ایران و مصر، تانگوی تمدن‌ها

۲۵ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۳:۵۴ کد : ۱۱۸۷۷ اخبار اصلی
تندباد تغییرات سیاسی چنان خاورمیانه و شمال آفریقا را در هم پیچیده است که جغرافیای سیاسی این قسمت از جهان در عرض چند ماه به یکباره دگرگون شده. حوادث عظیمی که از خودسوزی یک فروشنده سبزیجات در تونس شروع شد به تغییرات عظیم در نظام‌های سیاسی دیکتاتوری با سابقه چند دهه حکومت انجامید
ایران و مصر، تانگوی تمدن‌ها

دیپلماسی ایرانی: تندباد تغییرات سیاسی چنان خاورمیانه و شمال آفریقا را در هم پیچیده که جغرافیای سیاسی این قسمت از جهان در عرض چند ماه به یکباره دگرگون شده است. حوادث عظیمی که از خودسوزی یک فروشنده سبزیجات در تونس شروع شد به تغییرات عظیم در نظام‌های سیاسی دیکتاتوری با سابقه چند دهه حکومت انجامید، زین العابدین بن علی رئیس جمهور مادام العمر تونس از این کشور گریخت، حسنی مبارک، رئیس جمهور مستبد و دائمی مصر، از کاخ ریاست جمهوری به پای میز محاکمه رفته تا درباره دارایی‌های نامشروع و سرکوب مردمش توضیح دهد. بحرین، کانون بحران در منطقه خلیج فارس شده و عربستان و امارات متحده عربی، این کشور را علنا به اشغال نظامی خود درآورده اند.

در این گفتار کوتاه، سعی شده با نگاهی به آینده روابط ایران با کشور در حال بحران مصر و ملاحظات آتی دیپلماتیک فی مابین بررسی شود.

تاریخچه

روابط ایران و مصر در سال‌های اخیر، چندان روابط گرمی نبوده، چون دستگاه دیپلماتیک ایران با منع مکرر رهبری و بر خلاف تمایل دولتمردان از برقراری روابط با این کشور خودداری کرده است.

پس از سقوط مبارک و اداره مصر توسط شورای نظامیان، ایران با بازبینی روابط گذشته، اندک اندک سعی کرده جای پای خود را در این کشور استراتژیک محکم کند. گذر اولین ناوچه نظامی ایران از کانال سوئز و ورود به آبهای آزاد مدیترانه، تعارفات دیپلماتیک بین وزیر امور خارجه ایران و شورای موقت حکومت مصر، فعالیت بی سابقه دفتر حفاظت از منافع ایران در مصر و این اواخر، حضور مسئولان رسمی سیاست خارجه ایران در قاهره، نوید تغییرات عمقی در مناسبات ایران و مصر است.

از سوی دیگر، مصر به دلیل وابستگی به بودجه نظامی و تجهیزات ناتو و همچنین تعهدات بین المللی که بین قاهره و تل آویو برقرار کرده، نمی تواند به یکباره، دوستان استراتژیک خود در واشنگتون و تل آویو را فراموش کند و با دست دراز کردن به سوی تهران، مرزهای خود در صحرای سینا و کمکهای اقتصادی و نظامی ایالات متحده را به خطر اندازد.

اسرائیل و اخوان المسلمین، دو طرف بازی ایران و مصر

در این شرایط است که دولتمردان مصری، راه حلی بینابین را برگزیده اند. هر چند به نظر می رسد یکی از اصلی ترین دلایل پیچیده شدن بازی بین تهران و قاهره، فعالیت آشکار و نهان لابیهای اسرائیل در قاهره و واشنگتون باشد، ولی حضور اخوان المسلمین، خصوصا شاخه رادیکال این جنبش به عنوان کسانی که قصد برقراری حکومتی اسلامی را در سر می پرورانند، روابط و تعاملات ایران و مصر را به سطوحی غیرقابل پیش بینی می برد.

اسرائیل از یک سو، به شدت نگران قدرت گرفتن اسلامگرایان رادیکال در مصر است و می کوشد تا با اعمال نفوذ، قانون اساسی آینده این کشور را تحت تاثیر منافع خود قرار دهد و از سوی دیگر، ایران بی میل نیست اندکی از فشار ایالات متحده در کشورهای همجوار خود از جمله عراق، افغانستان و پاکستان را با حضور در مصر، جبران کند.

اکنون به نظر می رسد در میدان قاهره، این تهران و تل آویو هستند که مچ اندازی می کنند. زیرا مصریها، به دلیل مشکلات اقتصادی بی شمار و بی ثباتی سیاسی ماه‌های اخیر، ترجیح می دهند ابتدا به معیشت و رونق اقتصادی خود توجه کنند تا پس از فراغت از اقتصاد، به مسائل سیاسی و احتمالا ایدئولوژیک توجه نشان دهند.

در این میان، بی تردید، دست ایران در رقابت با کارتلهای اقتصادی اسرائیلی و آمریکایی، پایین تر است. آنها با صرف هزینه‌های میلیاردی به راحتی می توانند حکومت آینده مصر را بیش از گذشته وامدار خود کنند، ولی ایران با توجه به وضعیت اقتصادی داخلی که نمود آن در گزارش اخیر بانک جهانی خلاصه می شود، توان رقابت اقتصادی با رقبای قوی پنجه خود را نخواهد داشت.

به همین دلیل ایران، سعی می کند علاوه بر حفظ جاپای خود در روابط سیاسی با قاهره، ابتدا شرایط قبلی بین دو کشور را عمق بیشتری بخشیده و سپس با خط دهی فرهنگی و ایدئولوژیک به احزابی نظیر اخوان المسلمین نفوذ معنوی خود در مصر را افزایش دهد. البته در این میان، تحلیلگران اسرائیلی نیز بیکار نمی نشینند و از ابتدا راه را بر فعالیتهای مذهبی احزاب با گنجاندن اصلی در قانون اساسی پیشنهادی این کشور بسته اند ولی در رقابت میان منافع اقتصادی و نفوذ معنوی اندیشه‌های اسلامخواهانه ایران در مصر زمان برای قضاوت زود است.

از سوی دیگر تهران تصور می کند در صورتی که بتواند با تعمیق روابط اقتصادی خود با قاهره، بخشی از سهم بازار سرمایه را به خود اختصاص دهد می تواند از بازار مصرف 80 میلیونی این کشور، استفاده ببرد. توجه بیش از گذشته تهران به بانک مشترک ایران و مصر در روزهای اخیر یکی از نشانه‌های این سرمایه گذاری اقتصادی است.

به نظر می رسد در کوتاه مدت این جبهه آمریکا-اسرائیل است که همچنان به دلیل دست داشتن در معادلات اقتصادی و نظامی مصر، گوی رقابت از ایران را ربوده اند، ولی در میان مدت تهران می تواند با بسط نفوذ معنوی خود در قاهره، مقامات ارتش این کشور را مجبور به تسلیم در برابر خواسته‌های اسلام خواهانه کند که در میان اکثریت عامه مردم مصر جایگاه قابل قبولی دارند.

سهم یافتن اسلام خواهان از قدرت در مصر برابر با افول ستاره اقبال تل آویو با این کشور تلقی می شود و همین موضوع تعادل قوا در خاورمیانه را بر هم می ریزد. به بیان دیگر با رسیدن اخوان المسلمین به نهاده‌های قدرت در آینده مصر، احتمال این که مرزهای این کشور با اسرائیل دچار تغییرات نظامی و سیاسی شود چندان دور از ذهن نیست.


نظر شما :