چرا واشنگتن با کابل به تفاهم نمی رسد؟

توافقنامه ای برای تداوم جنگ در افغانستان

۰۳ آبان ۱۳۹۲ | ۱۵:۳۸ کد : ۱۹۲۳۱۳۷ آسیا و آفریقا گفتگو
وحید مژده، کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به آخرین تحولات در مورد توافقنامه امنیتی میان آمریکا و افغانستان معتقد است امضای این توافق نامه، تداوم انگیزه جنگ را در آینده و برای سالهای طولانی تضمین خواهد کرد و صلح و امنیت برای افغانها همچنان بعنوان یک رویای غیرقابل دسترس باقی خواهد ماند.
توافقنامه ای برای تداوم جنگ در افغانستان

دیپلماسی ایرانی: افغانستان و آینده این کشور این روزها بیش از گذشته مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری افغانستان صورت گرفته است و این کشور خود را برای انتخابات آماده می کند. از سوی دیگر آمریکا طبق وعده اوباما قرار است تا سال 2014 نیروهای خود را افغانستان خارج کند. همین مسائل است که سفر غیرمنتظره جان کری، وزیر خارجه امریکا را به حضور آمریکا در افغانستان و انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان مربوط می کند و رسانه ها به این موضوع حساس می شوند. در مورد آخرین تحولات مربوط به پیمان استراتژیک و موارد اختلاف بین آمریکا و افغانستان و تاثیر آن بر فضای سیاسی و امنیتی افغانستان با وحید مژده، کارشناس مسائل افغانستان گفتگو کرده ایم که در زیر می خوانید:

آخرین وضعیت تفاهم نامه امنیتی میان آمریکا و افغانستان چیست؟

بعد از ماهها بحث و جدل های سخت و توانفرسا میان سفیر افغانستان در امریکا از یکطرف و مسوولین دفتر نمایندگی خاص امریکا برای افغانستان از جانب دیگر، سرانجام بخشی از مسایل تکنیکی تفاهم نامه امنیتی میان افغانستان و امریکا روی کاغذ آمد اما از آنجائی که بخشی از مواد این توافقنامه میان دو جانب به دلیل معیارهای متفاوت در تعبیر و تعریف یک سلسله مفاهیم کلیدی با بن بست مواجه گردید که تصمیم در مورد آن در توان نمایندگان دو طرف نبود، برای تصمیم گیری در چنین موارد حساس، موضوع به کمیسیون بلند پایه تر سپرده شد.

موضع دولت افغانستان در مورد این تفاهم نامه چیست؟ چه مواردی به اختلاف آمریکا و افغانستان منجر شده است؟

رئیس جمهور کرزی از قبل گفته بود که امریکا قصد خروج از افغانستان را ندارد و این کشور برای حضور در افغانستان خواهان 9 پایگاه نظامی در افغانستان می باشد. کرزی تلویحا به ناتوانی افغانستان در رد این خواست امریکا اشاره کرد اما گفت که سعی خواهد کرد تا به توافقی با امریکا دست یابد که در آن به ادبیات آقای کرزی «نه سیخ بسوزد و نه کباب». وی گفت که این تفاهم نامه نباید حاکمیت ملی افغانستان را زیر سوال ببرد. در مورد دیگری وی به این مسئله اشاره کرد که در این تفاهم نامه روی دو مسئله با جانب امریکا اختلاف دارد:

1-   موضوع تعریف از تجاوز.

2-   مسئله دست باز نیروهای خارجی در عملیات نظامی در افغانستان.

مقامات آمریکا اصرار دارند که این تفاهم نامه باید تا پایان اکتبر به امضاء برسد. دلیل این اصرار و عجله چیست؟

امریکائی ها تلاش داشتند تا این تفاهم نامه هرچه زود تر و قبل از آغاز مبارزات انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری به امضا برسد تا جلوی رسانه ای شدن این ماجرا گرفته شود. به همین دلیل تا کنون هیچ متنی از این تفاهم نامه در اختیار رسانه ها قرار نگرفته و حتی مشخص هم نیست که این سند یک قرار داد است ویا یک توافق نامه. تاکید امریکا بر امضای این سند قبل از 31 اکتبر 2013 از یکطرف و مجهول بودن مواد آن از جانب دیگر، خود این سوال را به میان می آورد که دلیل این عجله توام با پنهان کاری چیست؟

یکی از مسائل اختلافی بین مقامات آمریکا و افغانی تعریف از تجاوز است. نقطه اختلاف کجاست؟

حامد کرزی تاکید دارد که در این توافق نامه باید تجاوز بصورت روشن تعریف گردد درحالیکه امریکائی ها همیشه از تعریف های مشخص که برای آنان الزام آور باشد، خودداری ورزیده اند. امریکا از قبل به حکومت افغانستان خبر داده که بعد از سال 2014 جنگ آنان در افغانستان از جنگ علیه شورشگری به جنگ علیه تروریسم تغییر خواهد کرد. جنگ علیه شورشگری به عهده نیروهای افغان خواهد بود و امریکا فقط در جنگ علیه تروریسم شرکت خواهد داشت. این درحالیست که کرزی بارها تاکید نموده است که تروریسم در روستاهای افغانستان نیست.

حکومت کرزی از نامشخص بودن مرز میان جنگ علیه شورشگری و تروریسم نگران است. «قبلا هم مقامات امریکائی جنگ افغانستان را یک جنگ داخلی خوانده بودند که موجب خشم حکومت افغانستان شده بود». کرزی از سالها بدینسو مدعی است که مراکز تروریست ها در آنسوی سرحد افغانستان با پاکستان قرار دارد نه در روستا های افغانستان. کشته شدن اسامه بن لادن در پاکستان نشان از حمایت پاکستان از تروریسم دارد اما امریکا در برابر این کارهای پاکستان خاموش بوده است.

تاکید حامدکرزی بر تعریف روشن از تجاوز به این معنی است که اگر حتی یک فرد مسلح هم از آنسوی مرز به افغانستان به منظور جنگ داخل شود، این کار باید تجاوز کشور همسایه به حریم افغانستان تلقی شده و امریکا و متحدینش علیه آن کشور دست به اقدام بزنند.

امریکا در طول دوازده سال گذشته حتی در بدترین شرایط که مرز های شرقی افغانستان ماهها مورد اصابت توپ و موشک از جانب پاکستان قرار داشت، نه تنها در این مورد عکس العمل نشان نداد بلکه از چنین واقعات به شکل مسخره ای ابراز بی اطلاعی می نمود! اکنون کرزی می خواهد تا با تعریف از تجاوز، وسیله ای برای فشار بر پاکستان بدست آورد تا در چنین موارد، جامعه جهانی اگر از حمله نظامی بر پاکستان حمایت نمی کند، لااقل تعزیرات اقتصادی بر پاکستان وضع نماید.

از طرف دیگر امریکائی ها این خواست افغانستان را هم رد کرده اند که در صورتی که افغانستان مورد حمله کشور دیگری قرار گیرد، باید از افغانستان دفاع نماید. به نظر می رسد که زمانی که کرزی توافق نامه استراتژیک را در سال گذشته با اوباما به امضا رسانید، این مسئله را پیشبینی نکرده بود زیرا در آن توافق نامه آمده است که نیروهای خارجی، از افغانستان بعنوان نقطه آغاز حمله علیه کشور دیگری استفاده نخواهند کرد.

از جانب دیگر در جریان مذاکرات، امریکائی ها به مقامات افغانستان گفتند که بخش بزرگی از مرزهای افغانستان با پاکستان نامشخص است و به همین دلیل امریکائی ها در شرایط فعلی حاضر نیستند تا در منازعات سرحدی میان دو کشور دخالت نمایند. امریکائی ها از افغانستان خواسته اند تا بعد از امضای این توافق نامه، باید موضوع خط سرحدی دیورند با پاکستان را حل نماید. از نظر امریکا، نفوذ جنگجویان از پاکستان به افغانستان بیشتر به دلیل نامشخص بودن خط سرحدی است.

یکی از سوالاتی که این روزها اذهان بسیاری را به خود مشغول کرده است خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان پس از 2014 و چگونگی عملیات نظامی نیروهای خارجی بعد از 2014 است. این تفاهم نامه چه سازو کاری را در این مورد پیش بینی کرده است؟

بر بنیاد این تفاهم نامه، نیروهای خارجی بعد از سال 2014 نیز در عملیات نظامی در داخل قلمرو افغانستان علیه آنچه که خود «جنگ علیه تروریسم» می نامد، دست باز خواهد داشت. امریکائی ها در جریان مذاکرات با جانب حکومت افغانستان به تفاهم نامه قبلی که میان فرمانده نظامی امریکا در سال 2002 و داکتر عبدالله و یونس قانونی وزرای خارجه و داخله آن زمان افغانستان استناد می کنند و می گویند که آن سند باید اساس توافق نامه جدید امنیتی میان دو کشور باشد که دستگیر و زندانی کردن اتباع افغانستان هم بخشی از آن خواهد بود.

دست باز در عملیات نظامی اگر از یکطرف نقض حاکمیت ملی افغانستان است، از جانب دیگر نیازمند قبول مورد بسیار مهم دیگر در این توافق نامه یعنی قبول مصونیت قضائی برای نیروهای خارجی بعد از سال 2014 خواهد بود. در طول دوازده سال گذشته در عملیات نظامی نیروهای خارجی تعداد زیادی از غیرنظامیان بخصوص در روستاهای افغانستان کشته شده و تعداد بی شماری هم به ظن رابطه با القاعده و طالبان دستگیر و سالها را بدون محاکمه در پشت میله های زندان نیروهای امریکائی گذشتانده اند.

امریکائی ها می گویند که بعد از سال 2014 عملیات نیروهای آنان در هماهنگی با نیروهای افغان صورت خواهد گرفت اما این همان وعده ای است که آنها در گذشته نیز بعد از هر عملیات خودسرانه به حکومت افغانستان سپرده اما به آن عمل نکرده اند. یکی از دلایل گسترش دامنه ناامنی ها و جدائی مردم از حکومت در افغانستان نیز همین مشکل بوده است. حالا اگر فرض را بر این بگذاریم که حکومت افغانستان این خواست امریکائی را بپذیرد اما امریکا به آن عمل نکند، حکومت افغانستان به کدام مرجع بین المللی شکایت خواهد کرد و کدام مرجع بین المللی توان پرداختن به این شکایت را خواهد داشت؟

موضوع مصوونیت قضائی یکی از مهم ترین موارد اختلاف آمریکا و افغانستان در مورد فعالیت نیروهای آمریکایی در افغانستان است. تا چه اندازه ممکن است آمریکا از این خواست صرفنظر کند؟

مصوونیت قضائی سربازان امریکائی مسئله ای است که امریکا حاضر به معامله در آن مورد نیست و اگر افغانستان هم مانند عراق آنرا رد کند، نیروهای امریکائی باید افغانستان را ترک نمایند.در مذاکرات میان هیئت های امریکائی و افغان، این مسئله مورد بحث قرار گرفت. پیشنهاد طرف افغانی این بود که باید تخلفات نیروهای خارجی در دو بخش مورد بررسی قرار گیرد؛ اگر جنایتی در داخل پایگاه اتفاق می افتد، مجرم باید مطابق به قوانین امریکا محاکمه گردد اما اگر سربازان خارجی در خارج از پایگاه دست به تخلف و یا جنایت می زنند، باید مطابق به قوانین افغانستان مورد پیگرد قانونی قرار گیرند.

امریکائی ها گفتند که این خط قرمز است زیرا قانون اساسی امریکا اجازهء محاکمه یک تبعه امریکائی را طبق قوانین کشور های دیگر نمی دهد. آنها برای فریب اذهان مردم افغانستان در قرارداد امنیتی ذکر کرده اند که در صورتی که جنایتی از سوی نیروهای امریکائی علیه مردم افغانستان صورت می گیرد، در آن صورت فرماندهان امریکائی و افغان این مسئله را مورد بررسی قرار می دهند و سرباز یا سربازانی که دست به چنین جنایت زده اند، محاکمه می شوند با این تفاوت که تصمیم نهائی در مورد محل محاکمه را فرمانده امریکائی می گیرد!!

امریکا می خواهد تا توافق نامه امنیتی را با حکومت کرزی امضا نموده و طالبان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. از آنجا که وقتی این قرارداد به امضا رسید، هیچ حکومتی در آینده نمی تواند آنرا بصورت یک جانبه لغو نماید، پس در آن صورت نیز یگانه راه برای لغو این توافق نامه، گزینه جنگ از سوی طالبان خواهد بود. بنابراین امضای این توافق نامه، تداوم انگیزه جنگ را در آینده و برای سالهای طولانی تضمین خواهد کرد و صلح و امنیت برای افغانها همچنان بعنوان یک رویای غیرقابل دسترس باقی خواهد ماند.

شما به پنهان کاری در مورد توافق نامه اشاره کردید. منظور شما از این پنهان کاری چیست؟

متن این توافق نامه که توافق نامهء امنیتی خوانده می شود هنوز هم در اختیار رسانه ها قرار نگرفته و جانب امریکائی می خواهد تا آن قبل از آغاز کمپاین انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری نهائی شده و امضا گردد. هدف این است که مردم افغانستان در برابر یک عمل انجام شده قرار گیرند. اگر قبلا متن آن رسانه ای شود، مواد آن مورد بحث قرار خواهد گرفت و امکان رد آن از طرف لویه جرگه بیشتر می شود.

چه کسانی مدافع تصویب این موافقت نامه هستند؟

هواداران این توافق نامه را بیشتر اقلیت های قومی تشکیل می دهند که گمان می کنند ادامه حضور امریکا به نفع آنان است. پس می توان گفت که نبود یک توافق ملی در این مورد می تواند اختلافات قومی را در افغانستان گسترده تر سازد وحتی به تجزیه این کشور بیانجامد.

کسانی هم هستند که در طول دوازده سال گذشته از حضور نظامی امریکا استفاده مادی برده اند. این افراد می دانند که دوام حضور امریکا در افغانستان موجب خواهد شد تا جنگ در این کشور ادامه یابد و ادامه جنگ، به بمیان آمدن یک حکومت سراسری، مسوول و پاسخگو که کمتر درگیر فساد باشد، کمک نخواهد کرد.

در طول دوازده سال گذشته افغانستان شاهد به میان آمدن و قدرتمند شدن مافیای قدرت و ثروت بوده است و بسیاری به این باورند که این مافیای مخوف که با شبکه های مشابه در خارج نیز به نوعی تبانی دست یافته اند، قصد ندارند تا وضع موجود تغییر نماید. ارزش های دموکراتیک که اینهمه روی آن تاکید صورت می گیرد، فقط پرده ای برای حفظ قدرت همین گروه مافیائی است.

مسئله پایگاه های آمریکایی در افغانستان یکی از دغدغه های همسایگان افغانستان به خصوص ایران است. در این توافقنامه مسئله پایگاه های آمریکایی به چه صورتی مطرح شده است؟

در این توافق نامه حضور نیروهای امریکائی در افغانستان در 9 پایگاه در ولایت های کابل، قندهار، هرات، فراه، خوست، هلمند و شمال افغانستان خواهد بود. بیشتر این پایگاه ها در نزدیک مرز با پاکستان و ایران پیشبینی شده است. تعداد سربازان مستقر در این پایگاه ها تاکنون بصورت رسمی مشخص نگردیده اما گفته می شود که شاید تعداد آنان حدود ده هزار نفر باشد.

در این توافق نامه هم مانند توافق نامهء استراتژیک آمده است که نیروهای امریکائی از افغانستان بعنوان نقطهء آغاز برای جنگ علیه کشور سومی استفاده نخواهند کرد. این تعهد به این معنی است که اگر امریکا جنگ علیه کشور سومی را از جای دیگری آغاز نماید، از آن ببعد برای استفاده از خاک افغانستان در آن جنگ، ممانعتی وجود نخواهد داشت.

نکته مهم دیگر موضوع کنترل این پایگاه ها از جانب حکومت افغانستان است. افغانستان نه تنها نیروی هوائی رزمی ندارد بلکه  فاقد وسایلی است که بتواند رفت وآمد هواپیماها را در خاک خود کنترل نماید. این مسئله هم دست امریکا را از سوء استفاده از خاک افغانستان علیه کشور های دیگر باز خواهد گذاشت.

یک مثال از چنین بی خبری زمانی مشخص شد که یک روزنامهء انگلیسی از وجود یک زندان در پایگاه انگلیس ها در افغانستان پرده برداشت و گفت که صدها افغان در آن پایگاه زندانی اند. بعد از آن حکومت افغانستان به نیروهای انگلیسی اعتراض نمود و خواهان آزادی آن زندانیان شد.

اخیرا  جان کری، وزیر خارجه آمریکا در یک سفر غیر منتظره به کابل سفر کرد. مهم ترین هدف این سفر چه بوده است؟

در این سفر وزیر خارجه امریکا ساعتها را به مذاکره در پشت درهای بسته با حامد کرزی سپری کرد. گفته می شود که جان کری سعی نمود تا روی مسئله مهم مصوونیت قضائی برای سربازان امریکائی در افغانستان تا آینده نامشخص بعد از سال 2014 کرزی را وادار به کنار آمدن نماید اما کرزی که می داند این کار می تواند برای وی به مثابه یک انتحار سیاسی باشد، نخواست در این مورد کوتاه بیاید و حتی از اینکه مصوونیت قضائی در این نشست مطرح بحث قرار گرفته باشد هم انکار کرد و گفت که از آنجائی که تصمیم در این مورد از توان حکومت افغانستان بالاتر است، ملت افغانستان در لویه جرگه و پارلمان کشور در این مورد فیصله خواهد کرد. در جریان کنفرانس مطبوعاتی میان کرزی و کری، کرزی از پیشرفت در مذاکرات سخن گفت اما از سخنان جان کری چنین بر می آمد که وی زیاد به آینده خوشبین نیست. به همین دلیل وی گفت که اگر موضوع مصوونیت قضائی از طرف افغانها رد شود، امریکا نیروهایش را بصورت کامل از افغانستان بیرون خواهد کرد.

ارجاع این مسئله به لویه جرگه را چگونه ارزیابی می کنید؟

سال گذشته حامدکرزی لویه جرگه ای را به منظور تصمیم گیری در مورد توافقنامهء استراتژیک با امریکا فرا خواند. هرچند شرکت کننده گان در آن لویه جرگه از میان هواداران حکومت دست چین شده بودند اما در پایان، شرکت کننده گان بیش از 60 مورد را بعنوان نکاتی نشان دهی کردند که باید در آن توافق نامه از جانب افغانستان در نظر گرفته شود. شرکت کننده گان در آن لویه جرگه موضوع مصونیت قضائی سربازان امریکائی در افغانستان را به هیچ صورت قابل قبول ندانستند. اکنون مشخص نیست که در موردی که قبلا رد شده است، چرا باید بار دیگر لویه جرگه را فرا خواند؟

به نظر شما این توافقتنامه چه تاثیری بر وضعیت امنیت و صلح در افغانستان خواهد گذاشت؟

حامدکرزی شرط دیگری هم برای امضای این توافقنامه دارد؛ وی بارها گفته است که اگر این توافقنامه موجب صلح و ثبات در افغانستان نشود، هیچ نفعی بحال افغان ها نخواهد داشت و بنابراین شرط اول امضای این توافق نامه باید ایجاد صلح و ثبات در افغانستان باشد.

اگر منظور کرزی این باشد که قبل از امضای این توافق نامه، امریکا صلح را در افغانستان برقرار سازد، این کار با توجه به شرایط فعلی و تنگنای زمانی کاملا ناممکن است.

قدرتمند ترین گروه مسلح مخالف امریکا در افغانستان یعنی طالبان این قرارداد را یک قرارداد استعماری و امضای آنرا به معنای دوام جنگ در افغانستان خوانده و عزم خود را برای ادامه جنگ تا خروج آخرین سرباز خارجی از افغانستان تکرار کرده اند. بنابراین اگر شرط امضای این قرارداد، تامین صلح در افغانستان باشد، می توان گفت که این شرط کاملا غیر عملی است.

در شرایطی که بخش بزرگی از افغانستان در آتش جنگ می سوزد و امریکا در طول دوازده سال گذشته با استفاده از مدرنترین جنگ افزار ها و با به میدان آوردن 150 هزار سرباز از درهم کوبیدن مقاومت مسلحانه در افغانستان عاجز آمده است، نمی توان انتطار داشت تا با ده هزار سرباز که بعد از سال 2014 در افغانستان باقی می گذارد، جنگ را با شکست طالبان به پایان آورد.

امریکا از سال 2011 مذاکراتی را با طالبان آغاز کرد اما این مذاکرات به جائی نرسید. به نظر شما چرا این مذاکرات با موفقیت همراه نبود؟

دلیل ناکامی این مذاکرات هم تاکید امریکا برای ادامه حضور در افغانستان بود درحالیکه طالبان این خواست را به هیچ صورت قابل قبول نمی دانستند. طالبان امریکا را طرف خود در این جنگ می دانستند و می خواستند با این کشور در مورد خروج کامل از افغانستان به توافقی دست یابند. در مقابل امریکا که با انعطاف ناپذیری از جانب طالبان مواجه شد، تصمیم گرفت تا بجای طرف جنگ در جنگ افغانستان، در نقش میانجی میان حکومت کرزی و طالبان ظاهر شود اما طالبان این خواست امریکا را رد کردند. دلیل اصلی بی نتیجه ماندن مذاکرات در قطر نیز همین بود.

اکنون امریکا می خواهد تا توافق نامه امنیتی را با حکومت کرزی امضا نموده و طالبان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. به این ترتیب وقتی حکومت جدید بعد از سال 2014 در افغانستان به قدرت برسد، گناه امضای قرارداد استعماری با امریکا را به دوش حکومت گذشته انداخته شده و حکومت جدید بتواند با مقاومت مسلحانه به مذاکره بپردازد. از آنجا که وقتی این قرارداد به امضا رسید، هیچ حکومتی در آینده نمی تواند آنرا بصورت یک جانبه لغو نماید، پس در آن صورت نیز یگانه راه برای لغو این توافق نامه، گزینه جنگ از سوی طالبان خواهد بود.امضای این توافق نامه، تداوم انگیزه جنگ را در آینده و برای سالهای طولانی تضمین خواهد کرد و صلح و امنیت برای افغانها همچنان بعنوان یک رویای غیرقابل دسترس باقی خواهد ماند.

انتشار اولیه: دوشنبه 29 مهر 1392/ باز انتشار: جمعه 3 آبان 1392

کلید واژه ها: افغانستان امریکا وحید مژده


( ۱ )

نظر شما :