نیاز به ایران قدرتمند از نگاه آمریکا اصل خدشه‌ناپذیر است

ناتو برای ترامپ، محل خوبی برای سیبل شدن ایران

۰۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۴:۰۱ کد : ۱۹۷۸۰۲۳ آمریکا انتخاب سردبیر
علی اکبر فرازی در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی معتقد است که زمانی که ترامپ شعار اول آمریکا را مطرح می کند، نه این که خود ایالات متحده هزینه این شعار را بدهد، بلکه با هزینه دیگران آمریکا به دنبال محدود کردن ایران است. حال یا از طریق پول های کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا از طریق افزایش بودجه اعضای ناتو.
ناتو برای ترامپ، محل خوبی برای سیبل شدن ایران

عبدالرحمن فتح الهی – به نظر می رسد که ترامپ بعد از خروج از برجام به دنبال نهادینه کردن مشکلی به نام ایران در جهان است. از این رو ما برای اولین بار شاهدیم که در بیانیه نشیت سران ناتو در بروکسل به توان دفاعی ایران هم اشاره شد. مساله ای که برخی از کارشناسان آن را آغاز اجماع جهانی علیه ایران تلقی کرده اند. اما به واقع ناتو در پرونده ایران می تواند چه جایگاهی داشته باشد؟ ترامپ از اهرم ناتو برای تقابل با ایران می تواند چه استفاده هایی را ببرد؟ آیا ناتو مانند دوران بوش پسر به دنبال هژمونی آمریکا است؟ دیپلماسی ایرانی پاسخ به این سوالات را در گفت و گویی با علی اکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی، مجارستان و قبرس و کارشناس مسائل ناتو پی گرفته است که در ادامه می خوانید:  

در بیانیه نشست اخیر سران ناتو در بروکسل ضمن محکوم کردن حمایت مالی از سازمان‌های تروریستی از ایران خواسته شده بود تا در مبارزه با تروریسم و دستیابی به راه‌حل‌های سیاسی در راه صلح منطقه نقش سازنده‌تری را ایفا کند. اما مساله مهم اشاره به توان موشکی و دفاعی ایران بود که مورد تاکید در این بیانیه بود. از دیدگاه شما آیا پرونده ایران در ناتو در حال باز شدن است؟

به نظر می رسد که در اواخر دوره اوباما به دلیل سایه سنگین سیاست های کاخ سفید بر ناتو مساله محدود کردن کردن چین و حضور در شرق آسیا و دریای چین از اولویت های ناتو بود. ضمن این که اوباما دسترسی به حیات خلوت روسیه را هم فراموش نکرده بود. اما مسائل گرجستان و بعد هم مساله اوکراین تنش میان ناتو و روسیه را تشدید کرد. اما با آمدن ترامپ تغییرات و حرکتی در سطح جهانی به وقوع پیوست که اگر چه در ابتدا آن را جدی نمی گرفتند، اما با گذشت یک سال و نیم از حضور ترامپ اکنون روز به روز اهمیت این تغییرات ناشی از حضور ترامپ بیشتر حس می شود. اگر تا دیروز دستورات ترامپ در قالب پوپولیستی تعریف می شد، امروز نه تنها چنین نیست، بلکه صحنه بین الملل پذیرفته سیاست ترامپ استراتژی نوین ایالات متحده، نه برای خود آمریکا که برای جهان است. مساله مهم اینجا است که در این نسخه استراتژی ترامپ مساله ایران در اولویت قرار گرفته است. لذا تصمیمات ترامپ را نمی توان دفعتی، یک باره و بدون برنامه ریزی تلقی کرد. لذا جهان و به خصوص باید این حقیقیت را بپذیرد که رئیس جمهوری آمریکا شخص بیخردی نیست، بلکه او آمده است تا اتفاقات جدیدی را در جهان رقم بزند. با این نگاه یقینا علاوه بر چین و روسیه که هنوز هم در دستور کار ترامپ مانند اوباما قرار دارد. این بار مساله ایران هم در حال نهادینه شدن برای کل جامعه جهانی و به خصوص نهادهایی است که ترامپ بتواند از اهرم آن بهترین استفاده را ببرد. به بیان دیگر در یک سال و نیم اخیر  از جانب کاخ سفید برای باز شدن پای ایران به شورای امنیت تلاش های فراوانی شد که ناکام ماند. اما مساله ناتو هم می تواند محمل خوبی برای سیبل شده ایران باشد.

یعنی همان نگاه دوران بوش پسر در ترامپ هم تکرار می شود؟

 خیر به هیچ وجه چنین نیست. ترامپ باهوشتر از بوش است. او به دنبال جنگ نیست، بلکه به دنبال اجماع جهانی است که در دوره اوباما شکل گرفت. ناتو هم می تواند محل خوبی برای این اجماع باشد، چرا که قدرت و نفوذ ناتو می تواند در پررنگ کردن نقش به اصطلاح منفی ایران در جهان کمک شایانی بکند. لذا مساله توان موشکی و دیپلماسی منطقه ای ایران اکنون در کانون توجهات جهانی قرار دارد. نکته مهم دیگر این است که زمانی که ترامپ شعار اول آمریکا را مطرح می کند، نه این که خود ایالات متحده هزینه این شعار را بدهد، بلکه با هزینه دیگران آمریکا به دنبال محدود کردن ایران است. حال یا از طریق پول های کشورهای حاشیه خلیج فارس و یا از طریق افزایش بودجه اعضای ناتو. این نقطه تمایز و به نظر من نقطه برتری ترامپ بر اوباما است. پس این اقدمات ترامپ نه یک سیاست اشتباه، بلکه حرکتی هوشمندانه از منظر هزینه و فایده است. چرا که آمریکا با کمترین هزینه همچنان بیشترین فایده را از منافع می برد.

ترامپ با تکرار اجماع جهانی دوره اوباما سعی دارد تهران را در جهان به چه سمتی بکشاند. آیا همان سمتی که مد نظر اوباما بود؟

 خیر؛ در دوره اوباما اجماع جهانی سبب شد تا در نهایت ایران بر سر پرونده حساسی به نام پرونده فعالیت های هسته ای پای میز مذاکره با آمریکا برود. اما ترامپ معتقد است که تمامی تلاش های اوباما ناکافی بوده است؛ چرا که از آن اجماع جهانی واشنگتن می توانست بیشترین استفاده را ببرد. اما اوباما تنها یک انگشت ایران را به نام پرونده هسته ای را بست. اما امروز کاخ سفید معتقد است که باید تمام انگشتان ایران از توان هسته ای تا توان موشکی و دیپلماسی منطقه ای بسته شود تا بازوهای تهران توان حرکت نداشته باشد.

در این راستا آیا تلفیق نگاه اوباما با متد بوش در دستور کار ترامپ است؟

دقیقا چنین است.

جایگاه ناتو در این میان چیست؟

ناتو در اجرای بالانس مورد نظر ترامپ بسیار مهم است. اکنون ترامپ معتقد است که ایجاد توازن قدرت نظامی در منطقه خاورمیانه یک اصل اجتناب ناپذیر و بدون خدشه است. در این نگاه حتی آمریکا هم نیاز به ایران قدرتمند را در خاورمیانه پذیرفته است. مشکل از جایی شروع می شود که بحث هزینه و فایده مطرح می شود. به عبارت دیگر زمانی که عربستان قراردادهای میلیاد دلاری را با آمریکا منعقد می کند، سلاح های مدرن و گران را از اروپا می خرد و یا موشک های اس -400 را مسکو در اختیار آنها قرار می دهد، به این معنا است که ایران هم در توازن با قدرت های منطقه مانند عربستان و ترکیه باید قدرتی مشابه را برای خود ایجاد کند تا تعادل قدرت در خاورمیانه حفظ شود در غیر این صورت می توان احتمال تنش نظامی را محتمل دید. اما غرب معتقد است که ایران حق داشتن توان موشکی خودساخت را ندارد. چرا؟ به دلیل این که غرب اگر چه به دنبال توازن قدرت و تدوام ایران قدرتمند است. اما تهران نیز باید مانند ریاض این توازن را به صورت کنترل شده، آن هم در در سایه پرداخت هزینه آن به غرب به دست آورد. به بیان ساده تر غرب معتقد است که همان قدر که می توان سلاح به عربستان، امارات و قطر فروخت به ایران هم باید همان قدر سلاح بفروشیم. ما در دوران قبل از انقلاب هم شاهد بودیم که قدرت اول منطقه ایران بود، ایرانی که کمال همسویی را با آمریکا داشت. پس بحث ایالات متحده وشخص ترامپ ایران قدرتمند نیست. بلکه ایرانی است که باید هزینه این بالانس قدرت نظامی را به کاخ سفید بپردازد. خوب از آن سو زمانی که ایران به دنبال سیاست مستقل است یقینا جامعه جهانی آن را نخواهد پذیرفت. اینجا دقیقا همان نقطه ای است که همکاری های مسکو – واشنگتن خود را نشان می دهد. لذا زمانی که تهران به دنبال تولید خودساخت موشکی و افزایش توان دفاعی مستقل و در سایه این مساله مثلا از روسیه تقاضای اس -300 را می کند؛ یا مسکو از عرضه آن به ایران خودداری می کند یا با تاخیر بسیار زیاد به بهانه تحریم آن را در اختیار ایران می گذارد یا کدهای آن را به دیگر کشورها فروخته است یا این سامانه اس – 300 را معیوب به تهران می دهد و یا مهمتر این که سامانه قوی تری مانند اس – 400 را در اختیار رقبای ایران مانند ترکیه ای که عضو ناتو است می گذارد، پس روسیه هم در مسیر آمریکا گام بر میدارد، اگر چه در ناتو حضور ندارد.

کلید واژه ها: ایران ترکیه عربستان آمریکا روسیه ناتو علی اکبر فرازی برجام


( ۳ )

نظر شما :

علی ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ | ۱۹:۳۷
اگر امریکا بتواند تمام انگشتان ایران را در منطقه ببندد عربها از ترس چه کسی سالانه صدهامیلیارد دلا اسلحه بخرند واقتصاد امریکا را رونق بدهند عملا امریکا طالب ایرانی قدرتمند است که بتواند قدرت خودرا چنان نشان بدهد که عربها از ترس ایران هرچه امریکا گفت عمل کنند