چامسکی: آمریکا از اسلام رادیکال حمایت می‌کند از استقلال ملت‌ها هرگز

۱۶ بهمن ۱۳۸۹ | ۱۳:۴۱ کد : ۱۰۲۱۴ آمریکا
نویسنده خبر: سیروس ناصری
ایالات متحده و دوستان غربی‌اش در بسیاری از موارد از اسلام رادیکال حمایت کرده‌اند تنها برای آنکه صدای پای ناسیونالیست‌های سکولار را نشنوند. بهترین نمونه این داستان هم عربستان سعودی است.
چامسکی: آمریکا از اسلام رادیکال حمایت می‌کند از استقلال ملت‌ها هرگز

ديپلماسى ايرانى: جهان عرب التهاب را تجربه می‌کند. این جمله را هفته پیش از زبان خبرنگار الجزیره شنیدیم. شمارش معکوس در منطقه اغاز شده است و متحدان ایالات متحده و غرب یک به یک در خاورمیانه وداع با قدرت را تجربه می‌کنند. موج شوک‌ها در خاورمیانه از تونس آغاز شد، انقلابی که در تونس رخ داد در حقیقت دیکتاتور دست نشانده و مورد حمایت غرب را از قدرت برکنار کرد. ماجرا از تونس به مصر هم سرایت کرد و نیروهای امنیتی با معترضان درگیر شدند. در نهایت معترضان ارتش را سر جایش نشاندند. برخی شاهدان عینی این حوادث را به سقوط روسیه در 1989 تشبیه می‌کنند. اما تفاوت‌های شگرفی میان این دو وجود دارد. اصلی‌ترین نکته این است که هیچ میخائیل گورباچفی در میان حامیان دیکتاتورهای عرب در غرب به چشم نمی‌خورد. حقیقت این است که واشنگتن و متحدانش همچنان اعتقاد دارند که دموکراسی خوب و قابل قبول است اما تنها زمانی که با اهداف دیپلماتیک و اقتصادی ما همخوانی داشته باشد. دموکراسی خوب است اما زمانی که در کشورهای مخالف ما نفس بکشد و نه در همسایگی و حیاط خلوت ما.

قیاس جهان عرب 2011 با حوادث سال 1989 از نوعی مقبولیت برخوردار است: در رومانی که دیکتاتور آن مورد حمایت قاطع غرب بود همه چیز خوب و عالی بود تا زمانی که دیگر امکان ادامه این حمایت برای واشنگتن وجود نداشت. در این فضا ناگهان ورق‌ها در کاخ سفید برگشت و واشنگتن به سقوط دیکتاتور نه تنها کمک کرد که تمام تلاش خود را به کار گرفت تا سابقه همکاری با وی را هم از حافظه تاریخی همگان حذف کند. این رویه استانداردی است که مورد قبول همه نیز واقع شده است. تاریخ سیاست خارجی امریکا مملو از دوستانی است که در چشم بر هم زدنی جامه دشمنان را بر تن کرده اند. حسنی مبارک نیز می‌تواند قربانی امروز ایالات متحده باشد. البته واشنگتن نشین‌ها تمام تلاش خود را به کار گرفته اند تا مطمئن باشند که دولت آتی نیز در مسیر آنها قرار خواهد گرفت و قرار نیست به محورهای مخالف واشنگتن بپیوندد. چشم امید کاخ سفید در قاهره امروز به عمر سلیمان است. مردی که هنوز مهر معاونت ریاست جمهوری وی خشک نشده است. سلیمان سال‌های سال بر مسند سرویس اطلاعاتی مصر تکیه داده بود و البته در ذهن مردم مصر وی همان اندازه مقصر است که حسنی مبارک. همان اندازه دیکتاتور است که حسنی مبارک و در نتیجه نمی‌تواند گزینه چندان مطلوبی باشد. یک باور عمومی‌ وجود دارد که ترس از اسلام رادیکال در حقیقت نیازمند توسل اعضای اپوزیسیون به دموکراسی است. البته این فرمول چندان هم درست نیست. این تهدیدها و خیزش‌های عمومی ‌همواره با نوعی اتقلال همراه بوده است. ایالات متحده و دوستان غربی‌اش در بسیاری از موارد از اسلام رادیکال حمایت کرده‌اند تنها برای آنکه صدای پای ناسیونالیست‌های سکولار را نشنوند. بهترین نمونه این داستان هم عربستان سعودی است. مرکز خلق و پیدایش اسلام رادیکال. نمونه دیگر هم ضیاالحق دیکتاتور پاکستانی بود که محبوب ریگان رئیس جمهوری وقت ایالات متحده بود.

مروان معاشر از مقام‌های سابق در دولت اردن و تحلیل‌گر مسائل خاورمیانه در این خصوص می‌گوید: در جهان عرب همواره یک جمله تکراری را می‌شنویم که هیچ مشکلی وجود ندارد، همه چیز رو به راه است و البته همه چیز در کنترل. در این فضا همواره ادعا می‌شود که معترضان بیش از اندازه در خصوص وضعیت موجود اغراق می‌کنند و در حقیقت شرایط آنقدر هم که اصلاح طلبان می‌گویند بد نیست.

در این فضا عامه مردم به راحتی به فراموشی سپرده می‌شوند. در زمان بحران، تغییر دادن تاکتیکی استراتژی‌ها نه تنها لازم که ضرورت دارد. اما این تغییر همواره باید با حفظ نگاه به نتیجه همراه باشد.

سفیر ایالات متحده در تونس در جولای 2009 در گزارشی برای مافوق‌های خود می‌نویسد: جنبش دموکراسی خواه در تونس علیه نیروها امنیتی، علیه نبود آزادی بیان، نقض حقوق بشر و علیه دیکتاتوری که عامه مردم از ولخرجی‌های او در عذاب هستند، شکل گرفته است.

این گزارش محرمانه را ویکی لیکس افشا می‌کند و البته که مقام‌های امریکایی می‌توانند به خود ببالند که سفرای آنها در کشورهای عربی که امروز در آتش هیاهو و انقلاب می‌سوزند چندان هم بی‌توجه به واقعیت‌ها و تحولات در حال شکل گرفتن نبوده‌اند.

در فایننسال تایمز می‌خوانیم که امریکا باید به جولیان آسانگ مدال دهد. نویسنده این یادداشت برای این روزنامه اقتصادی ادعا می‌کند که سیاست خارجی در ایالات متحده بر اساس اصول است و البته عمل‌گرایی. در خفا هم همواره افکار عمومی ‌و چرخش و سمت و سوی آنها در کشورهای مختلف مد نظر قرار گرفته می‌شوند.

از این منظر؛ ویکی لیکس تئوری‌های خیانت و خرابکاری‌هایی ایالات متحده را زیر سوال می‌برد. واشنگتن در تمام طول این سالها کمک‌های نظامی ‌بسیاری به تونس کرده است. البته تونس تنها یکی از دریافت کنندگان کمک‌های نظامی‌ آمریکا است. اسرائیل، مصر، اردن و کلمبیا هم در این لیست هستند. کلمبیا البته بدترین آمار در نقض حقوق بشر را در منطقه به خود اختصاص داده است.

در این میان شاید بد نباشد اشاره‌ای هم به افشاگری‌های ویکی لیکس در خصوص ایران بکنیم. عکس العمل‌ها به ویکی لیکس نشان داد که تا چه اندازه دموکراسی در فرهنگ‌های آموزش دیده عمیق و نشانه دار است. اینجا نیم نگاهی به مساله افکار عمومی ‌هم چندان بد نیست. بر اساس نظرسنجی‌های موسسه بروکینگز، برخی اعراب با واشنگتن و غرب در خصوص تهدید خواندن ایران موافق هستند، این برخی یعنی رقم 10 درصد. اما آنها که اسرائیل و واشنگتن را تهدیدی برای خود می‌دانند 77 و 88 درصد را تشکیل می‌دهند.

اعراب انچنان مخالف واشنگتن هستند و دوستدار ایران که 57 درصد از آنها تاکید دارند که برخورداری ایران از تسلیحات هسته‌ای می‌تواند منطقه خاورمیانه را امن‌تر از پیش کند. البته برای کاخ سفید نشین‌ها همچنان همه چیز عادی و در کنترل است، دیکتاتورها همچنان دست در دست امریکا هستند. می‌توان معترضان را هم نادیده گرفت مگر زمانی که انها زنجیرهای خود را پاره کنند که در ان فضا باید آنها را مورد توجه قرار داد.

پس از ماجرای تونس و نامه سفیر، می‌توان به افشاگری‌های ویکی لیکس در خصوص پاکستان اشاره کرد. بر اساس این اسناد، سفارت امریکا در پاکستان در گزارش‌هایی مدون تاکید می‌کند که نبرد سربازان آمریکایی در افغانستان و پرواز جنگنده‌های امریکایی بر فراز اسمان پاکستان، تنها و تنها بر احساسات ضد امریکایی در منطقه می‌افزاید. این حرکات می‌تواند احتمال ناآرامی‌های داخلی در پاکستان را هم افزایش دهد. تسلیحات هسته‌ای در چشم بر هم زدنی در اختیار شبه نظامیان پاکستان قرار می‌گیرند.

ویکی لیکس نشان می‌دهد که تحولات ضد امریکایی در هیچ منطقه‌ای از تیررس نگاه امریکایی‌ها دور نبوده با این همه آنها در مسیر سقوط قرار گرفتند.

گاردین

سیروس ناصری

نویسنده خبر

سیروس ناصری زمانی که به عنوان نماینده ایران در مقر سازمان ملل در ژنو به سر می‏ برد؛ از اعضای تیم مذاکراتی قطعنامه 598 بود. وی عضو تیم مذاکره کننده هسته‌ای ...

اطلاعات بیشتر


نظر شما :