مشکل جهانی افراط گرایی

از بین رفتن خلافت داعش به معنای شکست آن نیست

۲۶ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۳:۰۰ کد : ۱۹۸۲۲۵۳ اخبار اصلی آمریکا خاورمیانه
از سال ۲۰۰۱ تاکنون دولت ایالات متحده هزاران میلیارد دلار در جنگ با افراطی ها هزینه و هزاران نیروی عملیاتی را برای مقابله با شورشی ها به ده ها کشور اعزام کرده است. به رغم این تخصیص منابع گسترده، تهدید افراطی ها همچنان باقی است. همانند کمونیسم، افراط گرایی (جهادگرایی) ههم یک پدیده جهانی است که در میان شماری از شورشی های محلی از غرب آفریقا تا فیلیپین گسترش یافته است. مبارزه با این شورشی ها مستلزم یک تلاش جهانی است، اما تحولات جهانی توجه ایالات متحده را به تهدیدهای رقبایی همچون روسیه و چین معطوف کرده و این بدان معنی است که هسته داعش فرصت و فضای کافی برای بهبودی دارد.
از بین رفتن خلافت داعش به معنای شکست آن نیست

نویسنده: اسکات استوارت

دیپلماسی ایرانی: نیروهای دموکراتیک سوریه که متحد آمریکا به شمار می روند، اول مارس عملیاتی را با حمایت ایالات متحده در تلاش برای شکست دادن آخرین جنگجویان باقی مانده داعش آغاز کردند. به نظر می رسد که روزهای «خلافت» خودخوانده گروه شبه نظامی افراطی در سرزمین هایی که در سوریه و عراق اشغال کرده بود، به پایان رسیده است. سوال موجود در ذهن بسیاری این است که آیا هسته داعش توانایی بازیابی دارد؟ اما این سوال درستی نیست. سوال درست این است که به هسته داعش اجازه بازیابی داده می شود؟ اگرچه تفاوت بین این دو سوال زیاد به نظر نمی رسد، اما از اهمیت زیادی برخوردار است.

تاریخ نشان داده نادیده گرفتن توانایی گروه های افراطی در بازگشت از شکست های سنگین می تواند مخاطرات زیادی در بر داشته باشد. این اتفاق بارها و بارها در سومالی، یمن، نیجریه، افغانستان، مالزی و البته عراق رخ داده است. دلیل این مقاومت صرفا پشتکار گروه های افراطی و آمادگی آنها برای متحمل شدن خسارت های سنگین جانی در جنگ های بلند مدت نیست، بلکه عوامل خارجی همچون حمایت مالی، خشونت های فرقه ای و خلاء قدرت در بازگشت این گروه ها از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و برای نمونه بر توسعه استراتژی ها و تاکتیک های داعش در عراق تاثیر داشته است و از آنجایی که بسیاری از این عوامل در جهت منافع شورشی ها در سرزمین شام هستند، باید گفت ظهور مجدد داعش اتفاقی دور از انتظار نیست.

یک اصل کلیدی در فلسفه سازمانی داعش شعار آنها مبنی بر «ماندن و تجدید نیرو» بوده است. این مساله بوده که سبب شده داعش یک سری شکست های قابل توجه از جمله مرگ موسس آن و سرکرده های بعدی را دوام آورد. داعش شکست ها در میدان مبارزه را با مطرح کردن ادعای اینکه لازم بوده شمار نیروها کاهش یابد و تنها آنهایی دوام آورده اند که پاک ترین قلب ها را داشته اند، دوام آورده و توانسته شجاعت نیروهایش را تقویت کند. اما جدای از اظهارات اینچنینی، سرکردگان داعش یک سری اقدامات عملی هم در راستای گسترش دادن فعالیت جنگجویان خود انجام و داده و شرایطی را فراهم آورده اند که داعش حتی پس از فروپاشی خلافت خود هم می تواند اقدامات تروریستی و شورش ها را از سر بگیرد. این کمپین به ویژه در عراق آشکار بوده است. داعش به رغم سرزمین های گسترده ای که در عراق از دست داده، بارها و بارها اقدام به حمله، بمب گذاری و دیگر عملیات ها در این کشور کرده تا میدان جنگ را به نفع خود تغییر دهد. اما این تلاش ها در خلاء صورت نگرفته و یک سری عوامل خارجی به شدت در احیای داعش در عراق و تسهیل توسعه گستره فعالیت آن موثر بوده اند.

نقش کلیدی حمایت های مالی دولتی

حمایت های دولت صدام حسین به شکل تامین تسلیحاتی، کمک های مالی و آموزش از بزرگ ترین عوامل تاثیرگذار بر ظهور شورشی های افرازی در عراق بودند. طراحان عملیات نظامی صدام در پی حمله سال 2001 ایالات متحده به افغانستان دریافتند که اگر به تنهایی با نیروهای آمریکا درگیر شوند، هیچ شانسی برای پیروزی ندارند. از این رو، پیش از حمله سال  طراحان عملیات نظامی به این نتیجه رسیدند که مبارزه طولانی مدت چریکی شیوه بهتری برای ایستادگی است. شماری از نیروهای آموزش دیده عراقی به ستون فقرات شورش و افسران اطلاعاتی پیشین به مغز و چشم و گوش آن تبدیل شدند. بدون بودجه و تسلیحات دولت صدام حسین گروه شورشی تاسیس شده توسط ابو مصعب زرقاوی هرگز نمی توانست با سرعت گسترش یابد و قدرتمند شود.

سوء استفاده از تنش های فرقه ای

جهادگراهای افراطی توانستند از طریق تفرقه افکنی در میان جمعیت شیعه و سنی عراق قدرت زیادی به دست آورند به این دلیل که روند پایان دادن به قدرت بعثی ها عمدتا با به حاشیه راندن سنی ها همراه بود. در دولت نوری المالی تلاش هایی برای معکوس کردن روند به حاشیه رانده شدن بعثی ها صورت گرفت، اما با خروج شمار زیادی از نیروهای آمریکایی از عراق در دوره باراک اوباما بسیاری از رهبران سنی به این نتیجه رسیدند که دوران پذیرش آنها نیز به پایان رسیده و به همین دلیل بسیاری از آنها جذب جهادگرایان افراطی شدند. اما این محاسبات اشتباه و خطرناک بود و افراطی ها خیلی سریع علیه رهبران سنی اقدام کردند.

باتوجه به قدرت گرفتن نیروهای شیعه بسیج مردمی (حشد الشعبی) در پی اشغال موصل توسط داعش و روابط نزدیک بسیاری از این نیروها با ایران، تنش های فرقه ای در عراق ادامه خواهد داشت و سنی ها همچنان نگران افزایش بیشتر قدرت شیعیان خواهند بود و امکان سوء استفاده افراط گرایان از فضای موجود وجود خواهد داشت.

گسترش نفوذ در خلاء قدرت

جنگ داخلی سوریه یک خلاء قدرت ایجاد کرد که به افزایش قدرت شبه نظامیان افراطی انجامید. آنها از این قدرت برای اشغال بخش های وسیعی از عراق و سوریه استفاده کردند. داعش، جبهه النصره که اکنون به نام هیات تحریر الشام شناخته می شود و سایر گروه های افراطی در صدد ایجاد یک حاکمیت، عدالت، امنیت و خدمات در مناطق درگیر با جنگ داخلی برآمدند. افراط گرایان در عراق نیز به شیوه ای مشابه و در منطقه های خاکستری ایجاد شده ناشی از خودمختاری کردها و منطقه پرواز ممنوع تحت رهبری ایالات متحده، ظهور کردند. باتوجه به شک و تردیدها درباره قدرت در شمال عراق و باتوجه به نبود قدرت حاکم در سراسر سوریه، هنوز فضاهای زیادی در هر دو کشور وجود دارد که داعش می تواند در آنها ریشه بدواند یا عملیات انجام دهد.

درس های خروج ایالات متحده

تاثیرات خروج نیروهای آمریکا از عراق در سال 2011 بر بهبود وضعیت داعش و دگرگونی آن در این کشور گمانه زنی هایی را درباره نتایج مشابه محتمل خروج کامل از سوریه در پی داشته است. آشفتگی ناشی از خروج نیروهای آمریکایی در منطقه و تلاش های همزمان ترک ها، نیروهای کرد، ارتش سوریه و نیروهای متحد ایران و شبه نظامیان شیعه می تواند بار دیگر سنی های سوری را به دامان افراط گرایان بیندازد.

به نظر می رسد که همین محاسبات سبب شده مسئولان برنامه ریزی های نظامی در ایالات متحده از برنامه عقب نشینی کامل از سوریه صرف نظر و با ماندن بخشی از نیروها در این کشور موافقت کنند. با این حال، منحرف شدن تمرکز ایالات متحده و منابع گسترده آن از مبارزه با شورشی گرایی و معطوف شدن توجه ها به درگیری ها با قدرت های نسبتا هم سطح همچون روسیه و چین بر ابتکارعمل هایی مانند حفظ نیرو در سوریه برای کمک به ثبات آن تاثیر گذاشته است. این فشارها به ورای عملیات در سوریه و عراق برمی گردد و تلاش های ایالات متحده در مذاکرات صلح با طالبان در افغانستان و عقب نشینی از مشارکت آمریکا در امور غرب آفریقا را نیز تحت تاثیر قرار داده است.

هسته داعش تنها یکی از شاخه های شورشی افراطی در جهان است و این مشکل به سادگی قابل حل نخواهد بود. مبارزه به شورشی گرایی در سطح جهانی به تلاش های جهانی نیاز دارد. از سال 2010 تاکنون، حمایت های دولتی، خشونت های فرقه ای و خلاء قدرت به نفع داعش تمام شده است و اگرچه این عوامل اکنون از معادله خارج شده اند، اما داعش هنوز فرصت های برای ایجاد چالشی بزرگ در منطقه و برای جهان را دارد.

منبع: استرتفور / مترجم: طلا تسلیمی

کلید واژه ها: داعش در عراق و سوریه افراط گرایی فعالیت شورشی ها چالش جهانی افراط گرایی خلاء قدرت در عراق و سوریه و افراط گرایی درگیری های فرقه ای شیعه و سنی


( ۲ )

نظر شما :

عزت الله افخمی ۲۷ اسفند ۱۳۹۷ | ۱۶:۵۶
برای بنده همیشه این موضوع مطرح بوده که چرا ما هنوز بعداز چهار دهه نتوانستیم در عرصه مطبوعات و ارتباط جمعی توفیقی داشته باشیم؟که با ترجمه مقالاتی از این دست،و یا مصاحبه با رییس به اصطلاح پارلمان ام القولبون و شارجه ویا فلان مفسر الاهرام مصر(نکبت حاکم بر کشورهای عرب سنی احتیاجی به یادآوری ندارد) تهیدستی ما آشکارتر می شودوخسارتی که از این روزنه متحمل میشویم بعضا سر به فلک می کشد،که نمونه اش اینکه نتوانستیم حضورمان را در سوریه ویا مواردی از این قبیل برای هم وطنان درست تفسیر کنیم،پیشنهاد بنده به سایت دیپلماسی این است که به جای ترجمه مقالات بغایت ارزان اینچنینی و بعضا هدف دار و مصاحبه های مکرر با معدودی از مفسرین داخلی که در موارد بسیار نقیض(منظور اختلاف دیدگاه نیست) یکدیگر هستند،اولویت را به کیفیت داده که در این زمینه پیشکسوتان زیادی از جمله لوموند ،اشپیگل،...هستند،تا ما مجبور به خواندن افاضات سرکیس لبنانی نباشیم،با تقدیم احترام.moleno