قرار گرفته است. شاید رئیس‌جمهوری این کشور از تحقق «رویای چین» برای دستیابی به ثروت بزرگ و نفوذ بین‌المللی سخن بگوید. اما دولت خودکامه چین ترسی دائمی از براندازی و انقلاب دارد.

سرکوب گسترده مسلمانان در منطقه خودمختار شین‌جیانگ به دست دولت چین موضوع جدیدی نیست.  دلیل این سرکوب، موج خشونتی است که افراط‌گرایان اویغور در سال‌های 2009 تا 2014 مرتکب شدند. این خشونت‌ها شامل حمله به یک ایستگاه قطار بود که باعث مجروح شدن بیش از 150 نفر شد. چیزی که به مرور زمان مشخص شده – و اسناد شین‌جیانگ به وضوح نشان می‌دهند – این است که پکن در برخورد با این تهدید، رویکرد بسیار گسترده‌ای اتخاذ کرده است.

مقامات این کشور به اسم مقابله با «اسلام‌گرایی افراطی» یک تا سه میلیون نفر از اویغورها را در اردوگاه‌های کار اجباری مدرن محصور کرده‌اند، جایی که در معرض شدیدترین موارد نقض حقوق بشر قرار دارند. حکومت پکن با تخریب مساجد، آزار نمازگزاران و سرکوب دین، به دنبال از بین بردن نفوذ اسلام در غرب چین است. پکن به طور همزمان اقداماتی را برای از بین بردن فرهنگ اویغورها آغاز کرده است. از جمله این اقدامات می‌توان به تشویق قوم هان برای مهاجرت به منطقه شین جیانگ با هدف کاهش جمعیت اویغورها اشاره کرد. پکن همچنین از این منطقه برای آزمایش سیستم نظارت گسترده خود استفاده کرده است. طبق سخنان رئیس‌جمهوری این کشور در سال 2014 حزب کمونیست باید «ارگان‌های دیکتاتوری» را بر سر کار آورده و در مقابله با دشمنان مطلقاً «هیچ بخششی» از خود نشان ندهد. چیزی که پکن آن را مقابله با تروریسم می‌خواند بسیار شبیه به تمامیت‌خواهی در عصر جدید است. 

از طرفی، این سرکوب با تصویر رژیم قدرتمند و رو به رشدی که شی تلاش می‌کند به جهان معرفی کند، بسیار همخوانی دارد، رژیمی که قاطعانه با مشکلاتی که قدرت آن را به چالش می‌کشند مقابله می‌کند، در حالی که شجاعانه به دنبال بازگرداندن شکوه گذشته و نفوذ بین‌المللی چین است. با این حال اگر با دقت نگاه کنید، دولت متزلزلی را می‌بینید که از منطقه شین جیانگ در شمال غربی تا هنگ کنگ در جنوب شرقی، گرفتار خطر جدایی‌طلبی، تنش‌های قومی و ناآرامی‌های سیاسی است. بنابراین دولت احساس می‌کند که نباید تنها به دنبال حفظ نظم عمومی باشد بلکه باید ذهن شهروندان خود را کنترل کند تا مبادا از سوی مخالفان آلوده شود. هدف از محصور کردن اویغورها در اردوگاه‌های کار اجباری، قرنطینه کردن آنهایی است که «ذهنشان با افکار ناسالم آلوده شده است.»

دولت چین همچنین باید نگران این باشد که وسعت و شدت این سرکوب باعث بروز مشکلات بعدی خواهد شد، حال چه با اعمال خشونت بیشتر در منطقه شین جیانگ و چه با پخش اخبار از سوی خانواده‌های نگران در مورد اینکه چه اتفاقی «در کل کشور» در حال رخ دادن است. و این نشانه‌ اعتمادی نیست که پکن اغلب آن را «دست سیاه» نفوذ خارجی در پس مشکلات داخلی خود دانسته و از این داستان برای اجتناب از تبعات سرکوب استفاده می‌کند. دولت چین با کاهش سرعت رشد اقتصادی، بحران جمعیتی و اجتماعی فراگیر و دیگر مشکلاتی که تنها باعث سخت‌تر شدن ایجاد نظم در طول زمان خواهند شد، نباید آینده چندان روشنی برای خود متصور باشد.

رژیم شی به ظاهر قدرتمند است، اما مانند بسیاری از حکومت‌های دیکتاتوری این ترس را در وجود خود دارد که مردم خودش چه کاری ممکن است انجام دهند. این دو روی قدرت چین بسیار به یکدیگر نزدیکند: رهبر چین در مقابله با مخالفان به شدت قاطعانه عمل می‌کند چرا که از این مخالفت بسیار می‌ترسد.

این نیز یکی از محرک‌های اصلی رفتار ژئوپلتیک چین است. سیاست خارجی روشی است که کشورها از آن به منظور بقا و شکوفایی نهادهای خود استفاده می‌کنند. و سیاست خارجی چین به شدت بر خنثی کردن تهدیدات خارجی و تسلط حزب کمونیست متمرکز است.

پکن برای تنبیه کشورهایی که نقض حقوق بشر آن را محکوم می‌کنند از تحریم‌های اقتصادی یا دیپلماتیک استفاده می‌کند، چرا که تصور می‌کند انتقاد خارجی ممکن است بی‌ثباتی داخلی را تحریک کند. وقتی پکن به دنبال تضعیف قدرت و امنیت تایوان است، در واقع با تهدید ایدئولوژیک کشوری مقابله می‌کند که از نظر فرهنگی مانند چین است، اما تحت سیاست دموکراتیک پیشرفت کرده است. زمانی که چین برای کاهش و جلوگیری از نفوذ امریکا و برای برپایی یک نظم جهانی چین-محور تلاش می‌کند، در واقع می خواهد شرایطی را در جهان ایجاد کند که حامی حاکمیت تک حزبی باشد.

برای مقامات امریکایی، این هم خبر خوب و هم خبر بدی است. خبر خوب این است که به یاد ما می‌آورد چین آنقدرها هم بزرگ نیست. اینکه مقامات چینی نمی‌توانند ثبات سیستم سیاسی خود را به طور کامل تضمین کرده و باید مقادیر عظیمی از پول و زمان را صرف محافظت از قدرت خود کنند، باعث ایجاد تاثیرات منفی مهمی بر پتانسیل ژئوپلیتیک کشور می‌شود. همچنین با برجسته‌سازی و مجازات نقض حقوق بشر در منطقه شین جیانگ و دیگر نقاط، این فرصت برای امریکا ایجاد می‌شود تا با حمایت از آن دسته شهروندان چینی که به دنبال آزادی بیشتر بوده و در اجرای سیاست خارجی صرفاً مطابق سنت‌های خود عمل می‌کنند، نوعی مالیات رقابتی بر پکن تحمیل کند.

خبر بد این است که ماهیت سیستم چین احتمالاً باعث خطرناک‌تر شدن و غیر قابل کنترل‌تر شدن روابط میان واشنگتن و پکن خواهد شد. کشوری که دائماً نگران نظم داخلی خود باشد، وسوسه می‌شود تا برای برانگیختن ملی‌گرایی و از بین بردن نارضایتی عمومی از سیاست خارجی استفاده کند. آشتی با یک دموکراسی قدرتمند (مثل امریکا) که همواره در سیاست خارجی خود نقض حقوق بشر را محکوم کرده، برای دولتی مثل چین که تا این حد درگیر خنثی کردن انتقادات خارجی از اعمال سرکوب‌گرایانه خود است، بسیار دشوار است.

"اسناد شین جیانگ" نشان می‌دهند که حکومت خودکامه چین تا چه اندازه ضعیف و شکننده است. و این موضوع به ما یادآوری می‌کند که شکاف میان امریکا و رقیب اصلی‌اش چقدر وسیع است و احتمالاً از بین هم نمی‌رود.

منبع: بلومبرگ/ ترجمه: هدیه عابدی

کلید واژه ها: چین سرکوب ایغورها ایغورهای چین مسلمانان چین شی جین پینگ


( ۱۰ )

نظر شما :

دریا ۱۱ آذر ۱۳۹۸ | ۰۱:۰۵
حکومت با کفر میماند اما با ظلم نه امیدوارم هر چه زودتر شاهد نابودی دولت چین و روسیه ستمگر باشیم حکومت های قوی تر از انها هم نابود شده اند قدرت واقعی خداست انشاالله بزودی این دو قدرت ظلم روسیه و چین محو بشه
خسرو ۱۳ آذر ۱۳۹۸ | ۱۳:۳۶
از هدیه عابدی به خاطر ترجمه این مقاله سپاسگزارم ، بلومبرگ می تواند از سرکوب مسلمانان چین بنویسد ولی در جمهوری اسلامی ایران کسی این صعوبت و دشمنی ونفرت چینی ها به ایغورهای مسلمان و هندیها به کشمیر مسلمان را نمی بیند ، مثلی داریم که می گوید کسی را که خوابیده با تشر میتوان بیدار کرد ولی کسی را که خود را به خواب زده نمی توانی بیدار کنی ، باید بتوانیم بپرسیم که: شاید دولت به خاطر ملاحظات سیاسی (که زیاد هم موجه نیست ) از مسلمانان چین یا هند یا میانمار یا ... حمایت نمی کند چرا نهادها وانجمن های مردمی یا اصناف یا دانشگاهیان و ... نسبت به مظلومان بی حس شده اند ؟